آیت الله حائری یزدی و توجه به نیازمندان
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله عبدالکریم حائری یزدی موسس حوزه علمیه قم درسال ۱۲۷۶قمری و مصادف با ۱۲۳۹ شمسی در روستای مهرجرد میبد به دنیا آمد و دوران کودکی را در دامان پر مهر مادری مهربان سپری کرد و در حالی که هنوز۱۰ سال از بهار عمر او سپری نشده بود، از سایه پرمهر پدر بی نصیب گشت.
آیت الله حائری یزدی مقدمات علوم و ادبیات را در مکتب خانه شهر اردکان استان یزد و در محضر مجدالعلمای اردکانی فراگرفت؛ اما پس از تحصیل مبادی فقه و اصول ماندن در این شهر را نپسند و تصمیم به مهاجرت به کربلا گرفت.
آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی حدود ۳۴ تا ۳۵ سال از عمر شریف خود را در شهرهای مختلف عراق از جمله شهرهای کربلا، سامرا و نجف اشرف برای یادگیری علوم دینی سپری کرد و از اساتید برجسته ای همچون آیتالله شهید شیخ فضل الله نوری، مرحوم آیت الله میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی، آیت الله فشارکی و آیت الله آخوند ملا محمد کاظم خراسانی کسب علم و فضل کرد.
ایشان درسال ۱۳۳۲یا ۱۳۳۳به دعوت فرزند آقا محسن اراکی به اراک مهاجرت کرد و بیش از ۸ سال در آنجا عهده دار اداره حوزه علمیه و تربیت طلاب علوم دینی شد؛ تا جایی که تعداد طلاب در حوزه علمیه اراک بیش از ۳۰۰ نفر گذشت و شهر اراک به یک مرکز عظیم علمی و تحقیقی کشور تبدیل گشت.
از شاگردان برجسته ای که از محضر آیت الله حائری یزدی کسب علم و معرفت کردند می توان آیت الله سید محمد تقی خوانساری، آیت الله سید محمد حجت کوه کمری، آیت الله شیخ محمد علی اراکی، آیت الله امام خمینی، آیت الله گلپایگانی، آیت الله مرعشی نجفی، آیت الله میرزا هاشم آملی، شیخ مرتضی حائری و آیت الله محمد تقی بافقی را نام برد.
در سال۱۳۴۰ قمری آیت الله حائری برای زیارت حضرت معصومه(س) و گذراندن تعطیلات ایام نوروز ۱۳۰۱ شمسی از اراک به قم سفر کرد.
همزمان با سفر آیت الله حائری یزدی به قم، جمعی از علما و خطبای دیگر نیز که به همین عنوان به قم مشرف شده بودند، برای عرض ارادت به محضر آیت الله حائری یزدی رفتند و از ایشان تقاضا کردند که در قم اقامت کرده و حوزه علمیه تشکیل دهند.
استقبال مردم و علما ایشان را به تردید انداخت؛ و با این حال که ایشان اهل استخاره نبود، فرمودند استخاره خواهیم کرد؛ صبح هنگام به حرم حضرت معصومه(س) مشرف شد و با قرآن کریم استخاره کرد و آیه ۹۳ سوره یوسف آمد؛ و ایشان بعد از این با عزمی راسخ و قلبی مطمئن بنا را بر اقامت در قم گذاشت و در سال ۱۳۴۰ قمری و مدتی بعد از ورود آیت الله حائری به قم حوزه علمیه این شهر به طور رسمی تأسیس شد.
یکی از ویژگی بارز این فقیه و مجتهد وارسته، دستگیری او از مستمندان و نیازمندان بود.
در کتاب مردان علم در میدان عمل که در سال 1371 و به قلم سید نعمت الله حسینی به نگارش در آمده است نوشته شده است که آیت الله حائری یزدی خادمی داشت به نام شیخ علی؛ شیخ علی می گوید شبی در ایام زمستان در بیرونی منزل آقا خوابیده بودم صدای در بلند شد، بلند شدم در را باز کردم دیدم زن فقیری است. در را باز کردم و او اظهار کرد: شوهرم مریض است نه دوا دارم نه غذا دارم و نه ذغال که کرسی را گرم کنم. من جواب دادم: خانم این موقع شب که کاری نمی شود کرد آقا هم می دانم الان چیزی ندارد که کمک کند.
زن ناامید برگشت ولی دیدم آقا که حرف های مارا گوش می داده مرا صدا کرد؛ من رفتم به اطاق. آقا فرمود: شیخ علی اگر روز قیامت خداوند از من و از تو باز خواست کند که در این ساعت شب بنده من به در خانه شما آمد شما چرا او را نا امید کردید؟ ما چه جوابی داریم بدهیم؟ عرض کردم آقا الان چه کاری می توانیم انجام دهیم؟
فرمود: تو منزل او را بلدشدی؟ عرض کردم: بلی می دانم کجا است؛ ولی رفتن به دم در او آنهم میان آن کوچه ها و با این گل و برف مشکل است... فرمود بلند شو برویم، وقتی که آمدیم مریض را دیدیم و منزل را هم که ملاحظه کردیم، صحت اظهارات آن خانم معلوم شد؛ آن وقت آقا به من فرمود: از قول من به صدرالحکماء بگو همین الان بیاید این مریض را معاینه کند. من رفتم دکتر را آوردم. دکتر پس از معاینه، نسخه ای نوشت و به من داد و رفت. آقا به من فرمود: برو به دواخانه فلان، بگو به حساب من دوای این نسخه را بدهند. من رفتم دوا را گرفتم و آوردم. بعد ایشان فرمودند: برو به منزل فلان علاف بگو به حساب من یک گونی ذغال بدهد. من رفتم ذغال را گرفته با مقداری غذا آوردم...
خلاصه آن شب آن خانواده فقیر از هر جهت راحت شدند، هم بیمار با خوردن دوا حالشون خوب شد و غذا خورد و هم کرسیشان ذغالدار و گرم شد. بعد فرمود: هر بار چقدر گوشت برای منزل ما می گیری؟ عرض کردم: هفت سیر. فرمود: نصف گوشت را به این خانه بده و نصف دیگر هم برای ما بس است. آن وقت فرمود حالا بلند شو برویم بخوابیم.[1]
آری یکی از خصوصیات بارز آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، توجه خاص ایشان به نیازمندان و رفع نیاز ضروری آنان بود؛ همان توجهی که در قرآن کریم نیز همگان به عدل و احسان نسبت به خویشاوندان و نیازمندان توصیه شده اند.
سعید چراغی
[1] . مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، ص234.