عید غدیر، تجسم ولایت الهی در میان مردم
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، غدیر در آثار اسلامی ما به «عیداللهالاکبر»، «یوم العهد المعهود» و «یوم المیثاق المأخوذ» تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهندهی تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسألهی ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، و الا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت -چه در مرحلهی قانونگذاری و چه در مرحلهی اجرا- در دست دیگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. اگر آنها افراد بی انصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا می کنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنی و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهای دیگر شاهدش بودهاید و هستید - ما هم در ایران مسلمان عریق و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده می کردیم - اما چنانچه حکام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایرهی خانهی خودشان - یا حداکثر ارتباطات محلهای - چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود!
در روز غدیر این حرکت عظیمی که طبق روایات متواتره، به وسیلة نبی اکرم(ص) انجام شد، دارای ابعاد بود. البتّه یک بعد، فضیلت امیرالمؤمنین(ع) بود. مردم هم می دانستند و از نزدیک این فضایل را در آن بزرگوار مشاده می کردند؛ پیامبر اکرم و در واقع اراده الهی هم همان فضایل و ارزش ها را معتبر دانست و بر اساس آن ارزش ها، ولایت و حاکمیت بعد از پیامبر را تعیین کرد. معلوم شد آن کسی می تواند در مرتبه حکومت بر مسلمین قرار بگیرد که دارای آن ارزش ها باشد. لازم نبود که پیامبر اکرم(ص) فضایل امیرالمؤمنین(ع) را در آن روز بیان کند؛ مردم می دانستند.
«ابن ابی الحدید» می گوید: فضایل علی بن ابی طالب به طوری که در آن روز برای مردم واضح بود که بعد از رحلت پیامبر، احدی از مهاجران و اغلب انصار شک نداشتند که مسئله خلافت بر علی(ع) قرار خواهد گرفت؛ یعنی در نظر آنان جزء مسلمات بود و در موارد دیگر، خود رسول اکرم(ص) هم راجع به امیرالمؤمنین(ع) چیزهای زیادی فرموده است.
آنچه از طریق ما شیعیان و نیز از طریق اهل سنّت روایت شده، متواتر است. خیلی از فضایل را به شکل متواتر، هم شیعه و هم سنّی روایت کرده اند؛ مخصوص شیعه نیست و حتّی یکی از ما مورخان قدیمی مشهور «ابن اسحاق» صاحب سیرة معروف می گوید: پیامبر به امیرالمؤمنین فرمود: اگر بیم این را نداشتم که مردم در باب تو حرف هایی بزنند که پیروان عیسی دربارة او زدند، چیزی را دربارة تو می گفتم که هر جا عبور می کنی، مردم خاک زیر پای تو را به عنوان تبرک بردارند. این روایت شاید از طرق شیعه هم نقل شده باشد؛ من ندیده ام. «ابن ابی الحدید» از «ابن اسحاق» نقل می کند؛ یعنی کسانی که معتقد به نصب امیرالمؤمنین هم نیستند؛ امّا این حرف ها را در فضایل آن حضرت دارند.
این تنها یک بُعد از واقعة غدیر است؛ یعنی امضاء و اثبات این فضایل و اینکه این فضایل و ارزش ها به حکومت و به این ارزش قراردادی در جامعة اسلامی منتهی می شود. این بُعد، بُعد بسیار مهمی است و معلوم می شود که این در اسلام، طبق دید پیامبر و وحی الهی، حکومت تابع ارزش هاست؛ تابع چیزهای دیگر نیست و این خود یک اصل اسلامی است.
معنای تمسک به ولایت
[وقتی میگوییم] «اَلحَمدُ للهِِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَ اَولادِهِ المَعصومین»، این تمسّک به ولایت چه جوری است؟ بله، یک بخشی از این تمسّک به ولایت، قلبی است یعنی شما قبول دارید ولایت را؛ خیلی هم خوب است، خیلی هم لازم است، بلاشک مؤثّر هم هست امّا همهی تمسّک، این نیست؛ تمسّک این است که ما نگاه کنیم و این صفاتی که برای ما قابل دنبالگیری است -آن ایثار و آن معنویّت و آن معرفت و آن خداشناسی و آن عبادت و آن نالهها و آن توجّه به خدا و مانند اینها که از ماها برنمیآید و در این زمینهها که ما خیلی خیلی خیلی عقبیم- در زمینهی صفات بشری، در زمینهی صفات مربوط به ادارهی جامعه و حکومت و غیره، و اینها از ما برمیآید، [البتّه] در حدّ آن بزرگوار و کمتر از او نمی رسیم امّا می توانیم در این جهت حرکت بکنیم؛ این کارها را باید بکنیم؛ آنوقت این شد تمسّک به ولایت امیرالمؤمنین. [1]
عید غدیر بزرگ ترین عید و برترین تبیین است
از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز عید غدیر، ولایت اسلامی یعنی رشحهای و پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و لذا بود که دین کامل شد و بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص می ماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد.[2]
ماجرای تعیین غدیر، ماجرای تعیین ضابطه است
ماجرای تعیین غدیر، ماجرای تعیین ضابطه است، تعیین قاعده است. یک قاعدهای در اسلام درست شد؛ پیغمبر اکرم در ماههای آخر عمر، این قاعده را وضع کرد؛ آن قاعده چیست؟ قاعدهی امامت؛ قاعدهی ولایت. جوامع بشری از دیرباز حکومت داشتند؛ بشر انواع و اقسام حکومتها را تجربه کرده است؛ اسلام این حکومتها را، این نوع قدرتمندیها و قدرتمداریها را قبول ندارد؛ امامت را قبول دارد. این قاعدهی اسلام است؛ غدیر این را بیان می کند. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر.[3]
نباید طرح مسأله غدیر به جدایی مسلمانها بینجامد
مرحوم آقای مطهری (رضواناللهعلیه) مقالهای به نام «الغدیر و وحدت اسلامی» دارد؛ ایشان در آن، این مسأله را تبیین میکند که، طرح مسألهی غدیر، چطور میتواند وسیلهای باشد برای نزدیک کردن دلهای مسلمانها به همدیگر. مرحوم علامهی امینی هم عقیدهی شیعه را در «الغدیر» اثبات کرده است؛ اما کتاب، بیان، لحن، سلیقه و شیوهی برخورد او با مسأله، طوری است که همهی مسلمین را جذب می کند.
شما تقریظ هایی را که مسلمانان مصر، شام و دیگر نقاط دنیا بر کتاب ایشان نوشتهاند، ببینید! ما باید توجه داشته باشیم که نوع طرح مسأله، طوری نباشد که به جدایی مسلمانها بینجامد؛ این خیلی مهم است. الان جمعیت انبوهی از مسلمانان دنیا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنیا هم آبرومندند. هم جمهوری اسلامی در ایران و هم شیعیان در هر نقطهای که هستند، مردم آبرومندی هستند و در عراق، لبنان و جاهای دیگر، مسلمانها به وجود اینها افتخار میکنند. بنابراین باید مراقب باشیم که مسأله را طوری طرح کنیم که هم عقیدههای خودمان ناراحت نشوند؛ البته باید عقیدهی خودمان را بیان و آن را تثبیت کنیم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنیم.[4]
.............................
[1] . بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر. ۱۳۹۵/۰۶/۳۰.
[2] . بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۶۹/۴/۲۰.
[3] . بیانات رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر. ۱۳۹۵/۰۶/۳۰.
[4] . سخنرانی رهبر معظم انقلاب، ۱۳۸۴/۰۹/۱۴.
غدیر آمد که در دنیا من و ما __ شویم آدم اگر باشیم بهر جا __بدانیم قدر انسانیت و دین __ بشوئیم دست و دل از بغض و از کین __ بیابیم راه راست کیش حق را __ ببندیم این دهان هرز و لق را __ بیاموزد ز ما نیز هر خردمند __ بگوید حرف حق خویش بلبخند __کند نا بود از شیطان نفس ،بند __ کند خُرد از خبیثان جهان دند __ بَرَد عمرش بسر همچون رسولان __ بپرهیزد ز رفتار عجولان __ بیاموز از علی حق و دیانت __ بکن دوری همیشه از خیانت __ ولایت را امامت دان و لاغیر __ بدنیا و به عقبی خواهی ار خیر __