«محمدِگاندو، جوانِ طرازِ انقلاب»
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، ساخت وپیروزی گاندو، تو دهنی محکمی بردهان غربگراهایی که براساس فلسفه ی هنردرغرب، تلاش میکنند هنر جذاب را منوط به استفاده از سکس، خشونت وزن نشان دهند.
امااین تنها عامل جذابیت و پرمخاطب بودن گاندو نیست.
جوان ایرانی اگرچه از هزار جهت مورد هجمهی حملات فرهنگی قرار گرفته اما طینت پاک و فطرت او، خیلی بیش از مسائل ضددین وانقلاب،عاشق میهن دوستی، استقلال، وحتی معنویت هست.
نمونه اش هم تپیدن دل همه برای خوردن آرپی جی پای ماشین محمد.
مهم است بدانیم محمد نمونهی جوان پاک میهن دوست، شجاع وباغیرت است. جوانی که کاریزمای شخصیتش تمام اطرافیان و بینندگانش را درگیر کرده.
مهم است که همه بدانیم مذهب، اسلام، تقید واخلاق، میتواند بدون آن که رو به افول گذارد، ایجاد محبوبیت کند، در اقشار مختلف نفوذ کند.
ومهم است که بازیگران، هنرمندان، نویسندگان وکارگردانان بدانند وباور داشته باشند بدون سه عنصرِ پلیدِ فلسفهی هنر، میتوان وباید هنرِموثر ومتعهّد ساخت. و هنر متعد به معنای بی هنری نیست.
مهم است بدانیم نباید با افول سلایق جامعه،راه آمد بلکه این وظیفهی هنر وهنرمند است که روح را تعالی ببخشد نه آنکه هم طراز آن در جامعه نزول پیدا کند.
در «گاندو» و در تبلیغات احکام آقای زکریایی در میانه ی گاندو، همه آموختیم،هنر میتواند همانطور که باید در خدمت دین باشد اما امان از زمانی که با بدسلیقگی، بیاطلاعی، بی هنری یا غرض ورزی، به دامان پاک دین، نسبت ناروای عدمِ جذب بزنیم.
اگرهم چنین باشد، قطعا این جرم نابخشودنی «متدینها» و «متدین نماها» ست و نه دین وارزشهای اسلام وانقلاب.
باران نجاتی