کبوتر جدید امامزاده اسماعیل طزره/ قنوت فرج روی دستهای عشاق گمنامی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در دامغان، گویی ملائک بر فراز مناره هزار ساله مسجد کهن تاریخانه به حال کبوتر خونین بالی که پس از سالها از فکه آمده بود غبطه میخوردند؛ هفتهای را میهمان مردم دیار لالههای پرپر مجنون بود، شهری که کاروان سالار، شهیدانش را ستارگان پر فروغ نامید؛ مجالس بسیاری به نور وجودش محفل عشاق شد و برای مادرش زهرای مرضیه در ایام شهادتش خوب فرزندی کرد، گویی آمده بود که میدان دار عزای فاطمه (س) باشد.
خوشنام رزمگاه والفجر یک پلاک نداشت، اما همه در صددروازه عاشقی میدانستند، آمده تا کبوتر جدید آستان مقدس امامزاده اسماعیل (ع) باشد؛ گویا از فروردین ماه ۶۲ که بی خبر با کاروان گمنامها رفته بود، به عشق بی بی دوعالم چله اخلاص پیشه کرده تا در فاطمیه میهمان شهری شود که رتبه نخست مجاهدت در دوران دفاع مقدس، مدال افتخار مردمان صبور آن است.
صبح آن روز که مادر عالم وعده داده بود با بیرقی سرخ یادگار خون خدا برتن، روی دستهای عشاق، هروله کنان رفت، آنچنان که بر فراز منبر نور قنوت فرج میخواند؛ اشکها بدرقه راهش بود و ندایی آشنا که میخواند: کجاییدای شهیدان خدایی، بلا جویان دشت کربلایی، کجاییدای ...
ساعتی بعد قهرمان خوشنام قصه امروز جاده نور، میهمان مردانی بود که صورت و دستهایشان را زغال زمانه سیاه کرده، اما دلهایشان به وسعت آبی بی کران دریاهاست و عزمشان طعنه به اراده کوهها میزند؛ کجاوه دلدادگی روی شانه هایشان موج زد و در محضر روح بلند یاران سفر کرده معادن طزره (شهیدان تولید و معیشت)، تشییع شد؛ گویی حضورش عقده از دل کوهها باز میکرد.
" طزره ایهای مهمان نواز" همه آمده بودند؛ گویی بر خلاف مثال ها، این بار رود خروشان عاشقی سربالا میرفت، " خنچه "های مزین به تمثال "سبکبالان عاشق" روی دست مادرها پرواز میکرد، شاید حلاوت نهرهای جنت را سوغات آورده بودند؛ کبوتر جدید آستان امامزاده اسماعیل که خاطره گلوله باران کربلای ایران را برای انصارالشهدا آورده بود، به دست فرشتگان سفیدپوش گلباران شد؛ سالهاست که خاک این دیار بدرقهای چنین باشکوه به خود ندیده بود؛ نورسیده دیار عابدان در قنداقهای از نور در جوار بارگاه نواده موسی بن جعفر (ع) آرام گرفت، گویی بار دیگر متولد شده و بی بی دوعالم در گوش او لالایی میخواند. /۹۷۷/
عکس و گزارش از جواد رمضانیان