۲۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۷
کد خبر: ۷۲۱۵۰۲

شماره بیست و نهم فصلنامه علمی «پژوهش های علوم تاریخی» منتشر شد

شماره بیست و نهم فصلنامه علمی «پژوهش های علوم تاریخی» منتشر شد
بیست و نهمین فصلنامه علمی «پژوهش‌های علوم تاریخی» با ۶ مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیست و نهمین فصلنامه علمی «پژوهش های علوم تاریخی» صاحب امتیازی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران با مدیرمسئولی عبدالرضا صیف و سردبیری منصور صفت گل منتشر شد.

این فصلنامه در 6 مقاله و 101 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

اعتبارسنجی فرضیات تأثیر منفی نهاد دین بر زوال دولت صفوی

یحیی بوذری‌نژاد؛ حسین ایرانپور

چکیده  : نقش علما در تأسیس، اوج­‌گیری و زوال حکومت صفویه همیشه مورد سوال و توجه اندیشمندان بوده­‌است. توجه به شرایط سیاسی، مذهبی و اجتماعی در ابتدای تأسیس و شکل ‌گیری دیوان سالاری دولت صفوی و نیز توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شاهان و جامعه در اواخر عهد صفوی در این پژوهش مورد اهتمام قرارگرفته تا نقش و مقدار تأثیرگذاری هر کدام از عوامل در زوال حکومت صفوی مشخص شود و در کنار آن‌ها نقش نهاد دین نیز نمایان گردد. بدین ترتیب این سوال شکل می­گیرد که فرضیات تاثیر نهاد دین بر زوال تدریجی دولت صفوی کدامند. نهاد دین در ابتدا و اواسط دورۀ صفوی نقش خود را بدون خدشه انجام داده‌است، اما در اواخر این دوره و با ظهور علمای اخباری، و تأییداتی که نسبت به شاهان صفوی داشته‌است، مقداری در نابسامانی اواخر این دوره تاثیرگذار بوده‌است؛ هرچند عوامل و علل دیگر این سقوط، به حدی کثرت دارد که نقش نهاد دین در میان آن‌ها رنگ­ می­‌بازد و می­‌توان گفت بدون تأثیر است. پاسخ به مسألۀ این پژوهش تتبع جامعی در منابع متعدد تاریخیِ مربوط به عهد صفوی را می‌­طلبید که به تبع آن سعی بر استفادۀ حداکثری از منابع کتابخانه‌ای و تبیین و توصیف مطلب بر اساس روش تحلیل­ اسنادی شده‌است. به نظر می‌­رسد فرضیاتی که تأثیر منفی نهاد دین بر زوال دولت صفوی را پررنگ دانسته‌­اند، مقداری در تحلیل خود دچار اشتباه بوده و تحلیل درستی از ماجرا نداشته‌­اند.

بینش تاریخی، اعتقادی و سیاسی نویسنده «مواهب الهی»

جمشید نوروزی؛ مژگان صادقی فرد

چکیده  : تحقیقات در حوزه تاریخ‌نگاری و تاریخ‌نگری عصر فترت در قرن هشتم هجری، خاصه درباره مواهب الهی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کتب تاریخ‌نگاری دودمانی به‌زبان فارسی، بسیار اندک است. مواهب الهی به-عنوان یکی از مهم‌ترین حلقه‌های تاریخ‌نگاری پساایلخانی که به‌منبع بسیاری از آثار عصر تیموری در شناخت اوضاع پرآشوب سده هشتم هجری و برخی حکومت‌های محلی این دوران تبدیل شده، حاصل بینش و نگرش خاص معین‌الدین یزدی، فقیه، محدث دینی و مورخ دربار آل مظفر(795-718ق) است. سوال اصلی این نوشتار، آن است که برجسته‌ترین وجوه بینش‌ فکری و نگرش ذهنی معین‌الدین یزدی در هنگام نگارش اثر، چه مواردی بوده است؟. یافته‌های این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه‌ای انجام گرفته، نشان می‌دهد که تاریخ‌نگاری یزدی در مواهب الهی، ادامه تاریخ‌نگاری دوره ایلخانی بوده که خود تا حدی متأثر از تاریخ‌نگاری ایرانی-اسلامی دوران قبل است. بینش و روش تاریخ‌نگاری یزدی، به‌دلیل همسانی‌های فراوان نظیر بینش دینی مشیت‌گرایانه و ماهیت تاریخ‌نگاری درباری و نیز تشابهاتی نظیر اندیشه ایرانشهری، ادامه سنن تاریخ‌نگاری دوران قبل به نظر می‌رسد. نظام اندیشه‌ای معین‌الدین یزدی در مواهب الهی، بیشتر مبتنی بر بینش‌های تاریخی، اعتقادی و سیاسی تمرکز یافته است. دیگر یافته مهم مقاله، آن است که یزدی به عنوان فقیه برجسته دینی با دستور حاکمان مظفری، اقدام به نگارش تاریخی نموده که مهم‌ترین شاخصه‌های آن تقدیرگرایی، شریعت‌مداری و سلطنت‌محوری است. مورخ دربار آل‌مظفر با چنین رویکردهای فکری، سعی می‌کند مطابق انتظار مخدومان مظفری خویش، به اثبات مشروعیت آنان بپردازد و در نهایت به ‌گونه‌ای آل مظفر....

تأثیر سیاست مالی دولتها بر تغییرات بودجه وزارت معارف در زمان پهلوی اول

فؤاد پورآرین؛ آذر اردیانیان

چکیده  : تحولات ناشی از جنگ اول جهانی و تأسیس حکومت پهلوی، سبب بروز شرایطی در فضای سنتی ایران شد که ضرورت بودجه‌نویسی مدون جهت تعیین تکلیف وزارتخانه‌ها، به منظور رسیدگی به امور مالی خویش را، به امری بسیار مهم مبدل کرد. در همین راستا عدم توانایی تطبیق بین سیاست و عملکرد مالی دولت‌ها، می‌توانست تا آنجا در ادامه حیات سیاسی آنان زیان‌آور باشد که حتی دولتی را به تزلزل و سقوط بکشاند. بررسی وضعیت وزارت معارف به‌عنوان یکی از ارکان مهم در برنامۀ همۀ دولت‌های صاحب قدرت سیاسی کشور، نیازمند تحقیق در خصوص تطبیق یا عدم تطبیق این دو مسئله است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که تا چه میزان عملکرد مالی دولت­‌ها و تخصیص بودجه به وزارتخانه مذکور،­ با سیاست های مالی تعیین شده به عنوان برنامۀ کاری کابینه هر نخست‌­وزیر تطبیق داشته‌است. هدف این پژوهش تحلیل میزان همگرایی این دو مؤلفه با یکدیگر است که نمود اصلی آن در بودجه‌نویسی وزارتخانه‌ها متبلور می‌گردید. یافته‌های این پژوهش نشانگر عدم تطبیق این دو عامل است که این مسئله در تناقض با سیاست مالی دولت‌ها در خصوص تأکید بر گسترش معارف در برنامه کابینه نخست‌وزیران قرار داشت. در این پژوهش از روش کلیومتریک در تحلیل منابع کتابخانه‌ای و اسناد کمک گرفته‌شده­‌است.

تحلیل تاریخی مؤلفه‌های اصلاح جامعه در دیوان داراشکوه

خدیجه عالمی؛ یوسف حیدرنژاد

چکیده  : چالش اساسی برای حاکمیت مسلمان گورکانی، ایجاد سازگاری اجتماعی در جامعۀ تحت­‌حاکمیت خویش بود. در این میان داراشکوه به عنوان یک شاهزاده، از جمله افرادی است که چنین تفکری را از طریق ایده‌های وحدت­‌طلبانه‌­ای از ادیان اسلام و هندوئیسم، و با تکیه بر اشعار فارسی پرورش و ارائه داد. زبان و ادبیات فارسی همواره به عنوان یکی از عوامل انتقال­‌دهندۀ مفاهیم اخلاق اسلامی در شبه قارۀ هند ایفای نقش کرده‌است. ازاین­‌رو شعرای فارسی زبان در دربار سلاطین مسلمان هند، در تقویت رویکردهای اسلامی در شبه قاره هند نقش به­‌سزایی داشته‌­اند. چنان­که داراشکوه، در تقویت اخلاق اسلامی کوشید و آن را در اشعار خویش متبلور نمود. این پژوهش بر آن است تا به این مسأله بپردازد که داراشکوه کدام شیوه­‌های اخلاقی را به­‌منظور ترمیم اخلاق اجتماعی و اصلاح جامعه با رویکرد اسلامی ارائه کرده‌است. در پاسخ به سؤال مذکور این مدعا که داراشکوه با طرح محوریت استاد و عشق متصوفانه، در صدد گسترش و ترمیم اخلاق اسلامی در جامعه شبه قاره برآمد، مورد بررسی قرار­گرفته‌­است. دستیابی به این مطلب که داراشکوه به طرح شاخص­‌های اخلاق اسلامی در حوزه فردی و اجتماعی پرداخت و با اتخاذ تفکر صلح‌­کل در اشعار خویش، امکان ارتقای رفتار مخاطبان خود (خواص و عوام) را در شبه قارۀ هند فراهم نمود، از جمله دستاورد این نوشتار به‌شمار می‌­رود. این پژوهش با تکیه بر اشعار داراشکوه، آثار موجود از آن و تحقیقات صورت­‌گرفته در­این‌­باره، به تحلیل تاریخی مؤلفه­‌های اصلاح جامعه در دیوان داراشکوه پرداخته‌­است.

روند ایجاد مدارس نوین و تحول نظام آموزشی ولایت کرمانشاهان (1299- 1320)

مطلب مطلبی؛ محمد جواد مرادی نیا

چکیده  : سیستم آموزش در کرمانشاهان همچون بیشتر مناطق کشور تا اوایل سده چهاردم مکتب‌خانه‌ای بود. ورود و بروز موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران تحولاتی بنیادی را در سیستم آموزشی و پیدایش مدارس نوین به شیوه اروپایی رقم زد و سبب تحول و دگرگونی نظام آموزشی شد. بررسی سیر ایجاد و تأسیس مدارس نوین در کرمانشاهان موضوع این بررسی است. این پژوهش بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد منتشر نشده آرشیوی و مطبوعات به این ابهام پاسخ دهد که روند ایجاد مدارس نوین و تحول نظام آموزشی در کرمانشاهان چگونه بود؟نتایج پژوهش نشان می‌دهد با وجود هم‌زمانی نسبی تأسیس مدارس نوین در ولایت کرمانشاهان با بیشتر ولایات ایران، مجموعه تحولات و رویدادهایی از جمله شورش سالارالدوله، ورود نیروهای متخاصم به این ولایت در دوره جنگ جهانی اول و ... سبب شد مدارس نوین این خطه تا قبل از کودتای سوم اسفند پیشرفت ملموسی نداشته باشد. اما با کودتای سوم اسفند و در نتیجه ثبات و آرامش نسبی حاکم بر ولایت و همچنین حمایت دولت، سیستم آموزشی این ولایت در دوره پهلوی اول تحولات ملموسی را چه از نظر کمی و چه کیفی تجربه کرد.اما با کودتای سوم اسفند و در نتیجه ثبات و آرامش نسبی

نقش گروه‌های نظامی در تحولات خلافت عباسی (300-330ه.ق) بر اساس رویکرد پاتریمونیال وبر (مطالعه موردی سه گروه مصافیان، ساجیان و حجریان)

عباس آداودی جلفائی؛ مسعود وکیلی تنها

چکیده  : این پژوهش در‌صدد است تا نقش سه گروه نظامی «مصافیان»، «ساجیان» و «حجریان» در رخداد‌های خلافت عباسی طی سال‌های 300 تا 330ه.ق. بر اساس رویکرد پاتریمونیال وبر را بررسی نماید و به چگونگی ورود  سه گروه مذکور به دستگاه خلافت  و نقش آن‌ها در حفظ یا اضمحلال قدرت خلفا و علل هواداری یا سرکشی ایشان از خلفا، پاسخ دهد. با تأسیس دولت عباسی، بر‌خلاف عصر اموی که ساختار نظامی، جنبۀ عشیرتی داشت و بر ارتش شامی متکی بود، این نهاد تأثیر‌گذار، بر گروه‌های موسوم به «ابناء»، «موالی» و «زواقیل» تکیه داشت. در آغاز قرن چهارم هجری، گروه‌های نظامی دون‌پایه در رویدادهای مربوط به نهاد خلافت، نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا نمودند که سه گروه «مصافیه»، «ساجیه» و «حجریه» از بقیه برجسته‌تر بودند و نقش آن‌ها در دوران خلافت «المقتدر»، «القاهر» و «الراضی» بسیار مشهود است. نتایج این نوشتار، حاکی از آن است که سه گروه مذکور، بنا به منافع مالی، رویکردهای متفاوتی در برهه‌های مختلف اتخاذ می‌کردند. آن‌ها گاه به هواداری از خلیفه می‌پرداختند و گاه با دشمنان وی همکاری می‌نمودند؛ از طرفی وابستگی بیش از حد خلفا به این گروه‌های نظامی، از یک سو سبب اعطای املاک و دیگر امتیازات به آن‌ها و از سوی دیگر باعث تشتت و چندپارگی قلمروی اسلامی گردید.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی «پژوهش های علوم تاریخی» می توانند به تهران-خیابان انقلاب اسلامی- خیبابان قدس- کوچه آذین- ساختمان شماره دو2 ادبیات- پلاک10- دفتر مجله با شماره تلفن: 61113051-021 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس jhss.ut.ac.ir  مراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات