۱۶ مهر ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۰
کد خبر: ۷۲۰۹۰۱

شماره بیستم دوفصلنامه علمی و پژوهشی«پژوهش نامه تفسیر و زبان قرآن» منتشر شد

شماره بیستم دوفصلنامه علمی و پژوهشی«پژوهش نامه تفسیر و زبان قرآن» منتشر شد
بیستمین دوفصلنامه علمی و پژوهشی«پژوهش نامه تفسیر و زبان قرآن» با 10 مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بیستمین دوفصلنامه علمی و پژوهشی«پژوهش نامه تفسیر و زبان قرآن» صاحب امتیازی دانشگاه پیام نور با مدیرمسئولی محمدحسن صانعی پور و سردبیری عبدالهادی فقیهی زاده منتشر شد.

این فصلنامه در 13 مقاله منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

استعاره مفهومی حبل در قرآن کریم

سیده زینب حسینی؛ مرضیه محصص

چکیده: استعاره مفهومی، بخش مهمی از زبان شناسی شناختی را تشکیل می دهد و به مثابه ابزاری برای اندیشیدن است که واقعیت ها و تجربه های بشری را با مقوله بندی نوینی عرضه می کند. این مقاله استعاره مفهومی «حبل» در قرآن را بررسی کرده که در ضمن داشتن معنای کلی پیوند و ارتباط، ساختاری متشکل از چندین نوع استعاره دارد. در آیه ای، حبل همچون عهد و ذمه ای برعهده طرفین متوسل شده به حبل است و تعهدات ناشى از آنها را مى‏نمایاند و در آیه ای به عنوان جهت بالا، جایگاه ارزشمندی را مفهوم سازی می‌کند. در گونه دیگر، حبل ظرف نزدیکی بیان شده که نشان از قرب باری تعالی به بنده دارد و در مفهوم استعاری دیگر با شخصیت بخشی به حبال، فعل جانداران به آن نسبت داده می‌شود. قرآن توسط این بیانات استعاری گونه متفاوتی از تدبر و اندیشه را به جهانیان عرضه کرده و مفاهیم متعالی را در قالب امور ساده و با بیانی روان برای بشر بازگو می‌کند.

تحلیلی زبان‏شناختی ـ بین‏ الادیانی از گزاره قرآنی «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا»

احمد پاکتچی؛ محمدحسن شیرزاد؛ محمدحسین شیرزاد

چکیده: یکی از آیات قرآن کریم که در طول سده‏ های متمادی، موضوع گفتگوهای درازدامن قرار گرفته، آیه شریفه بقره/104 است که به گفته مفسران، مسلمانان را از به‏ کارگیری تعبیر «راعِنا» بازداشته و ملزم به جایگزینی آن با تعبیر «انْظُرْنا» کرده است. به رغم آنکه عالمان تفسیر در خصوص معنای «راعنا» و دلایل نهی از گفتن آن، بالغ بر هفت نظرگاه تفسیری پیش افکنده ‏اند، هنوز ابعاد و زوایایی از بحث باقی مانده است که می ‏طلبد با اتخاذ رویکردهای جدیدِ مطالعاتی، از نو به بحث گذاشته شود. پژوهش حاضر با هدف جبران این خلأ مطالعاتی در صدد است با عنایت به داده ‏های زبان‏شناختی و بین ‏الادیانی که پیشتر از نظرها دور مانده است، تحلیلی جدید از مخاطبانِ این آیه شریفه و معنای «راعنا» عرضه نماید. در این پژوهش اثبات می‏ شود که اهل کتاب با اثرپذیری از آموزه‏ های عهدینی، رابطه «پیامبر اکرم ـ پیروان» را در قالب رابطه «شبان ـ گوسفندان» صورت‏بندی می‏ کردند. این در حالی است که خداوند متعال در آیه شریفه بقره/104، مؤمنانِ اهل کتاب را به وانهادنِ استعاره‏ عهدینیِ شبانی امر کرده و بدین سان، آنان را نه صرفاً به جایگزینی تعبیر «راعنا» با «انظرنا»، که به تغییر در صورت‏بندی رابطه پیامبر اکرم(ص) با توده‏ های مردم فراخوانده است.

تحلیل انتقادی نظریه‌ «وحدت موضوعی» در الأساس فی التفسیر

سید روح اله دهقان باغی؛ کرم سیاوشی

چکیده: بحث از تناسب میان آیات قرآن از دیرباز در بین قرآن پژوهان و مفسران مطرح بوده و آثار متعددی نیز در این راستا عرضه شده است. دیدگاه وحدت موضوعی سعید حوّی در الأساس فی التفسیر در بیان ارتباط و تناسب آیات قرآن، شایسته‌ ارزیابی و نقد است. دو رکن اساسی نظریه وحدت موضوعی وی، یکی توقیفی بودن ترتیب و چینش کنونی سوره‌ها در مصحف و دیگری اعتماد به روایات ناظر به تقسیم چهارگانه سُوَر قرآن کریم به اقسام «سبع طوال»، «مئین»، «مثانی» و «مفصل» است.

در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی سامان یافته است، به دست آمد که هیچ‌ یک از دو رکن فوق قابل اعتماد نیست؛ نه توقیفی بودن ترتیب و چینش سوره‌ها در مصحف کنونی، قطعی است و نه روایات تقسیم رباعی سور قرآن در راستای مقصود او، کارآمد است. از نظر روش نیز نظریه وی که متکی به تقسیم ‌بندی‌های متعدد بر آیات قرآن با محوریت سوره بقره است، با چالش‌های متعددی رو‌به‌رو است! به علاوه تفسیر او نیز نتوانسته است با اتکا به این نظریه، آراء تفسیری ناب و منحصر به فردی ارائه کند؛ به گونه ای که کاربست این نظریه در الأساس فی التفسیر، تفسیری متمایز از تفاسیر پیشین خلق نکرده است.

ابعاد معنایی عندیت در قرآن کریم در تبیین رابطه میان انسان و پروردگار

فاطمه قربانی لاکتراشانی؛ عباس بخشنده بالی

چکیده: قرآن کریم جهت انتقال مفاهیم خود از ظرف «عند» با بسامد بالایی استفاده نمودهاست. این ظرف در معنای پیش نمونهای خود، مفهوم «نزد» را کدگذاری مینماید، اما در تمامی موارد کاربرد این واژه در قرآن کریم، محدود به این معنا نبوده و با قرارگیری در بافتهای مختلف، وارد حوزههای معنایی جدیدی میگردد. واژه «عند» در گسترش معنایی خود در قرآن و در همنشینی با واژگانی چون «الله»، «ربّ»...، مهمترین مقولههای انتزاعی و متافیزیکی مطرح در کلام خدای تعالی را در سطح ادراک انسانی قابل فهم مینماید. با این وجود، عدم درک صحیح از غرض خداوند و عدم توجه به سیاق آیات، سبب شدهاست تا برخی دیدگاههای تفسیری به سمت تشبیه و تجسیم متمایل گردد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ابعاد معنایی ظرف «عند» در قرآن کریم پرداخته است. برخی از مهم ترین آنها شامل حکمیت و قضاوت الهی، قطعیت و حتمیت حضور، انتساب ربوبی، قرب و زلفی میباشد. در پایان این نتیجه حاصل شدهاست که با صرفنظر کردن معنای ابتدایی «عند» که موجب جسمانیت و محدودیت حق تعالی می باشد، سایر معانی تناقضی با عقل و آموزه های وحیانی نداشته و بازتاب صحیحی از مفاهیم انتزاعی و غیرحسی را به مخاطب ارائه خواهد داد.

عقاید بنیادین مسیحیت در بوته نقد مفسران قرآن کریم

محمد آسائی؛ محمود واعظی

چکیده: نظر به رسالتی که مفسران قرآن کریم در بیان معنا و مراد آیات کریمه قرآن دارند، در این تحقیق، آراء ایشان در بیان و فهم آیاتی از قرآن که به نقد افکار و عقاید بنیادین مسیحی متعرض شده‌اند، مورد کاوش و ارزیابی قرار گرفته است. تبیین و ارزشیابی نظرات مفسران قرآنی در این موضوع، می‌تواند به فهم بهتری از این آیات قرآن منجر شده و برخی ابهامات و پرسش-ها پیرامون آنها را روشن کند؛ علاوه بر آن، طیفی از دیدگاه‌های انتقادی نسبت به اعتقادات مسیحی را که کمتر به آن توجه شده است معرفی کند، چراکه با وجود برخی ایرادات، کمبودها و نارسایی‌ها، بسیاری از انتقادات مفسران قرآن مواردی قابل اعتناء و حائز توجه هستند. در این تحقیق، با تکیه بر تفاسیر متعدد و با روش تحلیلی، به پاسخ سؤالاتی پیرامون آیه شریفه 157 سوره نساء و آیات 17، 73 و 116 از سوره مبارکه مائده پرداخته شده و در ذیل آنها، نقدهای مفسران قرآن از اصول مسیحیِ تثلیث، تجسد و اتحاد و فدا مورد بررسی قرار گرفته است.

نخستین پیامبر خدا: آدم ابوالبشر یا حضرت نوح(ع)

محسن رجبی قدسی؛ فهیمه ضیاء قریشی

چکیده: برخی از محقّقان با استناد به آیه «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ» (بقره/213)، نبوّت آدم را منتفی و حضرت نوح(ع) را نخستین پیامبر خدا می‌‌دانند؛ زیرا مردمان نخستین بر روش و آیین واحدی زندگی می‏کردند که نیازی به پیامبر (حجّت بیرونی) نداشتند، با آغاز اختلاف‏هایی که دیگر با حکم عقل (حجّت درونی) به‏تنهایی قابل حل نبود، خداوند بعثت انبیاء را با فرستادن حضرت نوح(ع) آغاز کرد که از جمله آیات «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَینَا إِلَیکَ ...» (شوری،13) و «إِنَّا أَوْحَینَا إِلَیکَ کَمَا أَوْحَینَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیینَ مِنْ بَعْدِهِ» (نساء، 163) و نیز احادیث معتبر مبیّن آن است. این جستار ضمن بررسی دلایل این دسته از پژوهشگران، با تدبّر در آیات قرآن و مطالعۀ احادیث، پیامبری آدم ابوالبشر را با مؤلّفه‌های مطرح شده برای بعثت و نبوّت انبیا به بوتۀ نقد و سنجش گذارده است.

نماد و نقش آن در تبیین لایه های معنایی صفات خبریه خداوند در قرآن

علی سعیدی

چکیده: قرآن به عنوان متنی الهی از لایه های معنایی به هم پیوسته تشکیل شده است. این لایه ها در عین یکپارچگی معنایی در چینش واژگان «تفصیل» یافته است؛ که دریافت دقیق این لایه ها، نیازمند به ابزار زبان شناسی است تا ضمن همراه ساختن مخاطب با مسیر معنایی خود، او را تا عمیق ترین لایه ها رهنمون و به یکپارچگی معنایی نزدیک نماید. نماد، نشانه ای امری قدسی و فرود آمده از عوالمی فراتر از انسان است که خود را در بستر واژگان به ظهور می رساند تا بتواند میان انسان و این معانی ماورایی، پیوند معنا و فهم برقرار سازد.

در این پژوهش تلاش شده است به کمک نماد، میان آیات صفات خبریه خداوند و مفهوم عمیق آن ها با مخاطبان و مفسران پیوند عمیق ایجاد شود تا از تشتت آراء آن ها و نسبت شخص وارگی به خداوند در ذیل این آیات جلوگیری به عمل آید. نتیجه اینکه قرآن کریم به عنوان کتابی که از عالم ملکوت و جانِ نفس نزول پیدا کرده، در قالب الفاظ بشری و به تناسب افکار او در ظرف بشری مظروف گردید. مبتنی بر این مقوله، بعضی از آیات که ذیل صفات خبریه خداوند «وجه – عین – ید – استواء بر عرش – نفس – فوق – سمع – بصر)، نازل گردید؛ چون از همین ترکیب بهره مند است، مفسران و فلاسفه را در ذیل خود، به آراء متفاوت تفسیری گرایش داده است.

تناسب آیه‌ی سوم سوره‌ی مائده از دیدگاه اهل سنت

منصور حسینی؛ محمد حسن صانعی پور؛ لیلا السادات مروجی؛ رحمت الله عبدالله زاده

چکیده: علم مناسبت یا تناسب، از قضایا و چالش‌های مهم در علوم قرآنی، به شمار می‌رود، چنانکه این دانش در کتاب‌های تفسیری و علوم قرآنی مورد اهتمام و توجه ویژه ی عالمان است. این پژوهش می‌کوشد تناسب آیه ی اکمال را، به روش توصیفی و تحلیلی دیدگاه مفسران اهل سنت، در گذشته و حال بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آنها را تحلیل و تطبیق می‌کند. اگرچه مفسران اهل سنت آرای متفاوتی را پیرامون ساختار این آیه ارائه داده‌اند، اما نظر به سیاق آیه اکمال (بخش سوم آیه سوم سوره مائده) و پیوندش با صدر (بخش اول) و ذیل (بخش سوم) آیه، آن را گزاره‌ای معترضه می‌دانند که در فاصله‌ی بین محرمات پیش از خود و رخصت پس از آن آمده است و توجیهات گوناگونی برای تبیین این اعتراض دارند. در نقد و بررسی این رأی علاوه بر بازخوانی مقوله اعتراض در علم بلاغت و با استناد به نظر مفسران درباره شأن نزول سوره مائده (در مدینه و پیش از حجه الوداع) و تفاوت زمانی و عدم پیوستگی نزولی آن با نزول آیه اکمال (در مکه و روز عرفه یا غدیر خم) قابل تأمل است. و پس از نزول آیه اکمال و بر اساس قاعده کلی توقیفی بودن چینش آیات شاهد پیوستگی قرائتی و استدلالت تفسیری دال بر پیوستگی آن آیه هستیم.

صورت بندی مفهوم «ربّانیّون» در قرآن با با واکاوی روابط همنشینی و ریشه شناسی تاریخی

سهیلا جلالی کندری؛ حدیث ریاحی

چکیده: گام نخست در شناخت مفاهیم قرآنی، شناخت هسته معنایی واژگان است. در این راستا توجه به ریشه‌شناسی تاریخی می‌تواند ما را در شناخت بهتر آن یاری رساند. جستاری در میراث زبانی مسلمانان نشان می‌دهد که برخی از لغت‌شناسان به این مسئله توجه داشته و در تبیین مفهوم یک واژه به هسته معنایی آن در زبان‌های سامی دقت کرده‌اند. گام بعدی التفات به سیاق و با‌هم‌آیندها است که در نظام معنایی قرآن کریم از اهمّیّت خاصی برخوردار است. در این راستا زبان‌شناسی ساختاری خودنمایی خواهد کرد. در پژوهش حاضر برای شناخت واژه «ربّانیّون» از این دو روش بهره می‌بریم. جمهور مفسران ریشه این واژه را «ربّ» به معنای پروردگار دانسته و الف‌و‌نون را زائد یا به منظور مبالغه و تفخیم برشمرده‌اند. در پژوهش حاضر با کاوشی در زبان‌های باستانی از این ره آورد دفاع خواهیم کرد که این واژه یک وام واژه از زبان آرامی با شکل آوایی rabban (رَبّان) و لقبی برای دانشمندان و بسیاری از رؤسای مدارس دینی فلسطین بوده است. در زبان گعز نیز به استادان و آموزگاران علوم مختلف و نه صرفاً علوم دینی rabban (رَبّان) گفته می‌شد. معناشناسی ساختاری نظر مفسران که آن‌ها را عامل به تورات و منقطع از غیر خدا دانسته‌اند، تأیید نکرده است، بلکه «ربّانیّون» را به دلیل عدم اجرای وظیفه نهی از منکر مورد سرزنش و توبیخ الهی قرار می‌شمرد.

عوامل افزایش و کاهش پذیری ایمان از دیدگاه قرآن و احادیث (تحلیل کلامی)

نعمت الله بدخشان

چکیده: ایمان عبارت از تصدیق قلبی است که اقرار زبانی بیانگر آن و عمل جوارحی از آثار و نتایج آن است. یکی از ویژگی های مهمّ و اساسی ایمان، ویژگی افزایش و کاهش پذیری آن است که از نظر عدّه ای از متکلّمان مسلمان وصفی ذاتی برای حقیقت ایمان است، و از نظر عدّه ای دیگر وصفی متعلِّق به اعراض و امور زائد بر اصل ایمان بشمار می آید. کسانی که افزایش و کاهش پذیری ایمان را وصف ذاتی ایمان می دانند، این تحوّل پذیری را هم در حوزۀ عناصر مندرج در ماهیّت ایمان می پذیرند، و هم در حوزه ی اقوال و اعمال ایمانی به عنوان اعراض و نتایج آن . مقالۀ پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ماهیّت ایمان و عوامل افزایش و کاهش آن از منظر قرآن و احادیث می پردازد. این عوامل در دو قسمِ عوامل معرفتی، و عوامل اخلاقی ـ رفتاری مورد بررسی قرار می گیرند. عوامل معرفتی افزایش ایمان؛ یقین و ظنّ عالمانه، و در مقابل، عوامل کاهش ایمان عبارت از؛ جهل و نادانی و تکیه بر ظنّ و گمان جاهلانه معرّفی گردیده و در ادامه عوامل اخلاقی-رفتاری افزایش و کاهش ایمان بررسی شده است. در بررسی نقش عوامل معرفتی در ایمان، به اثبات می رسد که افزون بر یقین نظری و نیز یقین روانشناختی یا شهودی، ظنِّ عالمانه نیز می تواند در ایمان ورزی انسانها نقش مهمّی را ایفاء کند و هر دو عناصری افزایش و کاهش پذیر برای ایمان بشمار آیند.

تحلیلی بر گزاره قرآنی «سبّح بحمد ربّک» با روش ریشه‌شناسی واژگانی

نهله غروی نائینی؛ نصرت نیل ساز؛ محمد حسین اخوان طبسی

چکیده: گزاره «سبّح بحمد ربّک» و مفهوم «تسبیح به حمد» بارها در قرآن کریم تکرار شده است و این تکرار، نشان از اهمیت بالای آن در بینش و منش قرآنی دارد. پرسش از معنای تسبیح به حمد، از ابتدا موردتوجه عالمان و مفسران بوده و آنچه درباره این تعبیر قرآنی بیان شده، عمدتاً مبتنی بر پیش‌فرض‌ها در علم کلام و مبحث صفات الهی بوده است. از این‌رو نمی‌توان فهمی متأخر مبتنی بر دانش کلام را به کلام خداوند نسبت داد. این پژوهش در پی پاسخ به این مسأله است که تسبیح به حمد در قرآن کریم و متناسب با فرهنگ دینی عرب، چه معنای دقیقی داشته است. این پژوهش مبتنی بر روش ریشه‌شناسی و با استفاده از داده‌های زبا‌ن‌های سامی و متون مقدس، پیشینه دو مفهوم تسبیح و حمد را مرور کرده و از این رهگذر به بازخوانی معنای تسبیح به حمد در قرآن کریم پرداخته است. در پایان مشخص شد حمد در گزاره قرآنی «سبّح بحمد ربّک»، نه معنای ستایش که معنای شوق و علاقه را دارد و تسبیح به حمد، حاکی از نوعی ستایش و مناجات مبتنی بر عشق‌ورزی و توجه قلبی است. همچنین تسبیح به حمد برخلاف تسبیح (مطلق)، اشاره به ستایشی غیرمناسکی دارد.

تحلیل تفاوت معنایی دو واژه «إنزال و تنزیل» در قرآن کریم بر اساس «محور هم‏نشینی» واژگان

فاروق نعمتی؛ پژمان ظفری؛ جواد خانلری

چکیده: محور «هم‏نشینی» یا فرایند «باهم‏آیی» واژگان، از نشانه‏های زبان‏شناختی است که نقش سازنده‏ای در شکل‏دهی نظام واژگان ایفا می‏کند. مادّه‎ی «نزل» که یکی از پربسامدترین واژگان قرآنی است، نزدیک به چهارصد بار در قرآن به کار رفته. در بیان تفاوت معنایی دو واژه «إنزال» و «تنزیل» دیدگاه‏های متفاوتی در میان مفسران ارائه شده، برخی تفاوت معنایی آنها را در «نزول دفعی و تدریجی» و برخی در «تعدد نزول» قرآن دانسته‏اند؛ولی با توجه به هم‏نشین‏های این واژه‏ها، مشخص می‎َشود که چنین نظراتی هماهنگ با بافت آیات نیست،و از دیرباز زبان‏شناسان بر چنین دیدگاه‏هایی به دلیل عدم تناسب و هماهنگی آن با سیاق آیات، ایراد گرفتند؛ زیرا در بررسی معانی الفاظ قرآن، غافل از زمینه و بافت درونی و بیرونی آیات، ممکن است ره‏پویان معارف قرآنی را به بیراهه بکشاند. بنابراین در نوشتار حاضر، که به شیوه تحلیلی-توصیفی انجام یافته، به تفاوت معنایی این دو واژه از زاویه‏ی معناشناسی «محور هم‏نشینی» پرداخته شده و دستآورد حاصل نشان می‎دهد، واژه «إنزال» با واژگان و مفاهیمی هم‏نشین شده، که بر «نزول عام» و حالاتی عمومی، بدون اختصاص به فرد یا مجموعه‏ای خاص دلالت دارد؛ ولی واژه «تنزیل» در بافت آیاتی قرار گرفته که بر «نزولی خاص» برای فرد یا مجموعه‏ی ویژه‏ و یا بر حالات معینی دلالت دارد و تاکید، مبالغه و گستره معنایی بیشتری نسبت به واژه إنزال افاده می‏کند و هم‏چنین کلمه تنزیل با مفاهیم خاصی از جمله، فرود آمدن باران رحمت «غیث»، «تقدیر و اندازه‏گیری امور»، «اختصاص قرآن به پیامبر» و «اختصاص نشانه‏های آفاق و انفس به خداوند»، هم‏نشین شده است.

بازخوانی پیام و دلالت سوره فتح با کمک تحلیل مفردات و نقد آراء فریقین

زهره نریمانی؛ جعفر فیروزمندی بندپی

چکیده: با وجود کارآمدی روش تفسیر قرآن‌به قرآن برای کل سورقرآن، کاربست این روش تفسیری به دلیل ابهامات در برخی سور و آیات مانند سوره فتح، اهمیت بیشتری دارد. برای نمونه ترتیب نزول دو سوره فتح و مائده، شباهت‌های مضمونی و واژگانی دو سوره، رهنمونگر مفاهیم و تفسیری متفاوت از آیات این سوره خواهد شد. مضمون کلی سوره درباره فتح و الطاف الهی حاصل از آن، رفتار منافقان، مشرکان و معافین از رزم، توصیف پیامبر(ص) و پیروان آن حضرت است. با بررسی و بیان دلایل قرآنی و روایات، مشخص خواهد شد که این سوره علاوه بر اشتمال آن بر حوادث فتح مکه، در ورای خود از مفاهیمی خطیر مانند مقدمه‌چینی ابلاغ ولایت و تبیین رفتار و عاقبت موافقان و مخالفان آن سخن می‌گوید. این استدلال، مبتنی بر ادله و نشانه‌هائی چون نزول سوره فتح پیش از سوره مائده، تشابه مضمون میان آیات این دوسوره باهم، وجود بشارات غفر ذنب نبی، نصرعزیز، صحبت از منافقان و جاودانگی اسلام و در آخر ترسیم چهره نبی مکرم(ص) و همراهان ایشان در قرآن، انجیل و تورات؛ است که همه اینها نشانه‌ای از زمینه‌چینی خداوند برای بحث ولایت امیرالمؤمنین(ع) است.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی و پژوهشی«پژوهش نامه تفسیر و زبان قرآن» می توانند به نشانی  ایران، اصفهان، شهرستان آران و بیدگل با شماره تلفن: 5452661-031 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس quran.journals.pnu.ac.ir  مراجعه کنند یا تماس بگیرند.

ارسال نظرات