برنامههای مجمع ناشران دفاع مقدس برای رسیدن به "کتاب خوب دفاع مقدس"
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، مجمع ناشران دفاع مقدس یکی از نهادهای صنفی تشکیلشده برای پیگیری امور ناشرانی است که عمده فعالیت آنان در حوزه نشر ادبیات دفاع مقدس است. این مجمع در سالیان اخیر فراز و فرودهایی را تجربه کرده است و در ماههای اخیر هیئت مدیره جدیدی را در رأس خود میبیند، به همین مناسبت گفتوگویی با امیرشهریار امینیان مدیرعامل مجمع ناشران دفاع مقدس و رحیم مخدومی رئیس هیأت مدیره مجمع ناشران دفاع مقدس داشتهایم:
در مقدمه صحبت درباره اهمیت ادبیات دفاع مقدس که بخش مهمی از تولید محتوای ادبی کشورمان را تشکیل میدهد صحبتی داشته باشید.
مخدومی: ادبیات جنگ،موضوعی است که در سطح بینالملل بسیار جدی گرفته شده است و مهمترین شاهکارهای جهانی در بخش رمان، اختصاص به همین موضوع دارد، بهعبارت دیگر، شاید بتوان گفت درصد بالایی از آثاری که بهعنوان شاهکار جهانی مطرح شده است به همین موضوع پرداخته است.
آیا زمان پرداختن به ادبیات دفاع مقدس گذشته است؟!
برای مثال، کتاب «برباد رفته» به جنگهای داخلی آمریکا پرداخته، «جنگ و صلح» درباره جنگهای روسیه است و «دکتر ژیواگو» جنگهای داخلی روسیه را روایت کرده است، همچنین «زنگها برای که به صدا درمیآیند» نوشته ارنست همینگوی درباره جنگ داخلی اسپانیا است و «بادبادکباز» که کتاب مطرح و پرفروشی است، به اشغال افغانستان اشاره دارد، کتاب «در غرب خبری نیست» هم به جنگ آلمان پرداخته است، بنابراین اغلب آثار مطرح جهانی به این موضوع پرداختهاند.
این نکته را در پاسخ به کسانی مطرح میکنم که تصورشان این است که اولاً زمان پرداختن به جنگ تمام شده است؛ آنان معتقدند که وقتی مملکتی گرفتار جنگ نیست و یا چند دههای از آن گذشته است، دیگر لزومی ندارد به این موضوع بپردازیم. ثانیاً بعضیها ادبیات جنگ را مترادف با ادبیات خشونت میبینند. آنان معتقدند که برای نشاط جامعه به ادبیاتی غیر جنگ احتیاج داریم؛ این موضوع در حالی است که ملتی بانشاط است که در امنیت باشد، اعتماد به نفس داشته باشد، مرزها تهدید نشوند و سرشار از قهرمانها باشد، اینهاست که نشاط و قدرت میآورد.
از این منظر، پرداختن به ادبیات دفاع مقدس نهتنها برای گروه سنی بزرگسال لازم و ضروری است، بلکه برای کودکان نیز مهم است. دقت داشته باشید که کودکان احتیاج دارند قهرمانهای خودشان را بشناسند، آنان نیاز به الگو دارند و باید از همان کودکی با الگوهای درست، خودشان را همسو کنند، علاوه بر این، کودکان باید با همان زبان کودکانه، دشمنشناس و هوشیار باشند؛ چرا که موضوع جنگ و وجود دشمن، انسان را هوشیار میکند.
مهمترین شاهکارهای جهانی در ادبیات جنگ خلق شدهاند
وقتی از شاهکارهای جهانی نام میبریم، میبینیم که غالب آنان ادبیات جنگ هستند، این موضوع در حالی است که ادبیات دفاع مقدس یک سر و گردن بالاتر از آنهاست، چون در پی جنگ و خشونت نیست، بلکه بهعکس، برای اینکه خشونت را کم و جنگ را مهار کند دفاع میکند، همچنین در دفاع مقدس نهایت دقت برای رعایت حقوق انسانها لحاظ میشود. اکنون میبینیم که در جنگ روسیه و اوکراین خیلی از حریمها زیر پا گذاشته میشود، این موضوع درحالی است که در دفاع مقدس، اسیر حقوق دارد، افراد بیگناه شهروند جبهه دشمن برای خودشان حقوقی دارند و حتماً باید تمهیداتی برایشان درنظر گرفته شود تا صدمه نبینند.
ماجرای سدی که به دستور امام (ره) منفجر نشد
برای مثال، در دوران دفاع مقدس شهرهای ما بمباران میشد، ولی شرع ما اجازه بمباران شهرهای جبهه دشمن را نمیداد؛ یا بهعنوان مثالی دیگر، با انفجار سد دربندیخان عراق شاید کارمان بهاندازه چندین عملیات بزرگ جلو میرفت، بر همین اساس، تخریبچیهای ما در دل دشمن رفتند تا روی این سد مطالعه کنند. این کار چندین ماه زحمت داشت؛ لازم بود میزان تیانتی لازم محاسبه شود، جایگذاریها معین شود و...
همه این فرآیندها انجام شد و حتی مواد منفجره را هم انتقال دادند، در حقیقت، به مرز اجرای عملیات رسیده بودند که محضر حضرت امام(ره) رسیدند. اولین سؤال امام این بود که "اگر سد منفجر بشود فقط قوای نظامی و خطوط نبرد دشمن را زیر میگیرد و یا اینکه شهرها و روستاها هم آسیب میبیند؟" در پاسخ گفتند "این آب در مسیر خودش تعداد زیادی روستا و شهر هم زیر میگیرد."، بنابراین امام اجازه نداد. قطعاً اگر یک کشور جنگطلب بود که با شریعت اسلام نمیجنگید و دفاع نمیکرد، بهعنوان یک برگ برنده از این تکنیک استفاده میکرد.
صحبتهایمان را ناظر بر سیاستهای مجمع ناشران دفاع مقدس ادامه بدهیم، اکنون نفرات اعضا چهتعداد است؟
مخدومی: هماکنون مجمع ناشران، 96 ناشر فعال را تحت پوشش دارد و این تعداد درحال افزایش است.
ناشرانی که هنوز عضو نیستند، دلیل خاصی دارد؟
امینیان: الگو دارد.
لطفاً الگو را توضیح بدهید.
1041 ناشر را بررسی کردیم
امینیان: تا قبل از دوره جدید، 24 عضو داشتیم، یکی از مبناهای سیاستگذاری ما در دوره جدید توسعه متوازن فرهنگ دفاع مقدس و توسعه متوازن نشر است، به این معنا که ناشری که در گناباد است و کار دفاع مقدسی انجام میدهد، بهاندازه همان ناشری که در تهران کار میکند، برای ما مهم است و خدمت دریافت کند.
در اولین گام ارزیابیای بر این مبنا داشتیم که ناشران طی 8 سال گذشته چند اثر تولید کردهاند، آثارشان از چه قابلیتهای کیفی برخوردار بوده و در چه حوزههایی بوده است؟ همانطور که میدانید ناشرهای دفاع مقدس موضوعات مختلفی را دنبال میکنند، برخی ناشران صرفاً روی زندگینوشته شهدا کار میکنند، برخی در اسناد کار میکنند و کارهای مستند روایی و مستند پژوهشی انجام میدهند، بعضیها تمایلات ادبی و داستان دارند و برخی هم سراغ سرگذشتنامهها رفتهاند.
بر همین مبنا ارزیابی داشتیم؛ از 1041 ناشری که از شش ماه اول دفاع مقدس تا امروز کار دفاع مقدس انجام داده بودند، به چیزی حدود 600 ناشر رسیدیم که کار بیشتری انجام دادهاند.
یعنی ممکن است بعضی از این 1041 ناشر تعطیل شده باشند؟
180 ناشر فعال در حوزه دفاع مقدس داریم
امینیان: بله. مبنای ما برای تعیین فعال بودن این است که اگر ناشری 15 اثر در سال منتشر کند، با معیارهای اقتصادی فعلی میتواند معیشت خودش و دو نفر نیرو را تأمین کند. به چنین ناشری، ناشر حرفهای میگوییم، حال، اگر بخش قابل ملاحظهای از این 15 اثر درباره دفاع مقدس، انقلاب اسلامی و موضوعات اینچنینی باشد، آن ناشر، در حوزه دفاع مقدس، فعال محسوب میشود، البته ما یک برش هم بهخاطر کرونا زدیم، به این دلیل که بهسبب کرونا آمارها پایین آمده بود، با این معیار، حدود 180 ناشر کار بیشتری انجام دادهاند.
مخدومی: البته باید اشاره کنم که آن 600 ناشر همچنان کار انجام میدهند، ولی فعال نیستند، در حقیقت هر سال تعداد قابلتوجهی اثر منتشر نمیکنند.
امینیان: کنار اینها رتبهبندی هم انجام دادیم که کدامیک از ناشران در شهرستان هستند و کدامیک در تهران، یا اینکه کدام ناشر دولتی است یا غیردولتی.
در این شرایط رتبه کدامیک بالاتر است؟
امینیان: بالاتر یا پایینتر نداریم. ناشران را در سبد قیاس قرار میدهیم و سعی میکنیم از تمام خوشهها عضو داشته باشیم.
اشاره کردید که هماکنون حدود 96 ناشر در مجمع عضویت دارند، در حالی که 180 ناشر فعال داریم، بقیه کجا هستند؟
امینیان: ما شروع به عضوگیری کردهایم و حتماً با همه 180 ناشر فعال ارتباط برقرار خواهیم کرد، البته این اتفاق بهمرور زمان رخ میدهد. ناشرانی که تاکنون جذب کردهایم، واقعاً فعال هستند، برای مثال، ناشری بین اینهاست که 100 عنوان کتاب در سال تولید میکند، البته بهمعنای این نیست که ناشرانی که کمتر کار کردهاند دعوت نشدهاند، بهمرور زمان همه را دعوت میکنیم، احتمالاً در برنامه مهمی که امسال داریم، همه دعوت خواهند شد.
باید منتظر باشند که شما سراغشان بروید یا میتوانند خودشان هم بیایند؟
امینیان: هماکنون امور ناشران ما با آنان ارتباط برقرار میکند و مشکل خاصی در این زمینه نداریم، تاکنون نیز همهشان دعوت ما را اجابت کردهاند. تأکید میکنم که ظرف 3 ماه، آمار ناشران عضو ما به 99 رسیده است، یعنی مرامنامه مجمع را امضاء و اسناد را پر کردهاند و عضویتشان هم احراز شده است.
سؤال مهمی که وجود دارد این است؛ ناشری که عضو میشود چه خدماتی را دریافت میکند؟ بهعبارت دیگر این ناشران به چه امیدی باید بیایند و عضو مجمع بشوند؟
میخواهیم به کتاب خوب دفاع مقدس برسیم
مخدومی: من مواردی را بیان میکنم و هرچه جا ماند آقای امینیان تکمیل کنند. ما درصدد این هستیم که به کتاب خوب دفاع مقدس برسیم، کتاب خوب توسط ناشر باید تولید بشود. در درجه اول، ناشر باید به شناخت خوب از موضوع و سوژه برسد. اکنون نوعی آشفتگی وجود دارد و کسی متولی نیست که سوژههای اولویتدار را مشخص و مأموریت تعریف کند. دقت داشته باشید هر ناشر استعداد خاصی دارد و همه برابر نیستند؛ یکی در داستان و رمان متخصص است و موفق عمل میکند، یکی در خاطره، یکی در تاریخنگاری و... .
خوب است که یک متولی باشد که اینها را شناسایی کند، همچنین بعضی از سوژهها بومی و شهرستانی است و برخی دیگر ملی و بینالمللی. بسیاری از این سوژهها رها شدهاند، درحالی که اگر سازماندهی درست و بهتری رخ بدهد حتماً روند بهتری شکل میگیرد، البته باید تاکنون چنین اتفاقی رخ میداد، چرا که چند دهه است از دفاع مقدس فاصله گرفتهایم و این موضوع متولیان زیادی هم داشته است.
موازیکاریها به ادبیات دفاع مقدس ضربه زده است
اگر این اتفاق رخ میداد، اینهمه موازیکاری نمیکردیم، مثلاً راجع به یک سردار شهید، 30ـ40 عنوان کتاب نوشته شده است در حالی که درباره بعضی از سردارها هیچ اثری نداریم، یا در یک شهرستان اصلاً کتاب دفاع مقدس نداریم، در حالی که در شهرستان دیگری چون قائم به فرد بوده است، تعداد آثار منتشر شده بسیار زیاد است.
رصد موقعیت که اکنون کجا هستیم، افق دید ما کجاست و چهکار باید بکنیم، نیاز به نوعی تصدیگری دارد که مجمع ناشران دفاع مقدس در این زمینه فعالیت میکند. مجمع تلاش دارد دیدهبان ناشران باشد و به آنان کمک کند تا از فرصت و سرمایه اندکی که در اختیار دارند به بهترین نحو استفاده کنند و کار درست انجام بدهند، این موضوع باعث میشود که هم به جامعه کمک کنند و هم چرخ اقتصادی خودشان بچرخد.
مجمع ناشران باید خود را مسئول بداند نه اینکه ناشر را تحقیر کند
وقتی ناشر به مرحله کتابسازی میرسد، تخصصهای مختلفی دست به دست هم میدهد، از شاکله و فیزیک کتاب، تصویرگری و صحافی بگیرید تا محتوای کتاب، در همه اینها ناشران نیاز به کمک دارند. یکی از برنامههای مجمع ناشران، ارتقاء سطح توان ناشر است. اگر ادعا میکنیم که میخواهیم به کتاب خوب برسیم، نباید مرتب گوییم؛ چرا سطح شما این است؟ متأسفانه در گذشته ناشر را تحقیر میکردند، ولی خودشان را مسئول نمیدانستند، مکرر میگفتند "شما سطح خودت را ارتقا بده تا ما بتوانیم کتابت را عرضه کنیم."، درحالی که باید این سؤال را بپرسیم؛ مجمع چه نقشی دارد؟ ناشر چندین سال است که کار میکند و همین سطح را دارد، مجمع چقدر میتواند در توانمندسازی آن کمک کند؟
اعتقاد ما این است که کار ادبیات دفاع مقدس یک کار شخصی نیست، به همین دلیل نباید ناشر را به حال خودش رها کنیم، ناشر باید حمایت بشود؛ یک بُعد آن تخصصی و علمی است و بُعد دیگر موضوعات اقتصادی است که باید در قالبهایی نظیر بسترسازی برای فروش، وام و... انجام شود. اگر کتاب به دست مخاطب نرسد حتی اگر بهترین کتاب هم تولید بشود زحمتها هدر خواهد رفت، کما اینکه ما شاهد بودیم که کتاب خوب توسط ناشران گمنام تولید میشد اما در انبارها میماند، چرا؟ چون هیچ کس به این فکر نبود که بستر پرهزینه پخش را که هزینهبر است و نیاز به امکانات دارد فراهم کند و سپس این توقع را داشته باشد که ناشر کتاب خوب بیاورد.
همین اتفاق باعث میشود که وقتی ناشر کتاب خوب تولید میکند، اما نمیتواند آن را به دست مخاطب برساند، رفته رفته کارش به تعطیلی کشیده میشود. ناشران زیادی داشتیم که با اراده و انگیزه آمدند، اما چون حمایتی ندیدند، رفته رفته مأیوس شدند و کمکار شدند، در نهایت یا به چاپهای محدود دیجیتالی رسیدند یا اینکه کلاً کار را کنار گذاشتند.
نکته بعدی در این موضوع این است که باید به مخاطب هم کمک بکنیم. مخاطب حق دارد بهسمت کتاب خوب راهنمایی بشود. اکنون، هر کسی وارد بازار مکاره ادبیات میشود، بدون راهنما میماند و نمیداند که چگونه باید انتخاب کند، چرا که با معدود عناوین و محتواهای متفاوت روبهرو میشود، چنین مخاطبی چگونه باید راهنمایی شود؟ آیا جشنوارهها میتوانند او را کمک کنند یا وظیفه مروجین کتاب است؟
ما طرحی بهنام «طرح پلاک» داریم که در آن قرار است کارشناسانی در مجمع، کتب دفاع مقدس را ارزیابی کنند و بدان امتیاز بدهند، برای مثال، پلاک طلایی به کتبی تعلق بگیرد که توسط کارشناسان درجهیک معرفی شده است و...، این طرح به مخاطب کمک میکند تا راحتتر تصمیم بگیرد، یعنی اگر مخاطب ناآشنا وارد بازار شد بداند که کدام متخصصین بر این کتاب صحه گذاشتهاند و برای گروههای سنی مختلف از چه فیلتری عبور کرده است. این طرح، هم به مخاطب کمک میکند و هم به ناشر، رقابت سالمی بین ناشران ایجاد میکند تا سطح خودشان را بالا ببرند و کارهای بهتری تولید کنند.
در حوزه تاریخ شفاهی و خاطرات دفاع مقدس خوب پیش رفتهایم و آثار بسیار خوبی نوشته شده است. بهنظر میرسد که با حفظ همین روند باید وارد فضای جدیتری در ادبیات دفاع مقدس بشویم و رمان یا داستان کوتاه بنویسیم که واقعاً جای خالی آن احساس میشود. آیا مجمع وارد این سطح از تصدیگری هم میشود که ناشرین را در حوزه محتوا یاری بکند؟ مثلاً شورای کارشناسی داشته باشد تا از آنها بخواهد نکاتی به کتاب اضافه یا کاسته بشود، برای مثال کتابهایی را میبینیم که سوژهای عالی را با یک پرداخت دمدستی سوزاندهاند یا تحریف در واقعیت داشتهاند و...
در ادبیات دفاع مقدس کتاب "به درد نخور" نداریم
مخدومی: ما رویکردی در حوزه ادبیات دفاع مقدس داریم که جدید است و آن هم ساماندهی سطوح کتب دفاع مقدس براساس قابلیت هر کتاب است. اکنون کتابها رها هستند؛ یعنی نمیتوانید بگویید سطح این کتاب بینالمللی است، ملی است، استانی است، شهرستانی است، بومی است و...، چرا که نه تیراژ، این موضوع را نشان میدهد و نه هیچ مؤلفه دیگری، در حالی که ما اعتقاد داریم حتی برای یک شهید که فقط طایفه خودش احتیاج دارند درباره او بخوانند باید کتاب کار بشود، یعنی بهخلاف نگاهی که بعضیها میگویند "درصد زیادی از این کتابها باید خمیر بشود و بهدرد نمیخورد"، نگاه میکنیم، از نظر ما هیچ کتاب بهدردنخوری وجود ندارد، مگر اینکه کتاب سیاهی باشد، تحریفی در آن اتفاق افتاده باشد و...
اعتقاد ما بر این است که در این طایفه یک نفر کار قهرمانانه انجام داده است و این قهرمان فقط برای این عصر نیست، این قهرمان باید همچنان بماند و کارآیی تربیتی و الگو بودن خودش را نشان بدهد، وظیفه ما نیز حفظ این موضوع است، این اتفاق چگونه رخ میدهد؟ با ماندگار کردن سیره این شهید. نمیتوان توقع داشت در تمام اقصی نقاط این مملکت هر کسی راجع به هر شهیدی که میخواهد اثری بنویسد، شاهکار خلق کند. اصلاً چنین توقعی نیست. حضرت آقا هم به همین موضوع اشاره میکنند که اگر راجع به جنگهای داخلی آمریکا صد هزار کتاب کار شده است همه آنها شاهکار است، خیر اینگونه نیست و شاهکارها معدود هستند.
درباره تکتک شهدا باید کتاب داشت اما، در سطح درست!
بنابراین اولاً ادعا داریم که راجع به تک تک شهدا باید کتاب کار بشود، اما دارای سطوحی است، ممکن است سطح یک کتاب طایفه این شهید باشد، سطح دیگری یک روستا باشد، یک شهرستان باشد و...، متأسفانه این موضوع را کسی تعیین نمیکند و اتفاقاً ایراد همینجاست. اگر این سطحبندی تعیین بشود، کتابی را که سطح آن یک شهرستان است در سطح نمایشگاه ملی و بینالمللی ارائه نمیکنیم که به ادبیات دفاع مقدس ضربه بزند. ازآنجا که مرجع خاصی برای تعیین این موضوع وجود ندارد، ادبیات دفاع مقدس لطمه میخورد.
کتاب شاهکار دفاع مقدس حتماً نباید در قالب رمان باشد
از سویی دیگر، کتاب شاهکار، معدود است، ظرفیتها اینگونه میگوید، کتب شاهکار داریم، اما حتماً نباید رمان باشد، جنس رمان ایرانی خاطره است. بسیاری از کارشناسان وقتی کتاب «دا» را میخوانند میگویند: «رمان است.» یعنی اتفاقی که در رمان باید بیفتد، میتواند در خاطره هم بیفتد، بنابراین نباید اصرار کنیم که که حتماً و حتماً قالب رمان غربی، شکل بگیرد و بگوییم شاهکار خلق کردهایم. بنده معتقدم رمانهای قوی که در سطح بینالمللی خودی نشان بدهند، بهاندازه کافی داریم، کارهای خوبی که ترجمه شدهاند در همین قالبها قرار دارند.
اشتباه محض است فرهنگ بومی خودمان را منطبق با فرهنگ غربی ترجمه کنیم
ایرادی که گاهی مشاهده میکنم این است که بعضی از کسانی که در سطح بینالملل کار میکنند میگویند "ما باید ببینیم فرهنگ کشور مقصد چیست و کار بومی خودمان را منطبق با فرهنگ آنجا انجام بدهیم."، این موضوع خیلی اشتباه است. آنها اتفاقاً دوست دارند عیناً فرهنگ ما را ببینند. مگر وقتی شاهکارهای ادبیات دنیا در ایران ترجمه میشوند، منطبق با فرهنگ ما میشوند؟ خیر؛ دست نمیخورد.
امینیان: میخواهم پیوندی به بحث قبلی بزنم. ناشری، یک کتاب دفاع مقدس یا 100 اثر کار کرده باشد، خودمان را ملزم به حمایت میبینیم. این دیدگاه مجمع است. اگر بحث عضو را مطرح میکنیم بهخاطر این است که پیوندهایمان عمیقتر بشود. هماکنون خدماتی که میدهیم، برای کسانی است که هنوز عضو مجمع هم نیستند، در حقیقت، مجمع مأموریتش را در ارتقاء فرهنگ دفاع مقدس تعریف کرده است و از این نظر به همه ناشران دفاع مقدس خدمات میدهد، این سیاستِ قطعی ماست، حال، برخیها پیوسته هستند، یعنی تعامل دوسویهای شکل میگیرد، چه در حوزه آموزش، چه در حوزه خدمات و چه در حوزه تولید محتوا.
ما نمیتوانیم بگوییم چون فلان ناشر عضو نیست، خدماتی به او نمیدهیم. جالب است بدانید ناشری داریم که حتی از عضو پیوسته ما خدمات بیشتر میگیرد ولی عضو هیچ تشکّلی هم نیست و علاقهمندی هم ندارد که عضو بشود، ولی ناشر است و دارد تولید میکند و اتفاقاً بیشترین خدمات را دارد میگیرد.
دنبال رفع تزاحم، توازی و تعارضها هستیم
نکته دیگر اینکه ما چهار متولی رسمی فرهنگ داریم که ناشران یکی از آنها هستند. نه میخواهیم تزاحم داشته باشیم، نه توازی و نه تعارض. نمیخواهیم مزاحم کار آنها بشویم، اما اصلاح باید اتفاق بیفتد. نمیخواهیم تعارض منافع ایجاد بشود. یک سبد و یک بدنه داریم که نامش فرهنگ دفاع مقدس است، پس میتوانیم با هم تعامل داشته باشیم، ضمناً نمیخواهیم توازی اتفاق بیفتد، یعنی یکی از چیزهایی که ما با آن مخالف هستیم موازیکاری است.
مجمع بهعنوان یک سازمان مردمنهاد میتواند این 3 موضوع را دیدهبانی کند، در صورتی که 4 عنصر، یعنی رسانه، متولی رسمی، نهادهای فرهنگی و ناشر همراهی کنند و بخواهند. شما نمیتوانید بدون اینکه آنها بخواهند، دیدگاههای خودتان را منعکس کنید. همه این دیدگاهها با تعامل به دست میآید؛ با نشست و برخاست. یکی از کارهایی که ما در بدو تغییر انجام دادیم، حضور در دفاتر ناشران بود. دو نوبت به قم سفر کردیم، در تهران به ناشران مطرح سر زدیم و... اصلاً کار نداریم عضو ما هستند یا نه، ازشان پرسیدیم که مشکلاتشان چیست، چه گلایهها و نیازهایی دارند، آیا در حوزه تولید محتوا، مفاهیم مطلوب را پیدا کردهاند؟ باید اشاره کنم که در مجمع ناشران غیر از هیئت مدیره یک شورای طرح و برنامه هم داریم.
چهکسانی عضو آن هستند؟ آیا از نویسندگان دفاع مقدسی هستند؟ خیلی فرق دارد که یک نویسنده باسابقه عرصه دفاع مقدس توصیهای به ناشران داشته باشد یا کسی که ارتباط زیادی با این عرصه ندارد.
امینیان: در شورای طرح و برنامه اعضای مدعوی داریم که راجع به موضوعی که بحث شوراست صحبت میکنند، برای مثال در سال 1401 اگر ناشران طرحی دارند که جنبه ملی و یا جنبه بینالمللی دارد میتوانند آن را به مجمع ارائه بدهند و سپس مجمع آن را در شورای طرح و برنامه بررسی، کارشناسی و ارزیابی میکند. اگر در شورا به این جمعبندی رسیدند که این طرح باید در اولویت قرار بگیرد، ما با تمام توان جلو میرویم. این توان در متولی رسمی و وزارت ارشاد خلاصه نمیشود. هر سازمانی را هم که یک گوشه اسمش فرهنگ دارد شامل میشود، بهویژه زمانی که آن طرح با سازمان مربوطه نیز همخوانی داشته باشد، میرویم رایزنی میکنیم تا آن طرح اتفاق بیفتد.
حمایت صنفی مجمع ناشران از پروژههای ملی
بنابراین خدمات ما صرفاً از سمت ما بهسمت ناشر سوق پیدا نمیکند، بلکه ممکن است ناشر پروژهای داشته باشد که بخواهد آن را انجام دهد اما از عهدهاش خارج است، چون پروژه بزرگی است. اگر در مجمع به این تشخیص برسیم که این پروژه تأثیرگذار است، از آن حمایت میشود. تا جایی، پشتیبانی معنوی است. مثلاً ارتباطاتی را که دارد در اختیارش قرار میدهد. از جایی به بعد نوبت به پشتیبانی مالی میرسد. دقت داشته باشید که مطالبهگری یکی از نکات بسیار مهم است. یک زمان هست که منِ ناشر نزد نهاد رسمی میروم و میگویم "کاغذ میخواهم"، پاسخ میدهند "باید به سامانه فلان مراجعه کنید" و...، اما میبینید که ناشر دیگری 20 هزار بند کاغذ دریافت کرده است.
بهاعتقاد من، مطالبهگری که بهواسطه مجمع اتفاق بیفتد، منجر به نوعی از عدالت میشود. دقت داشته باشید که بهگواهی آمار، بدنه نشر دفاع مقدس 19 درصد محتوای تألیفی کشور را بهدوش میکشد، ولی کمتر از سه درصد حمایتها به این سمت است، این اعداد بسیار مهماند.
خیلی از ناشرین دفاع مقدس حتی برای پرداخت حقوق کارمندانشان مشکل دارند.
امینیان: ولی باور اجتماعی را جور دیگری ایجاد کردهاند. انگار کسانی که در حوزه دفاع مقدس کار میکنند، کسانیاند که به آب کُر وصل هستند، در حالی که اصلاً این طور نیست. ناشرین خصوصی داریم که واقعاً در امور زندگی شخصی خودشان هم با تنگنا مواجهاند، ولی به دلیل عشق، علاقه، هدف و تشخیص و پیرویی که از مقام عظمای ولایت دارند وقتشان را برای این کار گذاشتهاند.
مجمع برای حمایت از آنها چه برنامهای دارد؟
برخی ناشران 100 بند کاغذ دولتی گرفتند، ناشر دفاع مقدسی صفر!
امینیان: یکی از کارها همین است که گفتیم. ناشران مطالبهگری خودشان از ما را زیاد کنند، هر جا مطالبهگری بوده است منعکس میکنیم. این انعکاس تأثیر بیشتری در دستگاههایی که مسئول رسیدگی هستند، دارد. جالب است بدانید در فرآیند کاغذ به فهرستی رسیدیم که تعداد زیادی از ناشران یک بند کاغذ هم نگرفته بودند، در حالی که تمام ناشرانی که آن سمت ماجرا قرار داشتند، حتی کوچکترین آنها، حداقل 100 بند کاغذ را گرفته بودند!
ما نیازمند توسعه متوازن و عدالت در نشر هستیم که یک بخش از آن را متولی انجام میدهد و بخش مهمتر آن بهعهده رسانه است. بارها به دوستان گفتهام؛ آیا موضوعی از دفاع مقدس بالاتر وجود دارد که در کلیدواژگان رهبر معظم انقلاب باشد؟ آیا مجموعهای که در این حوزه کار عملیاتی و اجتماعی میکنند، بالاتر از ناشران دفاع مقدس داریم؟ نداریم. بهاعتقاد من، تنها جایی که میتواند پیوند بین متولی را و ناشر را تقویت بکند، رسانه است.
مجمع ناشران، مشروعیت لازم برای پیگیری امور از نهادها را دارد؟
امینیان: بله؛ مشروعیت رسمی دارد و نهاد رسمی ثبت شده است.
منظورم این است که آیا وزارت ارشاد یا نهادهای دیگر، شما را بهعنوان نماینده مشروع از طرف ناشرین میشناسند؟ چرا که باید در شورایعالی انقلاب فرهنگی ثبت بشود و یک سری مجوزها را داشته باشد.
امینیان: اولاً مجامع توسط هیئت رسیدگی به امور مراکز و مجامع فرهنگی مجوز دریافت میکنند، همه تشکّلها همین هستند، یعنی تشکل ناشران دانشگاهی هم از شورایعالی انقلاب فرهنگی مجوز نگرفته است، ناشران آموزشی هم نگرفته، همه مستقیماً از ارشاد گرفتهاند و ما هم گرفتهایم.
دوم اینکه ما صاحب اساسنامه هستیم و در اساسنامه ما همه این موضوعات در آن درج شده است و غیرانتفاعی است. اتفاقاً بندی در اساسنامه ما هست که در اساسنامه هیچ تشکّلی نیست، آن هم این است که تمامی داراییهای مجمع هم در پایان کارش متعلق به اعضاء نخواهد بود و متعلق به ولی فقیه است، این تنها تشکّلی است که این شرط را در اساسنامه دارد. این اساسنامه را وزارت ارشاد تأیید کرده و بر مبنای آن مجوز داده و الآن تنها تشکّل فراگیر رسمی نشر دفاع مقدس است.