۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۶
کد خبر: ۷۱۰۱۲۹

در نقد تحریم سینمای استراتژیک/ مصلحت‌اندیشی یا ترس از قضاوت‌ها؟

در نقد تحریم سینمای استراتژیک/ مصلحت‌اندیشی یا ترس از قضاوت‌ها؟
چرا برخی بازیگران سینمای ایران از نقش‌آفرینی‌ در فیلم‌های ملی و دینی یا مرتبط با وقایع انقلاب اسلامی واهمه یا ابا دارند؟

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با وجود حافظه تاریخی ضعیف ما ایرانیان، تاریخ و مرور اتفاقات تاریخی، برای اکثر اقشار جامعه موضوعی مهم و قابل پرداخت است. روایت‌های حساس تاریخی که به دلیل اهمیت بالا و تلاش برای جاودان نگه داشتن آن موضوعات، نیاز به تحقیق و توجه زیادی از سوی از نویسندگان و فیلمسازان دارد تا بتوانند وقایع پیش آمده تاریخی و ملی را ـ که هرکدام در سرنوشت کشورمان نقش پررنگی داشتند ـ در نزدیک‌ترین حالت ممکن به واقعیت، برای نسل جدید در قالب تصویر بازگو کنند.

در این میان و با گذشت سال‌ها از ساخت فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی، یکی از مهم‌ترین چالش‌های فیلمسازان در انتخاب بازیگران این فیلم‌هاست که در کنار فیلمنامه، نقش بسیار پررنگی در باورپذیری آن روایت دارد. بازیگرانی که طی سال‌های گذشته برای نقش‌آفرینی در فیلم های استراتژیک ملی و دینی، به دلایلی از حضور در این پروژه‌ها پرهیز یا پس از مدتی اعلام انصراف می‌کنند تا منافع سیاسی و عقیدتی آن ها در خطر نیفتد.

با نگاهی به این به این موضوع می‌توان در ابتدا سراغ جشنواره فیلم فجر به عنوان مهم‌ترین رویداد سینمایی رفت. جشنواره‌ای که هرساله برای پیشرفت و دیدن هنرمندان و سوپراستارهای سینمای ایران جوایزی را در نظر می‌گیرد؛ اما در نهایت شاهد شکل‌گیری ارتباط ارگانیک و دوسویه از سوی این هنرمندان و سینمای ایران نیستیم.

هنرمندانی که از دل فرآیندهای سینمای ایران به شهرت رسیده و به جوایز مختلفی در این جشنواره‌ها می‎‌رسند و در نهایت به عنوان سوپراستار به سینمای ایران معرفی می‌شوند، باید تلاش کنند تا در ازای این دیده شدن‌ها، بتوانند به سینمای کشورشان هم خدمت کنند. اما پس از مدت کوتاهی از رسیدن به شهرت، متاسفانه شاهد تغییر مسیر برخی از این هنرمندان هستیم و این موضوع، اتفاق تازه‌ای در سینمای ما نیست.

با نگاهی از گذشته تا به‌ کنون، می‌توان دید که همواره ایفای نقش در فیلم‌های مرتبط با تاریخ انقلاب اسلامی و پروژه‌های سیاسی امنیتی، هزینه‌های سنگینی برای بازیگران داشته است که باعث شده این بازیگران در نهایت، بعد از مدت کوتاهی از بازی در این پروژه‌ها انصراف دهند یا آن‌ها را تحریم کنند.

این مساله حتی به فشارهای افراد خارج از کشور محدود نشده و به طور مثال در ساخت فیلم‌هایی مانند «قلاده‌های طلا»،‌ «ماه گرفتگی»، «ماجرای نیم‌روز»، «رد خون»، «بادیگارد»، «به وقت شام» و ... همواره تولیدکنندگان این آثار با چالش‌هایی روبرو باشند و فشارهای داخلی باعث شده بسیاری از اوقات بازیگران بعد از عقد قرارداد از حضور در آن پروژه انصراف دهند یا بعد از یک بار بازی در این نقش‌ها، مایل به تکرار آن در فیلم‌های دیگر نباشند.

نادیده گرفتن بازیگران مستعد و ریسک‌پذیر در جشنواره فجر

علاوه بر موضوعاتی که به آن‌ها اشاره کردیم؛ از سوی دیگر می‌توان به نادیده گرفتن بسیاری از بازیگرانی که ریسک بازی در این فیلم‌ها را در سال‌های اخیر به جان خریده‌اند، اشاره کرد. بازیگرانی که نقش‌های درخور تحسینی را بازی کردند و مورد توجه منتقدان هم قرار گرفتند، اما با واکنش مثبت  از سوی داوران برخی از دوره‌های جشنواره فجر روبرو نشدند. برای نمونه ایفای نقش جواد عزتی در آثار «ماجرای نیمروز» از ماندگارترین آثار این هنرمند محسوب می‌شود، اما عزتی در دوره‌های مختلف جشنواره فجر به شکل عجیبی نادیده گرفته شده است. طبیعتاً زمانی که جشنواره فیلم فجر و ساختارهای تشویقی سینمای ایران فرصتی برای دیده شدن این هنرمندان فراهم نکند، شاهد بی‌رغبتی هنرمندان برای ایفای نقش‌های چالش‌برانگیز خواهیم بود.

چیزی که امروزه شاهد آن هستیم، تحریم این آثار توسط برخی هنرمندان است؛ هنرپیشه‌هایی که فرزندان این سرزمین هستند و مسیر شکوفایی و درخشش آن‌ها از طریق زیست در سینمای ایران گذشته است و اگر هنر آن‌ها خرج سینمای ایران نشود، به نوعی هدررفت این استعدادها محسوب می‌شود و مدیریت جدید سینمای ایران باید به فکر حل چنین مسایل مهمی در سینمای ایران باشد.

به همین دلایل است که در این سال‌ها کمتر تنوعی در انتخاب بازیگران فیلم‌های گونه سیاسی‌امنیتی یا مذهبی را شاهد هستیم و این نقیصه، یکی از ضعف‌های حال حاضر حوزه سینماست که در مهم‌ترین و اثرگذارترین ژانرهای سینمایی خود، از کمبود بازیگران جدید و مشتاق بی‌بهره است.

پیرو همین ماجرا، به تازگی شهره پیرانی همسر شهید هسته‌ای داریوش رضایی‌نژاد یادداشتی را در صفحه شخصی خود منتشر کرد. یادداشت پیرانی حول انتخاب بازیگران فیلم «هِناس» که به زودی اکران می‌شود، در عین آنکه داستان عجیب و رازآلودی از چگونگی انتخاب مریلا زارعی برای ایفای نقشش در فیلم سینمایی «هناس» را بازگو می‌کند، اما در دل خود حکایت از تکرار این آسیب در سینمای ایران دارد. روایتی که حاکی از نگاه‌های سیاست زده، تحریم‌ها و رفتارهای متناقض از سوی هنرمندانی است که خود را روشنفکر، غیرسیاسی و آزاداندیش معرفی می‌کنند.

در بخش‌هایی از یادداشت شهره پیرانی که به این موضوع اشاره می‌کند، آمده است:
بعد از نهایی شدن فیلمنامه «هناس» و کارهای پیش‌تولید پیشنهادات به بازیگران ارایه می‌شود، برای بازی در نقش داریوش و من... یکی را حتی قرارداد هم می‌بندند (علی رغم میلم به بازی این فرد ولی چیزی نمی‌گویم) قرارداد را فسخ نکرده رها می‌کند. از قرار، بازی در نقش شهدای هسته‌ای و داستان زندگی‌شان هزینه‌بردار است برای کسانی که دنبال جوایز بین‌المللی هستند و البته به دلایل دیگر...

در این میان باید به این موضوع هم دقت کرد که به نوعی ایفای نقش همسر شهید رضایی‌نژاد نیازمند باور و اندیشه‌های عمیقی است که در کمتر هنرمندانی در سال‌های اخیر این توفیق بوده که چنین نقش‌هایی را ایفا کنند. مریلا زارعی هنرمندی است که در سال‌های اخیر کارنامه کاری او نشان داده که همواره با هنرمندی هرچه تمام‌تر به استقبال این نقش‌ها آمده و تمجید مخاطبان را هم به همراه داشته است. اما همچنان جای این سوال باقی می‌ماند که هنرمندان و سوپراستارهای متعهد به سینمای ایران، تا چه زمانی حاضرند برای سینمای ایران هزینه دهند و از سوی جشنواره‌ها و مدیران داخلی نادیده گرفته شوند؟!

احسان قنبری نسب
ارسال نظرات