راهکارهای مقابله با تحریف اندیشههای امام خمینی
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، تحلیلگر حوزه اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) معتقد است که اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) مبنای تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران و الگوی مردم سالاری دینی برای اداره امور جامعه به حساب میآید. دغدغه این است که این اندیشه به نحو صحیح و به موقع به مخاطبان و نسل جدید معرفی شود.
علی اکبریمعلم، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با اشاره به اینکه از راههای مهم برای پیشگیری از تحریفِ اندیشه حضرت امام(ره) توجه به انجام مستمر و هماهنگِ عوامل مختلف جامعهپذیری سیاسی در حفظ و انتقال اندیشه آن حضرت به نسل جدید است، ابراز داشت: تلاش برای حفظ و انتقال اندیشه امام(ره) بایستی مداوم و در طول سال و منظم باشد. علاوه بر آن در تبیین اندیشه امام(ره) بین همه عوامل جامعهپذیری سیاسی، بایستی هماهنگی وجود داشته باشد.
متن زیر حاصل گفتوگوی فکرت با این اندیشمندِ انقلابی است که در ادامه تقدیم مخاطبان فرهیخته خبرگزاری رسا خواهد شد.
س-با توجه به این که برخی جریانهای سیاسی در سالهای اخیر در تحریف و تقطیع تاریخ انقلاب، راه پیشگیری از تحریف اندیشه امام خمینی(ره) چیست؟
همانطور که استحضار دارید، تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر اندیشه و مکتب فکری امام خمینی(ره) بوده و استمرار نظام بر اساس اندیشهی امام(ره) منوط به حفظ و انتقال اندیشه امام راحل به نسل جدید است. در واقع از خطرات حفظ و انتقال اندیشه امام خمینی(ره)، تحریف اندیشه ایشان است.
بنابراین لازم است ضمن ممارست در حفظ و انتقال اندیشه امام راحل(ره) به نسل جدید، از تحریف اندیشه ایشان نیز جلوگیری نماییم.
برای پیشگیری از تحریف اندیشه امام خمینی(ره) بایستی به چند نکته توجه کنیم:
۱_توجه به زمینههای تحریف؛ یعنی توجه به زمینههایی که به صورت طبیعی در حال رخ دادن است و ما بایستی از این خطرها و زمینهها برای تحریف اندیشه امام(ره) پیشگیری کنیم. مانند فاصله میان نسلها و طول زمان و فاصله گرفتن از زمان حیات حضرت امام(ره). در واقع نباید بگذاریم این فاصلهی نسلها و زمانی، زمینه را برای سوء استفادهی اشخاص، گروهها، نهادها و سازمانها فراهم کند و اندیشه امام را تحریف کنند. غفلت و کاهش انگیزه متصدیان امر در ترویج مستمر اندیشه امام(ره) و اسلام سیاسی مد نظرِ ایشان نیز از زمینههای تحریف اندیشه امام(ره) بهحساب میآید.
همچنین بروز نبودن حاکمان و نخبگان جامعه نسبت به اوضاع کشور، منطقه و جهان و عدم آگاهی کافی از اندیشه امام(ره) و ضعف در دشمنشناسی، نیز از زمینههای دیگرِ تحریف اندیشههای امام بهحساب میآید. بنابراین از راههای مهمِ پیشگیریِ تحریف از اندیشه امام خمینی(ره)، توجه به زمینههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تحریف است. وقتی ما با زمینههای مختلفی آشنا میشویم، میتوانیم تدابیری را برای مقابله با آنها اتخاذ کنیم و از ابزارهای لازم و با توجه به اقتضائات زمانی و مکانی، میتوانیم زمینه تحریف را از بین ببریم.
۲_ترویج و تبلیغ اندیشه امام خمینی(ره) و تلاش برای آشنایی بیشتر مردم (بهویژه نسل جدید) با اندیشه ایشان از نکات مهمِ دیگر برای پیشگیری از اندیشهِ تحریف بهحساب میآید؛ چرا که مردم زمانیکه با اندیشه امام راحل(ره) در حد کفایت آشنا شوند، زمینه تحریف از بین میرود و تحریف کنندگان به مقصد خود نمیرسند.
۳_ از زمینههای مهم پیشگیری از تحریف اندیشه امام(ره)، تبیین روان، جامع و مستمر اندیشه امام خمینی(ره) است. آثار مکتوب و شفاهی از امام خمینی(ره) به اندازه کافی برای آشنایی نسل جدید با این اندیشه وجود دارد و نیاز جدّی به نظر شارحان در خصوص اندیشه امام راحل(ره) وجود ندارد. بنابراین اصل این است که از خود آثار حضرت امام(ره) برای ترویج این اندیشه استفاده کنیم که این خود یک راهی برای پیشگیری از تحریف در اندیشه آن حضرت است.
۴_ از راههای مهم برای پیشگیری از تحریفِ اندیشه حضرت امام(ره) توجه به انجام مستمر و هماهنگِ عوامل مختلف جامعهپذیری سیاسی در حفظ و انتقال اندیشه آن حضرت به نسل جدید است. یعنی تلاش برای حفظ و انتقال اندیشه امام(ره) بایستی مداوم و در طول سال و منظم باشد. علاوه بر آن در تبیین اندیشه امام(ره) بین همه عوامل جامعهپذیری سیاسی، بایستی هماهنگی وجود داشته باشد.
مانند نهاد خانواده، نظام آموزشی، رسانهها، احزاب سیاسی و نهادهای مذهبی (از قبیل مساجد، تکایا، حسینیهها و هیأتهای مذهبی) که لازم است میان همهی این عوامل در ارائهی ایدههای امام خمینی(ره) در معرفی و تبیین اندیشه ایشان، هماهنگی باشد. هریک از این عوامل باید کار یکدیگر را در این خصوص تکمیل کنند. امیدواریم که با تلاش جهادی و همهجانبه پیروان اسلام ناب محمدی(ص) و طرفداران اندیشه حضرت امام(ره)، روز به روز بر مقبولیت نظام جمهوری اسلامی ایران و اندیشه حضرت امام خمینی(ره) افزوده شود.
س-در تبیین شاخصهای اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) به چه محورهایی باید توجه شود؟
اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) مبنای تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران و الگوی مردم سالاری دینی برای اداره امور جامعه به حساب میآید. دغدغه این است که این اندیشه به شکل صحیح و به موقع به مخاطبان و نسل جدید معرفی شود. از طرف دیگر، استمرار حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران، منوط به موفقیت نظام در حفظ و انتقال اندیشه سیاسی امام راحل(ره) به نسل آینده و به مخاطبان داخلی و خارجی است. یعنی به طور مستمر و هماهنگ باید تلاش کنیم تا مشروعیتِ این تفکر در جامعه حفظ و تعمیق یابد.
بدیهی است که در صورت عدم موفقیت ما در انتقالِ اندیشه سیاسی امام به نسل جدید و مخاطبان، موجب فراموشی این اندیشه و کاهش مشروعیت نظام و در نتیجه سبب اضمحلالِ تدریجی حاکمیت جمهوری اسلامی خواهد شد. بنابراین سؤال این است که شاخصههای اندیشه سیاسی امام(ره) در ابعاد فلسفه سیاسی، فقه سیاسی و اخلاق سیاسی کداماند؟
این موضوع، نیاز امروز جامعه ما میباشد و بسیار خوب است که در این سؤال به آن پرداخته اید. جامعه امروز ما نیازمندِ این است که با اندیشه امام خمینی(ره) آشنایی بیشتری پیدا کند. برای تبیین شاخصههای اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) باید از چاچوب نظری خودِ امام راحل استفاده کرد.
امام خمینی(ره) قائل به تقسیم سهبُعدی اسلام است. امام(ره) معتقد است که اسلام ترکیبی از عقاید، اخلاق و رفتار (اعمال) اسلامی است. امام(ره) با این نگاه سعی میکند که اسلام را از مجموع منابع و ابزارها و روشها به صورت جامع مورد شناسایی قرار دهد و با این فهم از اسلام بتواند از پَس نجات جامعه برآید. بهنظر امام خمینی(ره) فهمِ تکبُعدی از اسلام، انحراف است و موجب سعادت آدمی نخواهد شد. بنابراین این نگاه منظومهای، مبنای بیانِ شاخصهای اندیشه سیاسی امام(ره) خواهد بود که در ادامه توضیح خواهم داد.
بر اساس نظام فکری حضرت امام(ره) که اسلام را به سه قسم عقاید، اعمال و اخلاق تقسیم کرده بود. ما اندیشه سیاسی امام(ره) را نیز به سه قسم فلسفه سیاسی، فقه سیاسی (اعمال و رفتار) و اخلاق سیاسی تقسیم میکنیم. در اینجا منظورمان از فلسفه سیاسی همان مباحث و مسائلِ ثابتِ مربوط به حوزه سیاست و زندگی اجتماعی است. همچنین پاسخ به پرسشهای اساسی در این زمینه مانند «دولت مطلوب»، «مشروعیت»، «عدالت»، «دلیل نیازمندی جوامع به حکومت»، «چه کسانی حق حکومت دارند؟» و … از وظایف فلسفه سیاسی است.
فقه سیاسی که به اداره امور سیاسی کشور، مسائل اجتماعی حکومت و به اداره زندگی مردم در حوزه داخلی و خارجی مربوط است. در واقع فقه سیاسی، عهدهدار کشف، بررسی و پاسخگویی به پرسشهای جدید در حوزه زندگی سیاسی هست. اینکه شکل حکومت چگونه باشد؟ مردم چه حقی در حاکمان دارند؟ شرایط و اختیارات ولیفقیه چه باشد؟
در حوزهی فقه سیاسی تعریف میشود. در قسمت اخلاق سیاسی هم آن قواعد و معیارهایی است که رعایت آنها برای رسیدن به کمال ضروری است. در اندیشه حضرت امام(ره) برخورداری از فضائل اخلاق سیاسی و پرهیز از رذائل اخلاق سیاسی، لازمهی رسیدن به کمال آدمی محسوب میشود.
س-در بعد فلسفه سیاسی، امام راحل چه شاخصهایی دارند؟
شاخصهای اندیشه سیاسی امام(ره) در بعد فلسفه سیاسی عبارتند از:
۱_ لزوم تشکیل حکومت اسلامی: امام راحل(ره) با توجه به دلایل عقلی و شرعی، تشکیل حکومت را ضروری میداند. به نظر ایشان، لازمهی ضرورتِ عقلیِ وجوب جلوگیری از ناامنی و هرج و مرج و تأمین امنیت افراد و جامعه، تشکیل حکومت است. به نظر حضرت امام(ره) بدون حکومت و دستگاه اجرا، هرج و مرج، فساد اجتماعی، اعتقادی و اخلاقی پدید میآید که عقل ملتزم به نمیشود و برای پیشگیری از آن، تشکیل حکومت را تدبیر کرده است.
بنابراین اولین شاخص در فلسفه سیاسی حضرت امام (ره) لزوم تشکیل حکومت اسلامی است. امام(ره) تعبیری دارند که اگر ما حکومت اسلامی تشکیل ندهیم، برقراری نظام سیاسی غیراسلامی به معنای معطل ماندن نظام سیاسی اسلام است. (احکام اسلام معطل میمانند) نظام سیاسی غیراسلامی شرکآمیز است. حاکم آن طاغوت است.
در نظام شرکآمیز با حاکمیت طاغوت، زمینه تربیت افراد مؤمن و بافضیلت فراهم نمیشود. از این جهت ضروری است که حکومت اسلامی تشکیل شود تا با اجرای احکام و قوانین الهی، بتوانیم زمینهی تربیت افراد مؤمن و بافضیلت را فراهم کنیم. همینطور امام راحل(ره) ضرورت اجرای احکام اسلام، توجه به سنت و سیره رسول اکرم(ص) و امام علی(ع)، ماهیت و کیفیت قوانین اسلام و لزوم نجات مردم مظلوم و محروم از دلایل شرعی و مؤیدِ دلایل عقلی برای ضرورت تشکیل حکومت اسلامی میداند.
۲_ اهداف حکومت اسلامی: شاخص دیگر از اندیشه حضرت امام(ره) در بعد فلسفه سیاسی، هدفهای حکومت اسلامی است که اقامه عدل و قسط و اجرای احکام الهی، دو هدف مهم تشکیل حکومت از دیدگاه آن حضرت است.
۳_ ولایت فقها: سومین شاخص از اندیشه سیاسی حضرت امام(ره) در بعد فلسفه سیاسی، ولایت فقهاست. به نظر امام(ره) ولایت فقها یک أمر عقلی است. از نظر ایشان أمر ولایت و سرپرستی امت در عصر غیبت، به فقیه عادل واگذار شده است و فقیه جامعالشرایط بایستی این ولایت را عهدهدار شود. به نظر امام(ره) ولایت برای فقها یک أمر عقلی است. انسان اگر ولایت را برای فقیه تصور کند، بهناچار او را تصدیق میکند. (یعنی این أمر واضح و بینیاز از دلیل است)
۴_ وجوب تشکیل حکومت اسلامی بر فقها: از نظر امام خمینی(ره) اقامه و تشکیل حکومت بر فقیهان عادل، واجبکفایی محسوب میشود.
به نظر امام(ره) اگر این امر – تشکیل حکومت – برای فقها ممکن باشد، آنوقت یک واجبعینی تلقی میشود. بنابراین از شاخصهای فلسفه سیاسی امام(ره) این است که تشکیل حکومت بر فقها واجب است؛ چرا که از این دیدگاه، فقها عادل، امین، وارث انبیاء و دژهای استوار اسلام در تمام شئون مربوط به نبوت و امامت هستند و ایفای کاملِ این نقش با تشکیل حکومت اسلامی میسر میشود.
یعنی فقهای عادل که امین و وارث انبیا تلقی میشوند؛ اگر حکومت تشکیل ندهند، نمیتوانند این نقش خود را به تمامه ایفا کنند. بر همین اعتقاد امام(ره) آمد و با رژیم طاغوت مبارزه کرد و تبلیغاتِ مختلف و با انجام تعلیمات، موجِ فکری و جریانی همفکر را ایجاد کرد و توانست با کمک و همراهی مردم، حکومت اسلامی به نام جمهوری اسلامی تشکیل دهد.
۵_ پیوند دین و سیاست: از شاخصهای دیگر فلسفه سیاسی حضرت امام(ره) پیوند دین و سیاست است. به اعتقاد امام(ره) میان دین و سیاست پیوند عمیق وجود دارد. به تعبیری دین همان سیاست است. مجموعه قوانین و احکام الهی برای اجرا (سیاست) آمده است. ایشان این بحث را با دلایل عقلی در آثار خود توضیح میدهد. از دیدگاه آن حضرت، جامعیت اسلام، جهتگیری اسلام برای استقرارِ نظامِ عادلانه اجتماعی، اقتضا به سیره انبیاء و اهلبیت، ماهیت و کیفیت قوانین اسلام؛ همه و همه از دلایل پیوند دین و سیاست به حساب میآیند.
از دیدگاه حضرت امام(ره) قوانین اسلام بهگونهای هست که یک نظامِ کلیِ اجتماعی را میسازد و برای تکوین یک دولت برای اداره امور جامعه این قوانین تشریع شده است و این یک منظومه بهم پیوسته و همان تنیدگی دین و سیاست محسوب میشود. یعنی آن مجموعه قوانین، بدون حکومت معنا پیدا نمیکند. زمینی و اجرایی شدن آن مجموعه قوانین و احکام الهی، یعنی پیوند دین و سیاست، تشکیل حکومت و اجرای احکام الهی.
حضرت امام(ره) تعبیری بسیار پرمعنا دارند که حکومت و سیاست، فلسفهی عملی تمامی فقه است. یعنی فقه ما جنبه نظری و تئوری دارد و حکومت جنبه عملی آن است. یعنی اگر بخواهیم بفهمیم فقه از جهت عملی چیست، بایستی تشکیل حکومت دهیم و احکام و قوانین الهی را اجرا کنیم.
س-اندیشه سیاسی امام(ره) در بعد فقه سیاسی دارای چه مؤلفههایی است؟
۱_ طریق و طرز حکومت اسلامی: یکی از شاخصهای مهم فقه سیاسی حضرت امام(ره)، طرز حکومت اسلامی است. امام(ره) قائل است که شکل حکومت توسط مردم بر اساس اقتضائات زمانی و مکانی تعیین میشود. در اسلام شکل خاصی تعریف نشده است که حتماً چنین باشد، بلکه اشکال حکومت در دنیا متفاوت است و به اقتضای زمان و مکان ممکن است تغییر پیدا کند؛ اما محتوای آن حکومت، احکام و قوانین الهی است.
۲_ شرایط ولیفقیه: از شاخص دیگر برای فقه سیاسی حضرت امام(ره) شرایط ولیفقیه است. کسی که میخواهد رئیس جامعه اسلامی شود؛ از نظر امام(ره) علاوه بر اینکه بایستی دارای شرایط عمومی مانند عقل و تدبیر باشد، باید از دو شرط اساسی دیگر نیز برخوردار باشد. یکی علمِ به قانون (علمِ به احکام اسلام) و دوم عدالت. فقیهی که میخواهد رئیس جامعه اسلامی شود، حتماً بایستی عادل باشد. این ضرورت عقلی برای فقهاست که حتماً باید این دو شرط را برخوردار باشند.
۳_ اختیارات ولیفقیه و حاکم جامعه اسلامی: از شاخص دیگر فقه سیاسی حضرت امام(ره) اختیاراتی است که ولیفقیه و حاکم جامعه اسلامی دارد. از نظر امام خمینی(ره) فقیه عادل در صورت تشکیل حکومت، همان اختیارات، وظایف و ولایتی که رسول گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) در أمر اداره جامعه و مسائل مربوط به حکومت و سیاست داشتند، ولیفقیه نیز برخوردار است. مانند تدارک و بسیج سپاه، تعیین استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان و … . لذا از این حیث هیچ فرقی میان معصوم و فقیه حاکم وجود نخواهد داشت. اختیارات ولیفقیه از این حیث مطلق است؛ یعنی علاوه بر ولایت در امور حِسبیه، علاوه بر اینکه فقیه در منصب اِفتا و قضاوت ولایت دارد، همهی اختیارات حکومتی امام معصوم نیز بر اساس مصلحت اسلام و مسلمین دارا خواهد بود.۴- وظایف فقیه حاکم: یکی دیگر از شاخصهای فقه سیاسی حضرت امام(ره) وظایف فقیه حاکم است. فقیه حاکم و حکومت اسلامی وظایفی را بر عهده دارند که از مهمترین وظایف آنها استقرار عدالت، حفظ اسلام، اجرای قانون الهی، تأمین امنیت و رفاه برای مردم، حفظ هویت، استقلال و تمامیت أرضی، توجه به مصالح اسلام و مسلمانان، خدمت به مردم، جلب رضایت مردم و … است.
س-آیا میتوان ادعا کرد که اخلاق سیاسی امام راحل نیز در شکل گیری مطلوب مبارزات ایشان نقش مهمی را دارا بود؟
از دیدگاه امام(ره) میان اخلاق و سیاست رابطه وجود دارد. به تعبیری اخلاق مقدم بر سیاست است؛ چرا که سیاستمدار بیاخلاق موجب فساد و انحطاط خود و جامعه میشود؛ لکن یک سیاستمدار بااخلاق میتواند جامعه را به سوی صلاح و رستگاری سوق دهد. به نظر حضرت امام(ره) منشأ انحطاط و انحراف انسان و جامعه و به تبع آن نظام سیاسی؛ هوای نفس است. حال در اندیشه سیاسی آن حضرت در بعد اخلاق سیاسی توضیحات را خواهم داد. اخلاق سیاسی در دو بُعد فضائل و رذائل مورد بحث قرار گرفته است. از دیدگاه امام خمینی(ره) انسان زمانی میتواند بر جنود شیطانی غلبه کند و با خودشناسی، مبارزه با نفس، مدیریت غرایز و تربیت نفس سبب سعادت خود و جامعه شود که از شاخصهای فضیلت اخلاقی برخوردار باشد. از مهمترین شاخصهای اخلاق سیاسی در بعد فضائل عبارتند از: امیدواری، رفق و مدارا، تواضع، حلم، صداقت، انتقادپذیری، ساده زیستی و … . اینها از شاخصهای اخلاق سیاسی امام خمینی(ره) در بعد فضائل بهحساب میآیند. حال خدمت مخاطبین محترم چند مورد را توضیح خواهم داد.
فضیلت «امیدواری»، انسان و جامعه را به نعمت و موفقیت میرساند. انسانی که امیدوار است و حسن ظن به خداوند متعال دارد، جامعه را به مؤفقیت میرساند. انسان امیدوار با جدّیت و توکل به خدا، به رفع مشکلات جامعه میپردازد و سبب پیشرفت آن میشود.
در باب «رفق و مدارا» هم ذکر چند نکته ضروری است. امام خمینی(ره) معتقد هستند که در انجام امور دنیایی، آنطور که با رفق و مدارا ممکن است انسان قلوب مردم را تصرف کند؛ با شدت و عُنف ممکن نیست. اگر کسی با شدت و سلطه از انسان اطاعت کند و به زور دیگران را به اطاعت خود در بیاورد؛ چون قلب او همراه نمیشود، انسان از خیانت او در امان نخواهد ماند. اما رفق و دوست، سبب آرام شدن دل میشود. به تعبیر امام(ره) با رام شدن دل، قوای ظاهره و باطنه نیز رام میشود. بنابراین این یک مسئله و درک عقلی است که اگر بخواهیم در امور پیشرفت داشته باشیم و به هدفمان برسیم، بایستی از این شاخصهی اخلاق سیاسی مد نظر امام راحل برخوردار باشیم که همان رفق و مداراست.
یکی دیگر از شاخصههای اخلاق سیاسی امام خمینی(ره) در بعد فضائل، «تواضع» است. به تعبیر حضرت امام(ره) تواضع برای بندگان عین تواضع از حضرت حق است. با ایجاد تواضع قلبی و ظاهر شدن آثار آن بر نفس، میتوانیم با استفاده از نظرات کارشناسان موافق و مخالف و از تضارب آراء و از عقل و خرد جمعی استفاده کنیم؛ وگرنه اگر حقیقتاً متواضع نباشیم و بخوای أدای متواضع را در بیاوریم، طبیعی است که از خرد جمعی برخوردار نخواهیم شد؛ چرا که خصیصه غرور نخواهد گذاشت از نظرات دیگران استفاده کنیم.
یکی دیگر از شاخصهای اخلاق سیاسی امام خمینی(ره) در بعد فضائل، «صداقت» است. امام معتقد است که آدمی اگر صادق نباشد، به مرور به سمت دیکتاتوری پیش میرود. این همه دیکتاتور که ما در دنیا داشته و داریم، اینطور نبوده است که با گذشت یک شب دیکتاتور شوند، بلکه از همین عدم صداقت به دیکتاتوری میرسند. لکن انسانی که صادق باشد، با استدلال و برهان، فهم خویش را برای دیگران توضیح میدهد و اگر پذیرفتند، آنگاه در پی اقدام بر میآید، اما دیکتاتور و ستمگر چنین نیست و فهم خود را بالاتر از فهم دیگران میداند و آن را تحمل میدارد. به نظر امام(ره) دیکتاتوری از عدم اعتراف به اشتباه و اصرار ادامهی راهِ کج به وجود میآید.
از دیگر شاخصهای اخلاق سیاسی امام خمینی(ره) در بعد فضائل، «انتقادپذیری» است. امام(ره) انتقادپذیری را یک فرصت تلقی میکند. اگر انسان بخواهد برای خدا کار کند و به مقام انسانیت برسد، باید مدام دنبال این معنا باشد و بداند چه عیبی دارد و این با انتقادپذیری همراه خواهد بود؛ چرا که اگر کسی دنبال عیب خویش باشد، درصدد رفع آن بر میآید، اما اگر به دنبال حُسن آن باشد، آن در چشم آدمی پردهای میشود و نمیتواند عیب خودش را ببیند. بنابراین امام خمینی(ره) تأکید دارند که انتقاد کردن بر یکدیگر و عملکرد مسئولان ضروری است و موجب اصلاح جامعه میشود. آن حضرت اساساً انتقادپذیری را از آثار تربیت نفس میداند. یعنی اگر کسی انتقادپذیری ندارد، یعنی درست تربیت نشده است.
یکی دیگر از شاخصهای اخلاق سیاسی امام خمینی(ره) در بعد فضائل، «سادهزیستی» است. به نظر حضرت امام(ره) سادهزیستی موجب قدرت روحی آدمی میشود و در نتیجه میتواند در مقابل ظلم، ستم و بیعدالتی ایستادگی کند و در قلوب مردم نفوذ کند و کارهای مهمی را انجام دهد. امام(ره)، مرحوم شهید مدرس را مثال میزند که اگر در مقابل رضاشاه ایستادگی کرد، به دلیل قدرت روحی و بیاعتنایی آن شهید به مقام أمور دنیوی بوده است؛ چرا که او دارای یک زندگیای زاهدانه و انسانی وارسته بوده است.
همچنین از اخلاق سیاسی حضرت امام(ره) در بُعد رذائل هم چند مورد ضروری به نظر میرسد که عبارتند از: حَسَد و غیبت.
از شاخصهای اخلاق سیاسی امام(ره) در بعد رذائل، «حسد» است. یعنی اگر ما بخواهیم انسان و زمامدار خوبی باشیم، بایستی از حسادت بهدور باشیم. حسود دارای اسلحهی قدرت ونفود است و با وجود حسادت، عقلش مغلوب هوای نفسانی و شیطانی میگردد. لذا چنین فردی ممکن است برای حفظ خود، دست به هرکاری بزند. از مفاسد مهمِ حسد، ناامنی است. حسادت باعث ایجاد کینه و عقده میشود. به افراد جامعه دیگر اعتماد نمیکنند. هر لحظه احتمال توطئه و تهمت بر علیه یکدیگر پیش میآید. بنابراین دیگر چنین جامعهای آرامش خواهد داشت؟ آیا روی امنیت را خواهد دید؟ در نتیجه از مفاسد اجتماعی حسد به تعبیر امام راحل(ره) عقبماندگی خواهد بود. حسودها تحمل پیشرفت دیگران را ندارند و برای اینکه خودشان برتر باقی بمانند، همیشه مانع ترقی دیگران میشوند و این برای جامعه ضرر دارد و باعث از بین رفتن همافزاییها میشود و بسیار خطرناک است.
از دیگر شاخصهای مهم اخلاق سیاسی امام خمینی(ره) در بعد رذائل، «حب جاه و مقام» است. به تعبیری آن کسب شهرت و محبوبیت در میان مردم است؛ یعنی آدمی به مقام و مؤقعیت اجتماعی برسد و سپس بخواهد برتریطلبی، ریاست و اعمال قدرت نماید. این کار رذیله اخلاقی به شمار میرود و این خسیسه با آفرینش خدای متعال در تعارض است. این خسیسه سبب میشود تا آدمی برای حفظ خود، اقدام به دو رویی و نفاق نماید. به اعتقاد امام(ره) میان حُر بودن انسان و مبارزه با ظلم و عدم تعلق و وابستگی انسان به مال و جاه، رابطه وجود دارد؛ یعنی اگر دیدیم یک شخصی در مقابل ظلم ایستادگی نمیکند، باید به این درک برسیم که او حب جاه و مقام دارد. اما اگر کسی حُر است و طرفدار عدالت باشد و با ظلم مبارزه نماید، باید به این درک برسیم که او فاقد حب جاه و مقام است. به تعبیر امام خمینی(ره) حب جاه و مقام، منشأ شکست انقلاب خواهد بود.
از شاخصهای اخلاق سیاسی امام خمینی(ره) در بعد رذائل، «غیبت» است. غیبت یک گناه کبیره است و ضررهای اجتماعی فراوانی دارد و موجب فساد جامعه انسانی میگردد. مقاصد بزرگ انبیا اعظام، اصلاح فرد و جامعه است. توحید کلمه و عقیده است و این مقصد بزرگ فقط در سایه وحدت و اتحاد و اخوت همهی انسانها انجام میشود. اما بدانیم که غیبت این اخوت را پاره میکند و باعث تفرقهاندازی میان جمعیت میشود. غیبت با ایجاد کینه، حسد، بغض، عداوت و نفاق؛ سبب سستی وحدت در جامعه میشود و باعث شکست اهداف اسلام میگردد. لذا از این جهت بسیار رذیلت است.
در پایان امیدوارم با استمرارِ تلاشهای همهی عوامل جامعهپذیری سیاسی در حفظ و انتقال اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، حاکمیت اندیشه آن حضرت در قالب جمهوری اسلامی ایران با مقبولیت بالا استمرار پیدا کند.