۲۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۲
کد خبر: ۷۲۳۹۱۹

گزارشی از کرسی علمی «اخلاق توحیدی اجتماعی و رسانه در اندیشه علامه طباطبایی»

گزارشی از کرسی علمی «اخلاق توحیدی اجتماعی و رسانه در اندیشه علامه طباطبایی»
در کرسی «اخلاق توحیدی اجتماعی و رسانه در اندیشه علامه طباطبایی» اشاره شد که اخلاق توحیدی انگیزه های انسان را تغییر داده و او را فانی در خداوند می کند.

به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، کرسی ترویجی اخلاق توحیدی اجتماعی و رسانه در اندیشه علامه طباطبایی(ره) در اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه صداو سیما با ارائه حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر و نقد حجت الاسلام بهرام دلیر و دکتر اصغر نوروزی برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین رودگر در ارائه خود گفت: نگاه امام خمینی(ره) به همه عالم توحیدی است از همین رو خطاب به رزمنده ها می فرماید که دست شما را می بوسم چون دست خدا است و حتی واقعه طبس را به گونه ای تفسیر می فرماید که شن ها لشکریان خدا بودند؛ اگر زاویه دید اینگونه برای ما به وجود بیاید اخلاق ما نیز تحت تأثیر قرار می گیرد.

نگاه توحیدی سبب می شود هر فضیلت و کمال اخلاقی که در انسان شکل گیرد از جانب خدا دانسته شود و «ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُ» به ملکه او رسیده و به سبب آن ملکه هایی در انسان شکل می گیرد که رنگ الهی دارد.

هدف توحیدی در پرتو کنش توحیدی محقق می شود

انفاق در حالی پذیرش می شود که از دلبستگی ها و دوست داشتنی ها باشد و اگر انسان اخلاق توحیدی داشته باشد نه در هنگام انفاق نه در همه حالات از هیچکس توقع ندارد؛ شهید بهشتی در موقعیتی که همه دشنام می دادند و قضایایی پیش آورده بودند، خدمت امام رسید و از ایشان خواست او را از پست معاف شود به کارهای طلبگی بپردازد؛ این داستان پیش از سخنرانی مردمی امام خمینی بود که مردم شعار می دادند «روح منی بر خمینی» و سپس امام با اشاره به شعارهای مردمی فرمود اگر همه این مردم بگویند مرگ بر خمینی برای من فرقی ندارد.

انسان هر نگرشی که داشته باشد توجیه گر کنش آن نیست و انسانی که تفکر توحیدی داشته باشد روش توحیدی را به کار می گیرد زیرا هدف وسیله را توجیه نمی کند؛ اقامه نظام الهی نیز بر اساس قیام لله است و آنچه که خدا باید ببیند می بیند. اگر این اندیشه در فرد مسلمان شکل بگیرد انگیزه ها و انگیخته هایش را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.

علامه در المیزان ذکر فرموده اگر انسان درک کند که خداوند سمیع و بصیر است دیگر ریاکاری معنا پیدا نمی کند؛ خداوند متعال دو جا خنده اش می گیرد اول در جایی که خدا قصد می کند یک شخصی را بالا ببرد اما انسان ها نمی خواهند و جایی که خداوند شخصی را می خواهد پایین بکشد اما همه انسان ها به دنبال بالا بردن او هستند.

قرآن به دنبال حفظ فطرت سلیم توحیدی انسان است

قرآن می خواهد انسان را به گونه ای تربیت کند که ما رذائل اخلاقی را در خود راه ندهیم؛ همه ما معصوم به دنیا آمده ایم اما معصومیت مان از دست رفته است و اولیای الهی این معصومیت را تعالی داده اند؛ قرآن به دنبال این است که انسان فطرت سلیم توحیدی خود را حفظ کند.

وقتی تربیت قرآنی پیدا شود معصومیت نیز حاصل خواهد شد زیرا انسان این خاصیت را دارا است و در المیزان این قضیه تشریح شده است. علامه طباطبایی همچنین ذکر می کند اگر کسی تجربه زیسته خود را ادامه دهد معصومیتش ارتقا پیدا می کند. شخصی در خانه پیامبر حاضر شد که نبی اکرم لباس مرتبی پوشید و عطر به خود زد و فرمود که شخصی که برای دیدن من آمده حقی بر گردن من دارد تا من با حالت خوش او را ملاقات کنم.

اگر انسان دستی بر سر یتیمی می کشد برای مثال، از سر عشق به خدا این کار را انجام دهد هیچگاه از آن یتیم انتظاری ندارد؛ در احادیث آمده پس از صدقه دست خود را ببوسید زیرا به خدا هدیه داده اید و اگر این دیدگاه ها را داشته باشیم و همه فعالیت های خود را عاشقانه انجام دهیم، دیگر طلبکار دیگران نیستیم زیرا با خدا معامله کرده ایم.

کسانی که حیات دنیا را با آخرت معامله کرده اند و مشغول جنگ و جهاد هستند یا شهید می شوند یا پیروز بر می گردند و کسی که شهید می شود طبق آیات سوره یس وارد بهشت می شود و کسی که بر می گردد اجر عظیمی در قیامت خواهد داشت.

کسی که برای خدا به جهاد می رود معامله اش با خدا است و برای خودش مهم نیست چگونه با او معامله می کنند.

اخلاق ارسطویی مطلوب اندیشه اسلامی نیست

دکتر اصغر نوروزی به عنوان ناقد اول اظهار داشت: اخلاق ارسطویی وارد اسلام شد و بسیاری از مسلمانان نیز اخلاق ارسطویی نوشتند و باید گفت این مکتب اخلاقی اصلا به اندازه اخلاق لطیف قرآنی نیست. مسیر دیگر نیز در کتابی مانند احیاءالعلوم یا مهجه البیضا فیض کاشانی طی شده که آن مرحوم فضا را تلطیف کرد و این علم را اخروی کرد.

عرفان فضای دیگری در اخلاق مطرح کرد که تخلق به اخلاق الله را تعبیر کردند؛ خلق الهی یعنی آغشته شدن به اخلاق و صفات الهی است و فضای اخلاق عرفانی بهترین قالب برای معرفی یک مکتب اخلاقی است.

در فضای اخلاق عرفانی هستی شناسی انسان عوض می شود زیرا عزت را ربوبی می داند و اخلاق نیز از وحدت شخصی وجود یا وحدت تشکیکی وجود ملاصدرا فهمیده می شود؛ در حدیث معروف عنوان بصری این نکته برجسته است که انسان وجود ربطی به حق تعالی است.

اخلاق عرفانی گرایش های انسان را هم عوض می کند و همه چیز را با گرایش و نظر الهی نشان می دهد؛ آیت الله مصباح اخلاق را صرفا ملکه نداستند و اگر انسان یکبار جود داشته باشد اما ملکه را کسب نکرده باشد نیز اخلاق است.

اخلاق عرفا هدف انسان را نیز تغییر می دهد که و لقاءالله هدف نهایی انسان معرفی می کند؛ و همه مخلوقات فانی هستند و دیگر به رضایت مخلوقات توجه نمی کند؛ اگر مردم می دانستند ابتدای خلق چیست هیچکس دعوا نمی کرد. خداوند هیچگاه بنده اش را سرزنش نمی کند و سرشته شدن به اخلاق الهی یعنی شخصی را سرزنش نکنیم.

اگر در فضای رسانه این غایات عرفانی معرفی شود به جای ترساندن از جهنم و بشارت بهشت فایده بیشتری خواهد داشت زیرا اصل اخلاق اسلامی همین است.

اخلاق همواره به آخرت پیوند زده شده است و تشریح نشده که برای دنیا چه فایده ای دارد

حجت الاسلام بهرام دلیر استادیار گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز به عنوان ناقد دوم اظهار داشت: وبر نظریه ای در بحث اخلاق ارائه کرد که منشأ تحولات رنسانس شد و روح سرمایه داری را ارائه داد و انباشت سرمایه را از فضائل اخلاقی دانست؛ بسیاری از معضلات سیاسی و اقتصادی ما ریشه در مسأله اخلاق دارد و کلیدواژه بحث امروز نیز توحید بود.

اخلاق همیشه با آخرت پیوند زده شده است و تشریح نشده که در این دنیا چه برکتی برای ما خواهد داشت.

زیارت جامعه کبیر و جوشن کبیر را می خوانیم اما کار به اینکه این عبارات چه بیان می کند را نداریم؛ مطلوب خدای خلاق بنده خلاق است و با خلاقیت می توان بسیاری از مسائل را مانند گسست اجتماعی حل کرد؛ محی الدین ابن عربی تخلق به اخلاق خدا را تشریح کرد که وقتی انسان منشأ رزاقیت است و با تخلق انسان به این صفت الهی دیگر نان بریدن از انسانی دیگر معنا ندارد. ما شهروند خود را به اندک خطایی محروم می کنیم در حالی که خداوند به کافر جان بخشید اما ما نان نمی دهیم.

کشورهای توسعه یافته نان اخلاق خود را می خورند

ارتباط دولت و ملت مشخص نشده است و آیا دولت خادم ملت است یا سالار بر آن که یکی از مسائل است؛ حکمران در خدمت سالار است و مردم سالار خلق شده اند. کشورهای توسعه یافته نان اخلاق خود را می خورند؛ اتفاقی در یک کارخانه ای در هندوستان سبب خسارت شد و اشکال از دستگاه های شرکت ژاپنی بود که مسؤولان آن شرکت ضمن عذرخواهی خسارت را پرداخت کردند.

خدمات پس از فروشی که در ایران مرسوم است اخلاقی است؟ شهر و خیابان با پول مردم توسط شهرداری آسفالت می شود و ادارات دیگر برای کابل و لوله آسفالت را تخریب می کنند و سپس وصله می زنند که این امانت داری نیست و خیانت است و بیت المال رعایت نمی شود.

اگر اخلاق نهادینه شود بسیاری از صیانت ها لازم نیست و خود مردم از خود صیانت می کنند؛ اخلاق باید افاضات به جامعه داشته باشد و در این زمینه باید به سراغ صاحبان قدرت رفت زیرا ملت مشکلی ندارد و مشکلات از صاحبان قدرت و ثروت به وجود می آید؛ آیت الله جوادی آملی تعبیر کرده است هر چه از ملت می بینید باطن مسؤولان ما است.

حجت الاسلام یوسف زاده به عنوان دبیر نشست نیز گفت: اگر الان روش نقد بلد بودیم به کشتن انسان ها نمی انجامید و پرچم نیز آتش زده نمی شود و نگرش های مبانی غربی نیز اگر در جامعه جاری است از کمکاری ما است.

در پایان نشست نیز حجت الاسلام والمسلمین رودگر در پاسخ به سؤال یکی از حاضران تصریح کرد: سؤال شد که آیا تعبیر اخلاق توحیدی اجتماعی دقیق است؟ بله کاملا دقیق است؛ توحید ماهیتی اجتماعی دارد نه اینکه قرار باشد اجتماعی بودن به توحید سنجاق شود.

اندیشه های شهید مطهری آنچنان که باید در میان ما توجه نشده است؛ شهید مطهری در مقدمه کتاب عدل الهی از عدل اجتماعی هم یاد می کند و توحید نظری را نیز می توان توحید اجتماعی دانست؛ یکی از کارهایی که گروه های زاویه دار ابتدای انقلاب می کردند، مانند حبیب الله پیمان که توحید اجتماعی مطرح می کرد و سویه های اجتماعی نادرست را به توحید مرتبط می کرد؛ اینگونه نیست که توحید وجود مستقل باشد؛ قرآن با نام خدا شروع شده با نام خلق به پایان رسیده که باید گفت از ابتدا خدا و خلق است و تا آخر نیز خدا و خلق حفظ شده است.

اخلاق فردی ما نیز سویه های اجتماعی دارد و امکان ندارد ارتباط ما و خدا نیز در رفتار اجتماعی ما تأثیر نداشته باشد و بازتاب اجتماعی پیدا نکند. معنویت های نوظهور گاه اجتماعی اند و گاه اجتماعی نیستند اما معنویت در اسلام حقیقتا اجتماعی است. انتخاب تعبیر اخلاق توحیدی اجتماعی یعنی اخلاقی که بن مایه هایش توحید بوده و روح اجتماعی دارد

امام و رهبری در کلام و سیره خود، ما را به این سمت برده اند که همواره ذهن و روان ما توحیدی باشد.

ارسال نظرات