۱۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۵
کد خبر: ۷۵۴۵۹۹

سردار زاهدی نبود، خرمشهر دوباره اشغال می‌شد

سردار زاهدی نبود، خرمشهر دوباره اشغال می‌شد
حجت‌الاسلام علی‌محمدی از همرزمان سردار شهید محمدرضا زاهدی می‌گوید: بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران، عراق مجدد به جنوب کشور حمله کرد. سردار زاهدی به همراه شهید احمد کاظمی اعلام کردند که یا کشته می‌شویم یا خرمشهر را حفظ می‌کنیم.
راهش همان راه همرزمانش بود و گویا عهدی بسته با شهید مصطفی ردانی‌پور که می‌گفت: «باید در خارج از مرزها با اسرائیل جنگید. اگر امروز به سراغ اسرائیل نرویم و کشورهای اسلامی را از چنگال آن نجات ندهیم، اسرائیل در خاک خودمان با ما خواهد جنگید.» او رفت و حدود ۱۳ سال در جبهه مقاومت در سوریه و لبنان جلوی استکبار جهانی ایستاد تا اینکه ۱۳ فروردین ماه در بخش کنسولگری سفارت ایران در دمشق بر اثر حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به شهادت رسید؛ شهادتی که انتظارش را می‌کشید.
 
 
* پدر شهید زاهدی روحانی بود که مسگری می‌کردحجت‌الاسلام دکتر «علی علی‌محمدی» از اساتید دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است که در دوران دفاع مقدس در رده‌های مختلف نظامی و فرهنگی از جمله فرماندهی دسته، گروهان و گردان و جانشین لشکر ۱۴ امام حسین(ع) در جبهه حضور داشت. او درباره سردار شهید محمدرضا زاهدی می‌گوید: «سرلشکر زاهدی در یک خانواده روحانی متولد شده بود. پدرش هم مسگری می‌کرد و هم در حوزه علمیه به درس و مباحث دینی می‌پرداخت. شهید زاهدی شخصیتی بسیار آرام، منطقی، شوخ‌طبع، متدین و اهل ذکر بود. من بارها می‌دیدم با تسبیح یا بدون تسبیح ذکر می‌گفت. خانواده شهید زاهدی ۹ پسر بودند که شهید زاهدی فرزند هفتم خانواده بود. او در خانواده پرجمعیتی زندگی می‌کرد و طوری تربیت شده بود که بسیار مؤدب بود. در اوج جنگ و بعد از آن احترام خاصی به روحانیت می‌گذاشت.»زمان آشنایی‌ حجت‌الاسلام علی‌محمدی با شهید زاهدی به ماههای نخست جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران برمی‌گردد. زمانی که سپاه سازمان رزمی نداشت، او با شهید زاهدی به همراه ۳۰۰ ـ ۲۰۰ نیرو به دارخوین رفتند و بعثی‌ها را بیرون راندند. در حالی که سال ۱۳۵۹ شهید زاهدی حدود ۱۹ سال بیشتر نداشت. حجت‌الاسلام علی‌محمدی درباره نقش این شهید در دوران دفاع مقدس می‌گوید: «نبوغ نظامی شهید زاهدی طوری بود که سال ۵۸ در کردستان نیروها را فرماندهی می‌کرد. بعد هم در رده‌های مختلف نظامی مسئولیت گرفت. تا زمانی که شهید خرازی فرماندهی لشکر ۱۴ را بر عهده داشت، در حضور شهید خرازی حرفی نمی‌زد و مطیع او بود و احترام ویژه‌ای برای شهید خرازی قائل بود. بعد از شهادت حسین خرازی فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) بر عهده سردار زاهدی بود که تا سال ۱۳۷۰ این مسئولیت را بر عهده داشت.»
 
* اگر سردار زاهدی نبود، آخر جنگ خرمشهر دوباره اشغال می‌شدوی ادامه می‌دهد: «یکی از کارهای شاخص شهید زاهدی که کمتر درباره‌اش گفته شده، مربوط به آخر جنگ تحمیلی و بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهوری اسلامی ایران است. در تیر ماه و اوایل مرداد ۱۳۶۷ از همه طرف به کشور حمله شد؛ از یک طرف آمریکایی‌ها هواپیمای مسافربری ایران را در خلیج فارس منهدم کردند و کشتی‌های ما را می‌زدند. از یک طرف بعثی‌ها و منافقین از غرب کشور حمله کردند و می‌خواستند تا تهران پیشروی کنند که عملیات مرصاد صورت گرفت. از طرفی دیگر بعثی‌ها از جنوب حمله کردند. کار به جایی رسید که بعثی‌ها توانستند بسیاری از مناطقی که در طول هشت سال دفاع مقدس آزاد کرده بودیم را اشغال کنند. آن ایام خرمشهر در آستانه سقوط قرار گرفت. ما آن زمان در جنوب بودیم. یادم نمی‌رود که کار به جایی رسید که فرماندهان رده بالای قرارگاهها دستور دادند بخاطر جلوگیری از اسارت رزمندگان، عقب‌نشینی کنیم. خط پدافندی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) و لشکر ۸ نجف اشرف در اطراف خرمشهر بود. من یادم هست که به سردار زاهدی گفتند، خط را تخلیه کنید چون اسیر می‌شوید. سردار زاهدی به همراه شهید احمد کاظمی اعلام کردند که ما یا کشته می‌شویم یا خرمشهر را حفظ می‌کنیم. محور اصلی حفظ خرمشهر در آخر جنگ، سردار محمدرضا زاهدی بود. به فرماندهی او نیروها ۴ ـ ۳ شبانه‌روز استقامت کردند و عراقی‌ها را از خرمشهر عقب راندند و در پشت مرز مستقر شدند.»
 
* سردار زاهدی خندید و گفت: «تا ۳ نشه، بازی نشه»سردار زاهدی تا سال ۱۳۷۰ فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) را بر عهده گرفت و بعد از آن مسئولیت‌هایی از جمله فرماندهی نیروی زمینی سپاه، معاونت عملیات کل سپاه و فرماندهی نیروی قدس در سوریه و لبنان را بر عهده داشت. به اذعان همرزمانش با اینکه زمان زیادی از جنگ گذشته است، اما شهید زاهدی همان روحیه دوران دفاع مقدس را داشت.حجت‌الاسلام علی‌محمدی درباره حضور شهید زاهدی در جبهه مقاومت می‌گوید: «شهید زاهدی ۳ مقطع در سوریه و لبنان حضور پیدا کرد و حدود ۱۳ سال از عمرش را دراین جبهه مقاومت بود. آخرین بار که سردار زاهدی را دیدم به او گفت: بسه دیگه چقدر لبنان و سوریه میری، آخر هم آمریکایی‌ها شهیدت می‌کنند. او خندید و گفت: تا ۳ نشه، بازی نشه؛ این دوره سومم است که می‌روم و در این دوره شهید می‌شوم. سردار زاهدی در انتظار شهادت بود. اگر چه شهادت او برای نظام جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت گران و سخت است که نیروی او را ساختمان دیپلمات جمهوری اسلامی به شهادت برسانند اما این نکته را بگویم که من در لشکر ۱۴ در کنار شهید خرازی و شهید زاهدی بودم. از ویژگی‌هایی که این ۲ فرمانده داشتند، کادرسازی بود. قطعاً شهید زاهدی این روحیه را در جبهه مقاومت داشت. دشمن فکر می‌کند که با شهادت زاهدی کار تمام است. در حالی که اشتباه می‌کند و نمی‌دانند سرلشکر زاهدی‌های فراوانی داریم. طوری نیست که با شهادت امثال زاهدی و سلیمانی راه بسته شود. از اهمیت کار سردار زاهدی همین بس که دشمن صهیونیستی چندین بار قصد ترور او را کرد و موفق نشد. با شهادت سردار زاهدی رسانه‌های صهیونیستی جشن گرفتند در حالی که کادرهای توانمندی داریم که مسیر سردار زاهدی را ادامه می‌دهند و جای او را پر می‌کنند.»
 
 
* فرمانده‌ای که به ندرت جلوی دوربین‌ها می‌رفتیکی از روحیات سردار زاهدی به گفته همرزمانش این بود که معمولاً از کارهایی که موجب جلب توجه دیگران می‌شد، پرهیز می‌کرد و فرمانده‌ای بود که کمتر جلوی دوربین‌ها ظاهر می‌شد. حجت‌الاسلام علی‌محمدی در این باره بیان می‌کند: «بعد از شهادت سردار زاهدی تصمیم بر این شد که مستندی از حضورش در جبهه تولید شود اما به ندرت از او فیلم پیدا می‌شود؛ چون که سردار زاهدی معمولاً نمی‌گذاشت فیلمی از او گرفته شود و بیشتر سرش به کار خودش بود. در دوران جنگ هم گاهی می‌آمدند مصاحبه کنند، سردار زاهدی به من می‌گفت: تو برو مصاحبه کن و وضعیت را شرح بده!»
منبع: فارس
ارسال نظرات