شهید تهرانی مقدم؛ سرداری عالی قدر و دانشمندی پارسا
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، شهید تهرانی مقدم جان بر کف و نستوه با عزم راسخ همواره به پیشواز خطر شتافت و در دوران دفاع مقدس و پس از آن، هرگز احساس خستگی به خود راه نداد، شهادت بی شک برترین آرزوی او بود.
سردار شهید حسن تهرانی مقدم پدر صنعت موشکی ایران در سال ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد. وی در دوران نوجوانی در مسجد حضرت زینب کبری(س) فعالیت میکرد.
تهرانی مقدم با اوجگیری فعالیتهای انقلابی به صف انقلابیون پیوست. گفته میشود او در شب ۲۲ بهمن سال ۵۷ با پرتاب یک نارنجک دستی خودروی متعلق به ارتش را مصادره کرد و سرهنگ ارتش شاهنشاهی را به اسارت درآورد.
مدال سرخ حسینی بر سینه تهرانی مقدم
شهید تهرانی مقدم به همراه تعدادی از همکارانش در روز ۲۱ آبان سال ۹۰ در پادگان حضرت امیرالمومنین(ع) ملارد و در حال آمادهسازی آزمایش موشکی بر اثر انفجار زاغه مهمات، به یاران شهید خود همچون احمد کاظمی، حسن شفیع زاده، حسن غازی، غلامرضا یزدانی، علیرضا ناهیدی و مصطفی تقی خواه پیوست.
حضرت آیت الله خامنه ای فرمانده معظم کل قوا یک روز بعد با حضور در حسینیه عاشقان ثارالله(ع) ستاد فرماندهی کل سپاه، ضمن قرائت فاتحه برای سردار سرلشکر «حسن تهرانی مقدم» رییس سازمان جهاد خودکفایی و تحقیقات سپاه و جمعی از شهدای حادثه انفجار در پادگان سپاه در حومه ملارد استان البرز، برای این شهدای گرانقدر، علو درجات مسئلت کردند.
ایشان همچنین در ۲۵ آبان ماه با صدور پیامی تاکید کردند: حادثه خونین در یکی از مراکز پشتیبانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به شهادت جمعی از عناصر ممتاز آن سازمان و در پیشاپیش آنان سردار عالی قدر، دانشمند برجسته و پارسای بی ادعا، سردار حسن تهرانی مقدم انجامید، واقعیتی تلخ و اندوهبار بود.
از خمپاره ۶۰ تا موشک شهاب ۳
حاج حسن بعد از شهادت برادر خود علی در سوسنگرد که از کودکی انس زیادی با هم داشتند، عزمش بیش از پیش جزم شد و با نبوغ بی حد و حصرش، کاری را شروع کرد که از ساخت خمپاره ۶۰ آغاز شد و تا موشک شهاب ۳ ادامه پیدا کرد.
شاید کمتر کسی تصور می کرد جوانی که در آخرین روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی با ساخت نارنجک های دست ساز به مقابله با نظامیان رژیم طاغوت مشغول بود، روزی پدر موشکی ایران و باعث سربلندی و افتخار کشور شود.
تحول در صنعت موشکی
شهید در سال ۵۸ در رشته مهندسی صنایع پذیرفته شد و در همین رشته نیز مدرک کارشناسی خود را اخذ کرد. وی سپس به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و برای مدتی به عنوان فرمانده اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال فعالیت میکرد.
حاج حسن در سال ۶۴ و پس از تشکیل نیروهای سه گانه سپاه به عنوان فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
همچنین در سال ۸۵ به عنوان رییس سازمان جهاد خودکفایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. وی توانست در دوران فرماندهی خود در صنعت موشکی با همکاری سایر رفقای پاسدارش تحول عظیمی در این عرصه ایجاد کند به گونهای که اکنون جمهوری اسلامی جزو قدرتهای اول موشکی در جهان به حساب میآید.
ساخت موشک نازعات؛ اولین موشک بومی
ازآنجاییکه موشکهای «اسکاد» در زمان دوران دفاع مقدس از هزینههای بالایی برای کشورمان برخوردار بودند و معمولا برای هدف قراردادن اهداف مهم و کاربردی استفاده میشدند، تهرانی مقدم بر آن شد که با استفاده از ظرفیتهای علمی داخلی به سمت ساخت موشکی با هزینههای پایینتر که بتواند اهداف نزدیک و کم اهمیتتر را هدف قرار دهد، حرکت کند. سرانجام وی موفق شد در سال ۱۳۶۶ راکت «نازعات» را که برد آن بین ۸۰ تا ۱۵۰ کیلومتر بود تولیدکند.
در واقع آنچه که موجب موفقیت سردار شهید تهرانی مقدم در انجام اهداف و ماموریت های خویش بود، باور برتوانایی بر اساس تکیهبر دانش بومی و ظرفیتهای علمی، صنعتی داخلی بود.
با ساخت این موشک بومی فصل نوینی در پیشرفت صنعت و تکنولوژی نظامی ایران آغاز شد که تداوم آن را بعد از جنگ در ساخت و تولید انواع موشکهای پیشرفتهتر بومی همچون «شهاب ۳» با برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر شاهد بودیم که بدین ترتیب زمینه برای افزایش قدرت بازدارندگی نظامی ایران در سطح منطقه و بینالملل و بالطبع افزایش قدرت و امنیت ملی ایران اسلامی ایجاد شد که همه این ها مرهون تلاش ها و ابتکارات علمی و دانش بنیان امثال سردار شهید حسن تهرانی مقدم هاست.
صاحب ایدههای بزرگ
در آبان ۱۳۶۲ به حسن تهرانی مقدم که صاحب ایدههای بزرگی در زمینه موشک بود، ماموریت راهاندازی و سازماندهی «فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه» محول شد.
در اواخر سال ۱۳۶۲ که حضرت امام خمینی (ره) با مقابله به مثل حملات موشکی عراق موافقت کردند، سردار تهرانی مقدم مسوول حمله توپخانه ای به شهر بصره با توپ های ۱۳۰ میلیمتری شد که حداکثر بُرد آنها بین ۲۸ تا ۳۰ کیلومتر بود. ولی یک سال بعد نخستین موشک ایرانی به سمت عراق و شهر کرکوک شلیک شد.
حضور در جبهه مقاومت
در اواخر جنگ شهید تهرانی مقدم و همکارانش با حضور در لبنان، زمینههای راهاندازی و تجهیز یگان موشکی حزب الله را فراهم آورده که نقش بسیاری در پیشرفت نظامی حزب الله و قدرت گیری آن داشته و این اقدام پایه ای آنان بعدها زمینه موفقیت حزب الله و فلسطینیان در جنگ های ۲۲ روزه و ۳۳ روزه را فراهم کرد. بدین ترتیب نقش شهید تهرانی مقدم در موفقیتهای محور مقاومت در برابر اسرائیلیها نیز اساسی و تأثیرگذار بوده است.
محصول تلاشهای تهرانی مقدم و یارانش، اکنون در اختیار مردان جهاد است و تربیت شدگان آن مجموعه از کفایت لازم برای ادامه آن خط نورانی برخوردارند. در واقع به نظر میرسد خود این شهیدان تهرانی مقدم و سلیمانی ها دوست ندارند کسی زیاد از آنها بدانند. قطعا پاداش این افراد را خداوند خواهد داد.
شهید حسن تهرانی مقدم، جوانی سر به زیر و با ایمان که مانند بسیاری از جوانان نسل انقلاب، پاسداری از نهضت را تکلیف خود دانست و به صف سپاهیان روح الله پیوست و سرباز فرمانده کل قوا شد و در نهایت آتش موشک ها و توپخانه اش بلای آسمانی بعثی ها، منافقین و صهیونیست ها شد.
لیکن فقدان مردان بزرگ در هر کشور و جامعه ای برای آن مردم و آن کشور خسارت و تأسف بار است.
ناگفتههای محسن رضایی از شهادت سردار حسن تهرانیمقدم
۲۱ آبان سالروز شهادت سردار حسن تهرانی مقدم است که به همین دلیل برشی از کتاب کتاب «جاسوس بازی۲» اثر حمیدرضا داودآبادی را باهم مرور میکنیم.
در این قسمت نویسنده اثر خاطرهای را از محسن رضایی نقل میکند که نشان از برنامهریزی دشمن برای شهادت وی میدهد که در ادامه باهم میخوانیم:
«روز سهشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در خیابان نفت (مصدق) تهران، جلسهای به مدت کمتر از یک ساعت، با حضور محسن رضایی (دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام)، محمد کوثری (فرمانده اسبق لشکر ۲۷ محمد رسول الله)، جواد اکبری (معاون حاج احمد متوسلیان در سپاخ مریوان) و حمید داوودآبادی برگزار شد.
آقای رضایی در بین صحبتهایش خاطرهای مهم تعریف کرد و گفت: آن زمانی که پسر من احمد در دبی بود، از آنجا تلفن زد. به او گفتم: «سعی کن از طرف اسرائیلی اطلاعاتی درباره سرنوشت حاج احمد متوسلیان به دست بیاری.»
او گفت: «چشم، تلاشم رو میکنم.»
چند وقت بعد تماس گرفت و گفت: «من تونستم اطلاعات مهمی به دست بیارم. یکی رو بفرست که اونها را بهش منتقل کنم.»
گفتم: «به بچههای وزارت اطلاعات میگم توی دبی بیان سراغت و اطلاعاتت رو بگیرن.»
گفت: «نه ... به بچههای اطلاعات سپاه بگو بیان.»
گفتم: «چون تا به حالا با وزارت ارتباط داشتی، این جوری به مشکل میخوره.»
بچههای بخش خارجی وزارت اطلاعات گفتند که نمیشود در دبی قرار گذاشت. بهتر است در مالزی قرار بگذاریم. احمد رفت مالزی، با آنها دیدار کرد و اطلاعاتش را داد.
آنها آمدند اینجا. ظاهراً احمد هیچ اطلاعاتی از حاج احمد گیر نیاورده بود، ولی اطلاعات مهمی از برنامه موشکی ما داشت.
او گفته بود: «اسرائیلیها میخوان به محض اینکه ایران بخواد موشکهاش رو جابهجا کنه، اونها رو بزنن.»
که دیدیم چند وقت بعد شهید حسن تهرانی مقدم را زدند و روز بعد، پسر من احمد را در دبی کشتند. من متوجه شدم تلفنهای من و احمد شنود میشده است.»
فیلم؛ درسی که باید از شهید تهرانیمقدم فرا گرفت