۱۱ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۲
کد خبر: ۶۹۱۲۸۹
افق فرهنگی در ایران قوی (۲۴)؛

صداوسیما پاسدار خستۀ سبک زندگی

صداوسیما پاسدار خستۀ سبک زندگی
در طول ۴۳ سال عمر صداوسیما، نتوانسته به درستی خرده فرهنگ‌های موجود در کشور را بشناساند و سبک زندگی اسلامی و ایرانی را در سطح جهان عرضه کند!

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، رسانه مهمترین نقش را در انتقال سبک زندگی بر عهده دارد. از نظر جامعه شناسی، سه راه عمده برای انتقال سبک زندگی از جامعه‌ای به جامعه‌ای دیگر وجود دارد که مهم‌ترین آن در عصر حاضر رسانه‌ها هستند. رسانه ملی نیز به‌عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین رسانه که می‌تواند در مقوله سبک زندگی ورود کند، حائز اهمیت است.

رسانه ملی و صدا و سیما می‌تواند نقش مهمی را در تغییر یا بهبود کیفیت سبک زندگی مردم ایفا کند. همانطور که فیلم‌های هالیوودی در ارائه الگوی سبک زندگی آمریکایی یا آمریکن لایف استایل می‌کوشد و در این زمینه نیز موفق بوده است. برندسازی از محصولات آمریکایی و ارائه الگویی از زندگی آمریکایی از طریق هالیوود انجام می‌شود.

 اینکه چگونه یک عروسک آمریکایی می‌تواند وارد زندگی و اسباب بازی‌های یک کودک شود و یک کودک از همان ابتدا باید یک عروسک آمریکایی را به‌عنوان دوست و همبازی خود ببیند، طبعاً این قبیل حوادث در زندگی و روحیات آن کودک تأثیرات مهمی را خواهد گذاشت.

صداوسیما پاسدار خسته سبک زندگی اسلامی ایرانی

کشور ایران، کشوری است که اقوام و خرده فرهنگ‌های زیادی در خود جای داده است. فرهنگ‌هایی که از ترک‌های ترکمن در شمال شرقی کشور گرفته، تا اهالی خراسان، سیستان، بلوچ، جنوبی‌ها، شیرازی‌ها، کرمانی‌ها، لر، کرد، ترک‌های، ارومیه، تبریز، همدان، زنجان و اردبیل هر کدام در جامعه خود نوعی از سبک زندگی را دارند. هر کدام از جوامعی که نامبرده شد، سبک خاصی از غذاها، لباس‌ها، آداب و رسوم، بازی‌های محلی، زبان و گویش، روابط خانوادگی خاص و ... را در میان خود تنظیم می‌کنند.

رسانه ملی به‌طور عمده وظیفه دارد به دقت شباهت‌ها و تفاوت‌های خرده فرهنگ‌های کشور را معرفی کند و مردم را با فرهنگ‌های دیگر کشور آشنا کند. فرهنگ‌هایی که هر کدام در جای خود نیاز به تحقیق و بررسی جدی دارند. البته نباید از عشایر کشور نیز غافل شد.

تا کنون بیشتر محتوا‌های رسانه‌های ملی با زبان و گویشی یکسان ساخته شده‌اند و حتی در برخی از سریال‌ها این ایراد دیده می‌شود. حتی برنامه‌های استانی صدا و سیما تنها به همان استان محدود هستند!

یکی از خبرنگار‌ها در طول جشنواره فیلم فجر به فیلم آتابای اعتراض می‌کند که چرا زبان این فیلم ترکی بوده! در حالی که هادی حجازی فر به‌خوبی پاسخ آن خبرنگار را می‌دهد و می‌گوید: «طبق قانون اساسی ادبیات ترک باید در ادبیات دانشکده ترک و به زبان ترکی تدریس شود، همین افکار جدایی طلبانه که اتفاق می‌افتد محصول همین نگاه است. نگاه شما فاشیستی است!»

صداوسیما پاسدار خسته سبک زندگی اسلامی ایرانی

به طور مشخص تا کنون هیچ برنامه تخصصی عمومی برای معرفی فرهنگ‌های استان‌های دیگر تولید و پخش نشده است و این بزرگترین ضعف برای صدا و سیما به شمار می‌رود. انتقاد و اعتراض به‌قدری است که آنقدر فیلم‌ها و سریال‌ها برای معرفی آداب و رسوم خرده فرهنگ‌ها در کشور تولید و ساخته نشده که اعتراض به کیفیت آن‌ها نیز نمی‌رسد!

به نظر می‌رسد کم کاری عمده‌ای در زمینه شناساندن درست و واقع فرهنگ‌های مختلف در کشور صورت گرفته است. در فیلم سینمایی شبی که ماه کامل شد، تصویر درست و خوبی از مهمان نوازی طایفه و قوم بلوچ نشان داده می‌شود؛ اما از آن طرف تصویری تطهیر شده از چهره‌های آدم کش و پستی مانند عبدالحمید و عبدالمجید ریگی نشان داده شد.

فیلم‌ها و سریال‌هایی مانند پایتخت تنها شوخی و طنز را هدف قرار دادند؛ اما در طول این سریال تنها بخشی از غیرت و جنگل دوستی مردم و اهالی مازندران نشان داده شد که همان نیز مورد ذم عرف اهالی فیلم بود و مردم را مردمی ضد قانون و ضد جنگل نشان داد! با همه این مصادیق، صدا و سیما باید بازنگری جدی نسبت به سریال‌ها و فیلم‌ها داشته باشد و بکوشد تا نگاهی واقعی و صحیح از مردم و خرده فرهنگ‌های ذیل فرهنگ ناب اسلامی-ایرانی به نمایش بگذارد.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات