عملیاتی موفق که صفر تا صد آن برعهده ارتش بود

در طول جنگ ایران و عراق، بیشتر عملیاتهای مهم در جبهههای جنوب و مناطق هموار انجام میشد، اما در برخی نبردها، زمینهای صعبالعبور و شرایط جوی نامساعد به عامل تعیینکنندهای در سرنوشت جنگ تبدیل شدند. عملیات کربلای ۷ یکی از نمونههای برجسته این نبردها بود که در دل زمستان و در ارتفاعات برفی حاج عمران به اجرا درآمد. ایران با استفاده هوشمندانه از شرایط نامساعد جوی، توانست اصل غافلگیری را علیه ارتش عراق به کار گیرد و با حملهای ناگهانی، مواضع مستحکم دشمن را در هم شکند. اما چگونه سرما و برف، به عاملی برای پیروزی ایران در این نبرد تبدیل شدند؟
در عملیات کربلای ۷، نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران با بهرهگیری از شرایط نامساعد جوی، بهویژه برف و سرمای شدید، توانستند عنصر غافلگیری تاکتیکی را علیه ارتش عراق به کار گیرند. ارتش عراق که استراتژی دفاع متحرک را در پیش گرفته بود، انتظار نداشت که ایران در دماهای زیر صفر و زمینهای پوشیده از برف دست به حمله بزند. این موضوع باعث شد که بسیاری از نیروهای عراقی در حالت آمادهباش کامل نباشند و استحکامات آنها در برخی نقاط بدون پشتیبانی بماند.
علاوه بر این، نیروهای ایرانی که از قبل برای جنگ در ارتفاعات آموزش دیده بودند، توانستند از شرایط کوهستانی منطقه به نفع خود استفاده کنند. حرکت نیروهای پیاده در مسیرهای کوهستانی برفی اگرچه دشوار بود، اما باعث شد که آنها بدون جلب توجه به مواضع دشمن نزدیک شوند. در مقابل، نیروهای عراقی که وابستگی بیشتری به وسایل زرهی و موتوری داشتند، در شرایط برفی و یخبندان با چالشهای لجستیکی و تحرکی جدی مواجه شدند. تانکها و نفربرهای عراقی در برخی نقاط در برف گیر افتادند و امکان مانور و جابهجایی سریع نداشتند، در حالی که رزمندگان ایرانی با تجهیزات سبک و تاکتیکهای پیادهمحور توانستند بر موانع طبیعی غلبه کنند. بسیاری از سربازان ارتش بعث آمادگی کافی برای جنگیدن در سرما و برف را نداشتند، در حالی که نیروهای ایرانی از قبل با سختیهای این شرایط آشنا شده بودند و آموزشهای لازم را دیده بودند. این تفاوت باعث شد که درگیریهای اولیه به سود ایران رقم بخورد و نیروهای ارتش بتوانند ارتفاعات مهم ۲۵۱۹، گردمند و تپه سرخی را تصرف کنند.
در مجموع، انتخاب هوشمندانه زمان حمله و استفاده تاکتیکی از شرایط برفی، ایران را قادر ساخت با کمترین تلفات، حداکثر دستاورد را در این عملیات به دست آورد و ارتش عراق را در منطقه حاج عمران غافلگیر و زمینگیر کند.
عملیات کربلای ۷ نمونهای از یک عملیات آفندی محدود و موفق بود که ارتش ایران توانست در آن با بهرهگیری از غافلگیری، پشتیبانی مناسب و اجرای دقیق طرحهای عملیاتی، مناطق استراتژیک را تصرف کند. این عملیات نشان داد که حتی در سختترین شرایط جغرافیایی و جوی، با برنامهریزی مناسب و اجرای صحیح، میتوان به اهداف آفندی دست یافت.
در جنگهای نظامی، عملیاتها به دو دسته کلی تقسیم میشوند: آفندی (تهاجمی) و پدافندی (دفاعی). عملیات کربلای ۷، با هدف بازپسگیری ارتفاعات استراتژیک ۲۵۱۹ و گردمند در منطقه حاج عمران، یک عملیات تهاجمی (آفندی) محسوب میشد که نیروهای ارتش ایران برای تسلط مجدد بر این مناطق، حملهای سازمانیافته علیه مواضع دشمن انجام دادند.
ویژگیهای عملیات آفندی
عملیات آفندی یا تهاجمی، عملیاتی است که با هدف تصرف یا بازپسگیری مناطق، از بین بردن توان رزمی دشمن، به هم زدن آرایش نیروهای مقابل و یا دستیابی به اهداف راهبردی انجام میشود. این نوع عملیات، ویژگیهای مشخصی دارد که در عملیات کربلای ۷ نیز بهوضوح دیده میشود:
۱. هدف اصلی، تصرف یا بازپسگیری زمین
در عملیاتهای آفندی، هدف اصلی پیشروی در مواضع دشمن و کنترل زمین است. در کربلای ۷، ارتش ایران با حمله به مواضع عراق در حاج عمران، موفق شد ارتفاعات کلیدی را که در عملیاتهای قبلی ازدسترفته بود، بازپس بگیرد.
۲. ابتکار عمل
بر خلاف عملیاتهای پدافندی که نیروهای مدافع منتظر حمله دشمن میمانند، در عملیات آفندی، مهاجم زمان، مکان و نحوه نبرد را تعیین میکند. در کربلای ۷، ارتش ایران با انتخاب شرایط سخت جوی و اجرای حمله در شب، توانست دشمن را غافلگیر کند و ابتکار عمل را به دست گیرد.
۳. غافلگیری و فریب تاکتیکی دشمن
غافلگیری یکی از اصول مهم عملیات آفندی است. در این عملیات، ایران از شرایط نامساعد جوی (برف و سرمای شدید) به عنوان یک عنصر غافلگیری استفاده کرد، زیرا دشمن تصور نمیکرد که حمله در چنین شرایطی انجام شود. همچنین، مانورهای فریبندهای برای ایجاد سردرگمی در نیروهای عراقی اجرا شد.
۴. پشتیبانی گسترده و تأمین لجستیکی قوی
یک عملیات آفندی موفق به پشتیبانی مناسب از نظر مهمات، سوخت، آذوقه و تجهیزات نیاز دارد. در کربلای ۷، ارتش ایران با استفاده از توپخانه، نیروی هوایی، هوانیروز و مهندسی رزمی توانست مسیرهای مورد نیاز را تأمین کرده و از نیروهای خودی پشتیبانی کند.
۵. ایجاد شکاف در خطوط دفاعی دشمن
در عملیات آفندی، یکی از اهداف اصلی شکستن خط دفاعی دشمن است. در کربلای ۷، نیروهای ایرانی با عبور از موانع دفاعی عراق و نفوذ در مواضع مستحکم آنها، توانستند نقاط مهمی مانند تپه سرخی و یال کلهاسبی را پاکسازی کنند.
۶ .قابلیت استمرار عملیات و مقابله با پاتکهای دشمن
عملیاتهای آفندی معمولاً با پاتکهای دشمن مواجه میشوند. در کربلای ۷، ارتش عراق چندین ضدحمله انجام داد، اما ارتش ایران توانست با اجرای آتش توپخانهای و مقاومت مستحکم، مواضع تصرفشده را حفظ کند.
تحلیل عملیات کربلای ۷
عملیات کربلای ۷ یکی از مهمترین عملیاتهای تهاجمی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ ایران و عراق بود که در اسفند ۱۳۶۵ در منطقه حاج عمران عراق به اجرا درآمد. این عملیات که با هدف بازپسگیری ارتفاعات استراتژیک منطقه و ضربه زدن به ماشین جنگی عراق انجام شد، به دلیل ویژگیهای خاص زمین، شرایط جوی سخت و نقش کلیدی ارتش، اهمیت ویژهای دارد. حاج عمران از مناطق حساس و استراتژیک جنگ بود که چندین بار بین دو طرف دستبهدست شد و عراق با استفاده از استراتژی دفاع متحرک، این منطقه را که در عملیاتهای والفجر ۲ و کربلای ۲ به کنترل ایران درآمده بود، مجدداً تصرف کرد. هدف ایران در این عملیات، بازپسگیری این ارتفاعات، بهویژه قله ۲۵۱۹ معروف به سلطانالجبال بود که تسلط بر آن، برتری تاکتیکی و راهبردی قابل توجهی را فراهم میکرد.
این عملیات به طور کامل تحت هدایت و اجرای ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد و لشکر ۶۴ ارومیه با هدایت مستقیم سرتیپ غضنفر آذرفر، نقش کلیدی در موفقیت آن داشت. برخلاف بسیاری از عملیاتهای دیگر که تحت فرماندهی سپاه پاسداران اجرا میشد، کربلای ۷ نشاندهنده توانایی ارتش در طراحی و اجرای مستقل یک عملیات گسترده در شرایط سخت بود. عملیات در یک منطقه کوهستانی و پوشیده از برف انجام شد، جایی که دمای هوا به ۲۰ درجه زیر صفر میرسید و این خود نشان از آمادگی بالای نیروهای ارتش در جنگهای ارتفاعات داشت.
نقطه قوت این عملیات، اجرای آن در شرایطی بود که دشمن آمادگی کامل نداشت. ارتش ایران با بهرهگیری از اصل غافلگیری، حمله را در شرایط بد جوی آغاز کرد. این در حالی بود که فرمانده لشکر ۲۳ عراق، تصور نمیکرد ایران در چنین شرایطی حمله کند و به همین دلیل بسیاری از نیروهای عراقی در وضعیت غیرفعال قرار داشتند. ایران با حملهای برقآسا، توانست مواضع مهمی ازجمله ارتفاع گردمند، تپه سرخی و یال کلهاسبی را تصرف کند. در جریان این نبرد، ارتش عراق بیش از ۳۰۰۰ نفر کشته و زخمی و ۲۸۹ نفر اسیر داد و بخش زیادی از ادوات و تجهیزات آن منهدم شد.
در این عملیات، نقش توپخانه و هوانیروز ارتش بسیار حائز اهمیت بود. توپخانه ارتش با اجرای آتش سنگین، مواضع مستحکم دشمن را درهم کوبید و مسیر را برای پیشروی نیروهای پیاده باز کرد. هوانیروز کرمانشاه نیز با اجرای حملات مؤثر، موجب ازهمگسیختگی خطوط دشمن شد و در مرحله بعدی، با پشتیبانی از نیروهای پیاده و تخلیه مجروحان، توانست روند عملیات را تسریع کند. نیروی هوایی ارتش نیز با بمباران مواضع کلیدی دشمن، پشتیبانی مناسبی را برای پیشروی زمینی فراهم کرد.
عملیات کربلای ۷ با وجود موفقیتهای تاکتیکی، اما یک پیروزی راهبردی تعیینکننده محسوب نمیشد. دلیل این امر، ماهیت جغرافیایی منطقه و عدم امکان پیشروی گسترده پس از تصرف ارتفاعات بود. در مقایسه با عملیاتهایی مانند کربلای ۵ که در جنوب انجام، و باعث تغییر معادلات جنگ شد، این عملیات به دلیل طبیعت منطقه و محدودیتهای تدارکاتی، تنها یک پیروزی محدود اما مهم را برای ایران رقم زد. بااینحال، ایران با این عملیات توانست تسلط خود را بر منطقه شمال غرب تثبیت کند، بخشی از نیروهای عراقی را از جبهههای جنوب به این منطقه بکشاند و فشار را از سایر جبههها کاهش دهد.
جمعبندی عملیات کربلای ۷ نشان میدهد که ارتش جمهوری اسلامی ایران، برخلاف تبلیغات دشمن، از توانایی برنامهریزی، فرماندهی و اجرای مستقل عملیاتهای بزرگ برخوردار بود. همچنین، تجربهای گرانبها در نبردهای کوهستانی، جنگ در شرایط آبوهوایی سخت و اجرای عملیات آفندی در ارتفاعات به دست آمد که در مراحل بعدی جنگ و درگیریهای پس از آن نیز مورد استفاده قرار گرفت.