۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۵
کد خبر: ۷۷۶۶۵۹
حجت الاسلام سخاوتیان مطرح کرد؛

بررسی جایگاه قرآن در حوزه‌های علمیه از منظر رهبر معظم انقلاب

بررسی جایگاه قرآن در حوزه‌های علمیه از منظر رهبر معظم انقلاب
استاد سطوح عالی حوزه علمیه با اشاره به دغدغه رهبری و علامه جوادی آملی درباره جایگاه قرآن در حوزه‌های علمیه، تأکید کرد: حضور واقعی قرآن در نظام آموزشی نیازمند تربیت انسان قرآنی با زیست‌بومی مبتنی بر آموزه‌های ژرف این کتاب آسمانی است.

اشاره: قرآن در حوزه‌های علمیه فراتر از استنادهای فقهی و فلسفی نیازمند نقش محوری در روش‌شناسی و تربیت انسان است، تأکید رهبر معظم انقلاب و بزرگان بر حضور پررنگ‌تر قرآن نه به معنای افزایش آیات در متون درسی بلکه خواستار تحولی عمیق در نظام آموزشی است که قرآن را به منبعی برای انسان‌سازی تبدیل کند، دروس حوزوی ذاتاً ترکیبی از مباحث عقلی و نقلی هستند؛ در فلسفه حجیت قرآن با عقل اثبات می‌شود و در اصول فقه روش استنباط از آیات آموزش داده می‌شود، با این حال فهم صحیح قرآن مستلزم روش‌شناسی دقیق است تا از برداشت‌های نادرست جلوگیری شود، انتقاد بزرگان نه به فقدان مطلق قرآن در حوزه‌ها بلکه به معنای فاصله از آرمان «زیست‌بوم قرآنی» است که در آن سبک زندگی طلاب و جامعه بر پایه آموزه‌های قرآن شکل گیرد، حوزه‌های علمیه موظفند با تلفیق آموزش تفسیر، اخلاق و الگوهای عملی بستری فراهم کنند که قرآن در عمق شخصیت و رفتار طلاب نهادینه شود، این مسیر با ایجاد رشته‌های تخصصی قرآن و گسترش تفاسیر نوین آغاز شده اما نیازمند شتاب بیشتر برای تبدیل قرآن به محور هویت‌سازی فردی و اجتماعی است تا جامعه به‌سمت «انسان قرآنی» حرکت کند.

در این راستا خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام سید امیر سخاوتیان استاد سطوح عالی حوزه علمیه و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه به آن پرداخته می شود.

رسا ـ قرآن چه جایگاهی در حوزه‌های علمیه دارد و تأکید رهبر معظم انقلاب بر لزوم حضور پررنگ‌تر این کتاب آسمانی در مراکز علمی و آموزشی دینی بر چه مبنایی است؟

برای بررسی نقش قرآن در حوزه‌های علمیه و منظور بزرگان از تأکید بر حضور بیشتر آن ابتدا باید به ماهیت دروس حوزوی پرداخت، تصور ساده‌ای است اگر بگوییم نقش قرآن صرفاً در تعداد آیاتی که مثلاً در اصول فقه یا ادبیات به کار می‌رود خلاصه می‌شود، چنین نگاهی بسیط و غیرعلمی است، حتی اگر تمامی مثال‌ها در این دروس به آیات قرآن تبدیل شوند باز هم نمی‌توان حضور واقعی قرآن در نظام آموزشی حوزه را تضمین کرد، این یک مسئله عمیق‌تر و گسترده‌تر است.

برای پاسخ به این پرسش که قرآن چه نقشی در حوزه دارد ابتدا باید ساختار و ماهیت درس‌های حوزه را درک کنیم، بخشی از دروس حوزوی مانند فلسفه یا معرفت‌شناسی ذاتاً عقلی هستند و در حوزه‌ای فراتر از استناد نقلی کار می‌کنند، در این نوع دروس با نگاه عقلی به اثبات مبانی معرفتی مانند عقل، حس، تجربه و وحی پرداخته می‌شود، در چنین فضایی رجوع به قرآن پس از تأیید جایگاه وحی به‌عنوان یکی از منابع معرفتی صورت می‌گیرد.

طبیعتاً انتظار اینکه مباحث فلسفی صرفاً بر اساس استنباط مستقیم از قرآن باشند تضاد با ساختار عقلی این دروس دارد، حتی حجیت قرآن نیز ابتدا با تعقل مورد پذیرش قرار می‌گیرد و نه صرفاً به دلیل این‌که قرآن خودش چنین ادعایی دارد.

از سوی دیگر برخی دروس حوزوی مستقیماً به شناخت منابع نقلی از جمله قرآن اختصاص دارند به‌عنوان مثال علم اصول فقه به بررسی این مسئله می‌پردازد که ظواهر آیات و روایات چگونه فهمیده و تفسیر می‌شوند و چه سازوکارهایی برای استخراج احکام از آنها وجود دارد، این علم به‌نوعی روش‌شناسی فهم دین است، بنابراین تا زمانی که این روش‌شناسی به‌خوبی آموزش داده نشود مراجعه به قرآن بدون ابزار مناسب فایده چندانی نخواهد داشت.

تأکید بزرگان بر افزایش حضور قرآن در حوزه به این معناست که علاوه بر استناد صِرف به آیات یا روایات باید قرآن به‌عنوان منبع محوری‌تر و جدی‌تر در روش‌شناسی، تفکر و تعلیم در حوزه‌ها مدنظر قرار گیرد، این یعنی نه تنها آشنایی سطحی با آیات کافی نیست بلکه باید فهم عمیق جامع و روش‌مند از متن وحی ایجاد شود تا بتواند نقشی جدی‌تر و اثرگذارتر ایفا کند.

این پرسش که چرا برخی افراد حتی گروه‌هایی با ادعای ارتباط عمیق با قرآن برداشت نادرستی از آن دارند به شیوه رجوع و روش استنباط برمی‌گردد، فهم صحیح از قرآن نیازمند اصول و قواعد دقیق است، به عبارت دیگر برای درک مفاهیم قرآنی از روش‌های علمی نظیر اصول فقه و روش‌های استنباط بهره گرفته می‌شود، این روش‌ها به ما کمک می‌کنند تا از آموزه‌های قرآن و روایات برداشت صحیحی داشته باشیم.

گاهی دیده می‌شود که فهم از قرآن در برخی مباحث مانند رجال یا ارزیابی راویان به شکل نادرست مورد انتظار قرار می‌گیرد، مثلاً جایگاه راویانی همچون زراره را باید با معیارهایی نظیر وثاقت یا عدالت سنجید نه اینکه انتظار داشته باشیم تمام آیات قرآن به طور مستقیم به موضوع وثاقت راوی اختصاص داشته باشد، برخی انتقاد می‌کنند که چرا قرآن در علم رجال کمتر محوریت دارد اما باید دانست که آیات مرتبط به عدالت یا وثاقت راویان تنها بخشی از منابعی هستند که در این مبحث به کار برده می‌شوند و سایر موضوعات علم رجال عمدتاً با بررسی متون حدیث یا سایر منابع نقلی روشن می‌شوند، بنابراین نمی‌توان گفت هر آنچه مربوط به ارزیابی روات است باید صرفاً از متن قرآن استخراج شود.

در زمینه احکام فقهی نیز همان اصول صادق است، بسیاری از آیات مرتبط با احکام در باب‌های مشخصی از فقه مانند طهارت، خمس یا سایر ابواب کاربرد دارند، فقهای برجسته همیشه در استنباط احکام به این آیات رجوع کرده‌اند، بنابراین اینکه گمان کنیم قرآن در موضوعات فقهی بی‌استفاده است یا اینکه نیازی به مراجعه به آن نیست ناشی از ساده‌انگاری است، برای نمونه وقتی باب طهارت تدریس می‌شود، تمام آیات مربوط به آن مورد بررسی قرار می‌گیرد و همین اصل در دیگر ابواب فقهی نیز وجود دارد، از این رو استفاده از آیات قرآن در جایگاه درست خود همواره الزامی و سودمند خواهد بود اما نباید از آن انتظار فراتر از چارچوب موضوعی‌اش داشت.

وقتی رهبر انقلاب می‌فرمایند قرآن حضور ندارد باید دقیقاً منظور این سخن را بفهمیم، ظاهراً وقتی به اطراف نگاه می‌کنیم حضور قرآن در برخی جنبه‌ها قابل تشخیص است؛ رشته‌هایی مثل تفسیر قرآن و دیگر علوم مرتبط ایجاد شده‌اند با این حال، آنچه رهبر معظم انقلاب یا افرادی مانند علامه جوادی آملی مطرح می‌کنند نگاه عمیق‌تری است که فراتر از این جلوه‌های سطحی است، باید از خود بپرسیم، منظور دقیق آنان چیست؟

اگر به قرآن فقط به عنوان ابزاری برای استخراج احکام نگاه کنیم این نگرش محدود می‌تواند مسیر را منحرف کند، بحث بر سر این است که رجوع به قرآن صرفاً نباید به معنای مطالعه سطحی باشد بلکه باید رویکردی تربیتی و انسان‌ساز داشته باشد، دغدغه اصلی بزرگان دین تربیت انسان است، بنابراین قرآن فقط برای خواندن یا حفظ کردن نیست؛ هرچند که تماشای خطوط آن یا ذکر نام آن نیز معنویتی به همراه دارد اما کافی نیست، بزرگان ما تأکید دارند که ارتباط با قرآن باید عمیق‌تر و در راستای رشد فردی و کمال انسانی باشد.

فقیهی که قرار است مسیر درستی را طی کند باید با قرآن انس عمیقی داشته باشد، هرچه این انس بیشتر باشد عمق شخصیت و فقاهتش نیز بیشتر می‌شود، تمام بزرگان دینی ما از جمله رهبر معظم انقلاب، علامه جوادی آملی، آیت‌الله مکارم شیرازی، آیت‌الله سبحانی و دیگر مراجع تقلید بزرگ رابطه‌ای قوی با قرآن داشته‌اند، همین نکته در فضای فلسفه نیز صادق است؛ بزرگانی همچون علامه طباطبایی، آیت‌الله مصباح یزدی همه مفسران برجسته قرآنی بوده‌اند.

بنابراین توصیه‌های آنان تنها به آوردن آیات و روایات در متون درسی ختم نمی‌شود هرچند این اقدام گامی مثبت است و می‌تواند انس اولیه را ایجاد کند، اما این سطح از تعامل با قرآن تنها آغاز راه است و نمی‌تواند غایت مطلوب باشد، غایتی که بزرگان دین به آن اشاره می‌کنند، تربیت انسان بر اساس آموزه‌های ژرف قرآنی است، تلاش‌های زیادی در سال‌های اخیر صورت گرفته تا این مسیر تقویت شود، اما راه طولانی در پیش است تا به نقطه‌ای برسیم که قرآن نه فقط در ظاهر بلکه در عمق جامعه ما حضور واقعی داشته باشد.

گاهی اوقات این تصور پیش می‌آید که گویا طلاب علوم دینی توجه چندانی به قرآن ندارند یا اینکه دروس حوزوی پیوندی با قرآن ندارد، این در حالی است که اگر کسی حتی آشنایی ابتدایی با فضای حوزه داشته باشد به‌روشنی درمی‌یابد که چنین تصوری نادرست است، بسیاری از آیات قرآن کریم در مباحث علمی و درسی حوزه‌های علمیه مورد بحث قرار می‌گیرند، مخصوصاً در سال‌های اخیر آموزش‌های تفسیری جایگاه ویژه‌ای در سطوح مختلف به‌ویژه سطوح عالی حوزه پیدا کرده است.

رسا ـ وظیفه حوزه های علمیه در قبال ترویج اندیشه های قرآنی امام خامنه ای در بین طلاب و جامعه چیست؟

هدف اصلی حوزه‌های علمیه انسان‌سازی است و انسان‌سازی از مسیری قرآنی عبور می‌کند، زمانی که فردی به قرآن نزدیک شود و قرآنی زندگی کند، می‌تواند مدعی شود که در مسیر رشد انسانی گام برمی‌دارد، این همان موضوعی است که بزرگان ما از جمله رهبر معظم انقلاب، علامه جوادی، آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی و آیت‌الله العظمی سبحانی همواره بر آن تأکید داشته‌اند؛ بنابراین قرآنی زیستن یکی از وظایف اصلی حوزه‌های علمیه است که از طریق آن به هدف انسان‌سازی دست می‌یابد.

این امر نه‌تنها نیازمند تدریس مستقیم قرآن و اخلاق است بلکه بستری مناسب برای زیست‌بوم قرآنی نیز باید فراهم شود، حوزه‌های علمیه نیاز دارند تا چنین زیست‌بومی را تعریف و راه‌اندازی کنند به گونه‌ای که حتی اگر فرد لحظه‌ای به مطالعه آیات قرآن نپردازد سبک زندگی‌اش بر اساس آموزه‌های قرآنی شکل بگیرد، دغدغه بزرگان نیز همین است که چرا برخی طلبه‌ها توجه کافی به قرآن ندارند تا چنین زیست‌بومی را برای جامعه فراهم آورند، ایجاد این زیست‌بوم قرآنی وظیفه‌ای اساسی برای حوزه‌های علمیه است.

مسیر ساخت این زیست‌بوم آغاز شده، اما همچنان راه طولانی‌ای پیش رو داریم. تلاش‌ها در این زمینه خواه از طریق درس اخلاق باشد یا ارائه الگوهای عملی در سبک زندگی، باید با نهایت دقت و برنامه‌ریزی ادامه یابد تا اهداف بلندمدت تحقق پیدا کنند.

ارسال نظرات