فرهنگ سیاه مصرف گرایی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بلک فرایدی آخرین جمعه سال بعد از روز شکرگزاری در تقویمهای میلادی است. در واقع در این روز خردهفروشان وسایل خود را برای فروش گذاشته و تقریباً تمامی مغازهها و کسبوکارها در آمریکا و سایر کشورهای دنیا، روی اجناس خود تخفیف میگذارند. جمعه سیاه یا همان بلک فرایدی، به صورت غیر رسمی به عنوان روز خرید برای تعطیلات سال نو شناخته میشود. درگذشته این روز تنها روزی برای فروش اجناس خرده فروشان بود، اما امروزه فروشگاههای بزرگ و حتی آنلاینشاپها هم در این تخفیفها شرکت میکنند.
چرا این جمعه، سیاه شد؟!
گرچه سالهای سال است که جمعه سیاه به خرید و حراج مفصل گره خورده اما اصل و ریشه آن به یک اتفاق عجیب برمیگردد. سقوط بازار طلا در ۲۴ سپتامبر سال ۱۸۶۹ در ایالات متحده که موجب هرجومرج برای سرمایه داران والاستریت شد. ریشه کلمه سیاه هم به همین رسوایی برمیگردد و زندگی بسیاری که در این روز ویران شد. روزی که از آن به نام «جمعه سیاه» یا «بلک فرایدی» یاد شد.
ماجرا گذشت تا اینکه چند سال بعد و در سال ۱۹۶۱، پلیس فیلادلفیا جمعه ۲۹ نوامبر را به دلیل ازدحام و ترافیک خیابانها برای خرید در این شهر «جمعه سیاه» نامید.
به مرور اما وضعیت تغییر کرد و جمعه سیاه یا بلک فرایدی مفهومی یکسان را در ذهن همه شکل داد؛ «فرصتی طلایی برای خرید» یا آغاز فصل خریدهای عید کریسمس. روزی که فروشگاهها شلوغ میشود و خیابانها پرترافیک است. روزی که دیگر رویدادی جهانی است و از آن به عنوان بزرگترین رویداد تخفیف در خرید، حراج و پیشنهادهای ویژه برای مشتریان یاد میشود.
مصرف گرایی سیاه
در سال 1907 نویسنده آمریکایی "سایون ان. پاتن"، در کتاب "مبانی جدید تمدن" فرهنگ مصرفگرایی را کلید میزند و مینویسد «جامعه، از این پس نباید به مهار آرزوها و خواستههای شهروندان بپردازد و آنان را چون گذشته به صرفهجویی و قناعت فرا بخواند؛ بلکه بر عکس، باید آنان را تشویق و تحریک به مصرف بیشتر کند و از آنها بخواهد که برای مصرف بیشتر خود، کاری بیشتر انجام دهند؛ "مصرف بیشتر با تلاش بیشتر" این امر، جامعه را به سوی وفور و رفاه میبرد». این رویکرد مصرفی در غرب که در پی تولید انبوه، اجتنابناپذیر مینمود بعدها و در سالهای اخیر به "جنون مصرف" تبدیل شده و منجر به جایگزینی ارزشها از اخلاقیات و تعالی انسانی به بازار، عرضه و تقاضا گردید. جامعه مصرفی غرب امّا، اندک اندک جای پای خود را در سایر کشورها نیز باز کرد و مظاهر فریبنده آن با استفاده از ابزارهای پیشرفته رسانهای و تأثیر بر جوامع اطلاعاتی، تبلیغ شده و به نفوذ در فرهنگها و تمدنها همت گمارد به گونهایکه امروزه تقریباً در همه نقاط جهان آثار و رگههای مصرفگرایی غربی مشاهده میشود. (صفری ابراهیم، اقتصاد مصرفی یا مصرف اقتصادی؟)
در واقع میتوان گفت پایه اصلی شکل گیری جمعه سیاه، فرهنگ سیاه مصرفگرایی است که در آن این فرهنگ شوم ترویج میشود.و مردم را به هر طریق ممکن به مصرف بیشتر که همان خرید بیشتر است دعوت میکند. این نوع اقدامات، نیاز کاذب در افراد ایجاد کرده و برخی صرفا به دلیل تخفیف خوب، بعضی کالاهایی که شاید در طول سالها مورد استفاده قرار ندهند، خریداری میکنند. دلیل اصلی این نگرش، تغییر ارزشها و الگوها و اهمیت یافتن وجوه مادی زندگی است، نوعی تفکر فردگرایانه، مادینگر و لذت جویانه که آسایش جسمانی و رضایت و شادی را به خرید و مصرف کردن پیوند میدهد و شادی و خوشبختی بیشتر در مصرف بیشتر معنا میگردد.
مصرف برای سود بیشترسرمایه داران
ویژگی اصلی نظام کاپیتالیسم یا سرمایهداری این است که با تبدیل هر چیزی به کالا، آن را به فروش برساند و از آن منافعی به دست بیاورد. طبیعتاً در چنین شرایطی یک نظام ثابت در نظام سرمایهداری حاکم است و آن مصرف بیشتر برای تولید بیشتر است؛ یعنی مصرف برحسب نیاز نیست، بلکه مصرف برحسب سودی است که شرکتها، فروشگاهها و هلدینگهای بزرگ میبردند؛ در نتیجه برای بالا بردن میزان مصرف از ترفندها و روشهای مختلفی استفاده میشود.
به طور مثال یکی از ترفندهای بالا بردن میزان مصرف و ترویج مصرف گرایی مقوله فشن و مد هست: نظام سرمایهداری با استفاده از فشن و مد دست به نیازسازی میزند. بهعنوان مثال، شما سال گذشته پیراهنی را متناسب با رنگ سال خریدید و امسال به دلیل تغییر رنگ سال دیگر از آن استفاده نمیکنید. در واقع، نظام سرمایهداری هرساله در عرصه طراحی لباس، رنگهای جدیدی را ارائه میدهد و با همین روش ساده باعث میشود تا افراد به دنبال مدگرایی روند تا این بازار مکاره بچرخد.
بلک فرایدی هم یکی دیگر از ترفندهای سرمایهداری محسوب میشود که در پایان سال معمولاً فروشگاههای بزرگ عرضه کالاهای مختلف، روی اجناس خود مهر حراج میگذارند تا اولاً نیازسازی کرده و مردم را ترغیب به خرید کنند، دوماً سرمایه خوابیده خود را به چرخش بیندازند.
کپی برداری سیاه ایرانی
هرچند که کمپانی های غربی برای ترویج و تبلیغ بلک فرایدی ناچار هستند از گزاره هایی همچون «نزدیکی به پایان سال میلادی»، «تسهیل خرید کریسمس» و موارد مشابه استفاده کنند؛ اما برخی فروشگاههای ایرانی صرفا با عنوان «برگزاری بلک فرایدی همزمان با دیگر کشورهای دنیا» اقدام به برگزاری بلک فرایدی ایرانی کرده اند! یعنی اینجا دیگر مهم نیست که چرا قرار است حراج ویژه برگزار شود! همین که در غرب بلک فرایدی برگزار می شود، کافی است تا در ایران هم با تاریخ غربی ها روز بلک فرایدی را راه اندازی کنیم!
در شرایطی که اصلی ترین نگرانی کشور «نفوذ» در حوزه سبک زندگی بوده و مسئولین کشور در حوزه فرهنگی باید به شدت این موضوعات را رصد و دنبال کنند اما متاسفانه شاهد آن هستیم که یکی از ناپسندترین سنت های غربی وارد کشور شده است.
سنتی که جز الگوبرداری کورکورانه از فرهنگ غربی هیچ مزیت دیگری ندارد و البته اگر مسئولین حساسیت جدی در این زمینه نداشته باشند این سنت غلط در سالهای آینده بجای برگزاری «فروش اینترنتی بلک فرایدی» به صورت گسترده در شهرهای کشور برگزار شده و همچون «جشن کریسمس مسلمانان» و «جشن ولنتاین ایرانی» باید شاهد برگزاری این سنت در سطح شهر باشیم.