۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۶
کد خبر: ۷۰۱۳۷۱
حجت الاسلام والمسلمین مقامی در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا:

سخن «جدایی حوزه از سیاست» جفای بزرگی در حق فقهای گذشته و عصر حاضر است

سخن «جدایی حوزه از سیاست» جفای بزرگی در حق فقهای گذشته و عصر حاضر است
استاد حوزه علمیه در واکنش به اظهارات برخی پیرامون جدایی حوزه از سیاست، گفت: این سخن جفای بزرگی در حق فقهای عالی مقام گذشته، عصر حاضر و فقهای کنونی است.

اشاره: طی سالیان متمادی مسائلی چون: «توجه حوزه به نیازهای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی در زمینه‌ نظام‌سازی» و «توجه به مقوله‌ی فقه حکومتی» و «هشدار نسبت به خطر نفوذ سکولاریسم در حوزه» از جمله‌ اصلی‌ترین تذکرات مد نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است.

ایشان ضمن تبیین این نکته که حوزه‌های علمیه خاستگاه پیدایش و عامل رشد و نمو نظام اسلامی بوده همواره تأکید داشته‌اند که رشد و بالندگی نظام اسلامی وابسته به فعالیت جدی و اثرگذار حوزه‌ها و روحانیت در جهت برآورده‌سازی مطلوب نیازهای روز مبتنی بر آموزه‌های دینی و فقهی می‌باشد و فرمودند: «حوزه های علمیه نمیتوانند سکولار باشند. اینکه ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است.»

اما چندی پیش محقق داماد طی اظهاراتی در نشست بررسی کتاب «صدسالگی حوزه علمیه قم و مسائل جامعه ایران» گفت: «حاج شیخ (مرحوم حائری) به این نتیجه می‌رسد که اگر حوزه‌ای تأسیس شود که سواد و عقل و اخلاق در آن باشد و کاملا از سیاست جدا باشد، روحانیت دوباره در قلب مردم وارد می‌شود.»

این سخن مورد مخالفت جدی بزرگان حوزه قرار گرفت و همچنین علمای حوزه در دوازدهمین اجلاسیه جامعه مدرسین درباره جدایی حوزه از سیاست موضع گیری کردند.

حجت الاسلام والمسلمین عبدالمجید مقامی استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا در واکنش به اظهارات برخی پیرامون جدایی حوزه از سیاست، از سخنان خلاف واقع نسبت به حوزه و بزرگان آن انتقاد کرد.

تعداد بازدید : 9

متن گفت‌وگو با این استاد حوزه علمیه بدین شرح است:

رساـ اهداف برخی افراد از طرح مسأله جدایی حوزه از سیاست را چگونه ارزیابی می کنید؟

رحلت جانسور حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی را به حوزه های علمیه جهان تشیع تسلیت عرض می کنم و رحلت معظم له ضایعه سنگینی برای حوزه‌های علمیه بود. از جمله علمایی که وارد سیاست شده اند و امام خمینی(ره) را در نهضت انقلاب اسلامی یاری کردند و خودشان وارد حکومت شدند، مرحوم حضرت آیت الله صافی گلپایگانی بود.

همواره شرایط زمانی و مکانی در سیره عملی و گفتاری علما دخالت دارد و این ساده لوحی است که درباره سیره عملی و گفتاری فقیهی که در شرایط خاصی واقع شده، آن را به مکان و شرایط خاص دیگری تسری دهیم.

اگر فقیهی با توجه شرایط و زمان خاص، عملی انجام می دهد یا سخنی را بیان می کند، این عمل و گفتار مربوط به همان شرایط و زمان است و نمی توان آن را به زمان و مکان دیگر تسری دهیم، بنابراین اگر فردی این تسری را انجام دهد برخلاف علمیت بوده و براساس ساده اندیشی آنها در این امور است.

همچنین ما باید همواره سیره عملی یا گفتارها و اندیشه یک فقیه درباره موضوعات و امور سیاسی را از طریق آثار و شاگردان خاص او به دست بیاوریم. متأسفانه برخی اخیرا مطالبی از مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری و حضرت آیت الله العظمی بروجردی بیان می کنند که قابل تأمل و تفکر است.

آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی و آیت الله بروجردی از شخصیت های کم نظیری هستند که تأثیرات فراوانی در حیات و تکامل حوزه های علمیه و حیات سیاسی ایران داشتند، از این رو تبیین دیدگاه ها و اندیشه های سیاسی این دو شخصیت فوق العاده مهم بوده و باید اندیشه های سیاسی آنها را از طریق آثار و شاگردان نزدیک آنها به دست بیاوریم نه اینکه طبق تفکرات توهمات گونه خود اندیشه این بزرگواران را تحلیل کنیم.

سخن جدایی حوزه از سیاست جفای بزرگی در حق فقهای گذشته و عصر حاضر است

رسا ـ حوزه های علمیه در ایران چه مراحلی از تأسیس تا تثبیت را پشت سر گذاشته است؟

حوزه های علمیه چندین مرحله را تا کنون طی کرده که مرحله نخست دوران تأسیس حوزه علمیه قم بوده که این دوران را آیت الله شیخ عبدالکریم حائری عهده دار شده بود و ایشان بر اساس درایت و آینده نگری حوزه علمیه قم را بنیان گذاری کرد.

زمانی که علمای عراق از آیت الله حائری یزدی دعوت می کنند که دوباره به نجف برگردد و مرجعیت شیعیان را بر عهده بگیرید، ایشان جواب می دهد که «ایران رو به تباهی می رود، بنده می خواهم ایران را از تباهی نجات بدهم.»

از منظر این مرجع تقلید واضح و روشن است که بدون داشتن یار و تربیت شاگرد، نمی توان ایران را از تباهی نجات داد، بنابراین آیت الله حائری یزدی بر اساس دوراندیشی که داشت، ابتدا حوزه علمیه قم را تأسیس و بنیانگذاری کرد. در ادامه حوزه علمیه قم توانست شاگردان قوی و قدری را تربیت کند که بتوانند در مسیر حرکت های سیاسی و نجات ملت ایران قدم های مؤثری بردارند.

مرحله دوم نیز تثبیت حوزه های علمیه است که این مرحله توسط حضرت آیت الله محقق بروجردی صورت گرفت. زمانی که حضرت آیت الله بروجردی از نجف به ایران می آید، ابتدا به بروجرد تشریف می برند و مدتی در آنجا اقامت می کنند، هرچند در آن زمان آیات عظام حجت، صدر و خوانساری در قم تدریس داشتند، اما امام خمینی(ره) و حضرت آیت الله گلپایگانی و بزرگان حوزه تلاش کردند که ایشان را به قم بیاورند تا اینکه ایشان زعامت حوزه های علمیه را برعهده بگیرد.

حضرت آیت الله بروجردی زمانی که زعامت حوزه های علمیه را برعهده گرفت، تلاش کرد که حوزه علمیه قم را تثبیت کند به گونه ای که حکام بعدی نتوانستند برخورد سخت با روحانیون داشته و نابودی حوزه های علمیه را رقم بزنند. امام خمینی(ره) نیز در سخنی درباره آیت الله بروجردی فرمودند: «آیت الله بروجردی سد مستحکمی برای اسلام در مقابل فساد حکام بوده و آمدن ایشان به شهر قم، سبب تثبیت وحدت حوزه های علمیه شد.» از این رو  حضرت آیت الله بروجردی به خوبی برای تثبیت حوزه های علمیه قدم برداشت.

مرحله سوم دوره ظهور و بروز حوزه های علمیه قم و علماست، بنابراین زمانی که علما و روحانیت رشد و توانایی پیدا کردند، وارد عرصه های اجتماعی و سیاسی کشور شدند؛ در این دوره امام راحل، حضرت آیت الله گلپایگانی، حضرت آیت الله مرعشی و حضرت آیت الله اراکی کمک کردند که حوزه های علمیه بعد از دوره تأسیس و تثبیت، در عرصه امور اجتماعی قدم بردارد و بر امور سیاسی دخالت کند.

همچنین روحانیت در این دوران تمام قد علیه ظلم و استبداد ستمشاهی ایستادگی کردند، از این رو دستگاه حاکمیت ظالم متوجه موقعیت اجتماعی حوزه های علمیه و علمای قم شد و به مبارزه و مخالفت با حوزه‌ های علمیه پرداخت.

در مرحله چهارم نیز باید حوزه های علمیه خود را به سطحی برساند که خود را آماده ایجاد تمدن نوین اسلامی کند، یعنی حوزه های علمیه خود را به ترازی برساند که به عنوان مغز متفکر حاکمیت، قوانین و مقررات تمدن نوین اسلامی در جهان اسلام را تدوین کند تا اینکه نام پیامبر اکرم(ص) در کل جهان بدرخشد و مکتب اهل بیت(ع)، سیره امام حسین(ع) و حضرت فاطمه(س) بخشی بزرگ از تمدن نوین را تشکیل دهند.

سخن جدایی حوزه از سیاست جفای بزرگی در حق فقهای گذشته و عصر حاضر است

رسا ـ با توجه به اینکه تفکری در حوزه به دنبال طرح جدایی حوزه از سیاست است و برای اثبات اندیشه ناصواب خود از بزرگان حوزه بهره برداری سیاسی می کند، حضرتعالی اندیشه سیاسی مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی را چگونه ارزیابی می کنید؟

مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری دارای اندیشه های بلند سیاسی بودند، و ایشان این اندیشه را داشت که باید ابتدا ساختمان حوزه علمیه قم پی ریزی شود تا اینکه در مرحله بعد روحانیت وارد عرصه های اجتماعی و سیاسی شود و امام خمینی(ره) نیز ادامه دهنده راه شیخ عبدالکریم حائری بود.

همچنین امام راحل در سخنی فرمودند که تأسیس حوزه علمیه توسط آیت الله شیخ عبدالکریم حائری در آن عصر و زمان کمتر از تاسیس جمهوری اسلامی ایران نیست. این جمله بدین معناست که اگر امام خمینی(ره) به جای شیخ عبدالکریم حائری قرار داشت، حوزه علمیه قم را تأسیس می کرد و همچنین اگر مرحوم شیخ عبدالکریم در عصر امام خمینی(ره) زنده بود، جمهوری اسلامی ایران را بنیانگذاری می کرد.

از این رو ظلم و جفای بزرگی به مرحوم شیخ عبدالکریم حائری است که برخی بیان می کنند ایشان خواهان جدایی حوزه از سیاست بوده، بنابراین این تحلیل توهم آمیز از تفکر تحجر آمیز غربی نشأت گرفته و این افراد می خواهند بیان کنند که آیت الله حائری فاقد اندیشه های سیاسی بوده که این حرف باطل و غلطی است.

افرادی که بر اساس اندیشه سکولاریسیم ندای جدایی حوزه از سیاست سر می دهند، به دنبال این هستند که آیت الله شیخ عبدالکریم حائری را نمونه ای از این اندیشه نشان دهند، در حالی که این افراد سیره عملی تمام فقها و علمای گذشته را زیر سؤال می برند.

به عنوان مثال، محقق ثانی صاحب کتاب فقهی جامع المقاصد است و شیخ انصاری در کتاب مکاسب مطالب بسیاری از این کتاب و محقق ثانی نقل می کند، اما محقق کرکی در دوره صفویه عملا در امر حکومت دخالت کرده و  بخشنامه صادر و مسؤولان را عزل و نصب می کرد و پادشاهان صفوی طبق فرمان او عمل می کردند، محقق کرکی سراسر ایران را می گشت و به فساد حاکمان رسیدگی می کرد.

همچنین شیخ بهائی و علامه مجلسی و سایر فقها نیز چنین عملکردی را داشتند و آنها در امور سیاسی دخالت می کردند و صاحب العروه نیز عملا در امور مشروطیت دخالت داشت و فرمان جهاد ایشان نسبت به انگلیسی ها در تاریخ ماندگار است.

اگر ما قصد داریم اندیشه های آیت الله عبدالکریم حائری را به دست بیاوریم باید به شاگردان برجسته او مراجعه کنیم؛ امام خمینی(ره) و آیت الله گلپایگانی از شاگردان مبرز بنیانگذار حوزه بودند و این بزرگان به کمک ملت ایران نهضت بزرگ انقلاب اسلامی را به وجود آوردند. همچنین برخی از مراجع عظام تقلید برای برپایی این نظام به زندان رفتند و برخی مراجع برای حفظ نظام اسلامی ایران وارد جبهه های جنگ شدند.

در نتیجه، تمام این مسائل نشان می دهد که استوانه های حوزه که مراجع تقلید و علما هستند، حوزه های علمیه را وارد مسائل سیاسی و حکومتی کردند و هرگز مراجع تقلید بیان نکردند که می خواهیم تنها مسائل شرعی را برای مردم بیان کنیم و به نصحیت بپردازیم. از این رو جفای بزرگی در حق فقهای عالی مقام گذشته، عصر حاضر و فقهای کنونی ماست که این سخن بیان شود که باید حوزه های علمیه جدا از سیاست باشند.

 

سخن جدایی حوزه از سیاست جفای بزرگی در حق فقهای گذشته و عصر حاضر است

رسا ـ برخی در اظهار نظرهای خود بیان می کنند، حوزه های علمیه باید نظارت بر حکومت کند و متصدی حکومت نباشد، چه پاسخی به این شبهه دارید؟

اینکه برخی بیان می کنند که باید حوزه های علمیه فقط ناصح باشند، کمال ساده لوحی این افراد را نشان می دهد و سخنان عالمی را بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی مطرح کردن، برخلاف عقلانیت و علمیت است.

مرحوم امام خمینی(ره) در پیامی به مناسبت رحلت فرزند آیت الله حائری یزدی تصریح کردند: « این بزرگوار علاوه بر فقاهت و عدالت از صافی باطن به طور شایسته برخوردار بود و از اول نهضت اسلامی ایران از اشخاص پیش قدم در این نهضت مقدس بودند.» 

شیخ مرتضی حائری فرزند بزرگ آیت الله عبدالکریم حائری بود و تحت تربیت پدر خود قرار گرفته، از این رو ایشان این چنین وارد نهضت انقلاب اسلامی شد و خواهان تغییر حکومت ستم شاهی بود.

اگر به سیره شیخ عبدالکریم حائری توجه کنیم، خواهیم دریافت که ایشان خواهان این مسأله نبود که حوزه علمیه در گوشه و کناری قرار بگیرد و تنها مسائل شرعی را بازگو کنند و گاهی نیز در امور سیاسی نصیحت کند، از این رو سخن جدایی حوزه از سیاست خلاف آنچه بوده که از آثار وی باقی مانده است.

بحمدالله به برکت مرجعیت مقتدر، طلاب، اساتید و حوزه های علمیه راه امام خمینی(ره) را با تمام قدرت ادامه خواهند داد و هرگز اجازه نخواهیم داد که پرچمی که آیت الله شیخ عبدالکریم حائری بنیانگذار آن بود، آیت الله بروجردی آن را تثبیت کرد و امام راحل آن پرچم را برافراشت، بر زمین بیفتد و حوزه های علمیه به حوزه سکولار، فشل و بدون دخالت در امور سیاسی تبدیل شود و تنها حوزویان مسأله شرعی را جواب دهند.

فرزندان واقعی امام خمینی(ره) حوزه پویا و زنده ای را می خواهند و ملت ایران نیز خواهان حوزه علمیه پویا و زنده هستند که وارد امور سیاسی و اجتماعی شود و همچنین مراجع عظام تقلید نیز از فقیهی که در امور ولایت مبسوط الید است، حمایت می کنند.

مراجع عظام تقلید از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دفاع می کنند و ایشان این فتوا را دادند که حفظ نظام جمهوری اسلامی واجب است، از این رو نباید برخی سخنانی را بیان کنند که سبب تضعیف نظام جمهوری اسلامی شود.

رسا ـ ممنون از اینکه فرصتتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

ارسال نظرات