۰۱ دی ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۹
کد خبر: ۷۲۶۲۸۹

تحلیل هفته

تحلیل هفته
تحلیل این هفته دیدار خانواده شهدای شاهچراغ با رهبر انقلاب و دیدار رئیسی با خانواده شهید علی وردی، بی‌شرفی سلبریتی‌های اپوزیسیون و رفتار سفارت انگلستان را بررسی می‌کند.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در این شماره از تحلیل هفته قرار است به بررسی اخباری از دیدار خانواده شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ با رهبر معظم انقلاب، شب یلدای آرمانی رئیس جمهور، بی‌شرفی و فرار حمید فرخ نژاد به خارج از کشور، دیدار برخی اپوزیسیون‌ها با کشورهایی که بارها دشمنی خودشان را به مردم ایران نشان داده‌اند، انتخاب تحمیلی و اجباری مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور از سوی سران تاریخ مصرف گذشته آمریکا و رفتار سفارت انگلستان دربرابر شعارنویسی‌ها و هجمه مزدوران کاسه لیس‌شان به شهرداری تهران را بررسی کنیم.

تحلیل هفته

دیدار خانواده شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ با رهبر معظم انقلاب

رهبر معظم انقلاب در روز سه شنبه میزبان خانواده‌های شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ بودند. شهدایی که ناجوانمردانه در آماج اخبار اغتشاشات در شهرهای مختلف با گلوله تروریست‌های داعشی در شیراز به شهادت رسیدند. شهدایی که در میان آن‌ها از کودک تا پیرمرد به چشم می‌خورد. کسانی که برای ادای فریضه اول وقت به حرم مطهر شاهچراغ رفته بودند و به لقاء الله پیوستند. رهبر انقلاب نیز در ادامه توجه همیشگی که نسبت به خانواده شهدا داشتند، خانواده این شهدا را به حسینیه امام خمینی(ره) دعوت کردند و با آن‌ها به گفت‌وگو نشستند.

رهبر انقلاب در این دیدار عملکرد دشمن را عملکرد رسوایی‌بار برای آن‌ها دانستند و به عملکرد آمریکا در تأسیس داعش و اقدامات مختلف جنایت بار آن‌ها اشاره کردند. آن کسانی که ادعای حقوق بشر دارند؛ اما خودشان را تنها بشر می‌پندارند و هر نوع خشونتی را برای انسان‌هایی غیر خودشان تجویز می‌کنند. نژاد پرستی نوینی که معیارهایش را تغییر داده است.

رهبر انقلاب از این که در زمینه شناساندن خباثت‌ها و جنایت‌هایی که دشمن و منافقین نسبت به مردم ایران داشتند، کاری نشده است، گلایه کردند. رهبر انقلاب گلایه بر حقی دارند. سال 1396 درحالی که جشنواره عمار قم می‌خواست فیلم سینمایی ماجرای نیمروز را اکران نماید، سیل تماس‌ها از سوی برخی مسؤولان وقت استانی و کشوری و تهدید به اینکه حق ندارید این فیلم را نمایش دهید، چیز کهنه‌ای نیست. بسیاری از منافقین فعلی می‌خواهند جای جلاد و شهید عوض شود تا نفاق این اشخاص برای مردم پوشیده بماند. آن زمان که پرزیدنت روحانی جنگ روانی را با واژه آیت الله قتل عام و ... آغاز کرده بودند، آن‌ها نمی‌خواستند که مردم بفهمند منافقین چه جنایت‌هایی را در خیابان‌های ایران مرتکب شده بودند. اگر مردم آن صحنه‌ها را می‌دیدند، شاید بازی برای این اشخاص عوض می‌شد.

البته این بهانه‌ای برای توجیه کم کاری نهادهای مربوطه حوزه فرهنگ در حوزه شناساندن جنایت منافقین نیست. قطعاً وزارت ارشاد و سایر دستگاه‌های فرهنگی که حدود دو سال است از دیکتاتوری نفاق گونه مسؤولان قبلی فارغ شده‌اند، باید درباره این فرمایش رهبر معظم انقلاب چاره‌ای بیاندیشند. البته نکند همایش‌ها و جلسات طولانی برای تحلیل و تفسیر این سخن رهبر انقلاب برقرار شود و از آن سو هیچ خروجی برای این موضوع دیده نشود. این موضوع، یکی از موضوعات مهمی است که باید آن را ذیل فرمان جهاد تببین از سوی رهبر معظم انقلاب دانست.

تحلیل هفته

شب یلدای آرمانی رئیس جمهور

آیت الله رئیسی، شب یلدای خود را در کنار خانواده شهید آرمان علی وردی گذراند. این حضور مردمی و ساده آیت الله رئیسی در منزل شهید آرمان علی وردی قابل توجه است. حداقل بهتر از برخی‌ها بود که حتی روزهای شهادت ایام محرم خود را در سد لتیان می‌گذراندند و یا حتی افطاری‌هایشان را پر از تجملات در کنار هنرمندخوارانی می‌گذراندند که اکنون بسیاری از همین افراد در خارج از کشور و سر سفره‌های سعودی و انگلیس ارتزاق می‌کنند و نمکدان می‌شکنند.

شهید آرمان علی وردی، شهیدی بود که در بحبوحه اغتشاشات تهران توسط تعداد زیادی از اغتشاشگران محاصره می‌شود. آن‌ها دقایق متمادی این شهید را زیر شکنجه‌های شدید می‌گیرند و از او می‌خواهند تا اهانتی به رهبر معظم انقلاب و مقدسات اسلامی انجام بدهد؛ اما او از این کار امتناع می‌ورزد. او بر اثر جراحت شدید، به شهادت رسید؛ اما عاقبت و آخرت خود را نفروخت. اغتشاشگرانی که وقتی بازداشت می‌شوند و بدون هیچ کتکی، حتی حاضر می‌شوند سرود ملی یا سرود سلام فرمانده را بخوانند و به همه جنایت‌هایشان اعتراف کنند، یک چنین اخلاص‌هایی را ندارند؛ چون که اگر داشتند و بر حق بودند، به توفیقی دست می‌یافتند.

تحلیل هفته

جایزه نوبل بی‌شرفی می‌رسد به حمید فرخ نژاد

اگر بخواهیم جایزه بی‌شرف‌ترین سلبریتی سال را به کسی تقدیم کنیم، قطعاً این بی‌شرف، حمید فرخ نژاد است. هرچند او کاندیدای جدی این جایزه در سال‌های گذشته هم بود؛ اما نشان داد که بی‌شرفی درمانی ندارد. سال گذشته در زمانی که روسیه برای نشان دادن جدیت خود بر تمامیت ارضی خود و در پاسخ به شیطنت‌ها و تلاش‌های ناتو برای افزایش جاسوسی‌ها در اروپا به اوکراین حمله کرد، حمید فرخ نژاد فیلمی از خود گرفت که در آن می‌گوید من جایزه مسکو را پس می‌فرستم. وقتی هم که کاربران فضای مجازی از او خواستند مبلغ این جایزه را نیز به مسکو پس بدهد، او دیگر خفه‌خون گرفتن را به هر چیز ترجیح داد.

الآن هم حمید فرخ نژاد می‌گوید که از زمان درگذشت مهسا امینی، همه چیز عوض شد. او در طول این سه ماه، منافقانه در یک سریال امنیتی باقی ماند و حدود 3 میلیارد تومان نیز بابت یک نقش فرعی دریافت نمود، تعهد داد که مشروط بتواند از کشور خارج شود؛ اما او حتی به تعهد و امضای خود پایبند نماند. حمید فرخ نژاد که احساس می‌کرد عمر کارهای هنری‌اش در ایران به سر آمده است، با این حرکت اثبات کرد که در دشمنی کردن و نفاق چیزی از مریم رجوی و دار و دسته‌اش کم ندارد. البته حمید فرخ نژاد از آنجایی تمام شد که علنی در مصاحبه‌ای اعلام کرد که هشتاد میلیون ایرانی را نمی‌خواهد اگر خم به ابروی پسرش آید.

سخن پایانی خطاب به حمید فرخ نژاد این است که، آقای فرخ نژاد، تو سال‌ها نقش کسانی را بازی می‌کردی که وقتی فرزندانشان روی تخت بیمارستان خوابیده بود و داشت جان می‌داد، اسلحه به دست گرفته بودند و از جان و مال و ناموس شما دفاع می‌کردند. آن زمانی که صدای گلوله می‌آید و امثال شما در هزاران پستو قایم می‌شوید، مردانی شجاعانه می‌ایستند تا شما راحت باشید، خیانتی که کردید، یک روز پاسخ سختی به دنبال خواهد داشت.

تحلیل هفته

دیدار علی کریمی با رئیس جمهور آلمان

حالا که بازار بی‌شرفی داغ است، علی کریمی هم با رئیس جمهور آلمان دیدار کرد. قبل از او نیز مسیح علی نژاد با رئیس جمهور فرانسه دیدار کرده بود. دو کشوری که در دشمنی با مردم ایران ید طولایی دارند. یکی که بمب‌های ممنوعه شیمیایی را در اختیار صدام قرار می‌داد تا نفس مردم را ببرد و دیگری با میراژهایش ترس و وحشت را در شهرهای ایران حکمفرما ساخته بود. یکی که حتی وقاحت را تمام ساخت و رزمندگان شیمیایی جنگ را مانند موش‌های آزمایشگاهی به ظاهر تحت درمان قرار داد و دیگری با خون‌های آلوده‌اش جان مردم را گرفت.

البته خیال نکنید که این‌ها به خاطر مشکل ایدئولوژیک و ... چنین پشت پا می‌زنند و می‌روند، مسأله مسأله پول هست. کسانی که حاضرند به خاطر پول هر کاری کنند؛ نه تن فروشی برایشان بد به نظر می‌رسد؛ نه وطن فروشی! به قول سینمایی "یتیم خانه ایران" تن فروش خودش به جهنم می‌ره و وطن فروش یه مملکتی را به جهنم می‌برد.

تحلیل هفته

تسلیتی برای آشوبگران و اپوزیسیون

سران تاریخ مصرف گذشته آمریکا در همایشی به طور کاملاً دیکتاتوری و نه با همه پرسی، اقدام به معرفی مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور ایران کردند. این امر جای تسلیت برای آشوبگران و اپوزیسیون دارد. چرا؟ کافی است نگاهی به وضعیت زنان در اردوگاه‌های منافقین بیندازید. مریم رجوی کسی است که رحم زنان را خارج می‌ساخت و آن‌ها را به عقد مسعود رجوی در می‌آورد تا هر زمانی که بخواهد از آن‌ها استفاده کند. روسری کامل به‌عنوان پوشش اجباری برای زنان منافق بر سر آنان است و حق ندارند بدون روسری باشند. بدتر از این آن است که رئیس جمهور تحمیلی اپوزیسیون‌ها توسط خود آمریکایی‌ها و بدون توجه به خواسته‌های اپوزیسیون‌ها انتخاب شده است. حال اگر بتوانید بر فرض حاکمیت را در ایران در اختیار بگیرید، اختیار این را خواهید داشت که رئیس جمهور خودتان را هم خودتان انتخاب کنید؟ فکر نمی‌کنیم!

تحلیل هفته

دیوارهای سفارت انگلستان

بازار شعارنویسی‌ها که در برخی از شهرها داغ شده است و هر روز شاهد تکه پاره‌ای از شعارهای نوشته شده بر روی در و دیوارهای شهرمان هستیم که گاهی خبر می‌رسد برخی سفارت‌ها و رابطین آن‌ها با پرداخت پول از سوی معاندین، به نوشتن شعارها تشویق می‌کنند؛ اما برخی در پاسخ به این حرکت، اقدام به شعار نویسی بر روی دیوار سفارت انگلستان کردند. آری همان سفارتی که روزگاری نبض تمام خواسته‌های دربار شاه ایران را نیز در اختیار داشت و حتی سلسله در ایران جا به جا می‌کرد.

سفیر انگلستان با کمک برخی رسانه‌هایی که محل جولان جاسوس خبرنگار‌ها بودند، اقدام به حاشیه سازی علیه شهرداری تهران کردند. البته شهرداری تهران این بازی سیاسی را بدون پاسخ نگذاشت و با نصب بنرهایی جنایت‌هایی را که انگلیسی‌ها در ایران مرتکب شده بودند را یادآوری کرد. البته هرچند سفارت انگلستان نیز با دعوت از سفارتخانه کشورهای دیگر و اجیر ساختن مزدورانی، دیوار سفارت را سفید کردند؛ اما مجدد دیوارهای این سفارتخانه با شعارها پر شد. این اقدام به همراهی وزارت امورخارجه است که باید از دخالت سفیران کشورهایی که به ناآرامی‌های کشور دامن می‌زنند، نیاز دارد. هنوز جایی که سال 1398 سفیر انگلستان که به لیدری آشوبگران پرداخته بود و بازداشت شد، از ادرار خشک نشده است که سفیر بعدی چنین دخالت‌هایی را سرلوحه کار خود قرار داده است. همان جاسوسی‌تان را بکنید و کاری به امور کشور ایران نداشته باشید.

محمدحسین کتابی
ارسال نظرات