اگر امیرکبیر نبود، قاجارها زودتر سقوط میکردند
درست ۱۷۲ سال قبل، در ۲۰ دیماه ۱۲۳۰ هجری شمسی رگ امیرکبیر را به دستور ناصرالدین شاه قاجار در حمام فین کاشان زدند و به زندگیاش پایان دادند، اما خاطره تاریخ، کارهای بزرگ و اصلاحجویانهای چون تأسیس دارالفنون، راهاندازی روزنامه «وقایع اتفاقیه»، پایهگذاری ارتش ۵۰ هزار نفری برای کشور و ... هیچ وقت فراموش نمیکند.
در عصر ناصری، فساد اداری چنان ریشه دوانده بود که کارمندان حکومت قاجار برای انجام هر عمل ساده اداری درخواست علنی رشوه میکردند. آنان این مبلغ را حق مسلم و بدیهی خود میدانستند و هیچ ترس و بیمی هم از این کار نداشتند. این مسأله موجب شد افراد طماع و فاسد بدون گرفتن هیچ حقوق مشخص و رسمی به کارهای اداری و دولتی مشغول شوند و حتی حاضر بودند ماهانه مبلغی را به رؤسای خود بدهند تا آنها را در زمره کارمندان دولت محسوب کنند!
تاریخ به ما میگوید که عده زیادی بدون استحقاق و بدون اینکه خدمتی انجام دهند از دستگاه دولت با عناوین مختلف حقوق، مستمری و پاداش میگرفتند. هر وقت مأموران کشوری و لشکری از آنها درخواست اضافهحقوق و پاداش میکردند بیچون و چرا با تقاضای آنها موافقت میشد. در اواخر سلطنت محمدشاه خزانه دولت هیچقسم نقدینهای در اختیار نداشت و از پرداخت حقوق مستخدمین دولت ناتوان شده بود و اگر اقدامات امیرکبیر نبود، یقیناً سلسله قاجار منقرض و ایران تجزیه و به حکومتهای کوچک تقسیم میشد.
امیرکبیر که آمد، معتقد بود اگر حقوق و مواجب ماهانه بهطور منظم پرداخت شود فساد عظیم سیستم دیوانی دولت برطرف میشود. هیأتی تشکیل داد تا صورت دخل و خرج مملکت را بهدقت تنظیم کنند و وقتی به کسری بودجه پی برد برای توازن بودجه از حقوق کسانی که از خزانه دولت مواجب دریافت میداشتند، از شخص خود گرفته تا کوچکترین مستخدم کشوری به تناسب مبلغی را کاست. این یکی از کارهای امیرکبیر برای سالمسازی دیوان کشور بود.
سر در امروز دارالفنون
تأسیس دارالفنون
۶ ربیعالاول سال ۱۲۶۸ قمری، فعالیت نخستین دانشگاه مدرن ایران آغاز شد و عصر جدیدی در ایران شروع شد؛ راهاندازی «دارالفنون» یک آرزوی قدیمی بود که بالاخره به همت امیرکبیر ممکن شد و پایههای دانش نوین را در ایران معاصر بنیان نهاد.
آنموقع ساخت دانشگاهی برای آموزش عمومی علوم و فنون اصلا به ذهن کسی نمیرسید حتی شاهان قاجار. تا اینکه این ایده به ذهن «میرزا محمدتقی خان فراهانی» مشهور به «امیرکبیر» رسید و «ناصرالدین قاجار» را در نخستین سالهای سلطنتش متقاعد کرد که میتوان یک دانشگاه ساخت و کار که شروع شد نبوغ و استعداد ایرانی هم به میدان آمد. امیرکبیر خودش رفت محل دارالفنون را تعیین کرد و طراحی و نقشه ساختمان را سپرد به «میرزا رضا مهندس باشی تبریزی» و ساخت بنا را سپرد به «محمد تقی معمار باشی». حدود یک سال بعد و در سال ۱۲۳۰ شمسی بخشی از دارالفنون آماده شد و افتتاح شد و کلاسهای درس برپا شد و البته ساختوساز تا یک سال بعد هم ادامه داشت.
دارالفنون را ابتدا مدرسه نظامیه و مکتبخانه پادشاهی میخواندند و بودجهاش که سالی حدود ۸ هزار تومان بود از طریق دربار و خزانه سلطنتی تأمین میشد. شاگردانش هم فرزندان اعیان و اشراف دوره قاجار بودند و تا سالها از میان مردم عادی فقط افرادی که استعدادهای ویژه داشتند ممکن بود بتوانند به دارالفنون راه یابند. نخستین دوره علمآموزی در این دانشگاه نوین نیز ۷ سال طول کشید و وقتی محصلان امتحان نهایی دادند در مجموع ۸۵ نفر فارغالتحصیل شدند. تا ۴۰ سال بعد نیز حدود ۱۱۰۰ نفر فارغالتحصیل شده بودند و بخشی از هدف دارالفنون محقق شد و دیگر مملکت ایران برای خودش مهندس و پزشک و دانشمند و صنعتگر داشت.
شاگردان دارالفنون که بعدها به شخصیتهای بزرگ علمی تبدیل شدند
دارالفنون منشأ بسیاری از تحولات فرهنگی و اجتماعی ایران شد و «بسیاری از فارغالتحصیلان دارالفنون وارد فعالیتهای سیاسی شده و در جنبش مشروطه مشارکت تاثیرگذاری داشتند. صنیعالدوله و احتشامالسلطنه اولین و دومین روسای مجلس شورای ملی و میرزا جهانگیرخان روزنامهنگار و مدیر روزنامه تاثیرگذار صور اسرافیل از دانشآموختگان دارالفنون بودند. بسیاری از معلمین و فارغالتحصیلان دارالفنون پس از تأسیس دانشگاه تهران به استادی این دانشگاه رسیدند و تعدادی در مقامهای مهم دولتی نظیر وزارت یا حتی نخستوزیری در نظامهای سیاسی بعدی قرار گرفتند».
بسیاری از شاگردان دارالفنون نیز بعدها بنیانگذاران آموزش علوم مختلف در ایران شدند و «پدر» یک شاخه علمی شدند و این شاگردان پرشمارند؛ از جمله پروفسور «محمد قلی شمس» پدر علم چشمپزشکی ایران، «ذبیحالله صفا» پدر تاریخ ادبیات ایران، «محمد قریب» پدر طب اطفال ایران و «عبدالعظیم قریب» پدر دستور زبان فارسی.
نگاهی اجمالی به فهرست برخی شاگردان دارالفنون نیز تأثیر نخستین دانشگاه ایران را در حوزه ادب و فرهنگ آشکار میکند؛ چهرههایی نظیر مجتبی مینوی، عباس اقبال آشتیانی، کمالالملک، محمد معین، صادق هدایت، قاسم غنی، محمد علی فروغی و...
وقایع اتفاقیه و خبر تحریفشده مرگ امیرکبیر
اولین شماره روزنامه وقایع اتفاقیه در سال سوم سلطنت ناصرالدینشاه قاجار در ۱۸ بهمن ۱۲۲۹ خورشیدی (برابر با ۷ فوریه ۱۸۵۱ میلادی) و به کوشش امیرکبیر منتشر شد. به دستور امیرکبیر اشتراک این روزنامه برای هر یک از افرادی که از دستگاه دولتی بیش از ۲۰۰ تومان حقوق میگرفتند، اجباری بود. در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصبها، اعطای مقامها، نشانها و امتیازات چاپ میشد. در بعضی شمارهها هم اخبار رویدادهای شهرهای ایران به چاپ میرسید. در بخش اخبار خارجی، اخبار مربوط به کشورهای اروپایی به چاپ میرسید. این روزنامه صفحه حوادث هم داشت، اما خبر مرگ کسی که آن را پایهگذاری کرده بود، در کمتر از یک سال بعد از انتشار اولین شماره به شکل تحریفشدهای منتشر شد!