اعتراف دیر هنگام ظریف؛ تاکتیکی برای نجات یک جریان سیاسی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، یکی از تاکتیک های انحرافی اعتراف است. فشار زیادی از نظر افکار عمومی بر جریان سیاسی حاکم بر دولت قبل وارد است. عناصر سیاسی وابسته به این جریان نیازمند خارج شدن از این فشار هستند. اعتراف دیرهنگام برای نظام و جناح حاکم هیچ ثمره ای از نظر سیاسی ندارد (نوش دارو بعد از مرگ سهراب) اما برای اعتراف کننده که اتفاقا از نظر سیاسی زخم اساسی خورده است و از عرصه رقابت های سیاسی به طور کامل کنار گذاشته شده نیازمند نوشداروست البته پیش از مرگ. نظام ضربات خسارت باری از طرف این جریان خورده است و نیز در نظر حاکمیت و افکار عمومی مسبب وضع موجود است و استحقاق محاکمه و اعلام اشد جرم را دارد اما این اعلام جرم و محاکمه به منزله حذف کامل از رقابت مشروع قدرت است. پس بهترین راهکار اعتراف زودهنگام به جرم است البته به صورت زیرکانه غیر عمدی جلوه دادن برخی تصمیمات سرنوشت ساز است تا علاوه بر جلو گیری از محاکمه احتمالی با مظلوم نمایی از فشار حاکمیت و افکار عمومی بکاهد.
بایکوت، سانسور و سکوت در عرصه رسانه ای به معنای تیر خلاص بر پیکر نیمه جان جریان سیاسی اصلاح طلب، لیبرال و اعتدالی است. حمله به ظریف بهترین خدمت به اوست تا بهانه گرم شدن بازار گفتگو های سیاسی رسانه ای له یا علیه او دوباره بازار کساد سیاسی این جریان گرم شود تا دوباره این جریان به عرصه افکار عمومی بازگردند و با جنجال های سیاسی در کانون توجه افکار عمومی بمانند و از مرگ سیاسی نجات یابند.
درگیر شدن در این نوع طرفندها و بازیهای رسانه ای هیچ سودی برای نظام و مردم ندارد. بهترین پاسخ به این جریان مطالبه افکار عمومی از نهادهای قضایی و امنیتی مبنی بر محاکمه سریع تر این جریان و عناصر وابسته به آن است. اینکه ایشان در قبال این مذاکرات خسارت بار چه کرده اند و چه خسارتهایی بر کشور وارد کرده اند با اعتراف دیرهنگام و مشکوک، جبران کننده نیست و تنها یک فرار رو به جلو هست. این وظیفه نهادهای قضایی است که باید مشخص کنند که آیا این خطای آشکار، عمدی بوده است یا سهوی. در هر دو صورت ایشان و حامیان سیاسیشان باید در مراجع قضایی محاکمه شوند تا در پیشگاه تاریخ ثبت شود که این جریان چگونه یکی از خسارت بارترین و ننگین ترین دوران سیاسی کشور را رقم زدند و اینگونه اعترافات اندکی از بزرگی خیانت آنان نمی کاهد.
مهدی ابراهیمی