الیزابت سورکوف، دانشجوی بیگناه یا جاسوس؟
تاکنون داستانها و روایتهای مختلفی در مورد فعالیتهای الیزابت سورکوف، شهروند روسی-اسرائیلی و اینکه وی در عراق چه اقداماتی انجام میداده، مطرح شده است. از یک سو، اینطور ادعا شده که وی یک دانشجوی بیگناه دکترا است که در حال انجام پژوهشهای میدانی بوده و از سوی دیگر، به این نکته اشاره شده که وی در واقع جاسوس صهیونیستها است. با این حال یک سوال مهم و محوری مطرح است: کدامیک از این روایت ها درستتر و منطقی هستند؟
از این رو برنامه فلسطین محرمانه زدایی شبکه پرس تی وی در گفتگو با "دیوید میلر"، استاد سابق دانشگاه بریستول بریتانیا و فعال سیاسی و اجتماعی حامی حقوق ملت فلسطین و همچنین "علی ابونیما"، نویسنده و روزنامه نگار فلسطینی-آمریکایی، سعی کرده به واکاوی ابعاد مختلف این پرسش که آیا الیزابت سورکوف یک دانشجوی بیگناه و یا جاسوس حرفه ای صهیونیست ها است؟ بپردازد.
در ابتدا علی ابونیما به این نکته اشاره کرد که الیزابت سورکوف پیشتر فعالیتهای میدانی زیادی را در منطقه و مثلا در مورد ناآرامیهای سوریه انجام داده و ابعاد پنهان این موضوع نیز بسیار وسیعتر از این حرفها است. مسالهای که نشان میدهد او یک شهروند عادی و یا کنشگر معمولی نبوده و اهداف خاصی را مد نظر داشته است.
دیوید میلر نیز تاکید کرد که یکی از تاکتیکهای سنتی جاسوسی کشورهای غربی در دیگر کشورها، اعزام جاسوسان خود در پوشش فعالیتهای تحقیقی و پژوهشی است. موردی که به طور خاص در مورد الیزابت سورکوف نیز قابل مشاهده بوده و وی در لوای اینکه دانشجوی دوره دکترا است و در حال انجام پژوهش میدانی است، با هویتی مخدوش وارد خاک عراق شده است. مسالهای که اما و اگرهای زیادی را در مورد حقیقت فعالیتهای وی در کشور عراق ایجاد کرده است.
علی ابونیما نیز تصریح کرد که الیزابت سورکوف، از جمله چهرههایی بود که همواره از تغییر نظام سیاسی در سوریه حمایت میکرد. او حتی پیوندهای نزدیکی را نیز با گروههای مختلف با دولت سوریه و به ویژه آنهایی که پیوندهایی نزدیکی با گروه تروریستی القاعده داشتند، تعریف کرده بود و خود وی نیز به این موضوع اشاره داشته است. مسالهای که نشان میدهد سورکوف یک دانشجوی ساده رشته دکترا نیست و فعالیتهای وی پیچیدهتر از این حرفها است.
دیوید میلر نیز در توضیح این مساله که سورکوف چگونه توانسته هویت صهیونیستی خود را در کشورهای منطقه مخفی نگه دارد، گفت: او از پاسپورت روسی خود استفاده میکرده و البته که اقدام به تغییر نام و در اختیار گرفتن هویتهای متنوع که کمتر حساسیتی را به سمت او جلب میکردهاند، کرده است. موضوعی که سبب شده تا او در طیفی از کشورهای منطقه نظیر لبنان، سوریه و عراق، حضوری فعال داشته باشد. در این میان باید توجه داشته باشیم که والدین سورکوف به عنوان اتباع شوروی سابق که در اراضی اشغالی حضور داشتند نیز پیوندهای گسترده ای با تشکیلات اطلاعاتی و جاسوسی صهیونیستها داشتهاند و روند فعالیتهای نامشروع این رژیم را تسهیل میکردند.
علی ابونیما هم به طور خاص تاکید کرد که الیزابت سورکوف یکی از اعضای اندیشکده سیاست خارجی در آمریکا است که تمرکزی ویژه بر تغییر نظامهای سیاسی مخالف آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در منطقه خاورمیانه دارد. موضوعی که در نوع خود تا حد زیادی نشان دهنده ذات حقیقی فعالیتهای میدانی سورکوف در عراق هم است و طرح این ادعا که او صرفا یک دانشجوی ساده دکترا بوده را به ادعایی بی اساس تبدیل میکند.
دیوید میلر در پایان تصریح کرد که الیزابت سورکوف صرفا با تشکیلات اطلاعاتی رژیم صهیونیستی همکاری نداشته بلکه با MI6 انگلیس و تشکیلات اطلاعاتی دیگر کشورهای غربی نیز پیوندهای نزدیکی داشته است. شاید نمود عینی این مساله را بتوان در همکاریهای سورکوف با نهادهای مذکور در قالب جا انداختن این ادعا که نظام سیاسی سوریه در بحبوحه جنگ داخلی این کشور اقدام به انجام حمله شیمیایی علیه مردم خود کرده، مشاهده کرد. البته که ردپاهای زیادی نیز از سورکوف در قالب طرح ادعاهای اینچنینی و یا انتشار گزارش های مرتبط با آن، به چشم میخورد.