ذهن ضرب المثلی را ترمیم کنیم/ آینده را امروز بسازیم
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شیرینی زبان فارسی به ضرب المثل های آهنگینش برمی گردد، برخی نیز معتقدند که ضرب المثل های قدیم از دل حکمت و عقلانیت گذشتگان برخواسته است، هرچند مثل ها در دل خود تجربه ها را دارد اما همیشه ماندگار و به قولی کارکرد دائم ندارد و چه بسا غلط هم باشد مثلا اینکه می گویند «موسی به دین خود، عیسی به دین خود»، «خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج»؛ مسأله تله جمعیتی کشور ما از این دست ضرب المثل ها است که اگر چه در سال 1367 خشت اول توسط مسئولین کج گذاشته شد اما بالاخره قرار نیست تا نابودی ثریا به همین منوال دیوار کج بالا برود، بلکه باید زودتر به فکر اصلاح و ترمیم این پایه سست و خانه عنکبوتی رفت.
شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» طابق النعل بالنعلِ «خشت اول چون نهد معمار کج...» می باشد که نسخه غرب برای ایران اسلامی بود، هرچند پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا حدودی جلوی این دیوار کج گرفته شد اما دیری نپایید که روز از نو و روزی از نو، دوباره دیوار جمعیتی کج شد.
بله با شروع تحولات ناشی از انقلاب اسلامی از اوایل سال 1356 و با شروع دوران تحولات اجتماعی و سیاسی، خدمات تغییر و یا توقف جمعیتی دستخوش تغییراتی شد، برنامه تنظیم خانواده متوقف، خدمات عقیم سازی در درمانگاه های انجمن که قبل از انقلاب رونق بسیاری داشت، تعطیل شد و می توان از مهم ترین اقدامات و تحولات مثبت بعد از انقلاب به این دو مورد اشاره کرد:
1. واحدهای سیار روستایی و تعدادی از مراکز ارائه دهنده خدمات تنظیم خانواده، تعطیل شدند.
2. توزیع داروها و وسایل پیشگیری از حاملگی مختل شد.
اما با شروع جنگ تحمیلی برخی بر این عقیده بودند که با وجود جنگ هزینه های زیادی برکشور تحمیل شده و با این رشد جمعیتی در آینده با مشکلات عدیده ای رو به رو خواهیم شد، امید داریم که نیتشان خیر و در آن مقطع به صلاح کشور بوده است اما قطعاً ادامه مسیر به هیچ عنوان با نیت خیرخواهانه نبوده و می بایست پایه های این دیوار کج و سست شده را ترمیم می کردند.
متاسفانه امروز ذهن مردم و خانواده های ایرانی با یک چارچوب جمع و جور و بسته بندی شده خانواده سه و نهایتاً چهار نفری شکل گرفته است و دیگر فریادها و بسته های حمایتی دولت مردان هم چندان راهگشا نشان نمی دهد، گرهی که آن سال یعنی دهه هفتاد را با دست می شد باز کرد امروز به دلیل کم کاری مسئولین باید به سختی و با دندان باز کرد.
با بررسی آمارها و یک تحقیق میدانی به این نتیجه رسیدیم که اکثریت خانواده های تک جمعیت و کم جمعیت علت این مسأله را اقتصاد و گرانی می دانند در حالی که با کمی بالا و پایین کردن هزینه معلوم می شد، علت اصلی فرهنگ و ذهنیت مسموم شده خانواده های ایرانی است که باید همزمان با ترمیم اقتصاد فکر راه و چاره ای نیز باید برای این ذهن مسموم شده می شد.
وضعیت امروز جامعه ما چه آن ها که از ترس فقر بچه هایشان را سقط می کنند و چه آن دسته از زوجینی که به دلیل اقتصاد حاضر به ازدیاد نسل نیستند، ما را به صدر اسلام و چه بسا به عصر جاهلیت سوق می دهد، آنگاه که قرآن هشدار داده است وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَی، در عصر جاهلیت مردم به دنبال سیر کردن شکم و لذایذ دنیایی و برطرف کردن شهوات بودند، امروز نیز تنها دغدغه اغلب خانوادها به تغییر دکوراسیون منزل و رفاه بیشتر تبدیل شده است و لذا فرزند را مانعی برسر راه خود می دانند، در جاهلیت اولی چون برای کسب روزی باید مستمراً در حال جنگ باشند و در این راه فرزندان و دخترانشان به اسیری می رفت دختر را لکه ننگی می دانستند و از طرفی چون به درد جنگ آوری و کسب رزق و روزی خود نمی دانستند، از ترس فقر آن ها را زنده به گور می کردند، امروزه نیز به گونه ای دیگر برخی خانواده ها به پسر علاقه بیشتری دارند و از اینکه دختری به دنیا بیاید احساس انزجار می کنند و برخی نیز از ترس فقر اقدام به فرزندآوری نمی کنند در حالی که خداوند روزی رسان چنین وعده داده است: وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِیرًا " و فرزندانتان را از ترس فقر به قتل نرسانید، ما آنها و شما را روزی میدهیم، مسلماً قتل آنها گناه بزرگی است؛ از اینجا متوجه میشویم که رزق کسانی که متولد میشوند در نزد خداست و گذشته از این، رزق همه جنبندگان در نزد خداوند رزق دهنده است.
اگر ذهن خود را از انسان گرایی و امانیسمی دور کنیم و عقیده و باورمان را به خداوند تقویت کنیم، آنگاه خواهیم دید که قرآن و روایات به مسأله فرزند و فرزند آوری چه نگاه لطیف و دقیقی دارند.
قرآن کریم عطای فرزند را نعمت و رحمتی از طرف خداوند به بندگان میداند و تاکید میکند که این امر به خواست و اراده خداوند تحقق می یابد.
للهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ الذُّکُورَ. تنها خدا راست ملک آسمان ها و زمین، هر چه بخواهد میآفریند، به هر که خواهد فرزندان اناث (دختر) و به هر که خواهد فرزندان ذکور (پسر) عطا میکند، همچنین در متون دینی ما، فرزند آوری مبتنی بر دعا و نیایش و طلب از خداوند منان است و بندگان مومن این درخواست را جزء دعا های اساسی خود قرار میدهند و برای آن در زندگی خودشان، ارزش و جایگاه خاصی قائل هستند.
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا. و آنان هستند که گویند: پروردگارا، ما را زنان و فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند، و ما را (سر خیل پاکان و) پیشوای اهل تقوا قرار ده.
نکته مهم و اساسی که در قرآن کریم وجود دارد، توجه به زاد و ولد انسانهای شایسته و مؤمن است؛ به عبارت دیگر آنچه که اهمیت دارد، افزایش تعداد جمعیت نیکوکاران و صالحان است.
اهمیت طلب فرزند بخاطر این است که استمرار انسان است نه فقط اینکه اسم ما را زنده کند، بلکه اگر فرزند صالح تربیت کنیم، پرونده عمل ما بسته نمیشود و پس از مرگ ما هم خوبی برای ما میآید.
پیامبر اکرم(ص) در حدیثی بیان فرموده است: اذا مات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث صدقه جاریه، او علم ینتفع به، او ولد صالح یدعو له.
هرگاه انسان بمیرد، عملش هم قطع می شود، مگر از سه راه: صدقه جاریه، یا عملی که از آن سود می برند، یا فرزند شایسته ای که برای او دعا می کند، بنابراین فرزند صالح، هم مایه زینت در دنیا و هم باقیات صالحات برای آخرت محسوب می شود.
در پایان باید دوباره یادآوری کنم که باید ضرب المثل ها را در ذهنمان اصلاح کنیم و به این فرمایشات مقام معظم رهبری بیش ار پیش دقت و به فرامین این پدر دانا و خیرخواه امت گوش فرا دهیم که فرمود:
مسأله جمعیّت را جدّی بگیرید! جمعیّت جوان کشور دارد کاهش پیدا می کند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست؛ یعنی مسأله جمعیّت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر می کنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسل ها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست.
خانواده ها و جوان ها باید تولیدِ مثل را زیاد کنند. باید نسل را افزایش دهند.
این محدود کردن تعداد فرزندان در خانه ها - به این شکلی که امروز هست – خطاست، این نسل جوانی که امروز ما داریم، اگر در ده سال آینده، بیست سال آینده و در دوره ها و مرحله های آینده این کشور بتوانیم آن را حفظ کنیم، همه مشکلات کشور را اینها حل می کنند.
حمیدرضا شاکر