من از تکرار تاریخ می ترسم
نشریه یغما، مجلهٔ ادبی و تاریخی و تحقیقی است که طی سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷ بهصورت ماهانه به مدیریت و سردبیری حبیب یغمایی در تهران منتشر میشد. یغما بهصورت ماهانه و در ۶۴ صفحه منتشر میشد. از مجلهٔ یغما در مدت ۳۱ سال جمعاً ۳۶۶ شماره انتشار یافت. تاریخ انتشار اولین شماره در فروردین ۱۳۲۷ و آخرین شماره در اسفند ۱۳۵۷ بود. نویسندگان و ادیبان برجستهای چون محمود صناعی، محمدعلی اسلامی ندوشن، مجتبی مینوی، جلالالدین همایی، محیط طباطبایی و محمد معین نتایج تحقیقات خود را در این مجله منتشر میکردند، بهطوری که دورهٔ مجلهٔ یغما از مهمترین منابع ادبی ایران در فاصله سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷ و مجموعهای از آثار بزرگترین محققان معاصر ایران است.
نویسنده مقاله مزبور در این نشریه عبدالرحمن فرامزری ست. عبدالرحمن فرامرزی (۱۲۷۶ –۱۳۵۱) روزنامهنگار و سیاستمدار ایرانی بود. او نویسنده و استاد دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری ، مؤسس و سردبیر روزنامه کیهان بود. او به همراه برادر بزرگ خود احمد فرامرزی چند دوره وکیل مجلس شورای ملی بود و در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر ضد دولت محمد مصدق نیز فعال بود. نامههای اعتراضی او در کیهان در مورد غائله آذربایجان خطاب به جعفر پیشهوری در کتابی به نام «استاد فرامرزی و قضیه آذربایجان» گردآوری و منتشر شدهاست.
فرامرزی مسلمانی سنی مذهب بوده و در ماجرای فلسطین، موضعی مخالف رژیم وابسته پهلوی داشت. او تجزیه آن سرزمین اسلامی را از پیکره جهان اسلام نمی پذیرفت و هماره بر ضدّ رژیم اشغالگر قدس موضع می گرفت. او در سال 1339، در مصاحبه مطبوعاتیِ محمد رضا پهلوی، برای نخستین بار از وی پرسید: آیا درست است که ایران اسرائیل را به رسمیت شناخته؟! شاه که با این پرسش غیر منتظره روبه رو شده بود، گفت: «این چیز تازه ای نیست، بسیاری از کشورهای مسلمان؛ مانند ترکیه نیز این کار را کرده اند!» این پاسخ، جهان عرب را؛ از جمله کشور مصر را به واکنش واداشت و جمال عبدالناصر رابطه خود با ایران را قطع کرد. پس از آن بود که فرامرزی را ممنوع القلم کردند و از دعوت به مراسم و مجالس رسمی مانع شدند.
شهید مطهری در بخشی از سخنرانی آتشین و مشهورش در عاشورای سال 1348 به موضوع فلسطین و توسعه طلبی اسرائیل پرداخته و این چنین از عبدالرحمن فرامرزی نقل قول کرده و می گوید:
«به قول عبدالرحمن فرامرزی، این اسرائیلی که من می شناسم، فردا ادعای شیراز را هم می کند. می گوید شاعرهای خود شما همیشه در اشعارشان اسم شیراز را گذاشته اند مُلک سلیمان! هرچه بگویی آقا! این تشبیه است، می گویند سند از این بهتر می خواهید؟! مگر ادعای خیبر را که نزدیک مدینه است ندارند؟ مگر روزولت به پادشاه وقت عربستان پیشنهاد نداد که شما بیایید این شهر را به اینها (یهودیها) بفروشید؟ مگر اینها ادعای عراق و سرزمین های مقدس شما را ندارند؟مرتب دروغ در مغز ما کردند که این یک مسأله داخلی است، مربوط به عرب و اسرائیل است. باز به قول عبدالرحمن فرامرزی اگر مربوط به اینهاست و مذهبی نیست، چرا یهودیان دنیا مرتب برای اینها پول می فرستند؟»
با این مقدمه به سراغ متن مقاله «من از تکرار تاریخ می ترسم» می رویم. طبق آنچه در سطور ابتدایی مقاله آمده، نامه ای از سوی یک کلیمی ایرانی به نشریه رسیده که از فعالیت های رژیم صهیونیستی در فلسطین و ادعاهای تاریخی نسبت به این سرزمین دفاع کرده است:
« در تاریخ آمده که فلسطین و اورشلیم زادگاه و ملک موسی و سلیمان و داوود است و امروز هم باید از آن اسرائیل باشد»
فرامرزی در پاسخ می نویسد:
«اولا فلسطین و اورشلیم نه ملک موسی است و نه زادگاه او بلکه زادگاه او مصر است و او برای اینکه بنی اسرائیل را از ذلت و خواری و بردگی نجات دهد آنها را جمع و بطرف فلسطین فرار کرد و داخل فلسطین هم نشد که در آنجا مملکت و سلطنتی تشکیل دهد. داود و سلیمان سلطنتی تشکیل دادند ولی نه در همه فلسطین و بر فرض اینکه اینطور باشد و فلسطین را از آن یهود بدانیم که وقتی در آنجا سکونت یا سلطنت داشته اند حق آنهائی که قبل از سفر حضرت ابراهیم صلوات الله وسلامه عليه بفلسطین آنجا در دست ایشان بود کجا میرود ؟»
واقعا فلسطین از آن کیست؟
این نامه بهانه ای می شود برای ورود فرامرزی به یک بحث تاریخی پیرامون مساله فلسطین:
اینهایی که در فلسطین، حکومت اسرائیل را تشکیل داده اند هیچکدام فلسطینی نیستند. گلدامایر آمریکایی و وزرای او هرکدام اهل کشوری هستند که قریب نیم قرن تحت حمایت توپ و طیاره و تانک انگلیسی ها و بعد آمریکایی ها به آنجا مهاجرت کرده اند.من قبول دارم که فلسطین مال سليمان و داود و یعقوب و اسحق است و بعد از ایشان مال اتباع و پیروان ایشان است. مسلمانان و مسیحیان فلسطین همان اتباع آن پیمبران بزرگوار هستند ممکن هم هست که از نسل ایشان باشند .
یهودی ماندن شما دلیل نیست ، که آنها تنها متعلق به شما باشند اگر حقیقت بخواهید یهودیت شما ناقص است . شما می بایست به تمام پیغمبران اولاد ابراهیم چه پیش از موسی و چه بعد از او ایمان بیاورید تا یهودی کامل باشید. فرض کنید کسی به ابراهیم ایمان می آورد ولی باسحق يا یعقوب یا موسی ایمان نمی آورد . آنوقت خانه ابراهیم تنها ارث او میشد !؟ پس ایمان نیاوردن شما به عیسی و محمد دلیل نیست که شما به جایگاه پیغمبران مرسلی - که پیغمبران ما نیز هستند - احق و اولی باشید. بعلاوه مردم فلسطین اصلا هرچه بوده اند بعد مسلمان شده اند مثل ما که اول زردشتی بودیم و حالا مسلمان شده ایم. آیا شما روا می دانید که زردشتیان هند بیایند و مرا از خانه خود و شما را از خانه خویش بیرون کنند که وقتی مردم ایران زردشتی بوده اند. در صورتیکه زردشتیان اصلا ایرانی هستند و یهودیان دنیا همه از نژاد اسرائیل نیستند و اگر نمیدانی برو تاریخ ملت خود را بخوان تا باور نکنی که موشه دایان و گلدامایر از نسل حضرت ابراهیم اند !
نابودی اسرائیل نزدیک است
قضیه فلسطین تنها قضیه مذهب نیست. تنها سوزاندن اولین قبله پیامبر اسلام نیست. قضیه انسانیت است. استعمارگران که عمده منافع ایشان در خاورمیانه است برای اینکه در یک نقطه حساسی پایگاه داشته باشند دو میلیون مسلمان را از خانه و لانه خویش آواره ساخته اند و دانه دانه یهود را از نقاط مختلف و ملل گوناگون جهان جلب کرده اند و در فلسطین جا داده اند و من اگر این عمل را با یهودیان برای خاطر مسلمانان کرده بودند باز مخالف بودند.
در اینجا یک مطلب مهم است: یعنی جهل و غرور و تعصب برخی از سران عرب. اگر حقیقت را بخواهید این وضعیت فلسطین نانی ست که سران عرب برای ملت عرب و تمام عالم اسلام پخته اند. عربها باید بدانند که در هر صورت خانه ایشان گرفته شده و وطن چندهزارساله شان به دست زورمندترین نیروی این جهان گرفته شده و حالا قدرتمندترین حامی ها را از آمریکا و انگلیس و شوروی و فرانسه و آلمان دارد. عربها باید این را بدانند.
بقای دولت اسرائیل در فلسطین غیر طبیعی و به این جهت غیر ممکن است. همیشه دول اروپا و امریکا نمیتوانند سلطنت اسرائیل را حفظ کنند و بر فرض اینکه بتوانند همیشه با اسرائیل در خاورمیانه احتیاج ندارند که او را با قوه قهریه نگاه دارند. همیشه سران با هم نفاق نخواهند داشت یعنی رژیم حکومتها عوض خواهد شد و «سِر» بمعنی امروزی باقی نمی ماند. تا ده سال دیگر عربها صد و سی میلیون خواهند شد وحد اکثر ملت یهود در فلسطین دو میلیون و دویست هزار یا نهایتا میشوند سه میلیون نفر
روزی که این رؤساً از بین بروند و صد و سی میلیون عرب يك پارچه شوند و دیگر افسر خائن هم پیدا نشود که اسرار نظامی خود را به شما بفروشد که همه جا از نقشه او خبر داشته باشید و سیل را پیش از رسیدن سیل بندی کنید و رکن دو ارتش انگلیس نیز رمز ارتش مصر را دست شما نخواهد گذاشت، آنوقت با يك حمله از بین میروید اگر سی میلیون عرب کشته شود چیزی از او کم نخواهد شد ولی اگر سه میلیون اسرائیل کشته شد دیگر کسی برای تکرار تاریخ نیز پیدا نخواهد شد.
برادر همسایگان متعصب خود را و از پشت سر ایشان پانصد میلیون مسلمان را عصبانی نکنید و بدانید که همانطوری که شما برای یهودیان غاصب فلسطین تعصب دارید مسلمانان نیز برای مسلمانان مغصوب فلسطين تعصب دارند. فلسطین خانه خداست. حضرت ابراهیم برای پرستش خدا آنجا را ساخته و دعا کرده نسل خداپرست او آنجا را آباد و پرستشگاه خدا دارند و خداوند هم دعای او را قبول کرده که تا روز قیامت پرستشگاه باقی بماند.