۰۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۰
کد خبر: ۷۲۰۴۶۰

شماره بیست و هفتم دوفصلنامه علمی «حدیث پژوهی» منتشر شد

شماره بیست و هفتم دوفصلنامه علمی «حدیث پژوهی» منتشر شد
بیست و هفتمین دوفصلنامه علمی «حدیث پژوهی» با ۱۲ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیست و هفتمین دوفصلنامه علمی «حدیث پژوهی» به صاحب امتیازی دانشگاه کاشان با مدیرمسئولی محسن قاسم پور و سردبیری سیدرضا مودب منتشر شد.

این فصلنامه در 12 مقاله و 302 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

قاریان جاعل حدیث در جریان جعل حدیث

اکرم حسین زاده؛ محمد شریفی؛ محسن موسوی

چکیده: احادیث معصومان(ع)پس از قرآن، سرچشمۀ هدایت است، اما در طول تاریخ دچار تحولاتی شده است. وجود احادیث جعلی در شیعه و اهل سنت، لزوم شناخت احادیث صحیح و سقیم را چندبرابر می‌کند. یکی از راه‌های شناخت احادیث موضوع، شناخت جریانات جعل حدیث است. مسلمانان در دوره‌های متأخرتر از طریق مطالعۀ تاریخ و آثار حدیثی به برخی از جریانات جعل حدیث پی بردند. مقالۀ حاضر با روش توصیفی‌تحلیلی، به یکی از جریانات مؤثر در حوزۀ حدیث، یعنی قاریان پرداخته است. قاریان، از ابتدای نزول وحی، نقش اثرگذاری در تشکیل جامعۀ اسلامی و پیشبرد اهداف آن داشته‌اند؛ که گاهی این نقش در جهت منفی و در حمایت از خلفا شکل می‌گرفت. جعل احادیث در فضایل خلفا و تطبیق مهدی موعود بر خلفا، جعل احادیث فقهی و کلامی، به‌خاطر مستند ساختن اجتهادات و فهم نادرست خود به حدیث نبوی، جعل احادیث سبعة احرف به‌دلیل مشروعیت‌بخشی به قرائات خود، از حوزه‌های جعل حدیث توسط قاریان است.

زمینه‌های شکل‌گیری سنن‌نگاری در سدۀ دوم با تأکید بر عوامل اجتماعی و سیاسی

مجید معارف؛ اصغر قائدان؛ هادی خواجوی

چکیده: سنت یکی از مهم‌ترین پایه‌های دین اسلام است. از نیمۀ دوم سدۀ اول، سنت در معنای احادیث فقهی و احکام به کار رفته است. نیاز جامعۀ اسلامی به قاعده و روشی برای سامان‌دهی زندگی اجتماعی سرزمین‌های اسلامی، سبب تدوین احادیث فقهی شد. مسئلۀ این پژوهش توجه به زمینه‌های سیاسی و اجتماعی ظهور سبک سنن‌نگاری در سدۀ دوم است. یافته‌ها حاکی است که عواملی چون نگرش فرابومی به حدیث، تخصصی شدن دانش فقه، روابط متقابل فقها با حکومت عباسی و شکل‌گیری مفهوم سنت و جماعت در پیدایش این سبک و آثاری چون سنن اربعه تأثیر داشته است. همچنین از نیمۀ دوم سدۀ دوم ویژگی‌هایی چون تبویب احادیث فقهی، درج کامل سند، اتصال سند به رسول خدا(ص) و پیرایش سنت از آرا و بلاغات صحابه و تابعین در حدیث‌نگاری بروز نمود. در واقع آثار حدیثی سدۀ دوم را که تحت عنوان سنن نام‌گذاری شده نمی‌توان در زمرۀ کتبی همانند سنن اربعه دانست. این‌گونه آثار صرفاً در گروه مصنفات حدیثی‌فقهی که زمینۀ پیدایش کتب سنن اربعه را فراهم نموده‌ است، قرار می‌گیرد.

بررسی سندی و دلالی حدیث «قلب المؤمن بین الاصبعین...»

رامین گلمکانی؛ سیدعلی دلبری

چکیده: در میان روایات فریقین عبارات خاصی وجود دارد که در بیشتر آن‌ها بی‏آنکه سندی برای آن‌ها ذکر شود به‌عنوان یک قاعده و اصل پذیرفته شده و همچون ضرب‏المثلی رایج مورد استناد قرار گرفته است. از این دست روایات، حدیث «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ بَینَ الْإِصْبَعَینِ مِنْ أَصَابِعِ الرَّحْمَنِ یقَلِّبُهُ کَیفَ یَشَاءُ» منسوب به پیامبر(ص) است. این سخن در کتب روایی، اخلاقی، تفسیری، کلامی، فلسفی و عرفانی به‌صورت مرسل و مسند، به شکل‏های مختلف با الفاظی همسان و غیرهمسان، مورد استناد بسیاری از بزرگان این علوم قرار گرفته است؛ چنان‏که برخی از متکلمان از این سخن برداشت جبر نموده‏اند، برخی با برچسب ضعف سندی، آن را نفی کرده‏اند، کسانی با پذیرش ضمنی حدیث در پاسخ به شبهه جبر درصدد تأویل آن برآمده‏اند و گروهی دیگر ضمن حقیقت دانستن الفاظ آن، با اصول خاص فلسفی و عرفانی، محتوای حدیث را بر معنای واقعی حمل نموده و به شرح آن پرداخته‏اند. این مقال به روش توصیفی‌تحلیلی روشن خواهد کرد که حدیث اصابع، از احادیث معتبر است و به‌عنوان اصلی مسلم و قطعی مورد استناد ائمۀ معصومین(ع) و عالمان فریقین قرار گرفته و همچنان‏که همه‌چیز تحت سلطه و تصرف حق‌تعالی است، قلوب افراد بشر نیز با تصرف او، هر لحظه بین شادی و غم، متغیر است.

بررسی نقش مرجعیت صادقین در انحصار برخی از روایات علوی در منابع اهل سنت

غلامرضا رئیسیان؛ سمانه فتحی

چکیده: برخی از روایات علوی فقط در منابع اهل سنت یافت می‌شود. چه‌بسا تصور شود هیچ‌یک آن‌ها قابل ‌اعتماد نیستند؛ زیرا در سدۀ دوم هجری، احادیث ساختگی به معارف علوی راه یافت. یکی از مسائل فراروی پژوهشگران بی‌اعتمادی بدین روایات به‌سبب ذکر نشدن آن‌ها در منابع شیعی است. شاید یکی از دلایل راه نیافتن احادیث به منابع شیعی، ظهور مرجعیت صادقین برای دستیابی محدثان به میراث علوی بود و از توجه نسبت به دیگر راویان انتقال‌دهندۀ این میراث کاسته شد؛ بنابراین برخی از احادیث علوی برخی از این روایان که از سوی صادقین نقل نشده، در انحصار منابع اهل سنت باقی ماند. این نوشتار به‌منظور بررسی این موضوع، راویان فعال این عرصۀ روایی را در کوفه ـ محیط تأثیریافته از این مرجعیت ـ شناسایی می‌کند. سپس با روش توصیفیتحلیلی منقولات این راویان را با روایات صادقین مقایسه می‌کند تا چگونگی اعتماد به این روایات را با نگاهی استقرایی بیابد. در آخر نیز با تحلیل اسناد و متون و گونه‌شناسی روایات علوی منقول از این راویان در منابع شیعه، برخورد محدثان شیعی را با آن راویان مورد سنجش قرار می‌دهد. نوشتار حاضر نشان داد که اشتراک محتوایی این احادیث با روایات صادقینv، علاوه بر اینکه هم‌راستایی فعالیت حدیثی آنان را با صادقین  نشان می‌دهد، اعتماد اجمالی به دیگر احادیث علوی از این راویان را پدید می‌آورد و احتمال ساختگی بودن آن‌ها را می‌کاهد. همچنین این پژوهش، گرایش محدثان شیعی کوفی را به نقل روایات میراث علوی از طریق صادقینv به تصویر می‌کشید.

اعتبارسنجی حدیث اسلام آوردن ابوذر در روضۀ کافی

ولی اله مهدوی فر؛ علی نصیری

چکیده: دربارۀ اسلام آوردن ابوذر در منابع کهن روایت‌های گوناگونی نقل شده است که با یکدیگر همخوانی چندانی ندارند. در این مقاله که بر روش توصیفی‌تحلیلی استوار است، به حدیث اسلام آوردن ابوذر در روضۀ کافی پرداخته و سعی شده سند و محتوای آن تحلیل و بررسی گردد. برایند این مطالعه آن است که روایت اسلام آوردن ابوذر، گرچه در منابع تاریخی نقل شده، در منابع روایی شیعه به دو طریق متفاوت توسط ثقة الاسلام کلینی در بخش روضۀ کافی و صدوق در امالی آورده شده است. نه‌تنها محتوای روایت مردود نیست بلکه با واکاوی سند روایت و تتبع در قراین نقلی و بررسی دلالت متن روایت و توجه به مبنای متقدمین در گزینش حدیث و شرایط صدر اسلام و وجود نقل به معنا در روایت دریافت می‌گردد که امکان وقوع رویداد شگفت‌آور برای ابوذر بدیهی بوده و از هرگونه استبعاد به دور می‌باشد.

اعتبارسنجی سندی و تحلیل متنی و بینامتنی و فرامتنی حدیثِ «وَاللهِ مَا لِلَّهِ آیةٌ أَکْبَرُ مِنِّی‏»

مجید حیدری فر؛ حسینعلی نبی زاده؛ مرضیه محمدی آرام

چکیده: همۀ هستی‌مندان آیت ‌الله و نشان‌دهندۀ قدرت و معرفت و حکمت آفریدگار و پروردگار و آموزگار بی‌همتای خود هستند؛ اما برخی آفریده‌ها به‌دلیل ویژگی‌های انحصاری، نشانۀ بزرگ‌تر و برتر اویند. بر پایۀ برخی روایات، از انبیا و اوصیا و اولیای الهی، تنها معصومی که خودش را بزرگ‌ترین آیت خدا نامیده، امام علی(ع) است. هدف اصلی مقاله پاسخ‌گویی تحلیلی به این پرسش است که «چرا و چگونه امام علی(ع) بزرگ‌ترین آیت خدای والاست؟» پس از بررسی سندی و اطمینان به صدور این روایات، نیز تحلیل دلالی آن(متنی و بینامتنی و فرامتنی)، روشن شد که حضرت علی(ع) در نظام تکوین و تشریع، پرفروغ‌ترین آیت و بزرگ‌ترین نشانۀ خداست. پرداختن تبیینی و تحلیلی به موضوع مهم کلامی و معرفتی(بزرگ‌ترین نشانه بودن امام علی(ع) در پرتو رهنمودهای قرآن و عترت، بر اساس چیدمان منطقی و دسته‌بندی‌های گویا و نگارشی روان، از امتیازات این مقاله به شمار می‌آید. روش پژوهش در این نوشتار، نقلیِ وحیانی(گزارش و تحلیل دلالیِ متون آیات و روایات) و گردآوری دادهها به روش کتابخانهای و نرم‌افزاری و پردازش متن نوشته، به‌شیوۀ توصیفی و تحلیلی است.

گونه‌شناسی روایات ابان بن تغلب در جوامع روایی اهل تسنن تا سدۀ پنجم هجری

محمد علی محمدی؛ حسین ستار

چکیده: مواجهۀ عمومی محدثان اهل تسنن با ابان بن تغلِب، به‌عنوان راوی شیعه‌مذهبی که دارای جایگاه علمی ویژه‌ای بوده و در زمینه‌های مختلفی چون فقه، تفسیر، قرائت و... تبحر داشته، عموماً از سنخ قبول روایات بوده است. در این مطالعه پس از گردآوری طیف‌های روایی گوناگون نقل‌شده از ابان با رویکردی درون‌متنی با استفاده از روش حلقۀ مشترک ـ در نگاه موتسکی ـ به چرایی غلبۀ طیف روایی فقهی و سپس اخلاقی در جوامع و مسانید اهل تسنن پاسخ داده می‌شود. بر این اساس نقش حلقۀ مشترکی چون حماد بن زید، همچنین افراد مهمی مانند شعبه و... در گسترش طیف روایی فقهی و نیز یحیی بن حماد در گسترش طیف روایی اخلاقی مشهود بوده است. مسئلۀ بعدی که در این مطالعه مورد توجه قرار گرفت، دلایل برون‌متنی چرایی غلبه رویکرد فقهی در جوامع و مسانید، دلایل عدم نقل بخاری و نیز نقل پرشمار طبرانی در گسترده‌ترین طیف‌ها از ابان بوده که برای پاسخ به آن‌ها می‌توان به این مسئله اشاره کرد که سبک نگارش این کتب و نیز نوع نگاه یا شخصیت علمی نویسندگان در این ‌باره نقش مهمی ایفا کرده است.

رویکردها و روش‌های نقد حدیث در الزامات و تتبع دارقطنی از نظر براون

صدیقه حسین پور؛ سید علی اکبر ربیع نتاج؛ زینب حسینی؛ فروغ پارسا

چکیده: جاناتان براون به نقد حدیث توجه ویژه نشان داده و در بررسی‌های علمی، به الزامات و تتبع دارقطنی نیز پرداخته است. این مقاله دیدگاه و موضع وی را در مورد رویکردها و روش‌های نقد حدیث در الزامات و تتبع دارقطنی می‌کاود. گردآوری اطلاعات در این اثر به روش کتابخانه‌ای- رایانه‌ای و پردازش آن‌ها به روش توصیفی‌تحلیلی است. براون شناخت عقیده و روش‌ دارقطنی را با مطالعۀ آثارش به‌ویژه الزامات و تتبع دنبال می‌کند. براون درمی‌یابد رویکرد دارقطنی به حدیث، اغلب پرداختن به سندهاست؛ در روش‌شناسی نیز بیشتر آثارش ناظر به سند و علل‌ آن یا وضع و هویت راویان است، افزایش را هم برای سند و هم برای متن می‌پذیرد. براون باور دارد جامع‌ترین دفاع طرفداران حدیث از صحیحین این است که انتقاد دارقطنی، تنها در موارد استثنایی پذیرفتنی است. براون با رویکرد تبیینی‌تحلیلی و اطلاع‌رسانی بی‌طرفانه به این باور می‌رسد که دارقطنی با نگارش الزامات و تتبع ثابت کرده است شیفتۀ صحیحین بوده است؛ بنابراین عقاید او در نقد صحیحین، نقش قابل اعتنایی نداشته، بلکه بررسی و اصلاح ‌دارقطنی ناشی از دقت عمل او در بررسی حدیث بوده است.

تحلیل و بررسی غلوِ ابوسمینه؛ از راویان احادیث مهدوی و اعتبار یا بی اعتباری روایاتش

سیده سکینه موسوی؛ محمدمهدی تقدیسی؛ سیده فاطمه حسینی میرصفی

چکیده: باورداشت مهدوی از اساسی‌ترین معارف اسلامی است. در سند احادیث مهدوی، راویانی وجود دارند که غالی معرفی شده‌اند و اثبات غلو ایشان، یکی از عواملی است که اعتبار احادیث در این عرصه را تهدید می‌کند. اما طبق فرمایش حضرات معصوم(ع) ذکر فضایل، غلو محسوب نمی‌شود؛ همچنین غلو در فضایل به‌صورت مسئله‌ای نسبی درآمده و چه بسا که در کتاب‌های رجالی، گروهی از راویان، غالی یا متهم به غلو معرفی شده‌اند، درحالی‌که با بررسی روایاتِ موجودِ آنان در کتب و تفاسیر روایی درمی‌یابیم که هیچ باوری که نشانگر غلو باشد، نداشته‌اند. ابوسمینه از جمله این راویان است که از راویان پرشمار احادیث بوده و راویانی ثقه احادیثی بسیار از او نقل کرده‌اند. همچنین روایات مهدویِ موجودِ وی در تفاسیر روایی شیعه عاری از غلو است. در این میان کلام شیخ طوسی مبنی بر استثنای روایات مشتمل بر غلوِ او توسط محدثان، در کنارِ سابقۀ رجالیان متقدم شیعه در روی برنتافتن از تمام احادیث یک راوی با وجود ضعیف انگاشتن او، مؤیدی بر پذیرفتن اعتبار احادیث مهدویِ او بنا بر مستنداتِ موجود در تفاسیر روایی شیعه است.

چیستی، گونه‌شناسی و کارکرد شرح صدر در روایات

هاجر باختری ابراهیم سرایی

چکیده: شرح صدر موهبتی الهی و نوعی بسط وجودی، معرفتی و افزایش ظرفیتی است که قابلیت درک معارف و حقایق را ایجاد می‌‌کند و زمینۀ پذیرش نور ایمان را فراهم می‌آورد. لذا تحقیقی سنت‌پژوهی، دربارۀ چیستی و کارکرد شرح صدر حائز اهمیت است زیرا در روایات بسیاری به آن اشاره شده است. این پژوهش بر اساس ماهیت و روش، تحقیقی کیفی است. با استقراء روایات شرح صدر، دسته‌بندی موضوعی و در نهایت تحلیل و تبیین، ارتباط میان روایات را ترسیم می‌نماید. در این پژوهش ابتدا گونه‌شناسی روایات شرح صدر و سپس تبیین و تحلیل عوامل زمینه‌ساز، خصایص و نتایج شرح صدر، مورد مداقه قرار گرفت. شرح صدر فضل و منتی بر پیامبر(ص) و امری فراتر از مقام نبوت است که در صورت تحقق عبودیت و بندگی از جانب خداوند متعال اعطا و مقدمه‌ای است تا فرد به‌وسیلۀ آن به هدایت رهنمون گردد. از آنجا که امام حاق شرح صدر، معدن علم و نورانیت قرآن است، معیت و شناخت امام بالنورانیه و پذیرش قلبی فضایل او، شرح صدر است. این پژوهش به شناخت مصادیق و راه دستیابی به شرح صدر می‌پردازد.

اعتبارسنجی حدیث کساء (به روایت حضرت فاطمه زهرا(س)

محمدهادی منصوری؛ آمنه قریب دوست

چکیده: حدیث شریف کساء که بیانگر برخی فضایل اهل بیت(ع) و به اعتقاد مفسران، سبب یا شأن نزول آیۀ تطهیر است، طرق و گونه‌های متعددی دارد. یکی از مشهورترین آن‌ها، حدیث کساء به روایت جابر بن عبدالله انصاری از حضرت زهرا(س) است. محتوای سرشار از معارف حدیث کساء باعث شده این حدیث در قرون اخیر، بیشتر مورد اهتمام اندیشمندان قرار بگیرد اما به‌دلیل وجود برخی کاستی‌ها در پژوهش‌های پیشین دربارۀ سند و متن این حدیث، نوشتار پیش رو تلاش دارد با رویکرد توصیفی‌تحلیلی، در اعتبارسنجی آن درنگی نموده و وثوق سندی و صدوری حدیث کساء را بررسی کند. یافته‌های پژوهش حاکی است اصل وجود ماجرای کساء، مورد پذیرش فریقین است و گر چه حدیث کساء به روایت جابر از حضرت زهرا(س) در منابع اولیه مشهود نیست، اما دلایلی بر اعتبار سندی آن وجود دارد. همچنین قراین درون‌متنی و برون‌متنی و سایر شواهد، گواه صحت و اعتبار آن است.

تعدیل شخصیت رجالی معلی بن خنیس

مهدی اسمعیلی صدرابادی؛ مجتبی شیرانی

چکیده: از موالیان و اصحاب امام صادق(ع) معلی بن خنیس از جمله افرادی است که مورد اتهام عده‌ای قرار گرفته و روایات ضد و نقیضی دربارۀ او در دست است. برخی از رجالیون متقدم و متأخر معتقد به وثاقت معلی بن خنیس هستند و برخی رأی بر عدم وثاقت او داده‌اند. برخی نیز راه توقف را در پیش گرفته‌اند. از جمله کسانی که به اعتبار معلی بن خنیس معتقدند می‌توان به شیخ طوسی، آیت‌الله خویی، مسلم داوری و دیگران اشاره کرد. در مقابل، عالمانی چون نجاشی و ابن‌غضائری رأی بر عدم وثاقت معلی بن خنیس داده‌اند. عده‌ای همچون علامه مجلسی و علامه حلی نیز با توجه به تعارض موجود بین قائلین به وثاقت و عدم وثاقت و عدم امکان ترجیح یکی از دو قول، توقف کرده و نظری ابراز نکرده‌اند؛ در این میان معلی یکی از شیوخ مشایخ ثقات شمرده شده است که توثیقات عام رجالیون شامل وی نیز می‌گردد. بنابراین تضعیف او نقض این قاعدۀ رجالی به شمار خواهد رفت. ازاین‌رو شایسته است دلایل و استدلالات طرفین مدعا را مورد نقد و بررسی قرار داد تا دیدگاه و اعتقاد صواب تمییز داده شود. در این مقاله، سعی بر این است که با بررسی اقوال بزرگان و اخبار در دسترس، وثاقت او مورد بررسی قرار گیرد تا در حد امکان، چهرۀ واقعی او از نظر وثاقت شناخته شود. برای این منظور از کتاب‌های رجالی راویان حدیث معتبر شیعه بهره گرفته شده است.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی «حدیث پژوهی» می توانند به نشانی کاشان ، بلوار قطب راوندی ، دانشگاه کاشان ، دانشکده  ادبیات وزبانهای خارجی و با شماره تلفن شماره تماس: 55912717- 55912767  - 031 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس wisdom.ihcs.ac.irمراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۳ مهر ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۲
بنام خدا با تشکر فراوان از فرهبختکان وپژوهشگران منباب مطالب مورد نظر مخصوصا خانواده وامید دادن به کودکان ونوجوانان فقط با درست بودن عقیده داشتن به پدر فداکار ومادر دلسوز حتما برای جامعه بهروزی وسلامتی می‌آورد وبه جای یک جامعه مریض وبیمارحتما کشوری با انسانهای قوی ودلیر وشجاع وصد در صد موفق خواهد ساخت ولی اگر پایه جامعه که خانواده است را فراموش کردیم مثل امروزه روز ضررهای زیادی در پیش داریم
0
0