ماهی گیری با گل آلود کردن آب «سلام فرمانده»
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، تجمع «سلام فرمانده» در ورزشگاه آزادی برگزار شد که واکنشهای بسیار زیادی در فضای مجازی و رسانهای کشور به همراه داشت.
رسانههای مجازی و کاربران حقیقی اصلاح طلب با راهبردهای مشابه سعی در تخریب و تقلیل این تجمع داشتند و رسانهها و روزنامههای رسمی متعلق به این طیف سیاسی سکوتی کردند که انگار «نه خانی آمده نه خانی رفته».
از آنجا که هر کنش رسانهای متکی بر نوع «روایت» از «رویداد» است سعی کردند از این تجمع ملی مذهبی به «جشن» تعبیر کنند تا به بهانه تقارن آن با شهادت امام صادق(ع) این حرکت را تقبیح کنند؛ همچنین تعبیر جشن کمک میکرد که نسبت به اتفاق آبادان نیز ارتباطی برقرار شود تا ادعا کنند: «چگونه همزمان با عزاداری مردم آبادان جشن گرفتید؟»
به طور کل طیف موسوم به اصلاح طلب خود را فعالان اجتماعی میدانند که در نظامهای دیکتاتوری به دنبال تحقق مظاهر آزادیهای اجتماعی و برقراری فضای دموکراسی هستند و نام خود را نیز از تعبیر خارجی اصلاح طلب وام گرفته اند؛ اما مشی رفتاری آنها نشان داده که در وقت خود به راحتی آزادی اجتماعی را فدای حضور سیاسی میکنند.
آیا مردمی که در ورزشگاه آزادی حضور داشتند حق نداشتند با بچه هایشان سرود بخوانند؟
آرمان و نیروهای اصلاح طلب آنقدر هدر رفته و فرسوده شده اند که هیچ بروز ایجابی سیاسی ندارند و حتی در زمان رفع فیزیکی حصر میرحسین موسوی، وزن واکنشها به این قضیه کمتر از اثر چرخ کالسکه سیسمونی نوه قالیباف در فضای رسانه بود؛ آنها برای اظهار وجود سیاسی چارهای جز رفتار سلبی و واکنش منفی به پدیدههای پرفروغ ندارند هر چه رویدادی بزرگتر باشد نان آنها هم چربتر است.
البته خط رسانهای براندازان و سلطنت طلبها از این نیز خنده دارتر بود و ادعا کردند «حق ندارید در مکانی تجمع کنید که شاهنشاه ساخته است» با این منطق آنها نیز حق ندارند مترو سوار شوند، برج میلاد و پل طبیعت بروند و برای سفر به آنتالیا از فرودگاه امام خمینی استفاده کنند.
کسانی برای شب شهادت امام صادق دل سوزاندند که عروسی بگیران عاشورای ۸۸ را امت خداجو معرفی کردند همان سال جشن بزرگ مشارکت سیاسی را به عزای دوقطبی تبدیل کردند؛ بماند که یک کنسرت هم در این چند روز برای حال مردم آبادان لغو نشد.
اما محور اصلی این نوشته بر حرف حقی است که اراده باطلی از آن دارند؛ «آدم حسابی»تر هایشان نسبت به طبقاتی کردن جامعه هشدار دادند؛ به عبارت بهتر حرف گروهی از اصلاح طلبان و حتی جوانترهای اصولگرا این بود یک سرود حکومتی با حمایت و هدایت ارکان دولت در یک جایی که حضور در آن آرزوی برخی از بانوان است، حس بی پناهیها را به طبقات دیگر میدهد و القا میکند دولت و حکومت فقط به طرفداران خود اهمیت و مکان میدهد و دیگران را ناامید میکند؛ اینکه صدا و سیما این سرود را مرتب پخش کند در دل مردم تأثیر میگذارد و این علاقه مردمی نتیجه تکرار است و این تکرار که از حد بگذرد به ضد خودش تبدیل میشود.
چنین گزارهای به هیچ وجه در خصوص «سلام فرمانده» صدق نمیکند؛ شواهد و قرائن نشان داده است وقتی مردم نخواهند دولتها نمیتوانند چیزی به آنها قالب کنند؛ فروردین ۹۳ دولت روحانی فرصت ثبت نام دوباره برای دریافت یارانه را به مردم داد که اگر کسی ثبت نام نکند یارانهای دریافت نمیکند و سپس با استفاده کامل از تریبون رسانه ملی و همچنین استفاده از ظرفیت مراجع عظام تقلید تلاش کرد تا درصد بالایی از مردم به انصراف از یارانه تن دهند؛ فضا نیز طوری چیده شده بود تا ثبت نام کنندگان حس گدایی پیدا کنند و این حس هم به انصرافشان کمک کند، اما در کمال ناباوری برای تیم دولتی بیش از ۷۳ میلیون نفر از جمعیت ۷۶ میلیونی آن زمان کشور ثبت نام کردند (جمعیت ایران در سرشماری سال ۹۰ بیش از ۷۵ میلیون و در سال ۹۵ بیش از ۷۹ میلیون اعلام شده است)
از ارکان حکومت فقط رهبری در این قضیه ورودی نداشت، اما دولت و تا حد زیادی مجلس برای یارانهها تبلیغات کردند و یک «نه» بزرگ از ملت شنیدند؛ به نظر میرسد اغلب کسانی که ثبت نام نکردند دسترسی به سامانه پیدا نکردند.
همین جماعت در سال ۸۸ یکی از بهانه هایشان برای رأی ندادن به احمدی نژاد همین بود که «گداگودوله»ها و روستاییها از احمدی نژاد حمایت میکنند و این در شأن ما نیست که یک روستایی برای سرنوشت کشور تعیین تکلیف کند؛ در شعارهایشان علاوه بر بالاگرفتن سیب زمینی به نشانه تحقیر میگفتند «هرچی جوات مواته مال احمدی نژاده»؛ اگر هم حرفی بزنیم میگویند این دو قطبی را خود احمدی نژاد ایجاد کرد؛ سلمنا؛ شما چه کردید؟ به شدت به تعمیق آن کمک کردید و چنان شکافی در جامعه ایجاد کردید که هنوز هم ترمیم نشده است و خودتان هم همچنان از این دوقطبیها ارتزاق میکنید.
کلام آخر: سرود «سلام فرمانده» روز گذشته در میدان امیرچخماق یزد با حضور چشمگیر مردمی خوانده شد؛ در شهر سنتی اصلاح طلبان که عزاداری عاشورایشان هم توأم با دغدغه هایشان هست، این مراسم با زور حکومتی و دولتی برگزار شده؟ اگر از زور دولتی هم شکایت دارید بهتر است به خشم شب دولتی در آبان ۹۸ نگاهی بیاندازید نمونه بهتری پیدا میکنید.
علی شاهرخ