تحلیل هفته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، صبح پنجشنبه رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای خبرگان رهبری بار دیگر مبانی و ریشههای انقلاب اسلامی را بازخوانی و نسبت به حفاظت از آنها هشدار دادند. ایشان «قدرت ملّی و قوّت ملّی» را عوامل بقاء نظام دانستند و برای محقق شدن این قدرت، عواملی را برشمردند و در کنایهای به مسئولان پیشین گفتند: «اگر در طول این سالها اجازه داده میشد به کسانی که میخواستند برخی از این بازوهای قدرت را قطع کنند که این کار را بکنند، امروز کشور مواجه با یک خطرات بزرگی میشد. خدای متعال اراده فرمود و کمک کرد و امکان پیدا نکردند که این کارها را انجام بدهند».
ایشان در بیان عوامل قدرت مسائلی از جمله علم و فناوری، قدرت دفاعی و منطق جذاب و گیرای اسلامی را مطرح کردند و در ادامه رکن اساسی اقتدار ملی را «اتّحاد ملّی، اعتماد ملّی، امید ملّی، امید عمومی و مانند اعتماد به نفْس ملّی» بیان فرمودند و «بنابر این شما میبینید که شیاطین کوچک و بزرگ در صدد اغوای مردمند». در چگونگی این اغوا ایشان تصریح کردند که دشمن از طریق گفتمان سازی این اغوا را صورت میدهد که یعنی «وسیلهی اغوای تودههای مردم، اغوای خواص است. امروز یکی از کارهای مهم، اغوای خواصّ جامعه است، [یعنی] کسانی که عنوانی دارند و امکانی دارند و احیاناً سوادی دارند و مانند اینها؛ چون وقتی خواص اغوا شدند، اگر به این خواصّ اغواشده فرصت داده بشود و امکان داده بشود، راحت تودهی مردم را اغوا خواهند کرد».
تأثیرگذاری در عوام از طریق خواص همان گفتمان سازی است که ما باید با انجام عملیات معکوس و جهاد تبیین، حرکت دشمن را خنثی کنیم. امیرالمومنین علیه اسلام فرمودند: «وَ اللَهَ اللَهَ فِی الجِهَادِ بِاَموَالِکُم وَ اَنفُسِکُم وَ اَلسِنَتِکُم فِی سَبِیلِ اللَه» و قطعا در آن زمان برای این کار بودجهای در نظر نگرفته بودند و همچنین آیت الله خامنهای نیز تأکید کردند که: «تجربهی بنده میگوید که بودجههای بینام و نشانی از این قبیل غالباً هدر میرود و به نتیجه نمیرسد ... طبیعت این کار یک طبیعت غلطی است که یک بودجهی سنگینی را بگذارند به عنوان جهاد تبیین ... خلاصه بنده موافق نیستم؛ بنده به عنوان کسی که به جهاد تبیین خیلی هم اهمّیّت میدهم، با این جور بودجه گذاشتن و با این جور خرج کردن توافقی ندارم». تجربه نشان داده اگر جهاد را دولتی کردیم، نتیجهای عایدمان نخواهد شد.
ریشه انقلاب
مسألهای که رهبر انقلاب اسلامی در دو سخنرانی اخیر خود بدان اشاره فرمودند، مسأله اسلام ناب محمدی و تئوری اسلامی بود که اتفاقا هر دوی این اوامر در ابتدا و در اصل، وظیفه حوزه علمیه است. به عنوان نمونه در این سخنرانی ایشان فرمودند: «به نظر من امروز آن چیزی که میتواند به بهترین وجهی به صورت یک سلاح مؤثّری عمل کند، تبیین مفاهیم عالی اسلامی است در زمینههای مختلف. ما در زمینهی مسائل معرفتی، مسائل معارفی، حرفهای نگفته زیاد داریم؛ حرفهای قابل گفتنی که برای دنیا جذّاب و شیرین است، زیاد داریم. در زمینهی مسائل مربوط به سبک زندگی اسلامی، ما خیلی حرفِ نگفته داریم».
ایشان همچنین تصریح فرمودند: «یکی از موضوعاتی که بسیار مهم است و میتوان این را مطرح کرد، مسئلهی حکمرانی اسلامی است. حکمرانی در منطق اسلام از بن و بنیاد با حکمرانیهای رایج جهان متفاوت است؛ نه شبیه سلطنت است، نه شبیه ریاستجمهوریهای امروز دنیا است، نه شبیه فرماندهیها است، نه شبیه رؤسای کودتاگر است؛ شبیه هیچ کدام از اینها نیست؛ یک چیز خاصّی است متّکی به مبانی معنوی»؛ ایشان همچنین فرمودند: «اگر جهاد تبیین بدرستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیلهی هوسرانی و شهوترانی خودشان قرار خواهند داد... حتّی دین را هم در خدمت خواهد گرفت». در تمام این بیانات، متولی حوزه علمیه و طلاب هستند که بانی این انقلاب اند.
از جمله دلایلی که ابتدا امام اجازه ورود روحانیون به عرصه سیاست را نمیدادند این بود که فرمودند: «من خیال میکردم وقتی انقلاب پیروز شد افراد صالحی هستند که کارها را طبق اسلام عمل کنند، لذا بارها گفتم روحانیون میروند کارهای خودشان را انجام میدهند»؛ قطعا این کار طلبگی که امام میفرمایند از حکومت داری مهم تر بود که امام روحانیون را از ورود به اداره جامعه منع و به سمت آن تشویق میکرد. علت تغییر نظر امام این بود که افراد صالحی در حکومت نیستند اما اکنون که شخص صالحی در رأس کار است پس باید روحانیون با خیالی آسوده به وظیفه اصلی طلبگی خود که تربیت شدن و تربیت کردن است باز گردند و از این فرصت استفاده کنند.
راه پیشینیان
در رسانه بحثی هست به اسم روایت اول به این معنا که اهمیتی ندارد که چه کسی حقیقت را بگوید، از نظر شناختی در میان اذهان، حقیقت را آن که اولین روایت از ماجرا را تعریف کند بیان کرده است خواه دروغ باشد و خواه حقیقت را. از آنجا که اصلاح طلبان فوت و فن کار با رسانه و بازی با افکار عمومی را به خوبی بلدند، به آسانی میتوانند دولت جدید را دستخوش بازیهای رسانهای قرار داده و اذهان را جهت دهی کنند. از طرفی دولت فعلی متأسفانه در کار با رسانه و تنویر افکار عمومی و همراه سازی آن با خودش قوی نیست و در مقابل گرگهای اصلاحاتی کم میآورد. نمونه بارز این مسأله را در طرح صیانت از فضای مجازی دیدیم و یک نمونه دیگر که اینجا بدان اشاره میکنیم، بحث مذاکره است.
هرچند که مسائل امنیتی نباید فاش شود اما مبهم نگه داشتن افکار عمومی نیز خطرش کمتر از فاش شدن اسرار مذاکرات نیست. اگر توضیحاتی درباره وضعیت مذاکرات، مفاد توافقنامههای نوشته شده و برنامه پیش رو به صورت صریح و شفاف مطرح شود، بسیاری از نگرانیها رفع میشود هرچند که ما به تیم مذاکره کننده اعتماد داریم اما خب طبیعی است که مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید بترسد! ضمنا شایان توجه است که برخی فعالان اقتصادی نکات قابل توجهی را درباره نفس مذاکره بیان میکنند از جمله اینکه برداشته شدن تحریمهای نفتی اگر باعث افزایش خام فروشی شود که میشود، خطری بزرگتر از تحریم است و یا کاهش غنی سازی که با محقق شدن توافق مجبور به اجرای آن هستیم.
اما چیزی که انسان را میترساند، همان نامحرم دانستن مردم است که به دشمنان اجازه میدهد از این خلاء استفاده کرده و روایت سازی کنند و اذهان عمومی را تصاحب کنند. چیزی که این احتمال را تقویت میکند، توییت محسن مقصودی، مجری برنامه ثریا است که نوشته: یکساعتی هست با مهمانها در استودیو منتظر ماندیم، متاسفانه برنامه زنده امشب ثریا با موضوع توافق وین، نیم ساعت قبل از پخش به دستور جایی که نمی دانم کجاست کنسل شد. ادامه راه دولت قبل به جایی نمی رسد، چه در برجام چه در بستن فضای رسانه ها. بالاخره اذهان مردم خالی نمیماند یا باید دوست آن را پر کند یا دشمن و اگر دوست با ندانم کاری اجازه تنویر نداد، دشمن تسخیر میکند.