دشمن دشمن من، دوست من

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، امیرالمومنین علیه اسلام به حق فرمودند که یکی از دوستان انسان، دشمن دشمنش است و به قولی دیگر، دشمن دشمن من، دوست من است. شاید در اولین نگاه فهمیدن این مطلب کمی دشوار باشد ولی اگر کسی به تاریخ انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی واقف باشد، این حدیث و ضرب المثل به راحتی برایش قابل هضم است.

از ابتدای انقلاب شاهد بودیم که دشمنان ما که هیچگاه به صورت طبیعی آبشان در یک جوب نمی‌رود، برای ضربه زدن به انقلاب و اسلام ناب محمدی متحد شده و کمر همت بستند تا نابودی این انقلاب را ببینند. به عنوان نمونه می‌شود به سازمان کمونیست مجاهدین خلق اشاره کرد که در نهایت چپگرایی به فرانسه، مهد راست‌ها و لیبرال‌ها رفته و علیه جمهوری اسلامی دست به تحرکاتی زدند.

اما از دیگر جریاناتی که برای زمین زدن اصل انقلاب حاضرند با یکدیگر متحد شوند، جریان اصلاح طلبی و لیبرال داخلی است که با همراهی جریانات افراطی و تفریطی مذهبی، قلب اسلام ناب محمدی را نشانه رفته و هر از چندگاهی دم خروسشان بیرون می‌زند.

همگامی با انجمن حجتیه

انجمن حجتیه یکی از جریانات حدیثی افراطی است که به هر روایتی تمسک می‌جوید و با استناد به همان روایات معتقد است نباید در سیاست وارد شد ولی ما رد پای آنان را در پازل سیاسی اصلاح طلبان ضد اهلبیت، مشاهده می‌کنیم. سؤال این است که لیبرال‌های داخلی ضد دین چگونه با انجمن حجتیه که یک جریان افراطی دینی است در یک زمین بازی می‌کنند و از طرفی، انجمن حجتیه که اوایل انقلاب مردم را از فعالیت سیاسی منع می‌کرد، چرا اکنون خودش وارد بازی سیاست شده است؟!

مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی و حامی درجه یک هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ای با سایت انتخاب در پاسخ به این سؤال که «در مورد حلقه اصلي آقاي روحاني و اطرافيان ايشان مباحثي وجود دارد؛ برخي معتقدند که اينها حتي به جريان انجمن حجتيه منتسب هستند» پاسخ می‌دهد: بله، من از اول اين را با خود آقاي روحاني هم مطرح کردم ولي ايشان به راحتي از کنارش گذشتند. بعضي از بزرگان کشور هم اين مسئله را مطرح کردند ولي عملا گوش ندادند. البته آقاي روحاني خودش انجمن حجتيه‌اي نيست ولي برخي از مسئولين ما گرفتار اين چيزها مي‌شوند.

دیگر تلاش اصلاح طلبان برای زمین زدن اسلام ناب محمدی، استفاده ابزاری از اهل‌سنت بود که با دادن وعده‌هایی در انتخابات، رأی آنان را به صندوق خود ریختند. عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان در گفت‌وگویی که با حسین دهباشی در برنامه خشت خام داشت بر این نکته تصریح می‌کند که در دیدارش با حسن روحانی، برای اینکه اهل‌سنت به او رأی دهند شروطی مشخص می‌کند که یکی از آنها استفاده از افراد سنی مذهب در کابینه و مدارج بالای دولتی بود ولی عملی نشد.

شبکه ولایت، خاری در چشم دشمنان

بنابر اذعان مطلعین و اخبار واصله، از دیگر همراهی اصلاح طلبان و شخص حسن روحانی با افراطیون مذهبی اهل سنت برای ضربه زدن به اسلام ناب محمدی، این بود که شرط شد باید تیم مستقر در شبکه ولایت برکنار شود تا اهل سنت به روحانی رأی دهند و در آذر سال 96 پس از فشارهای سنگین، تیم مستقر در شبکه ولایت با مدیریت آیت الله حسینی قزوینی مجبور به استعفا شدند.

از طرف دیگر اصلاح طلبان و جریان وابسته به تفکر سید صادق شیرازی دست به دست یکدیگر داده تا نظام جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه را زیر سؤال ببرند؛ حال اینکه اصلاح طلبان حتی منکر احراق بیت حضرت صدیقه طاهره می‌شوند ولی شیرازی‌ها همین مسأله را دست‌آویزی برای جنگ مذهبی می‌کنند ولی در عمل می‌بینیم هیچ واکنشی نسبت به این اظهار حسین دهباشی، چهره رسانه‌ای اصلاح طلب نداشتند.

نکته قابل تأمل که در تمام گروه‌های مذکور، به خصوص در اصلاح طلبان و جریانات افراطی یا تفریطی دیده می‌شود، تحریف تاریخ است. اخیرا نیز یکی از ائمه جمعه اهل تسنن با تحریف تاریخ سعی بر اثبات عقیده خود داشته که با بازخورد بسیار جدی از سوی شیعیان مواجه شد؛ ناگفته نماند که از بزرگان و مردم اهل‌سنت نیز عده قابل توجهی مقابل سخنان گرگیج موضع گرفته اند و عمل وی را نکوهش کردند.

جنگ مذهبی

برادران اهل‌سنت نه فقط در حفاظت از مرزهای ایران اسلامی و دفاع مقدس بلکه در پدیده داعش و حمله به حرم‌های مطهر اهل‌بیت حاضر شده و جان خود را فدا کردند. در عرصه اجتماع تفرقه‌ای بین گروه‌های مسلمان وجود ندارد بلکه عده‌ای برای اینکه بتوانند ماهی گیری کنند، سعی دارند آب را گل‌آلود و جامعه را دچار تشتت کنند؛ اما شیعیان و سنی‌هایی که دشمن مشترکی چون صهیونیسم و آمریکا دارند، بین خودشان دعوا درست نمی‌کند زیرا ضعیف می‌شوند.

ریچارد هاس، رئیس شورای اندیشکده روابط خارجی ایالات متحده آمریکا طی مقاله‌ای تحت عنوان «جنگ جدید مذهبی ۳۰ ساله» بر این موضوع اشاره دارد که باید در منطه خاورمیانه جنگی مانند اتفاقی که در جنگ‌های مذهبی ۳۰ ساله در اروپا افتاد اتفاق بیفتند؛ آن جنگ اینگونه بود که در عیدی به نام عید سن‌بارتلمی در فرانسه، کاتولیک‌ها در شب عید ۸۰۰۰ نفر از پروتستان‌ها را کشتند و این جنگ سی سال به طول انجامید به گونه‌ای که پس از اتمام جنگ و منعقد شدن معاهدات و صلح‌هایی که بعداً تحت عنوان معاهده وستفالیا و غیره شناخته شدند، نسل بعد به این نتیجه رسید که نه کاتولیک و نه پروتستان؛ اصلا دین بی دین!

وقتی پیام انقلاب اسلامی صادر شد، صهیونیسم جهانی برای اینکه بتواند این پیام را خنثی کند از درون جهان اسلام تفرقه را شروع کرد و پدیده‌ای به نام القاعده، بوکوحرام، داعش، جندالاسلام، جیش‌العدل، طالبان، جبهه النصره و... ایجاد کرد که تعدادشان نزدیک به هفتاد گروه در سراسر جهان اسلام از اندونزی تا مالزی و موریتانی و مراکش می‌رسد؛ در بین شیعیان جریان شیرازی و در بین اهل تسنن، وهابیت دو لبه قیچی هستند که اسلام ناب را قیچی می‌کنند و در هر اختلافی، رد پایی از اصلاح طلبان دیده می‌شود.