قاتل بهانه است؛ مذهبیها هدف هستند
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، فیلم سینمایی عنکبوت مقدس، یادآور داستان فیلم سینمایی عنکبوت بود. حتی از صحنههای لورفته و منتشر شده فیلم عنکبوت مقدس میتوان گفت که یک کپی کاری ناشیانه از یک کارگردانی است که حتی میزانسن بستن صحنهها را هم بلد نیست.
عنکبوت عنوان فیلمی از ابراهیم ایرج زاد است. مخاطب در این فیلم با فردی به نام آقا سعید روبرو میشود. کارگردان و نویسنده بهخوبی توانستهاند از طریق استفاده از ابزارهای غیر مستقیم، تمام کاراکترهای فیلم را به مخاطب معرفی کنند. آقا سعید که سید است و از قضا مادر او بسیار به حنا علاقه دارد، در خانوادهای سنتی و نه مذهبی زندگی میکند. محسن تنابنده در این فیلم به خوبی نقش سعید حنایی را بازی کرده بود.
سعید نماد خشکه مقدسی است که راه قانون را برای حل مشکلات فرهنگی جامعه ضعیف میبیند. او به همین جهت خود دست به کار میشود تا به زعم خود، جامعه را از آلودگیها و فساد پاک کند. البته فضای فیلم در دوران آشفته بازاری است که در زمان ریاست جمهوری دولت اصلاحات، رئیس جمهور وقت برای مردم پدید آورده بود. چنین فضایی جامعه را مستعد بروز افرادی، چون سعید حنایی میکرد. البته همین نکته نیز از جمله نقاط ضعف فیلم است که میتوانست ناکارآمدی قوه مجریه وقت را پیرامون ساماندهی وضعیت فرهنگی و اجتماعی نیز بهتصویر بکشد.
داستان فیلم عنکبوت از جایی شروع میشود که پلیس موتور سیکلت سعید را توقیف کرده است. همسر او اشتباهی به جای سوار شدن در تاکسی، سوار یک خودروی عبوری میشود که در حال مسافر کشی بود. راننده خودرو به یک تونل میرود و سعی میکند به همسر سعید تعرض کند؛ اما همسر او از دست آن راننده نجات پیدا میکند، ولی دستانش زخمی میشود. سعید که فردی بهشدت حساس و غیرتی نشان داده میشود، وقتی از داستان اطلاع پیدا میکند، به دنبال راننده مزبور میرود؛ اما او را پیدا نمیکند.
سعید با راهنماییهای مادرش که به مانند ننه پیرزنهای سنتی میماند و سعید و فرزند سعید را چنین تربیت میکند، آنها را برای قتل زنانی که در خیابانها به دنبال فساد و فحشاء هستند، تشویق میکند. سعید نیز به مانند یک عنکبوت در خیابانها به دنبال چنین زنانی میگردد، تور خود را در خانه پهن میکند و ۱۷ قربانی پیدا میکند. وقتی قربانی هفدهم میتواند از چنگال عنکبوت شهر بگریزد، عنکبوت در دام پلیس میافتد.
سعید حنایی بعد از قتل نیز به قتلهای خود افتخار میکند. البته در سکانسی که سعید برای بازسازی صحنههای قتل به منزل برده شده بود، فرزند او به تحریک مادرش به آغوش پدر میرود و به کار پدر افتخار میکند!
کارگردان بهخوبی تناقضات میان دینداری سعید با دین مبین اسلام را در گفت و گو با مسؤول روحانی قوه قضاییه نشان میدهد. البته این برای مخاطبی است که با فهم اصلی از اسلام و حدود آن با فیلم روبرو شود. مسؤول روحانی قوه قضاییه بهخوبی از امام رضا(ع) در برابر فهم ناقص امثال سعید دفاع میکند و حتی به روایت «حَرَّمَ اللّه ُ قَتلَ النفسِ لِعِلَّةِ فَسادِ الخَلقِ فی تَحلیلِهِ لو أحَلَّ، و فَنائهِم و فَسادِ التَّدبیرِ» استناد میکند و کار سعید حنایی و امثال آن را برای پاکسازی جامعه از فساد تقبیح میسازد. البته سعید حنایی تنها مؤید الهی قتلهای خود را باریدن یک باران بعد از سالها خشکسالی در مشهد عنوان میکند که مخاطب در آن از نمادهای مذهبی متنفر نمیشود، بلکه میفهمد که فهم ناقص او از پدیدهها باعث چنین اتفاقی شده است.
کارگردانی فیلم و همچنین روایت داستان آن خسته کننده نیست. فیلم برداری و دکوپاژ موفق در کنار میزانسن قوی در رساندن پیام فیلم به مخاطب از جمله نکات مثبت و موفقیت فیلم به شمار میرود. به قول مسعود فراستی، فیلم عنکبوت مقدس از ۲۴ فیلم، بیست و چهارمین فیلم است. به نظر هیچ کس نمیتواند میان فیلمی به قوت هنری عنکبوت که بهخوبی حدود میان فرد سنتی و مذهبی را نشان میدهد با فیلم عنکبوت مقدس که خنجر عناد خود را در دل مؤمنین وارد ساخته است با آن ساخت ضعیف هنری مقایسهای کند.
با وجود کارگردانی موفق فیلم؛ اما بهنظر میرسد که کارگردان تلاش دارد چهرهای جنسی یا ضدجنسی؛ اما اروتیک از نمادهای مذهبی بهتصویر بکشد. فراتر از این وقتی کارگردان چنین مباحثی را در دوران حاضر که بحث تعرض میان بازیگران در سینمای ایران و جهان بهشکلی جدی مطرح میشود، پرداخت به چنین بحثی میتواند این کاشت ذهنی را ایجاد کند که یک جریان مذهبی پشت پرده این مسائل در سینمای ایران است. از طرفی وجود تناقضهایی میان داستان فیلم با ماجرای واقعی سعید حنایی که ده اتهام تجاوز برای او اثبات میشود، جای تعجب است. البته انتخاب محسن تنابنده و سیدجواد یحیوی و تقابل آنها نیز بسیار جای تأمل دارد. سیدجواد یحیوی که در نقش قاضی با محسن تنابنده بحث میکند، مجری برخی از برنامهها در دوران انتخابات سال 1388 بود.
البته کارگردان تفاوتی میان دینداری مذهبی همسر سعید با دینداری سنتی سعید و مادرش را بهتصویر کشیده است. سکانسهایی مانند سکانس تحویل سال، تنها همسر سعید است که در حال گفتن دعای تحویل سال است؛ اما سعید و مادرش تنها به تلویزیون زل زدهاند. البته با توجه به اینکه عمده مخاطبان فیلم نشانه شناس نیستند، بهنظر میرسد کارگردان باید تلاش بیشتری را برای نشان دادن عمق شکاف میان دینداری سنتی و دینداری اصیل مذهبی انجام میداد. البته صرف چنین فیلمهایی برای کسانی که ذهنشان پر است از نفرت پراکنیهای دروغ نسبت به جریان اصیل مذهبی، نمیتوانند تفاوت بارز آن دو جریان را تشخیص بدهند. در آخر خوب است توجه بدهیم به اینکه اسلام به ذات خود ندارد عیبی؛ هر عیب که هست، از مسلمانی ماست.