تمام کنشگران اصلی انقلاب در زمره شاگردان علامه محسوب میشوند
حجتالاسلام والمسلمین سعید بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفت و گو با خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، گفت: بدون تردید بزرگترین مفسری که در قرن اخیر پدید آمده مرحوم علامه طباطبایی است که برجستگیهای زیادی دارد و میتوان ایشان را به عنوان یک دانشمند برجسته مطرح کرد؛ در ۱۰۰سال گذشته تفسیری به این انسجام مثل المیزان پدید نیامده و تفاسیر بعد از آن نوعی شرح تفسیر المیزان شمرده میشوند.
وی در ادامه افزود: ایشان رویکرد واحدی ندارند، اما میتوان یکی از رویکردهای اصلی مرحوم علامه را اجتماعی بودن در تفسیر دانست؛ رویکرد اجتماعی در تفسیر قرآن با تفسیر سید احمد خان هندی در ۱۵۰ سال اخیر شروع شده است که با «المنار» مرحوم رشید رضا ادامه پیدا میکند و در میان اهل سنت نیز تفسیر «التحریر و التنویر» ابن عاشور یک اوج در رویکرد اجتماعی در تفسیر قرآن است.
حجتالاسلام والمسلمین بهمنی تأکید کرد: از زمان نزول قرآن تا قرن هشتم یعنی زمان ابن خلدون و مقریزی کسی به سنتهای الهی خداوند در تفسیر آیات قرآن توجه نکرد و پس از آن نیز که حدود چند قرن گذشته است کسی به سنتهای الهی اجتماعی توجه نمیکرد، اما در قرن ۱۴ ابن عاشور و در میانه آن علامه طباطبایی توجه بیشتری میکنند؛ در تفسیر علامه هم سنتهای الهی بسیار پر بسامد است که کوشش میکند قوانین تکوینی حاکم بر جامعه را در قرآن تبیین کند که در تفاسیر گذشته دیده نمیشود.
وی ادامه داد: این توجه به سنتهای الهی و رویکرد اجتماد سبب تولد یک نوع رویکرد و دانش جدید در قرآن شد که بعد از علامه طباطبایی در همه تفاسیر بعد از آن دیده میشود و همان رویکری را دارند که علامه دنبال کرده است؛ یکی از ویژگیهای فوق العاده مرحوم علامه طباطبایی شاگرد پروری ایشان است که در مسأله تفسیر و علوم اسلامی از بزرگترین اساتید حوزههای علمیه است که در علم و عمل رویکرد اجتماعی دارند و تقریبا همه شاگردان ایشان به عنوان کنشگران اجتماعی ظاهر شدند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: تمام رهبران و کنشگران اصلی انقلاب در زمره شاگردان علامه حساب میشوند که به حیث فکری و اجرایی دوش خود را زیر بار انقلاب گذاشتند که این ویژگی در کمتر کسی دیده میشود؛ البته روشن است رویکرد امام خمینی کنشگرانه بوده و شاگردانش هم به همین ترتیب بودند، اما علامه نمود کنشگری نداشته، ولی شاگردانی دارد که به شدت کنشگر بودند و باید دانست تربیت شاگردان برجستهای که رهبران فکری و اجرایی انقلاب و جمهوری اسلامی شده اند در کارنامه این مفسر بزرگ ثبت است.
وی با اشاره به لزوم بررسی دقیق نسبت به بزرگترین کتاب تفسیر قرن اخیر اظهار داشت: ناگزیر هستیم که المیزان را علی رغم بزرگی اش بازخوانی انتقادی کنیم تا مسیر رشد این میراث بزرگ را پیش ببریم؛ مثلا مرحوم علامه با همه بزرگی که دارد در تفسیر آیه ۶۲ بقره به گونهای تفسیر کردند که دستاویز تکثرگرایی یا همان پلورالیسم شده است که خلاف مبانی خود علامه است البته در آن زمان تکثر گرایی مطرح نبوده که ذهن ایشان نسبت به آن حساس باشد.
این کارشناس تفسیر قرآن در ادامه تأکید کرد: در آیه آمده «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» که علامه در کتاب تفسیری خود «الَّذِینَ آمَنُوا» را در ردیف «وَالَّذِینَ هَادُوا و...» میگیرد و قید ظاهرا را بر همه اضافه میکند که نشان میدهد معنای ایمان اول در معنای حقیقی نیست و ایمان دوم را به معنای حقیقی گرفته است در حالی که به کار رفتن یک کلمه در معنای مجازی خلاف اصل است.
وی خاطرنشان کرد: طبق مبانی خود علامه پلورالیسم مورد پذیرش نیست، اما تفسیر اینچنینی از این آیه به خصوص در میانه دهه ۷۰ دستاویز تکثرگراها شده است؛ «الَّذِینَ آمَنُوا» در ابتدای آیه مطلق آمده، اما «الَّذِینَ» دوم مشروط است که طبق معنای حقیقی خود به کار رفته اند؛ طبق قواعد ادبی هم نباشد این چنین تفسیری باشد چرا که عطف موصول به موصول حکم یکسانی ندارد و اگر قرار بود حکم یکسان داشته باشد باید آیه به صورت «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا و هَادُوا وَ...» نازل میشد.
حجتالاسلام والمسلمین بهمنی در پایان اظهار داشت: لازم است که آثار علامه طباطبایی به خصوص تفسیر بی بدیل المیزان با نگاه انتقادی مطالعه و بررسی شود که این گونه میتوان بیشترین بهره را از آثار وی برد.