تکرار توسعه گرایی توسط آقای تکراری
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، برخی از متفکران معتقدند یکی از دلایل مهم تعویق در ظهور امام زمان (عج) این است که تمام تفکرات به حکومت برسند و ناکارآمدی خود را نشان دهند تا اینکه تفکر اصلح و برتر حکومت مهدوی بتواند به خوبی خود را نشان دهد و بهانه را از تفکرات دیگر بگیرد. به عبارت دیگر در زمان حکومت مهدوی سایر تفکرات نتوانند دم برآورند که آری اگر ما بودیم وضع بهتر میشد.
حال متأسفانه سالهاست در جمهوری اسلامی ایران تفکری حکمفرما بوده که با این وجود که ناکارآمدی آن تفکر توسط مردم با عدم انتخاب و رأی بدان نهایی شده؛ اما این تفکر همچنان دست از بهانههای بنی اسرائیلی خود بر نمیدارد و اصرار دارد که اگر ما باشیم وضع بهتر و دگرگون خواهد شد.
سیدمحمد خاتمی در مطلب جدیدی که سایت جماران منتشر کرده علت عدم حضورش در پای صندوقهای رأی را نوعی اعتراض به وضع موجود میخواند. وضعی که همقطارانش مثل حسن روحانی و کسانی که سابقه حضور در دولت خاتمی را داشتهاند رقم زدهاند. کسی نیست از آقای خاتمی بپرسد چگونه شد که شما در زمانی که رییس جمهور شدید، به جای تمرکز بر وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم، بر روی مسائل آزادیهای بیحد و حصر فرهنگی تمرکز کرده بودید که ثمره و نتیجه تلاشهای آن روزتان را در میان جوانان میتوان مشاهده کرد.
آقای خاتمی شما که امروز داعیه دار و دغدغهمند وضعیت معیشتی مردم شدید، چرا پاسخ نمیدهید که دولت احمدی نژاد در چهار سال اول با تمرکز بر هشت سال کارهای نکردهتان توانست با وجود انبوه حضور دستگاههای تبلیغاتی علیه خودش در سال 88، مجدداً با آرای قاطع مردم بر منصب ریاست جمهوری بنشیند؟ آقای خاتمی چه پاسخی دارید درباره اینکه احمدی نژاد با وجود اینکه امروز یکی از کسانی است که بارها نسبت به ولایت فقیه دهن کجی کرده است؛ اما شخصاً در پای صندوقهای رأی حاضر میشود و رأی خود را ثبت میکند؟
آقای خاتمی مثل اینکه فراموش کردهاند که در زمان ریاست جمهوری هاشمی، خاتمی و روحانی شاهد شدیدترین تورمها بودیم؟ آیا این همان تورمی نبود که به دنبال شعار توسعه، گریبان مردم و پول ملی را گرفته؟ آیا شما به دنبال همان مردم سالاری توسعه گرایی هستید که آقای هاشمی میگفت اگر مردم زیر چرخهای توسعه له شدند، مهم نیست یا اینکه اگر مردم در دنبال توسعه شاهد اختلاسی بودند، اهمیتی ندارد؛ چرا که توسعه است که باقی میماند؟
آقای خاتمی این مغالطهها قدیمی شده است؛ چرا که شما مردم را عملاً در فرآیند توسعه به هیچ حساب میآورید که حتی اگر شدیدترین آسیبها را دیدند برایتان اهمیتی نداشته باشد. جالب اینجاست کسی امروز دارد شعار توسعه میدهد که در دوران ریاست جمهوری خود، شاهد هرچه بودیم، جز توسعه! یعنی شما از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را به طور غیرقانونی میتوانستید در زمینه تهاجم فرهنگی به دست بیاورید؛ اما از توسعه اقتصادی هم خبری نبود. حداقل صدرحمت به هاشمی رفسنجانی در زمینه توسعه!
آقای خاتمی در بیانات خود مجدداً راه آشتی و مصالحه ملی را مطرح میکند. خب مصالحه ملی به نفع چه کسی؟ با چه کسی میتوانیم مصالحه کنیم؟ آقای خاتمی مگر یادتان نیست میخواستند با ترور شخص شما به دنبال حوادث انتخابات 1388 وضعیت آشتی ملی کشور را به جنگی داخلی و خونین تبدیل سازند؟ مگر یادتان نیست که در سال 78 معاون وزیر کشور شما چه بلایی سر خیابانهای تهران به ویژه کوی دانشگاه آورد؟ آیا به یاد ندارید سال 88 چگونه بسیجی را در کف خیابانهای تهران روی موتورش آتش زدند؟ آیا یادتان نیست چندین مسجد را سوزاندید؟ یادتان رفته یا باز یادتان بیاوریم که چگونه سال 1398 به خاطر بی تدبیری دولت روحانی شاهد شهادت انبوه زیادی از مردم کف خیابانهای مختلف ایران بودیم؟ چه رویی میخواهد که با این همه خشونت از جانب طیف اصلاحات و اعتدال، بیایید مصاحبه کنید و به رأی ندادنتان افتخار کنید و راه حل را مردم سالاری توسعه گرا معرفی کنید و در میانه صحبت باز هم دم از مصالحه ملی بزنید؟
آقای خاتمی، خوب شد که برخی از جریان های مدعی توسعه گرایی مانند نوبخت و مطهری و ... در شهرهای مختلف رأی نیاوردند تا برایتان ثابت شود که مردم هم فهمیدهاند؛ اما شما هنوز خود را به نادانی و نافهمی زدهاید. دوران تکرار کردن گذشته است؛ مردم نفرات جدیدی میخواهند که برایشان کار کند و باری بردارد. مردم سرباز میخواهند؛ نه سربار. آقای خاتمی یادت بیاید. آقای خاتمی یادت باشد!