شاهی که القابش را یک تریلی نمیکشید/ «محمدرضا پهلوی» اسمش دقیقاً چه بود؟
محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۲۰ جوان و بیتجربه بود و شاه یک مملکت اشغالشده بود و پدرش هم بهخاطر بالاکشیدن اراضی وسیع و ثروتهای ملی، نزد مردم ایران بدنام و در جهان رسوا بود و در این شرایط محمدرضا حرفی برای گفتن نداشت و زورکی او را «شاه ایران» مینامیدند. ولی بعدها یعنی در دهه ۴۰ شمسی که پول مفت نفت افتاد وسط سفره پهلویها و درباریان و اطرافیان و رفقای شاه و پول و تجمل و توهم زیاد شد، باد افتاد به سر پهلوی دوم و حرفهای گندهگنده میزد و خودش را ناجی ایران و پیشرو دستیابی به دروازههای تمدن بزرگ میپنداشت و سال ۱۳۴۴ هم لقب آریامهر را برایش تراشیدند که خیلی خوشش آمد و پس از آن مدام و مدام برای خود القابی اختراع میکرد که دیگر حتی مقامات رسمی و اطرافیانش هم نمیدانستند او را چگونه صدا بزنند و نامش را چگونه بنویسند و اینطوری شده بود: «در شهریور ۱۳۴۴ دو مجلس شورای ملی و سنا در نشست مشترکی لقـب (آریـامهر) را برای خطاب قرار دادن محمدرضا پهلوی تصویب کردند...
کمتر از یک ماه پس از اعطای لقب آریامهر، شاه در دستورالعملی ضمن اینکه خواستار کاربرد لقب (شاهنشاه آریامهر) برای خود شد همگان را از به کار بردن کلمه اعلیحضرت منع کرد. به دنبال پرسش وزیر فرهنگ و هنر که تکلیف تقدم و تأخر واژه آریامهر نسبت به نام محمد رضا شاه پهلوی چه خواهد شد شاه دستور داد در نامهها و مراسم (محمدرضا شاهنشاه پهلوی آریامهر) به کار رود و تأکید کرد برای فرامین از این جمله استفاده شود: (ما، محمدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران)».
کار به همینجا ختم نشد و در سال ۱۳۴۹ پهلوی دوم دوباره نامش را عوض کرد و دوباره اعلیحضرت را به نامش چسباند و چنین دستوری صادر شد: «حسب الامر مطاع مـبارک اعلیحضرت همایون شـاهنشاه آریـامهر مقرر است ابلاغ گردد که عنوان کامل ذات مقدس شاهانه (اعلیحضرت همایون محمدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران) میباشد و در مواردی که ذکر نام نامی ملوکانه ضروری نمیباشد (اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر) ذکر میگردد. در موقع عرض گزارش در پیشگاه مبارک شاهانه میتوان کلمه شاهنشاها را به کار برد البته جراید و مجلات مستثنی از این امریه بوده و میتوانند مانند گذشته عنوان شاهنشاه آریـامهر را درج نمایند».
داستان نام و القاب محمدرضا باز هم ادامه داشت و در دهه ۵۰ که پهلوی دوم را در جراید و در برخی گزارشها و سخنرانیها «شخص اول» مملکت نیز مینامیدند یک نفر رفت تحقیق کرد و دید که این «شخص اول» لقب خودخوانده حاجی میرزا آقاسی صدراعظم قدیمی دوره قاجار بوده و پهلوی دوم وقتی این را فهمید خیلی ناراحت شد و دوباره دستور جدیدی صادر شد که این بود: «حسب الامر مطاع مبارک ملوکانه ابلاغ مینماید که به کار بردن عنوان شخص اول... برای مقام شامخ سلطنت اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر... در نشریات و وسایل ارتباط جمعی در کشور شاهنشاهی به هیچوجه صحیح نیست بنابراین وزارت اطلاعات و جهانگردی تذکر لازم بدهند و مراقبت نمایند کـه این قبیل عناوین مورد استفاده قرار نگیرد».