کاش شجاعت ارثی باشد!

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، سایت جماران که مدّت هاست مباحث زاویه داری طرح می کند. اخیرا صحبت های «حجت الاسلام سید حسن خمینی» به مناسبت رونمایی از آثار «فضل الله صلواتی» را پوشش داده و به نوعی خاص خلاصه و تیتر بندی کرده است.

ایشان در این صحبت ها مباحثی را مطرح کردند که جای تامَّل دارد.

ایشان ضمن تجلیل از آقای صلواتی از «آیت الله منتظری و طاهری خرم آبادی» تجلیل کردند. و ضمن اشاره به فرمایشات قرآن کریم، ذکر کردند که «کسانی که بعد از فتح به مبارزه اضافه شده اند در مقابل کسانی که در «دوران عسرت» پرچم شکوه و نام پیامبر را در دست داشته اند متفاوت ارزشگذاری می شوند» سید حسن خمینی سپس به فضیلت شجاعت اشاره می کنند و آنرا لازمه زندگی جوامع امروز می شمارند. و انقلاب را محصول روشنفکران مذهبی می شمارد! و سرانجام به مطلبی اشاره می کند که برای سایت جماران بسیار جذاب به نظر می رسد. سید حسن، مدعی می شود «جریان متحجر دزدانه بر سر سفره پیروزی نشست و در بخش هایی پیروز شد».

صحبت از شجاعت بسیار ارزشمند است و بدون شک پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم موفقیَّت های آن محصول شجاعت ملت قهرمان و شجاعت بنیانگذار کبیر انقلاب و در ادامه شجاعت مقام معظم رهبری بوده است. اگر قرار شود برای مفهوم «شجاعت» عیاری طرح شود، بدون شک آن عیار بنیان گذار کبیر انقلاب هستند. تمام واژه ­ها و فضیلت های عصر حاضر را باید در آن یگانه تاریخ جستجو کرد. مفهوم شجاعت هم از آن امام عزیز اذن می‌گیرد.

1- شجاعت در قیام علیه استکبار

استکبار ستیزی، مقابله با آمریکای جنایت کار هیچگاه از خاطر امام کنار نرفت. نه در شروع مبارزه و نه بعد از پیروزی انقلاب. آمریکا برای حضرت امام آن گرگ وحشی بود که هیچگاه نمی­توان به او اعتماد کرد. و این از اصول اساسی آن فقیه شجاع و زمان شناس بود. نه از اصول تشکیکی و مقطعی که برخی از افراد چون مرحوم هاشمی و دولت تدبیر به آن قائل بودند.

2- شجاعت در حمایت از مظلومان عالم

امام از ابتدای مبارزه تا آخرین لحظات عمر شریف خود هیچگاه دست از حمایت مظلومان فلسطین بر نداشتند. ایشان نه اسیر روشنفکربازی های دگر اندیشان شدند. و نه اسیر ترس از مستکبرین شدند. از نگاه آن امام بزرگ، اسرائیل غدِّه سرطانی است که باید از صحنه روزگار حذف شود!

3-شجاعت در همراهی با پابرهنگان

انقلاب ایران از نگاه خمینی کبیر متعلِّق به پابرهنگان است نه جماعتِ عافیت نشین و مرفَّهین بی­درد.آن امام عزیز در گفتار، رفتار و سیاست­گذاری­ها حامی طبقه ضعیف جامعه بودند. و از اعماق وجود به آن باور داشتند لذا وقتی مردم ایران گرفتار سرما یا گرما بودند در عراق هم حاضر به عافیت طلبی نشدند و خود را مانند طبقه ضعیف مردم نگه می داشتند تا با آنها همدرد باشند!. توصیه دائمی حضرت امام  به مسئولین نظام، علما و فرزندان این بود که سراغ اشرافیَّت نروند. و اشرافیت را راه نفوذ شیطان و فاصله گرفتن از مردم حقیقی می دانستند! آن امام عزیز تا آخرین لحظات عمر شریفشان ساده ترین زندگی را برای خود انتخاب کرده بودند!

4- شجاعت کنار گذاشتن افراد فاسد

اخوَّت و احترام امام به نزدیک ترین اطرافیانشان نه بخاطر تعلَّقات شخصی و حزبی بلکه فقط برای رضایت الهی و منافع اسلام و ملَّت بود. لذا ایشان وقتی انحراف را در همراهان نزدیک مشاهده کردند، زبان نرم را کنار گذاشتند شدَّت عمل به خرج دادند. شجاعت و صراحت خمینی کبیر در مواجه با مرحوم منتظری برای همیشه در تاریخ ضبط و ثبت است. قابل تامُّل اینکه مرحوم منتظری از شاگردان قدیمی حضرت امام و از مبارزین به شمار می­آمد، امَّا حضرت امام لحظه ای دچار هوای نفس نشدند. مرحوم سید احمد خمینی، آن یادگار فقید و ارزشمند حضرت امام نیز در این مساله بدون تسامح وارد شدند.رنجنامه ایشان تبلور شجاعت آن یادگار عزیز امام است.

جای سوال و تعجب این است که جناب سید حسن خمینی برخلاف نظر امام راحل و یادگار عزیز امام، چگونه از مرحوم منتظری تجلیل می کنند؟ و چرا تفکرات جریان منتظری امروز از اطراف ایشان به گوش می رسد؟!

5-شجاعت در حمایت از منافع عامه مردم
بیانات حضرت امام به گونه ای بود که منافع عامه مردم را در نظر می گرفتند و آنجایی که منافع ملِّی و عامه مردم به خطر می افتاد شجاعانه وارد عمل می شدند. نه وابسته به حزبی بودند و دل در گرو جریانی داشتند.

حال سوال این است که در هنگامه گرانی بنزین، صف های طویل مرغ،دلار 30 هزار تومانی، تورم شدید در مسکن و بیکاری چرا شجاعتی مشاهده نشد؟ آیا جناب حجت الاسلام سید حسن خمینی، به دولت تدبیر تعلُّق خاطر داشتند؟ چرا هیچگاه به این سوالات و ابهامات پیش آمده توسط افکار عمومی پاسخ نمی گویند؟!

6-شجاعت در شفافیَّت گفتار

حضرت امام از شروع مبارزه در گفتار با ملَّـت هیچگاه دچار لکنت زبان نشد. در فضای به شدت مختنق ستم شاهی، در تبعید، بعد از انقلاب، صریح و شفاف مواضع خود را اعلام می کرد و مردم را بهترین محرم خود می دانست. اگر با کسی مخالف بودند صراحتا اعلام می کردند و استدلال می آوردند.

حال سوال این است که جناب حجت الاسلام سید حسن خمینی، چرا در کلمات خود از ابهام و کلی گویی استفاده می کنند؟ منظور ایشان از جریان متحجِّر چیست؟ کدام جریان متحجِّر است که سر سفره انقلاب نشسته است؟ منظور ایشان از انجمن حجتیَّه، باند سید مهدی هاشمی است؟ یا افراد دیگری؟ کدام جریان بعد از حضرت امام سعی داشت، امام را تحریف کند؟ چرا برخی برخلاف فرمایشات حضرت امام، رابطه با آمریکا را عادی و بلکه مطلوب جلوه دادند؟ آیا جناب آقای سید حسن خمینی با آنچه اطرافیان ایشان اصرار دارند از ایشان به جامعه منتقل کنند که بعضا مخالف تفکَّرات حضرت امام است ، موافق هستند؟

امین القلم