چرا طرح صیانت به اینجا رسید؟
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در این وجیزه قصد نداریم به بررسی مفاد طرح صیانت بپردازیم هرچند که در خلال مباحث اشارهای به آنها خواهد شد؛ بلکه مشکل اصلی که گریبان گیر این طرح شده، عدم تبیین درست از سوی موافقانش است و همین معضل عرصه را برای جولان دادن معاندان باز کرده است. نکتهای که تا کنون در کشور ما وجود داشته، سیاسی بازی و سیاسی کردن مسائل است که جایگاهی برای بحث علمی و منطقی باقی نمیگذارد و این گل آلود کردن آب، از سوی کسانی است که نانشان در خطر و منفعتشان در گرو نابودی است نه از سوی مخالفان دلسوز.
جو رسانهای همان پشهای است که خون مردم را مکیده و ذهنشان را جهت دهی میکند و از طرفی، مسئولان را نیز تحت فشار قرار میدهد که با جو رسانهای حرکت کنند. لزوما اینگونه نیست هر چیزی که توسط رسانه بلد شد، مسأله روز کشور باشد و دغدغه مردم اما چهمیشود کرد که رسانه قدرت این را دارد که دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان دهد؛ دقیقا همان چیزی که امیرالمونین علیه اسلام فرمود از این نوع افراد دروری کنید. نظام اولویت بندی مردم و بالاخص مسئولان توسط رسانه دستکاری شده و نمونههای زیادی دارد و به عنوان نمونه، میتوان به مسأله آزاد سازی سواحل اشاره کرد که حقیقتا کل نظام را به خودش درگیر کرد در صورتی که اصلا مهم نبود چه رسد به اهم!
در اینحا قصد نداریم تصمیم مذکور را نکوهش یا تأیید کنیم بلکه صرفا نمونهای بیان شد تا بدانیم در دولت انقلابی نیز رسانه میتواند دستگاه محاسباتی مسئولان را به هم بریزد و دور را نزدیک و نزدیک را دور نشان دهد. رهایی از این مسأله یکی از نکاتی است که در طرح صیانت، که به «طرح نظام تنظیم مقررات خدمات فضای مجازی» تغییر نام داده بدان توجه شده است و همچنین در تأیید قدرت رسانهای همین بس که حتی اجازه نمیدهد این طرح به صورت منطقی در مجلس بررسی شود، نه تصویب! بلکه حتی اجازه بررسی منطقی را به نمایندگان مردم نمیدهد و آنچنان علیه این طرح و نمایندگان موافق آن هجمه میکند که حتی جرئت بررسی آن را سلب میکند.
۷۰ درصد از سهام شرکت فیس بوک در اختیار ۷ شرکت یهودی است
کانالیزه کردن اطلاعات
کنترلی نرم و نامحسوس از سوی صاحبان فضای مجازی بر روی ذهن کنترلشونده یا همان یوزر وجود دارد که وی متوجه آن نیست. افراد از فضای سایبر اطلاعاتی را دریافت میکنند و نمیدانند این اطلاعات، یک آرایش و جهتگیری عمدی دارد و در نتیجه باورها، تصمیمات و اقدامات افراد در راستای همان جهتگیری اطلاعاتی تنظیم خواهد شد. این نمونه بارز همین موضوعی است که امروزه طرح صیانت از فضای مجازی با آن دست به گریبان است؛ به جامعه القاء شده که با تصویب این طرح اینترنت قطع خواهد شد و شما نمیتوانید از پلتفرمهای خارجی استفاده کنید و ایران، از حیث دسترسیهای فضای سایبر تبدیل به کره شمالی خواهد شد.
سؤال این است که چگونه بدین جا رسیدیم؟ پاسخ این است که بر خلاف ادعاهای غرب مبنی بر جریان آزاد اطلاعات، تمام اطلاعات موجود در فضای سایبر کانالیزه شده است و اساساً فضای سایبر، از سوی غرب برای کنترل جریان اطلاعات و تقابل با جریان آزاد اطلاعات شکل گرفته تا بتواند حاکمیت یکپارچه خود را بر جهان مسلط سازد؛ البته این استراتژی از سوی اکثر کشورها شناخته شده و بههمین دلیل بسیاری از کشورها حتی متحدان انگلیس، آمریکا، روسیه و سایر کشورهای کوچک و بزرگ در مقابل جریان اطلاعات فضای سایبر، از طریق ایجاد زیرساخت و وضع قوانین بومی و ملی از ملت خود محافظت میکنند.
همچنین شایسته است به این نکته اشاره شود که اینستاگرام و سایر سرویسهای سایبری غرب، با سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس قرارداد امنیتی – اطلاعاتی امضا کرده اند و در پروژههای متعدد، سازمانهایی مانند آژانس امنیت ملی آمریکا و سرفرماندهی ارتباطات دولت انگلیس، همکاری و فعالیت گسترده دارند. نمونه بارز این ادعا شرکت فیسبوک است که شامل شبکه اجتماعی فیسبوک و سرویسهای اینستاگرام و واتساپ است که با آژانس امنیت ملی آمریکا طرف قرارداد امنیتی – اطلاعاتی است و در یک نمونه، فیسبوک از سال ۲۰۰۸ با این آژانس در پروژهی پریسم همکاری گسترده داشته است. حال اگر به چنین شرکتهایی اجازه بدهیم در ایران دفتر رسمی و آزادانه احداث کنند، مانند این است که به CIA و NSA اجازه بدهیم در ایران دفتر بزنند و هرکاری بخواهند انجام دهند و ما نیز هیچ کاری نتوانیم بکنیم.
راه حل طرح صیانت
در این طرح آمده هر سرویس خارجی اگر ماده ۱۲ را اجرا کند، مجاز به فعالیت رسمی در ایران است. ماده ۱۲ این است که هر سرویسی باید احراز هویت شود و یک نماینده قانونی و رسمی به کشور معرفی کند که در مقابل سؤالات پاسخگو باشد؛ پس هر سرویسی این را بپذیرد و به آن اهتمام داشته باشد، امکان حضور و فعالیت در کشور را دارد و با این وصف، حتی خدمات فیلترشده نیز امکان رفع فیلتر را دارند. شاید سؤال شود که اگر این ماده را نپذیرند، فیلتر و از دسترس مخاطبان ایران خارج میشوند؟ خیر! این گونه نیست؛ اگر شرایط ماده ۱۲ را نپذیرفتند، ۴ ماه فرصت به آنها داده میشود.
حال اگر پس از گذشت فرصت مذکور سرویسها به روند خود ادامه دادند و نقض قوانین کردند، در صورتی که خدمات آن سرویس مشابه داخلی نداشته باشد تا زمان ایجاد سرویس داخلی با کیفیت و مطلوب، سرویس خارجی بسته نمیشود؛ اما اگر مشابه داخلی داشت، از میان ۶ گزاره مانند جریمه نقدی، محدودیت در تبلیغات، کاهش ترافیک و نهایتاً مسدودسازی، به انتخاب یک هیأت ۵ نفره، یک یا دو مورد انتخاب خواهد شد. بهعبارت دیگر نه تنها هیچ الزامی بر مسدودسازی مطرح نشده، بلکه تأکید شده برای سرویسهای خارجی اثرگذار، تا یک سال نیازی نیست مسدودسازی اعمال شود.
همچنین بعد دیگری که این طرح مد نظر دارد، جلوگیری از کلاهبرداری در فضای مجازی با محرز شدن حقیقی بودن مخاطبان است. به کرات تجربه شده که مبلغی برای خرید جنسی پرداخت شده ولی اکانت مقابل فیک و ربات بوده و از آنجایی که پلیس فتا و سایر نهادهای امنیتی نمیتوانند این مسأله را پیگیری کنند، امکان ندارد که کلاهبردار شناسایی شود. در تأیید این نکته رئیس مجلس، محمد باقر قالیباف گفته: «در کجای دنیا فضای مجازی بی قانون است؟ الان اگر کسی در این پلتفرمها کلاهبرداری کرد قوه قضاییه باید چطور به مسئله ورود کند؟ ما میخواهیم امنیت اجتماعی و اقتصادی را فراهم کنیم که کسب وکار مطمئنی آنجا اتفاق بیفتد».
توپخانه دشمن به کدام سمت است؟
نکته دیگری که در اول بحث مطرح شد و در اینجا به تفصیل بیان میکنیم، حمله معاندین به این طرح است. هیچ کس مخالف این نیست که طرح صیانت از فضای مجازی مشکل دارد اما اینکه اصل چنین طرحی باید برداشته شود و اصلا کشور نیاز به این طرح ندارد، همان حرف رسانههای معاند چون بی بی سی، ایران اینترنشنال، صدای امریکا، رادیو فردا و... است. طبیعی است که با تصویب این طرح دیگر این نوع رسانهها نمیتوانند به آسانی به دروغ پردازیهای خودشان ادامه دهند و محتواهای نامربوط را به مخاطب ایرانی مخابره کنند و از همین رو دست به مخالفت سنگینی علیه این طرح زده اند.
در صورتی که جملات شاخص امام جامعهای در حوزه فضای سایبر و اینترنت در هیچ حوزه دیگری مطرح نشده است. شاید در رأس این سخنان، این جمله از ایشان قرار دارد که میفرمایند «اهمیت فضای مجازی به اندازهی اهمیت انقلاب اسلامی است». ایشان فضای سایبر را همطراز و همسنگ با انقلاب اسلامی که قرار است بسترساز ظهور باشد میدانند و این موضوع با کمال تأسف، اصلاً در میان مسئولان درک نشده است در حالی که اکنون نسل آینده ما، یعنی بچههای ابتدایی چه دختر و چه پسر در این فضا تنفس میکنند و تعلیم میبینند، ولنگاری این فضا چیزی جز ذبح کردن آینده این کشور به دست خودمان نیست و قطعا مسئولان امر باید جوابگوی این ترک فعل باشند.
در پایان شایسته است دوباره این تذکر داده شود که عدم وجود پیوست رسانهای و فرهنگی در این طرح ایراد اصلی آن است که منجر به پدید آمدن چنین وضعیتی شده و تنها راه نجات دادن این طرح، گفتوگوهای علمی و منطقی حول آن است که بهترین بستر برای ایجاد این گفتوگوها، صدا و سیما است نه اینستاگرام! اگر پایان این مجلس برسد و طرحی درخور شأنشان درباره سروسامان دادن به فضای مجازی به تصویب نرسد، شاید نباید امیدی به آینده داشت.