روستای بدون بیکار نگارخاتون، ژاپن کوچک ایران
نقشه جهان و بعد از آن نقشه ایران را در برابر خود تصویر کنید. گام دوم دقت روی نقشه کشورمان است، آنقدری زوم کنید که نقشه همدان را ببینید و روی آن کلیک کنید.
گام سوم تمرکز بر شمال شرق استان است یعنی شهرستان فامنین، اگر بخش مرکزی فامنین را از بین دیگر روستاها جدا و بیشتر از قبل جستجو کنید، نامی آشنا با فاصله چهار کیلومتری از فامنین توجهتان را جلب میکند.
آنقدری آشناست که با دیدن نامش تلألویی از تلاش و صنعت و اشتغال در ذهن متبلور میشود، نام آشنا برای همه ایران شاید بیشتر از ایران و آن سوی مرزهاست. نگارخاتون را میگوییم، روستایی یکدست صنعتی با آوازه بلند که خط و خطوط راههای پرپیچ و خم تولید را در نوردیده و لقب "ژاپن کوچک" را گرفته است.
روستایی خودکفا و بی نیاز از حمایت این و آن، حتی بینیاز به آب؛ جوری که سالها پیش با بحران کم آبی مقابله کردند و صنعت را هجی و با تمام قوا آن را صرف کردند و پای فراز و نشیباش ایستادند.
نگارخاتون، همچون نگینی در نقشه ایران میدرخشد، گویی تاجی بر تارک این مرز و بوم است و پیروز جنگ اقتصادی این دوره و زمانه. به تعبیری زور، نمیشود و نداریم و تحریم است و گران به همت اهالی کارگر نمیافتد و کلام یکی است، باید چرخ صنعت روستا بچرخد و اشتغال و درآمد و خودکفایی را به ارمغان آورد.
حرفشان ولی حرف حساب است و دوای درد این روزها؛ آنقدر نسخه درست و حسابی است که باید به جای جای کشور تجویز شود و توصیه.
نگارخاتون مهاجرت را معکوس کرد
از نگارخاتون گفتنی بسیار است، توضیحاتی که خواندن و شنیدنش باعث غرور میشود و یکپارچه حس خوشایندی. شماری از مزایا و گفتنیهای روستا را از زبان رئیس شورای روستای نگارخاتون، مهدی ربانی و دو کارگاهدار نگارخاتونی مهمان چشمهایتان میشود.
مهدی ربانی، از تعداد سکنه و مهاجرت معکوس اهالی و شرایط روستا با جزییات میگوید: «روستای نگارخاتون از توابع شهرستان فامنین است و ۶۷۰ خانوار در آن ساکن هستند، ۲ هزار و ۲۰۰ نفر هم جمعیت دارد و در چهار کیلومتری مرکز شهرستان واقع شده است.
این روستا، روستای بدون بیکار است به شکلی که نیروی کار ورودی و مهاجرت معکوس دارد، در سالهای اخیر به وفور مهاجرت معکوس در روستا رخ داده و نیروهای کار از دیگر مناطق به نگارخاتون هجرت کردند.
از موارد قابل توجه روستا این است که میزان اشتغال روستا به ۱۲۰ درصد رسیده، یعنی علاوه بر اشتغال صد درصدی اهالی، ۲۰ درصد هم از شهرها و روستاهای اطراف برای کار مراجعه کردند و شاغل شدند، سادهتر شاهد ایجاد شغل مازاد بر تعداد اهالی هستیم.»
روستایی که ارز میآفریند/ بومی سازی هنر روستاست
رئیس شورای نگارخاتون کلامش را پیوند میدهد به کار و بار اهالی و ادامه میدهد: «۵۰ تا ۶۰ کارگاه تولید ادوات و قطعات کشاورزی در روستا فعال است و هزار نوع قطعه با تیراژ سالیانه صد میلیون در نگارخاتون تولید میشود، همچنین در هر کارگاه میانگین بیشتر از ۱۰، ۱۲ نفر مشغول هستند.
از دیگر مزایای روستای صنعتی نگارخاتون کار خانوادگی است که بین اهالی از رونق خاصی برخوردار است تا جایی که بسیاری از بانوان روستا در کنار همسران و پسرانشان پشت دستگاهها مشغول به کار هستند، حتی کارهایی مثل جوشکاری هم انجام میدهند.
تولید بومی هم ارزشمندترین اقدام اهالی است به عنوان مثال یونجه چین و خیلی از ادوات دیگر در نگارخاتون صد درصد بومی تولید میشود، ادواتی که خارجی بودند و اصالت خارجی داشتند امروز با کیفیت چندین برابر بهتر بومیسازی شده و در روستا تولید میشوند.
در این روستا حتی قطعات جزیی هم با خلاقیت تولید میشوند و مداوم کارگاهها در تلاشند تا بهرهوری ادوات و قطعات را افزایش دهند، محصولات تولیدی این روستا در اقصی نقاط کشور و حتی خارج از کشور مثل پاکستان و تاجیکستان مشتری دارد.
نگارخاتون در ارزآوری و پویایی صنعت استان و کشور نقش ایفا میکند.»
نگارخاتون یعنی بیکاری و دخانیات ممنوع!
ربانی با آب و تاب از مزیتهای روستای موفق و صنعتی نگارخاتون صحبت میکند و میگوید: «نگارخاتون یعنی بیکاری ممنوع! اصلا هیچ بیکاری در روستا وجود ندارد حتی نام نگارخاتون در سازمان بهداشت جهانی به عنوان روستای بدون دخانیات نسبت به جمعیت آن ثبت شده که مهمترین عامل این رخداد مشغله کاری و فعالیت بیحد و حصر اهالی است به نحوی که فرصتی برای استعمال سیگار و دیگر موارد باقی نمیماند.
اهالی به جز صنعت به مشاغل دیگری مثل کشاورزی، باغداری و دامداری مشغول هستند اما در مجموع صنعت روستا چشمگیرتر و پررونقتر است.
رونقی که بهسازی و احداث اماکن عمومی را به دنبال دارد و آبادانی و چهرهای زنده و پویا برای روستا و اهالی رقم زده است.»
روستایی اهل فن/ آوازه ژاپن کوچک جهانی است
او امروزِ نگارخاتون را مدیون گذشته و پیشنه صنعتی روستا میداند و یادآوری میکند: «پیشینه نگارخاتون از گذشتههای دور به صنعت باز میگردد، ۷۰، ۸۰ سال پیش اهالی نگارخاتون صنعت چاقوسازی راهاندازی کرده و به فراخور زمانه در این حوزه نامدار بودند، البته که در تعمیرات هم سبقه درخشان دارند.
صنعت آن روزهای نگارخاتون مثل صنعت این روزهایش زبانزد و جا افتاده بوده و اضافه بر تولید، بر تعمیرات مثل تعمیرات موتور سیکلت و خودرو هم دستی بر آتش دارند به زبان سادهتر اهالی بسیار فنی هستند.
این سابقه صنعتی بودن در رگ و پیشان ریشه دارد تا جایی که ژاپن کوچک لقب گرفته است، البته اهالی با همفکری هم و شورای روستا تصمیم گرفتیم نام «نگارخاتون، ژاپن ایران» را توسعه دهیم که نام روستا و کشور به عنوان هویتمان حفظ شود.
داستان ژاپن کوچک هم به سالها قبل برمیگردد، به این ترتیب که یکی از اهالی میلنگ موتورسیکلت تولید میکرد و این قطعه را چنان با ظرافت طراحی و از آب درمیآورد که مکانیکها اغلب نمیتوانستند تشخیص بدهند کار ژاپن است یا کار نگارخاتون؛ به همین دلیل ژاپن کوچک نام گرفت.
ناگفته نماند، اهالی فنی نگارخاتون همه تولیدات و قطعات را با ظرافت خاصی تولید میکنند و تولیداتشان مشهور است و همین توانایی در عرصههای صنعتی نگارخاتون را به یک ژاپن کوچک بدل کرده.»
نگارخاتون و کارهای عامالمنفعه و تولید ثروت
رئیس شورای روستا گریزی هم به کارهای عامالمنفعه اهالی میزند و هر اقدام خیرخواهانه در نگارخاتون را مرهون درآمد و صنعت آن میداند و میگوید: «اهالی در کار خیر پیشتاز هستند طوری که در سال گذشته بیشتر از ۲۰ میلیارد تومان برای درمانگاهسازی جمع شد؛ زمینی حدود دو هزار متر اعطا شده و سه نفر خیر با ۱۰ میلیارد تومان بودجه تصمیم گرفتند درمانگاه مجهزی برای نگارخاتون راهاندازی کنند.
مجموعه کمکهای خیران و زمین حدود ۲۰ میلیارد تومان ارزیابی میشود، مضاف بر آن در روستا مجمع خیرین هم تشکیل شده و تجهیز مدارس، احداث پارک و کتابخانه عمومی روستا به کمک خیران در حال انجام است.
که همه این امور به برکت وجود صنعت و اشتغال اهالی است چون تا گردش مالی نباشد و اهالی شاغل نباشند کارهای خیر و هزینه در این حوزهها به سختی میسر میشود.
بهسازی روستا در ابعاد مختلف، برگزاری برنامههای فرهنگی و اجتماعی و برگزاری جشنهای مناسبتی در روستا رایج است که با کمک اهالی و پیگیریهای مستمر انجام میشود و صدالبته به خاطر درآمد و اشتغال و صنعت روستا است.»
کمبود آب هم نگارخاتون را تهدید نمیکند
و اما حرف آخر ربانی که جای فکر دارد، او وقت را غنیمت میشمارد و اضافه میکند: «نگارخاتون عدم وابستگی به آب و کشاورزی دارد به این ترتیب که نسبت به جمعیت روستا کمترین اراضی کشاورزی در شهرستان را داراست و چنانچه آب تنها به میزان آب شرب اهالی هم باشد ضرر و زیانی متوجه نگارخاتون نخواهد شد چون اشتغال و درآمد اهالی بر پایه صنعت بنیانگذاری شده است.
و پایان حرفم این است که صنعت روستا چنان پا گرفته که اکثر اهالی کارگاهدار هستند و تعداد دیگر هم در کارگاه هم روستاییان خود کار میکنند در نتیجه خانوادهای در روستا سر گرسنه بر بالین نمیگذارد.»
نگارخاتون، گرهگشای تولید
از توضیحات تمام و کمال آقای ربانی که بگذریم به کم و کیف کار در کارگاههای نگارخاتون میرسیم؛ محسن ربانی، یکی از فعالان صنعتی این روستا از چند و چون کار در روستای صنعتی نگارخاتون میگوید: «کارگاه تراشکاری ما از سال ۷۰ راهاندازی شد با فکر و ذکر تولید قطعاتی که به سختی گیر میآمد و در دسترس همگان نبود، بنابراین بعد از یادگیری حرفه مشغول به کار شدیم و از دوست و آشنا و فامیل جذب و در کنار اهالی روز به روز کار را پیشرفتهتر کردیم.
صدالبته که بچههای روستا همگی در این بخش استعداد دارند و همین پشتکار و علاقه و استعداد دست در دست هم داد و امروز نگارخاتون را موفق کرد.
موفقیت به این معنا که هر کارگاهی به سهم خودش صدها هزار قطعه در سال تولید میکند و تعداد زیادی کارگر و پرسنل بیمه شده مشغول هستند و تولیدات به اکثر مناطق کشور ارسال میشود.
اگر خلاصه کنم باید بگویم، نیاز بازار را تولید میکنیم و رونق داریم و از همه مهمتر کار به صورت خانوادگی است، از خانواده درجه یک گرفته تا اقوام همه با هم مشغول هستیم.
هرچند مشکلاتی مثل تحریم هم بوده که مانع راه شده اما با سبک و سیاق خودمان به کار ادامه دادیم و با سختی بیشتر سازگار شدیم به عبارتی کم نیاوردیم، بالاخره هدف این است که تولید سر پا بماند.
بیاغراق، تلاش اهالی نگارخاتون نشان میدهد که میشود کار کرد و قطعات بومی تولید کرد، پس با تجویز راه و روش موفقیت باید دایره تولید را گستردهتر کرد و از منفعت همگانی آن بهرهمند شد.
راستش از آموزش و انتقال تجربیات هم نباید غافل ماند، آموزش باعث میشود این صنعت سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل شود و بیشتر از گذشته پا بگیرد.
تلاش اهالی همه جوره قابل ستایش است اما مسئولان هیچ حمایتی به خرج ندادند حتی گاهی موانعی هم بوده که مثال ساده آن میشود دوندگی ۱۰ ساله برای برقراری اتصال کنتور برق و یا موارد جزئیتر مانند قانون چندین و چند مرحلهای تسهیلات.»
خلاقیت راز پویایی نگارخاتون
گپوگفت و تشریح کار در نگارخاتون میرسد به رضا عاشوری، دیگر کارگاهدار موفق این روستا. او از ابعاد مختلف صحبت میکند و میگوید: «کارگاه تخصصی گاردان برپا کردیم و ۲۵، ۲۶ سالی است که نیاز بازار را تولید میکنیم.
هرچند این قطعه مشابه خارجی دارد ولی با تغییر و تحول و افزایش بهرهوری در داخل تولید میکنیم و با قیمت کمتر نیاز کشور را رفع، خصوصا که در حوزه کشاورزی و امنیت غذایی فعال هستیم.
کارگاههای نگارخاتون اغلب با خلاقیت قطعات کاربردی تولید میکنند به حدی که صادرات البته غیرمستقیم هم ایجاد شده. این روستا با رشد صنعت که در اثر بیآبی بوده در تولید کشور حرف برای گفتن دارد.
حتما رشد صنعت در کشور حلال خیلی از مشکلات است که خدا را شکر نگارخاتون در این بخش پیشتاز بوده فقط کاش تدبیری اندیشیده میشد تا تلاطم بازار فروکش و تولید با قوت بیشتر ادامه پیدا کند.
اگر موانع کمتر باشد صنعتهای خرد و کلان، بسیاری از نیازهای کشور را رفع میکردند و بی نیازی از این و آن کشور میشدند.»
آنچه خواندید گوشهای از مزیتها و توانمندیهای روستای نگارخاتون بود، توانمندیهایی که باید ارج بنهیم و روی دیده بنشانیم و قدردان همتشان باشیم. باشد که روزی جای جای این مرز و بوم آغشته به صنعت باشد و تولید ثروت.