نقش دانشگاهیان در انقلاب/ از مبارزات خیابانی تا بازسازی کشور
در آخرین روزهای سرد بهمن ماه، در چهلوششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به بررسی نقش دانشجویان و دانشگاهیان در این مسیر پرداختیم. تاریخ جنبش دانشجویی ایران در این بین همواره در ارتباط با تحولات سیاسی و اجتماعی کشور قرار دارد و نقش دانشگاهها در پیروزی انقلاب اسلامی، بهویژه از سالهای دهه 50 به بعد، تأثیرگذاری بسزایی داشته است. دانشگاه بهعنوان یکی از ارکان مبارزه علیه رژیم پهلوی و نمادی از اعتراضات و تحولات اجتماعی، در تحول سیاسی ایران نقشی محوری ایفا کرد.
انقلاب اسلامی ایران حاصل همکاری و مشارکت تمامی اقشار جامعه از خرداد 1342 تا بهمن 1357 بود، این حقیقت بهخوبی نشان میدهد که هیچیک از گروههای اجتماعی و سیاسی نمیتوانند نقش خود را در پیروزی انقلاب نادیده بگیرند. فضای حاکم بر جامعه آن زمان، موجب شد تمامی اقشار جامعه در مقاطع حساس و سرنوشتساز تاریخ انقلاب بهصورت فعال در مبارزات حضور پیدا کنند.
جنبش دانشجویی ایران نیز بهطور غیرمستقیم به دوران نهضت مشروطه بازمیگردد، اما اگر بخواهیم تاریخی دقیقتر از پیوستن دانشگاهیان به انقلاب اسلامی داشته باشیم، باید تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 را مورد توجه قرار دهیم. در آن زمان، دانشگاه بهعنوان نهادی نوپا در ایران شکل گرفت، اما بسیاری از تحلیلگران در آن دوران تصور نمیکردند که این نهاد نقشی مهم در سرنگونی نظام شاهنشاهی ایفا کند. در ابتدای تأسیس دانشگاه، آنطور که تاریخ نشان میدهد، اکثریت دانشجویان آن از قشر مرفه جامعه بودند و نیازی به مبارزات اعتراضی نمیدیدند.
نقش تاریخی دانشگاهیان در نهضت ملیشدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد
اما با گذشت زمان و رشد آگاهی سیاسی، بهویژه از دهه 30 به بعد، تغییرات قابلتوجهی در جنبش دانشجویی ایران مشاهده میشود. در این دوران، بهویژه از تأثیرگذاری آیتالله طالقانی و دیگر شخصیتهای مذهبی بر دانشجویان مسلمان، جنبش دانشجویی وارد فاز جدیدی شد. یکی از نخستین مراحل مشارکت دانشگاهیان در تحولات سیاسی ایران به نهضت ملی شدن صنعت نفت در اواخر دهه 20 و اوایل دهه 30 شمسی بازمیگردد.
در این دوره، دانشگاهیان بهویژه دانشجویان، با توجه به شرایط بحرانی کشور و نارضایتیهای عمومی از حکومت شاه، نقش فعالی در حمایت از نهضت ملی شدن نفت داشتند. حضور آنان در تظاهرات، گردهماییها و حمایت از دکتر محمد مصدق نشان از درک عمیق آنان از مسائل اجتماعی و سیاسی بود.
در دهه 30 نیز، دانشجویان مسلمان بهویژه در اعتراضات مختلف علیه رژیم پهلوی شرکت کردند، از جمله این اعتراضات، 16 آذر 1332 بود که نقطه عطفی در تاریخ مبارزات دانشجویی محسوب میشود. در حقیقت اولین و شاید مهمترین نقطه عطف در مبارزات دانشجویی، واقعه 16 آذر 1342 بود که با جنایتی بزرگ از سوی رژیم پهلوی همراه شد. در این تاریخ، سه دانشجوی ایرانی در اعتراض به سفر نیکسون، معاون رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا، و همچنین بهخاطر بازگشایی روابط سیاسی ایران با بریتانیا به شهادت رسیدند.
حمله چتربازان شاه به دانشگاه تهران در سال 40
یکی دیگر از وقایع مهم که نشاندهنده شدت سرکوب و خشونت رژیم پهلوی بود، حمله به دانشگاه تهران در بهمن 1340 توسط نیروهای نظامی رژیم شاه بود. حمله چتربازان و کماندوها به دانشگاه تهران در اول بهمن 1340 از دیگر جنایات رژیم پهلوی در دانشگاهها محسوب میشود.
در این روز بهدنبال اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به تعطیلی مجلس شورای ملی، چتربازان و کماندوهای رژیم پهلوی تحت فرماندهی سروان منوچهر خسروداد با دستور مستقیم شاه به دانشگاه تهران یورش بردند و صدها تن از دانشجویان و اساتید را مورد ضربوشتم قرار داده مصدوم و مجروح ساختند و بسیاری از وسایل آموزشی و آزمایشگاهی و کتب و منابع مطالعاتی را نابود ساختند. گفته میشد حدود 600 تن از آسیبدیدگان راهی بیمارستان شدند.
احمد فرهاد، رئیس وقت دانشگاه تهران، بهدنبال حمله به دانشگاه ضمن نامهای خطاب به علی امینی، نخست وزیر وقت، به این حمله شدیداً اعتراض کرد و بلافاصله از مقام خود استعفا داد. در بخشی از این نامه آمده است: «پس از حمله به دانشگاه، سربازان و چتربازان بدون فرق و تفاوت، یکسان به دانشجویان پسر و دختر حمله کردند، دانشجویان بسیاری را بهقصد کشت مضروب نمودند. من هیچگاه ندیده و نشنیدهام تا این حد بیرحمی، سادیسم، خشونت و خرابکاری از ناحیه قوای دولتی اعمال شود. بعضی از دختران را سربازان در تالارهای درس دانشگاه ازاله بکارت کردند».
در ادامه این نامه با اشاره به «خرابکاری سربازان» در دانشگاه آمده است: «هنگام سرکشی در بناهای دانشگاه صحنهای نظیر هجوم قشون وحشی به خاک دشمن را در برابر چشمانمان مجسم ساخت. کتابها پاره پاره شده بودند، نیمکتهای درس شکسته شده بودند، ماشینهای تحریر شکسته و خرد شده بودند، تجهیزات آزمایشگاه یا خراب و غیرقابل استفاده شده بودند و یا بهسرقت رفته بودند، حتی بیمارستان دانشگاه از خرابکاری سربازان در امان نمانده بود و عده زیادی از سرپرستاران و بیماران یا مضروب شده بودند و یا مجروح.»، رئیس دانشگاه تهران در ادامه با محکوم کردن این عمل وحشیانه و جنائی ادامه میدهد: «تمام رؤسای دانشکدهها و نیز خود من استعفای خود را به شما ابلاغ میکنم و این استعفانامهها مادام که مسئولین این وحشیگریهای حیوانی مجازات نشوند، معتبر خواهد بود.»
اولین اقدام دانشجویان در سالهای نزدیک به پیروزی انقلاب توسط دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بهسرپرستی عبدالحمید دیالمه بود که روز 15 خرداد 1354 همزمان با دوازدهمین سالروز قیام خونین، گروه کوچکی از دانشجویان دانشگاه مشهد تظاهرات و اعتراضات خود را علیه شاه آغاز کردند، علاوه بر این، طی سالهای 56 تا 57، دانشجویان در شهرهای مختلف، چون کرمان، تبریز، یزد، خرمآباد، رشت، سمنان، اهواز، آبادان، سنندج، اصفهان، شیراز، قم، زنجان، اراک، بابل و... همگام با سایر اقشار مردم در تظاهرات شرکت میکردند، در تهران هم دانشجویان در موقعیتهای مختلف خود را به صف نخست تظاهرات میرساندند.
تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران 21 دیماه 56 در واکنش به کشتار 19 دی در قم، تظاهرات دانشجویی در 6 اسفند همان سال در کوی دانشگاه و زدوخورد با پلیس و تظاهرات مستمر این قشر در آبان 57 که به جنایت رژیم در 13 آبانماه منجر شد، نمونههایی از این دست است.
روز 19 اردیبهشت 1357 نیز قیام گسترده دانشجویان در دانشگاههای آذرآبادگان، تهران، پهلوی و سایر شهرها رخ داد. در این روز دانشجویان نشان دادند که مذهب بزرگترین قدرت حرکتآفرین است. خبرگزاریهای جهان، نقش دانشجویان را در قیام 19 اردیبهشت تحت پوشش خبری وسیع قرار دادند.
آسوشیتدپرس گزارش کرد: «موج جدید تظاهرات، دانشجویان دانشگاههای ایران را فراگرفت. روز گذشته گروههای کوچک دانشجویان در نقاط مختلف داخل و خارج دانشگاه دست به تظاهرات وسیعی زده و با دادن شعارهایی در تهران، اصفهان، شیراز، بابل، کرمان و کاشان راهپیمایی کردند». رویترز گزارش کرد: «روز گذشته در تظاهرات دانشگاه تبریز دو نفر کشته شدند». رادیو لندن گزارش کرد که «بیشتر اغتشاشات از طرف دانشجویان بوده است». در روز 57/4/13 نیز تظاهرات دیگری توسط دانشجویان دانشگاه ملی تهران رخ داد که در درگیری با گارد دانشگاه 15 دانشجو زخمی شدند و در کرج نیز تظاهراتی توسط دانشجویان دانشکده کشاورزی صورت گرفت.
اساتید دانشگاهها نیز نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کردند. پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و در پی اعتراض امام خمینی(ره)، دانشگاهها تبدیل به کانونهای اصلی اعتراضات ضد رژیم شدند. در مدت زمانی کوتاه، این اعتراضات به سایر نهادهای آموزشی نیز سرایت کرد و اساتید و دانشجویان کنار یکدیگر به مبارزه علیه رژیم ستمشاهی پرداختند. فعالیتهای دانشجویی در تبریز و تهران، بهویژه در حمایت از شهدای سایر شهرها، گواهی بر همبستگی و روحیه مقاومت دانشجویان بود که در سراسر کشور گسترش یافته بود. این جنبشها، با همت و عزم راسخ دانشجویان و اساتید، به ایجاد یک حرکت سراسری ضد رژیم شاهنشاهی منجر شد که در نهایت به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 انجامید.
کشتار دانشجویان در 13 آبان 57
رژیم شاه در ادامه جنایات خود، در 13 آبان 57 در حوالی دانشگاه تهران خشنترین حادثه پس از 17 شهریور را رقم زد که در پی آن تعدادی شهید و زخمی شدند. در اوایل آبان رژیم پهلوی دانشگاه تهران را تحت کنترل خود درآورد بهطوری که روز پنجشنبه 4 آبان، این دانشگاه توسط نیروهای حکومت نظامی بسته شد و از ورود دانشجویان جلوگیری بهعمل آمد. هفتم آبان نیروهای ارتش اطراف دانشگاه تهران مستقر شدند و از حضور دانشجویان در دانشگاه جلوگیری کردند.
روز شنبه 13 آبان گروههای دانشآموزی با تعطیل مدارس بهسوی دانشگاه تهران حرکت کردند و در آنجا به دانشجویان معترض پیوستند، متعاقب آن نیروهای نظامی از ساعت 11 صبح محاصره دانشگاه را آغاز کردند. حدود ساعت 12 ظهر نیروهای ارتش جلوی درب جنوبی دانشگاه مستقر شدند و شلیک نارنجک گاز اشکآور را به داخل دانشگاه آغاز کردند. تظاهرکنندگان با برافروختن آتش به خنثیسازی گازها پرداختند که ناگهان نیروهای نظامی نوک اسلحههای خودکار خود را از میلهها بهسوی تجمعکنندگان گرفتند و بهروی آنها آتش گشودند، تعداد زیادی در خاک و خون غلطیدند و صدها نفر مجروح شدند. خبرگزاریها تعداد شهدا را 10 نفر و دانشجویان 65 نفر اعلام کردند. کمکم تظاهرات به بیرون از دانشگاه کشیده شد و سرتاسر تهران به میدان جنگ تبدیل شد، در این تظاهرات خیابانی 30 نقطه تهران به آتش کشیده شد.
میان اقشار مختلفی که در پیروزی انقلاب اسلامی ایران بهرهبری امام خمینی(ره) نقش حیاتی داشتند، دانشگاهیان بهویژه اساتید و دانشجویان، با حضور فعال و خستگیناپذیر خود تأثیر بسزایی در روند شکلگیری و پیروزی انقلاب ایفا کردند. دانشگاهها و دانشجویان همواره در برابر تحولات سیاسی و اجتماعی کشور بیتفاوت نبوده و در مقاطع حساس تاریخ ایران، نقش رهبریکننده و محوری در تحولات ایفا کردهاند.
دهه 50، تأسیس انجمنهای اسلامی و ترویج اندیشههای مذهبی
در دهه 50، رژیم پهلوی با اتخاذ سیاستهایی چون لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و تغییرات اجتماعی دیگر، سعی داشت دانشگاهها را از جو مذهبی و سیاسی خالی کند، اما دانشجویان با تأسیس انجمنهای اسلامی و ایجاد کانونهای مذهبی در دانشگاهها، به مبارزات خود علیه رژیم پهلوی ادامه دادند، در این دوره، با ترویج اندیشههای دینی، بهویژه از طریق آثار شهید مطهری و دکتر شریعتی، دانشجویان توانستند هستههای فکری و انقلابی را در دانشگاهها تشکیل دهند و رژیم پهلوی را به واکنشهای تند و خشن وادار کنند.
تشکلهای دانشجویی در مبارزات انقلاب
در سالهای 56 و 57، یکی از مهمترین تشکلهایی که در سازماندهی و تقویت حرکتهای انقلابی نقش داشت، تشکلهای دانشجویی بودند، این تشکلها، که همزمان با تحولات سیاسی جامعه ایران رشد کردند، با تشکیل جلسات، چاپ و انتشار اعلامیهها، برگزاری تجمعات و تظاهرات، و حمایت از دیگر گروههای انقلابی، به انقلاب اسلامی یاری رساندند. حضور دانشجویان در این تشکلها، بهویژه در سالهای پایانی رژیم شاه، نشاندهنده عمق آگاهی و درک آنان از وضعیت سیاسی جامعه ایران بود.
همکاری با روحانیت و رهبری امام خمینی(ره)
یکی از مهمترین عواملی که موجب شد جنبش دانشجویی بهعنوان یکی از ارکان انقلاب اسلامی ایران شناخته شود، همراهی و همدلی دانشجویان با روحانیت مبارز و پیروی از رهبری امام خمینی(ره) بود. امام خمینی(ره) در فرمایشات خود همواره از نقش دانشجویان در انقلاب اسلامی تمجید کرده و آنها را بهعنوان پیشگامان مبارزه علیه رژیم پهلوی ستوده است، بهویژه در یکی از سخنان خود فرمودهاند: "جوانان دانشگاهی بودند که با قیام خود رژیم منحوس پهلوی را به عقب نشاندند و دست مفتخواران را قطع نمودند."
پس از پیروزی انقلاب اسلامی: نقش دانشگاهیان در پیشبرد اهداف انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، دانشگاهیان در راستای اهداف انقلاب اسلامی به فعالیتهای خود ادامه دادند، ازجمله این فعالیتها، مقابله با اندیشههای انحرافی گروهکهای چپ و راست، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، و حضور فعال در انقلاب فرهنگی بود. این فعالیتها نهتنها به حفظ دستاوردهای انقلاب کمک کرد، بلکه موجب تثبیت و گسترش انقلاب در زمینههای علمی، فرهنگی و اجتماعی شد.
دانشجویان در دوران جنگ تحمیلی و بازسازی کشور
دانشجویان و دانشگاهیان پس از پایان جنگ تحمیلی نیز به نقش خود در بازسازی کشور ادامه دادند. در دوران بازسازی، دانشگاهها به مراکز مهم علمی و تحقیقاتی تبدیل شدند و دانشجویان بهعنوان نیروی متخصص در پیشبرد اهداف توسعه کشور عمل کردند. در این دوران، تلاشهای علمی و پژوهشی دانشگاهیان در زمینههای مختلف، از جمله فناوری، صنعت، و پزشکی، بهسرعت در حال پیشرفت بود.
دانشگاهها و پیشرفت علمی در دوران پس از جنگ
در سالهای اخیر، دانشگاهها بهویژه دانشگاههای معتبر کشور، تحت تأثیر رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، بهطور فعال در راستای تحقق اهداف علمی و پیشرفت کشور حرکت کردهاند. دانشگاهها بهویژه دانشگاههایی مانند دانشگاه علم و صنعت ایران، در زمینههای مختلف علمی و فناوری، پیشگام بوده و نقش مهمی در تحقق جنبش نرمافزاری و ارتقاء جایگاه علمی ایران در عرصه جهانی ایفا کردهاند.
در آخر...
در نهایت، نقش دانشگاهیان در پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پس از آن در تثبیت و پیشبرد اهداف انقلاب، بیبدیل است. دانشجویان و اساتید دانشگاهها در طول تاریخ انقلاب اسلامی، با تأسیس تشکلهای دانشجویی، همراهی با روحانیت و رهبری امام خمینی(ره)، و پیوستن به صف مبارزات مردمی، توانستند یکی از ارکان اصلی انقلاب را شکل دهند، امروز نیز دانشگاهها همچنان با پیشرفتهای علمی و پژوهشی خود، در راستای تحقق اهداف انقلاب اسلامی و پیشرفت کشور گام برمیدارند.