۰۷ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۲
کد خبر: ۷۲۲۵۸۹

کتاب «آقا مهدی زین الدین» اثر تحسین شده خانه کتاب در جشنواره فیلم کوتاه

کتاب «آقا مهدی زین الدین» اثر تحسین شده خانه کتاب در جشنواره فیلم کوتاه
جایزه ویژه خانه کتاب و ادبیات ایران به فیلم «آقا مهدی زین‌الدین» که اثر اقتباسی از دو کتاب «تن‌ها زیر باران» و «نیمه پنهان ماه» است رسید.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، این کتاب به کوشش بابک واعظی توسط انتشارات فتح در سال ۸۲ در ۶۴ صفحه توسط انتشارات روایت فتح چاپ و منتشر شده است.

خانه کتاب و ادبیات ایران، فیلم «آقا مهدی زین‌الدین» را به‌عنوان نماینده خود در سی و نهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران فیلم معرفی کرد، این اثر به کارگردانی سجاد معارفی با بهره‌گیری از دو کتاب «تنها زیر باران» و جلد پنجم از مجموعه «نیمه پنهان ماه» با محوریت زندگی شهید زین‌الدین به روایت همسر شهید، ساخته شده است.     

گروه داوری خانه کتاب و ادبیات ایران پس از بررسی همه آثار حاضر در سی‌و‌نهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران، ضمن تحسین فیلم «آقا مهدی زین‌الدین» از سازنده این اثر با اعطای لوح و هدیه تقدیر و اعلام کرد این موسسه در دوره بعدی جشنواره فیلم کوتاه تهران  به بهترین اثر با سوژه‌های مرتبط به کتاب، کتابخوانی، کتابفروشی، ارکان نشر و فضاهای مرتبط با این حوزه جایزه ویژه اعطا خواهد کرد؛ همچنین خانه کتاب و ادبیات ایران در سال پیش رو از تولید، ساخت و توزیع آثاری که با موضوعات یاد شده و اقتباس از کتاب‌های ایرانی در قالب‌های مختلف ساخته شوند، حمایت می‌کند.

اولین کتاب، جلد پنجم از مجموعه «نیمه ی پنهان ماه» است که به بیان زندگی نامه و خاطرات شهید مهدی زین الدین از زبان همسرشان می پردازد.

برشی از کتاب

هنوز سال های اول جنگ بود. آدم هایی که آمده بودند هیچ کدام تا به حال یک جنگ درست و حسابی ندیده بودند. همین بچه های معمولی کوچه و خیابان های دور شهر و نزدیک بودند که همه ی چیزی که داشتند را سر دست گرفته بودند و به جبهه آمده بودند. فرمان ده خیلی زود فهمید که یکی از این جوان های تازه وارد خیلی بیشتر از یک نیوری معمولی می تواند به کار بیاید. جسور، باهوش، تیزبین و چه کاری برای چنین آدمی بهتر از شناسایی، مهدی زین الدین و یک موتور و دوربین و یک دشت پهن. و حالا هم که مرد در انتهای راهی بود که با شناسایی شروع شده بود، مثل همه ی بچه های شناسایی، دوربین از دستش نمی افتاد.

زندگی با مهدی برای او یک خواب بود، خوابی کوتاه و شیرین در بعداز ظهر بلنند تابستان جنگ. فقط خاطره هایش، آن چیز هایی که آدم بعدا یادش می افتند و حسرتش را می خورند باقی مانده بود. شاید هم همه ی این مدت خواب او را می دیده. از آن خواب هایی که وقتی آدم می بیند توی خواب هم می خندد. خوابی غیر منتظره. خواب زندگی با یک فرشته.

کتاب «آقا مهدی زین الدین» اثر تحسین شده خانه کتاب در جشنواره فیلم کوتاه

ارسال نظرات