جزییاتی از ضربه به «شبکه جذب نیرو» توسط منافقین در داخل ایران
سابقه شرارتها و جنایتهای گروهک تروریستی منافقین را میتوان از اولین روزهای پیروزی انقلاب مشاهده و بررسی کرد. از مشهورترین اقدامات منافقین در دشمنی با ملت ایران ترورهای دهه ۶۰، همکاری با صدام در جنگ تحمیلی، جاسوسی علیه ایران به نفع سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و بهطورکلی فعالیتهای تروریستی و ضد امنیتی در بحرانهای سیاسی و اجتماعی ۴ دهه گذشته بوده است. هرچند در یک دهه اخیر فاصله مقر اصلی این گروه تروریستی از مرزهای ایران که حاصل خواست و اراده جمهوری اسلامی بوده بهعلاوه بالا رفتن سن اعضای این گروهک و ناتوانی در جذب باعث شده است تا دیگر توان گذشته را برای مزاحمت علیه ملت ایران نداشته باشند، اما حمایتهای برخی کشورهای غربی و در رأس همه آنها آمریکاییها و همپیمانانش باعث شده تا برخی مزاحمتهای این گروهک از درون مقر اروپایی آنها در آلبانی ادامه داشته باشد.
بااینحال در دهه پنجم از پیروزی انقلاب اقتدار جمهوری اسلامی امکان تکرار جنایات منافقین و دیگر گروههای تروریستی را به حداقل رسانده، ولی باز هم تداوم شرارتها و مزاحمتهای منافقین و دیگر تروریستها بهواسطه امکانات نرمافزاری و سختافزاری نظام استکبار قطع نشده است.
ضربه به شبکه تأمین مالی گروهک تروریستی منافقین در ایران، خبری بود که وزارت اطلاعات در هفتههای گذشته اعلام کرد و نشان داد که تلاشهای این گروهک تروریستی برای تداوم اقدامات ضد امنیتیاش در ایران ادامه دارد. این خبر که در قالب بیانیه از سوی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ایران اعلام عمومی شد، چند نکته حائز اهمیت دارد که پرداختن به آن ابعاد دیگر این ماجرا را نشان میدهد.
قطع دو بازوی اصلی تروریستها
تأمین منابع مالی و جذب و حفظ منابع انسانی دو پایه اساسی در گروههای تروریستی است که بدون این دو مؤلفه امکان ادامه حیات و فعالیت از تروریستها سلب میشود. هرچند به لطف حمایتهای مالی آمریکا و متحدانش در غرب و منطقه، مسئله تأمین مالی برای گروههای تروریستی که علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکنند، هیچگاه بهعنوان یک موضوع بحرانی و لاینحل شناخته نمیشود و این مسئله در مورد منافقین نیز صادق است، اما مسئله تأمین منابع انسانی برای گروهی مانند منافقین یک موضوع جدی است. منافقین به دلیل بحران مشروعیت در جامعه ایران همواره در مسئله جذب نیرو با مشکل مواجه بودهاند و همین موضوع باعث شده تا علیرغم ادعاهایشان مبنی بر برخورداری از هواداران پرشمار در جامعه کنونی ایران، برای جذب نیرو نیاز مستقیم بهصرف هزینههای مالی دارند.
منافقین برای کمترین اقدامات ولو با کارکرد تبلیغاتی از قبیل شعارنویسی نیاز بهصرف هزینه و ایجاد یک سازوکار پیچیده و مهندسیشده و توأم با فریب دارند. این گروهک تروریستی در سالهای گذشته به سمت نسل جوان و عموماً نوجوان سوق پیداکرده تا از خلأ اطلاعات تاریخی در مورد جنایات دهه ۶۰ و همکاری با صدام در این نسل سوءاستفاده کند.
محرک اصلی گروهک رجوی برای بهکارگیری نیرو در ایران نیز وعدههای مالی است که البته به شکل کلان وعدهای بیپایه و کذب است، اما در مقاطع اولیه شروع همکاری با سوژههای به جهت جلب اعتماد اجرا میشود. درواقع منافقین فعالیت با هر سوژه فریبخورده را با وعده مالی آغاز میکنند و این موضوع نیاز به ایجاد یک شبکه مالی در داخل ایران دارد. شبکه تأمین مالی منافقین که توسط وزارت اطلاعات شناسایی شد و اعضای آن دستگیر شدند نیز اصلیترین مأموریتش به همین مسئله بازمیگردد. به عبارت دقیقتر ضربه به این شبکه مالی منافقین به معنای ضربه به امکان جذب نیرو توسط این گروهک در درون ایران بوده است. ضربه واردشده به این گروهک تروریستی همزمان دو بازوی اصلی آنها را قطع کرده و از این حیث اهمیت بسزایی دارد.
مسئله دوم در بیانیه دستگاه امنیتی ایران ناظر بر نقش دو کشور هلند و امارات است که در این بیانیه نام آنها ذکرشده و ایضاً نقش آنها نیز قابلبررسی است. نقش هلند بهعنوان یک کشور عضو اتحادیه اروپا و امارات بهعنوان یک کشور هدف سرمایهگذاری بسیاری از شرکتها و شخصیتهای غربی در این پرونده ازآنجهت حائز اهمیت است که هر دوی اینها میزبان بخشی از فرآیند پولشویی و تأمین مالی یک گروه تروریستی بودهاند. خصوصاً اینکه میدانیم شبکه مالی مذکور با پوششهایی اقدام به ورود پول به ایران میکرده است و با توجه به حساسیتهای آمریکا و متحدانش ناشی از مسئله تحریم، این شبکه در مسیر فعالیتش با مانع روبهرو نبوده است.
اگر تصور کنیم هر دوی این کشورها در این پرونده بیاطلاع بودهاند و نقشی سیستماتیک نداشته باشند، پس هیاهوی سیستمهای نظارتی و کنترلی آنها بر مسائلی همچون پولشویی، تأمین مالی تروریسم و جابجایی پول با هدف استفاده در اقدامات مجرمانه و ضد امنیتی صرفاً ادعایی است که چندان کارآمد نبوده و نیست! اما این پرونده صورت دومی هم دارد که فرضیه اطلاع هر دو کشور امارات و هلند از جابجایی پول برای تأمین مالی اقدامات تروریستی را نشان میدهد و اتفاقاً با توجه به عدم واکنش این دو کشور نسبت به این مسئله تاکنون، بیش از فرضیه اول قریب به واقعیت است.
و در نهایت این اولین بار نیست که در یک اقدام مجرمانه و تروریستی مشاهده میشود که ابزارها و امکانات دولتی غربی، متحدان منطقهای آمریکا و یک گروه تروریستی در کنار یکدیگر قرارگرفتهاند و در نهایت نیز همه این اتحاد متنوع، مغلوب اشراف و اقتدار جمهوری اسلامی ایران شده است. پروندههایی ازایندست غیرازاینکه تحرکات گسترده و تلاشهای همهجانبه دشمنان را برای ضربه به جمهوری اسلامی ایران نمایش میدهد، نمایانگر پیروزی اراده ملت ایران در برابر توطئههای پیچیده، گسترده و همهجانبه دشمنان است.