۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۹
کد خبر: ۷۲۳۹۵۲
صدای پای فرقانیسم (۲)؛

پوشش «مارکسیستی آمریکایی»، برای ترور آیت الله خامنه‌ای

پوشش «مارکسیستی آمریکایی»، برای ترور آیت الله خامنه‌ای
دکتر غضنفری گفت: گروهک فرقان گاهی بازوی عملیاتی سازمان منافقین و بعدها پوشش ترور آیت الله خامنه‌ای بود و البته اسناد لانه جاسوسی نشان داد که با سفارت آمریکا تماس داشتند.

اشاره: گروهک فرقان که با ادعاهای مارکسیستی که از منبرهای حجت الاسلام موسوی خوئینی‌ها خط می‌گرفت، دست به ترورهای مختلفی زد. حتی پس از متلاشی شدن این گروه توسط دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ایران؛ اما سازمان مجاهدین خلق(منافقین) با پوشش آن‌ها دست به ترور آیت الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر زد. ترور آیت الله خامنه‌ای با عنایت الهی ناکام ماند؛ اما نشان داد که آمریکایی‌ها برای اهداف خود و از میان برداشتن موانع در مقابل مهره‌های خود که آن دوران به دنبال تجزیه ایران بودند، از همکاری با مخالفان خود، دریغ نمی‌ورزد. شناخت گروهک فرقان و رفتارهای آن‌ها برای جلوگیری از شکل گیری مجدد چنین گروه‌هایی لازم به‌نظر می‌رسد.

از این رو خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ دکتر کامران غضنفری استاد دانشگاه، کارشناس و پژوهشگر تاریخ معاصر رفت تا با وی درباره پیشینه و عملکرد جریان گروهک فرقان در اوایل انقلاب اسلامی گفت‌وگو کند.

رسا ـ شیوه تأسیس، عملکرد و باورهای فکری گروهک فرقان چه بود؟

فرقان گروهی بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در حدود سال 54 55 تشکیل می‌شود. البته تأسیس آن به عنوان یک گروه اعلام شده رسمی نبود؛ چون همه آن‌ها فعالیت غیرعلنی و پنهانی داشتند. آن‌ها به عنوان یک جمعی از جوانانی با انگیزه‌ها و اعتقادات اسلامی فعالیتی را با هم شروع می‌کنند که به ظاهر فعالیت‌های انقلابی است.

البته بعدها مشخص می‌شود بیشتر این افراد تفکرات و برداشت‌های دینی خودشان را از جلسات تفسیر قرآنی که آقای موسوی خوئینی‌ها در مسجد جوزستان ارائه می‌کرد دریافت می‌کردند. آن‌ها در کنار استفاده از منابع دیگر عمدتاً از تفکرات و اندیشه‌های موسوی خوئینی‌ها خط می‌گرفتند.

پوشش مارکسیستی-آمریکایی برای ترور آیت الله خامنه‌ای

جزوات و نشریاتی را نیز آن‌ها منتشر می‌کردند که عمدتاً حاصل برداشت‌های ذهنی رهبر این گروه بود او طلبه جوانی به نام اکبر گودرزی بود. او فردی جویای نام و به دنبال کسب وجهه و قدرت برای خود بود. گودرزی برداشت‌های ذهنی خود را از آیات قرآن به صورت تفسیرهایی در می‌آورد که با عنوان تفسیر سوره مریم، تفسیر سوره طاها، کهف و امثالهم به صورت جزوه‌ای چاپ و منتشر می‌کنند.

قشر جوان دانشجو طبعاً پایگاه انتشار و مخاطب آن‌ها نیز در آن ایام بود. آن‌ها این جزوات را در بعضی دانشگاه‌ها میان بچه‌های مذهبی و مسجدی توزیع می‌کردند و به فروش می‌رفت. ظاهر تفاسیر نیز بسیار جذاب، گیرا و انقلابی به نظر می‌آید. آن‌ها بسیار برداشت‌های انقلابی از آیات قرآن در مبارزه با امپریالیسم، دیکتاتورها، مستبدین، کودتاچیان و نیروهای ضدمردمی فراوانی را در تفاسیر خود جای می‌دادند که در آن زمان بسیار جاذبه داشت.

البته شهید مطهری آنطور که بعد در کتاب خود اشاره می‌کند، این برداشت‌ها، برداشت‌های الحادی و مارکسیستی از اسلام بود. آنها ظاهری از آیات قرآن را می‌گرفتند و با ذهنیاتی که از کتاب‌های مارکسیستی و تعالیم مارکسیستی و الحادی داشتند، مخلوط می‌ساختند و مطلب خود را با عنوان تفاسیر انقلابی به جامعه مخاطبین‌شان ارائه می‌کردند. کتاب علل گرایش به مادیگری شهید مطهری در پرداختن به تفکر گروهک فرقان و مارکسیست‌ها نوشته شد که بعدها نیز نوشتن همین کتاب به شهادت ایشان به دست گروه فرقان منجر شد.

رسا ـ چطور گروهک فرقان از شخصیتی مانند موسوی خوئینی‌ها خط می‌گرفت و در همین راستا به ترور یکی از متفکرین بزرگ اسلامی مانند شهید مطهری یا شهید مفتح و دیگر چهره‌های شاخص نظام دست زد؟

آن‌ها قبل از انقلاب جزو مشتریان جلسات تفسیر قرآن آقای موسوی خوئینی‌ها در مسجد جوزستان بودند که از دیدگاه‌های او ایده می‌گرفتند. دلیل روی آوردن آن‌ها به ترور شهید مطهری این بود که ایشان در برابر افکار انحرافی آن‌ها ایستاده بود. کتاب علل گرایش به مادیگری در  رد تفاسیر و نظریات آن‌ها نوشته شده بود. آن‌ها به همین خاطر شهید مطهری را دشمن بزرگ خودشان تلقی می‌کنند و در صدد بر می‌آیند تا این نیروی متفکر را از سرراه خودشان بردارند.

نکته جالب و ظریفی که درباره ترور آن‌ها وجود دارد این است که این گروه به ظاهر انقلابی در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در زمان حکومت شاه هیچ اقدام مسلحانه‌ای ندارد؛ اما بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آن‌ها به عملیات‌های ترور دست می‌زنند. این مهم جای علامت سؤال دارد که در دوران یک حکومت ضد مردمی مانند حکومت پهلوی به فکر مبارزه مسلحانه نمی‌افتند و چنین اقداماتی نمی‌کنند؛ اما وقتی یک حکومت مبتنی بر آرای مردم بعد از سقوط رژیم شاهنشاهی بر روی کار می‌آید، درصدد حذف مهره‌های اصلی حکومت قرار می‌گیرند.

به نظر می‌آید یکی از دلایل این اتفاق ارتباطات پشت صحنه آن‌ها با سازمان مجاهدین خلق معروف به منافقین باشد؛ چون بعدها زمانی که برخی خانه‌های تیمی این افراد کشف می‌شود، مقادیر زیادی از کتاب‌ها و جزوات مربوط به سازمان مجاهدین خلق از منازل این افراد به دست می‌آید. این حاکی از ارتباط پشت صحنه حداقل بخشی از افراد و سران گروهک فرقان با بخشی از نیروهای سازمان مجاهدین خلق و منافقین بود که روابطی پنهانی با هم دیگر داشتند. احتمال دیگری که داده می‌شود این است که اصولاً این ترورها ترورهایی بوده باشد که به سفارش مجاهدین خلق انجام می‌شد.

پوشش مارکسیستی-آمریکایی برای ترور آیت الله خامنه‌ای

آن‌ها در سال‌های قبل از انقلاب با روحانیت اصیل و انقلابی ضدیت و دشمنی داشتند. حال که پس از پیروزی انقلاب اسلامی شرایط را محیا می‌بینند، از طریق این گروه روحانیون و چهره‌هایی که در داخل زندان یا در زمان حکومت شاه با افکار آن‌ها موافق نبودند و بلکه مخالف بودند را یکی یکی از سرراه بر می‌دارند.  به واقع گروهک فرقان به عنوان یکی از بازوهای عملیات منافقین به این ترورها دست می‌زد.

رسا ـ ماجرای دست داشتن گروهک فرقان در ترور حضرت آیت الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر چه بود؟

درست است که آنها در ضبطی که مواد منفجره جاسازی کرده بودند تا آیت الله خامنه ای را به شهادت برسانند، نوشته بودند هدیه از طرف فرقان؛ اما به نظر می‌رسد این اتفاق برای رد گم کنی باشد. می‌توان حدس زد این عملیات توسط خود مجاهدین خلق(منافقین) طراحی و انجام شده بود. جواد قدیری کسی بود که این عملیات ترور را برنامه ریزی و هدایت کرد. او شوهر خواهر آقای عطریانفر از اعضای حزب کارگزاران بود. همسر جواد قدیری، زهره عطریانفر بود که او نیز جزو تشکیلات منافقین بود.

جناب جواد قدیری طراح آن عملیات بود. او کار بمب گذاری را انجام می‌دهد. جواد قدیری یکی از نیروهای بخش نفوذ سازمان منافقین بود و این عملیات را هدایت کرد. او بعد از انفجار و ترور از کشور متواری می‌شود. قدیری چند روزی در خانه آقای محمد عطریانفر مخفی می‌شود و بعد از کشور فرار می‌کند و به خارج می‌رود. با این حال جای سؤال است که چطور او در دولت خاتمی معاون وزیر کشور می‌شود.

پوشش مارکسیستی-آمریکایی برای ترور آیت الله خامنه‌ای

الآن نیز بعضاً با نشریات مختلف مصاحبه دارد و متأسفانه گاهی تلویزیون این فرد را می‌آورد تا با او مصاحبه کند. او کسی است که آن عامل ترور رهبر معظم انقلاب را در منزل خود مخفی کرده بود و بعد حتی او را از کشور فراری می‌دهد. این ترور توسط سازمان منافقین انجام شد. آن‌ها برای رد گم کنی، در آن ضبط می‌نویسند که این ترور هدیه‌ای از طرف گروهک فرقان بوده است.

رسا ـ آیا باور گروهک فرقان و گروه‌هایی که به‌ظاهر مدعی عدالتخواهی هستند می‌توانست به تحقق عدالت اجتماعی منجر شود یا همان نظریات مارکسیستی-سوسیالیستی را پیاده سازی خواهد کرد؟

خیر. اگر آن‌ها به دنبال عدالت خواهی اسلامی بودند، امام خمینی(ره) در حقیقت مظهر تام و تمام عدالت خواهی بود که در رأس نهضت اسلامی قرار داشت. هیچ کس نمی‌تواند راجع به عدالت طلب بودن ایشان هیچ شک و شبهه‌ای بیاورد. حتی دشمنان انقلاب اسلامی نیز در اینکه حضرت امام به دنبال عدالت خواهی بودند، حرفی ندارند و این را رد نمی‌کنند.

اگر آن گروه‌ها واقعاً به دنبال عدالت خواهی بودند، می‌بایست مطیع حضرت امام خمینی(ره) حرکت می‌کردند. در حالی که آن‌ها آمدند و رو در روی نهضت حضرت امام ایستادند. حتی آن‌ها در جریان تظاهرات‌های سال 57 بعضاً جزواتی منتشر می‌کردند و اعلامیه‌هایی می‌دادند که در آن صریحاً به حضرت امام اهانت می‌کردند و ایشان را زیر سؤال می‌بردند.

حرکت‌های آن‌ها نشان می‌‌دهد که به دنبال عدالت خواهی واقعی نبودند. آن چیزی که اعلام می‌کردند و می‌خواستند سوسیالیستی و مارکسیستی بود که با ظواهر اسلامی دنبال می‌کردند. البته وقتی اسناد سفارت آمریکا توسط دانشجویان کشف و منتشر می‌شود، چند سند به دست می‌آید که در آن اشاره شده بود که یکی از اعضای نهضت آزادی، رابط بین گروه فرقان و سفارت آمریکا بوده است. البته گرچه مشخص نشد که این فرد چه کسی بوده و با کدام یک از اعضای گروه فرقان ارتباط داشته که واسطه گروهک فرقان و سفارت آمریکا می‌شود.

وقتی این سند به دست آمد، مشخص شد که آن‌ها با یک واسطه، با سفارت آمریکا در تماس بودند. بنابراین می‌توان گفت حتی آن‌ها ترورهایی را که می‌خواستند انجام دهند، پیش از اجرا با آمریکایی‌ها هماهنگ می‌کردند یا گاهی از آن‌ها برای اجرای ترورها خط می‌گرفتند.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات