راهبرد «کودتای سفید» برای زمین زدن رئیسی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، محمد صادق کوشکی فعال سیاسی با بررسی راهبرد طیف افراطی جناح اصلاح طلب برای جلوگیری از موفقیت دولت سیزدهم، نوشت:
جناح اصلاح طلب (بویژه طیف افراطی و بقایای جبهه مشارکت) پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری، راهبرد «کودتای سفید» را با هدف زمین زدن و به بن بست کشاندن دولت رئیسی و با مشارکت و هماهنگی رسانه های لندنی و مثلث حاکم بر فضای مجازی ( تیرانا، تل آویو و ریاض) طراحی و به اجرا گذاشته اند و ماجرای خوزستان گام اول از این راهبرد بوده و گام های بعدی آن به تناسب مشکلات پیش روی دولت سیزدهم، برداشته خواهد شد.
ماهیت این کودتا به شرح زیر است:
با توجه به انبوه مشکلات بجا مانده از دولت روحانی، در هر مقطع زمانی یکی از این مشکلات برجسته سازی شده و مطالبات مردم با هدایت فضای مجازی و رسانه های لندنی، تبدیل به آشوب و « تجمعات خونین» می شود و دولت رئیسی را مجبور می کند تا برای آرام کردن آن آشوب، توجه خود را به آن نقطه متمرکز کند و تکرار این روند، امکان برنامه ریزی صحیح و اقدامات اصولی را از دولت سیزدهم خواهد گرفت و آن را در گردابی از مطالبات بی پایان غرق کرده و عملا به عنوان دولتی ورشکسته و ناکارآمد به جامعه معرفی خواهند کرد.
وقوع چنین حالتی، بهترین بهانه برای حذف نیروهای انقلاب از حاکمیت را فراهم کرده و به عنوان سند قطعی برای اثبات ناکارآمدی حکومت دینی و نیروهای انقلابی، مورد استفاده کودتاچیان قرار خواهد گرفت.
به همین دلیل لازم است رئيس جمهور منتخب تدابیر زیر را جهت خنثی کردن این کودتا بکار گیرد:
١) استفاده از نیروهای انقلابی و کارشناس در عرصه جنگ روانی در مجموعه رسانه ای دولت جهت مقابله با عملیات روانی و رسانه ای هماهنگ شبکه های ماهواره ای لندنی و افراطیون اصلاحات.
وجود نیروهای رسانه ای دولت احمدی نژاد در مجموعه اطلاع رسانی و تبلیغاتی دولت سیزدهم ، مکمل کودتای سفید خواهد شد و امکان موفقیت کودتاچیان را افزایش خواهد داد! چرا که این نیروها فاقد نگرش اعتقادی و انقلابی بوده و به طمع مقام و موقعیت خود را به دولت سیزدهم قالب کرده و بنا به نگرش حاکم بر دولت احمدی نژاد به باج دادن و سرخم کردن دربرابر هجمههای رسانه ای اصلاحات عادت دارند اما در برابر نیروهای انقلابی رویکردی تهاجمی و قلدرمآبانه در پیش می گیرند و نتیجه این روند تقویت جنگ روانی کودتاچیان و پراکنده شدن نیروهای انقلابی از اطراف دولت رئیسی خواهند شد.
٢) پرهیز از واکنشهای عاطفی و هیجانی در مجموعه دولت به حوادثی مانند بحران آبی خوزستان. چرا که این واکنشها به نوبه خود منشأ شکل گیری بحرانهای بعدی خواهد بود. ( مانند دادن وعده های غیر عملیاتی جهت فرونشاندن خشم مردم در مناطق بحران زده) در ضمن چنین واکنشهایی، عملا این پیام را به جامعه القا می کند که برای دستیابی به مطالبات خود از اهرم شورش و ناآرامی استفاده کنید!
بکار گیری نیروهایی که تجربه کاری آنها صرفا در حوزه استانی و محلي بوده در مناصب ملی حساس مانند وزارت کشور، وزارت علوم و ریاست دانشگاههای پایتخت و.... عملا منجر به تقویت طرح کودتاچیان می شود، چرا که این افراد برای کسب تسلط و تجربه لازم جهت مواجهه با اعتراضات و تجمعات و تسلیم نشدن در برابر امواج رسانه ای کودتاچیان، نیازمند زمان و پختگی لازم اند و تا با پیچیدگی های سیاست و رسانه در سطح ملی آشنا نشوند قادر به برخورد منطقی با آشوبها و اعتراضات و مهار آنها نخواهند بود. در عین حال مناصب ملی و مناسبات قدرت و سیاست پایتخت، در ذهن این افراد ابهتی دارد که انتصاب این افراد به مسئولیت های ملی ( بدون کسب تجربه در موقعیت معاون یا مشاور)باعث «خودباختگی و مقهوریت» آنها در مواقع بحرانی خواهد شد و این همان نکته ای است که طراحان و مجریان کودتای سفید از آن به عنوان فرصت طلایی جهت پیشبرد طرح کودتا استفاده خواهند کرد.
پرهیز از نگرش محلی و استانی برای حل مشکلات و اتخاذ سیاستهای کلان و ملی در مواجهه با مطالبات به حق مردم، منطقی ترین راه برای برخورد ریشه ای با معضلات و پاسخ گویی پایدار به خواسته های مردمی است و تا مباحث بنیادین مانند « آمایش جمعیت» در ذهن دولتمردان ما جا نگیرد و جا نیافتد، امکان حل قطعی مشکلات محلی از طریق اتخاذ سیاستهای ملی و راهبردی وجود نخواهد داشت و این همان نقطه ای است که دولتمردان را ناگزیر از مشورت با عالمان انقلابی و حکومت عالمانه خواهد کرد.