رسانه ملی، عرصه پیشران فرهنگ
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،به مناسبت شروع فعالیت مدیر جدید صدا و سیما، جناب آقای جبلی، خوب است چند کلمهای در باب چالشهای این سازمان تاثیرگذار سخن بگوییم.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همانطور که در تمام عرصههای اجتماعی تحول اساسی رخ داد؛ صداوسیما نیز به عنوان یکی از اصلیترین متولیان فرهنگ و همچنین پل میان مسئولین و مردم در ساختارهای کلی رسانهای دچار تحول شد.
اما در ادامه، این تحول با روند تحول فرهنگ عموم مردم همراه نشد و از سیر فرهنگ اجتماعی عقب افتاد. به عبارت بهتر، صدا و سیما که خود باید جریانساز باشد و به حرکت کلی فرهنگ اجتماعی گِرا بدهد، نه تنها از عهدهی این کار بر نیامد بلکه از همان سیر عمومی فرهنگ جامعه جاماند و به طبع هر چه جلوتر رفت، مخاطبان کم کم به سوی رسانههای دیگر -از جمله رسانههای اروپایی- روی آوردند.
ساختار محتوایی و همچنین کیفیت ساخت از مهمترین عوامل ضعف صدا و سیما در جهت نارضایتی مخاطبان میتوان برشمرد که متاسفانه در سالهای اخیر به جای ارتقای سطح کیفیت ساخت و غنای محتوا برای جذب مخاطب بیشتر، از جذابیتهای مبتذل بهره گرفته شد تا به قول معروف، خودشان را با جامعه هماهنگ کنند.
اما دقیقا مشکل قضیه همین جاست؛ یعنی در عرصهی رسانه یک دیدگاهی وجود دارد که یا باید ارزشهای محتوایی را حفظ کرد که در اینصورت مخاطب پسند نیست و یا باید از جذابیتهای رسانهای بهره برد که در اینصورت نمیتوان ارزشها را حفظ کرد اما مخاطب خوبی دارد!!!
این دیدگاه صفر و صدی سبب شده که ما شاهد انواع موسیقیهای نامناسب، فیلمهایی با مضامین غیراخلاقی و ... در عرصهی صدا و سیما، سینما و شبکه نمایش خانگی باشیم که طبیعتا به جهت محدودیتهایی که در رسانهی ملی وجود دارد، میزان آن در این عرصه کمتر است.
حال سوال این است که آیا نمیتوان محتوایی تولید کرد که هم به لحاظ محتوا غنی باشد و هم به لحاظ جلوههای فنی، با کیفیت باشد؟! آیا تنها راه جذب مخاطب، استفاده از جذابیتهای مبتذل است؟!
یک قاعدهی عقلی وجود دارد با این عنوان:
«ادلّ الدلیل علی امکان شئ وقوعه»
یعنی اصلیترین دلیلی که میتوان برای امکان داشتن یک چیز آورد، همین است که وقوع پیدا کرده باشد. اصلیترین دلیل هم بر این که میتوان اثری تولید کرد که محتوای فاخر داشته باشد و هم ساختار با کیفیت و هم مخاطب پسند باشد، برخی از آثار تلویزیونی و سینمایی که دارای این مؤلفهها بودهاند -همچون آثار مرحوم فرج الله سلحشور، داود میرباقری و ابراهیم حاتمی کیا- میباشد، که مشخص میکند دیدگاه رایج که یا باید جذاب باشد یا محتوا داشته باشد، گزافی بیش نیست.
یکی دیگر از آثار موفق که ثابت کرد میتوان محتوای ارزشی را طوری ارائه کرد که مخاطب پسند باشد، موشن گرافیک احکام در شبکه سه است که نشان داد اگر همّتی باشد و از هنرمندان متعهد حمایت شود، میشود اثر فاخر تولید کرد.
امیدواریم در دوران جناب آقای جبلی، شاهد بازگشتن رسانهی ملی به عرصهی پیشران فرهنگ عمومی جامعه باشیم.
محمد جواد محمودی