۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۵
کد خبر: ۷۸۰۶۹۱

«خلیج‌ فارس»؛ نامی که حتی در شناسنامه اجداد مقامات عرب ثبت شده

«خلیج‌ فارس»؛ نامی که حتی در شناسنامه اجداد مقامات عرب ثبت شده
نام خلیج‌ فارس، فراتر از یک عنوان جغرافیایی، نماد هویت و اقتدار ملی ایرانیان است. ادعای اخیر دونالد ترامپ برای تغییر این نام به «خلیج عربی» موجی از واکنش‌های قاطع در ایران برانگیخته است. در این مصاحبه، ریشه‌های تحمیق در تلاش‌های برخی دولت‌های عربی، نقش استعماری غرب و جایگاه این نام در وحدت ملی ایران را کاوش می‌کنیم. آیا این تحریف ممکن است؟

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، خلیج فارس، نامی که از روزگاران کهن در اسناد تاریخی، نقشه‌های جغرافیایی و قلب ایرانیان نقش بسته، نه‌تنها یک پهنه آبی، بلکه نمادی از هویت، اقتدار و وحدت ملی این سرزمین است. این نام که ریشه در تمدن پارسی دارد، قرن‌هاست در برابر طمع استعمارگران و تحریف‌های سیاسی ایستادگی کرده است.

اخیراً، ادعای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، مبنی بر تغییر نام خلیج فارس به «خلیج عربی» یا «خلیج عربستان» در جریان سفر قریب‌الوقوع او به عربستان سعودی، موجی از خشم و واکنش‌های قاطع در میان ایرانیان برانگیخته است. این ادعا که به‌گفته مقامات آمریکایی با هدف جلب حمایت کشورهای عربی و پیشبرد منافع اقتصادی و سیاسی غرب مطرح شده، نه‌تنها یک تحریف تاریخی، بلکه توهینی به هویت ملی ایرانیان تلقی می‌شود.

با دکتر «یعقوب توکلی»، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی، به گفت‌وگو نشستیم؛ در این مصاحبه، جایگاه خلیج فارس در حافظه تاریخی و غرور ملی ایرانیان را بررسی می‌کنیم، ریشه‌های تحمیق در تلاش‌های برخی دولت‌های عربی برای تغییر این نام را کاوش می‌کنیم، و پیامدهای حقوقی، تاریخی و فرهنگی این ادعاها را تحلیل می‌کنیم.

از چالدران تا چابهار، نمادی از وحدت ملی و همبستگی

نام خلیج فارس چه جایگاهی در حافظه تاریخی و هویت ملی ایرانیان دارد و تا چه حد با غرور ملی و هویت فرهنگی آنان گره خورده است؟

نام خلیج فارس، فراتر از یک عنوان جغرافیایی، بخشی جدایی‌ناپذیر از حافظه تاریخی، هویت ملی و غرور فرهنگی ایرانیان است. این نام در اسناد تاریخی کهن، نقشه‌های جغرافیایی، و حتی در مدارک شخصی مانند شناسنامه‌های اجداد بسیاری از مردمان منطقه، از جمله برخی مقامات کنونی کشورهای همسایه، به‌صراحت ثبت شده است. خلیج فارس نمادی از پیوستگی تمدنی، تاریخی و فرهنگی ایران است که با غرور ملی و خودآگاهی جغرافیایی ایرانیان درهم‌تنیده شده است. 

این نام یادآور استقلال، اقتدار و مقاومت ملت ایران در برابر تحریف‌های تاریخی و تجاوزهای استعماری است. از منظر فرهنگی، خلیج فارس به‌مثابه بخشی از سرزمین ایران، در کنار نقاط دیگر این کشور، از چالدران تا چابهار، نمادی از وحدت ملی و همبستگی جمعی است. حساسیت و فداکاری ایرانیان نسبت به حفظ تمامیت ارضی و هویت تاریخی‌شان در این نام متبلور می‌شود که با روح ملی‌گرایی و افتخار فرهنگی ایرانیان پیوندی ناگسستنی دارد.

تلاش‌های گسترده‌ای در طول تاریخ برای حفظ این نام و گردآوری اسناد مرتبط با آن صورت گرفته است، از زحمات مرحوم سدید السلطنه کبابی تا آثار ارزشمند احمد اقتداری و کتاب مهم همایون الهی. این کوشش‌ها پس از انقلاب اسلامی، خلیج فارس را به یک نقطه اشتراک فرهنگی و ملی تبدیل کرده است. وقتی بر خاک پاک جزایر ایرانی قدم می‌گذاریم، خاطرهٔ بزرگ‌مردانی چون امام قلی خان صفوی، شهید حسن باقری و سردار سلیمانی در ذهن زنده می‌شود؛ مردانی که با شجاعت و تدبیر، از حاکمیت ایران در سخت‌ترین شرایط دفاع کردند و امنیت امروز ما را رقم زدند.

 

«خلیج‌ فارس»؛ نامی که حتی در شناسنامه اجداد مقامات عرب ثبت شده

 

تحمیق در سیاست‌های منطقه‌ای و توهم شرافت عربی

برخی دولت‌های عربی با حمایت غرب، به‌ویژه آمریکا، تلاش دارند نام خلیج فارس را به «خلیج عربی» تغییر دهند. این تلاش‌ها را چگونه تحلیل می‌کنید و چه انگیزه‌هایی پشت آن‌هاست؟

تلاش برخی دولت‌های عربی برای تحریف نام خلیج فارس به «خلیج عربی» ریشه در توهمی دارد که از آن به‌عنوان «شرافت عربی» یاد می‌کنند، اما در حقیقت، این توهم نتیجه حمق و تحمیق عمیقی است که از سوی قدرت‌های غربی، به‌ویژه ایالات متحده، بر این دولت‌ها تحمیل شده است.

این دولت‌ها، به دلیل نفوذپذیری شدید از غرب و ساده‌لوحی سیاسی، گمان می‌برند که تغییر نام خلیج فارس به آن‌ها عزت و شرافتی کاذب خواهد بخشید. این در حالی است که شرافت واقعی ملت‌های عربی در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی به سرزمین‌های عربی، قتل‌عام مردم بی‌گناه، ویرانی خانه‌ها، و به آتش کشیدن زندگی زنان و کودکان لگدمال شده است.

غرب، به‌ویژه با بهره‌گیری از شخصیت‌هایی مانند دونالد ترامپ، از این تحمیق برای استعمار و استثمار اقتصادی کشورهای عربی استفاده می‌کند. به‌عنوان مثال، وعده‌های توخالی در ازای قراردادهای چند صد میلیارد دلاری، مانند آنچه ترامپ به دنبال آن بود، بخشی از این سیاست تحمیق است.

این دولت‌ها، به‌جای حمایت واقعی از ملت‌های عربی، مانند مردم فلسطین، به ارسال کفن به‌جای سلاح، فرمانده و سرباز بسنده کرده‌اند و بدین ترتیب، نقطه‌ضعف فکری خود را در برابر غرب آشکار ساخته‌اند. در ادبیات ضد استعماری، سه مفهوم کلیدی مطرح است: استحمار، استعمار و استثمار. غرب با استفاده از واژه «خلیج عربی» ابتدا این دولت‌ها را استحمار می‌کند، سپس با استعمار سیاسی و فرهنگی، زمینه استثمار اقتصادی آن‌ها را فراهم می‌سازد.

این تحمیق که ریشه در توهم شرافت دارد، نه‌تنها برای اعراب عزت نمی‌آورد، بلکه آن‌ها را به ابزاری در دست غرب برای پیشبرد اهداف استعماری تبدیل می‌کند. همسایگان ما باید بدانند که قدرت‌های غربی، مانند مسافرانی گذرا، می‌آیند و می‌روند، اما ما و آن‌ها به‌عنوان همسایه، کنار یکدیگر باقی خواهیم ماند. این توهمات تاریخی و هم‌زبانی با غرب هیچ مشکلی را حل نمی‌کند و شرافت ازدست‌رفته اعراب در جنگ‌هایی مانند فلسطین را بازنمی‌گرداند.

در تاریخ معاصر، بارها شاهد بوده‌ایم که در برابر فریاد مظلومان فلسطین، به‌جای اعزام کمک‌های واقعی و حمایتی عملی، تنها با ارسال نمادهای نمایشی، مانند کفن، به این رنج‌ها پاسخ داده‌اند. این نوع واکنش، گواهی است بر انفعال و دوری برخی دولت‌ها از مسئولیت تاریخی خود.

نام خلیج فارس در اسناد تاریخی و جایگاه حقوقی آن

آیا تغییر نام خلیج فارس از منظر حقوقی و تاریخی امکان‌پذیر است و چه تأثیری بر جایگاه ایران در منطقه خواهد داشت؟

از منظر تاریخی و حقوقی، تغییر نام خلیج فارس امری کاملاً ممتنع و غیرممکن است. این نام در اسناد تاریخی، نقشه‌های جغرافیایی کهن، مکتوبات بین‌المللی، و حتی در مدارک رسمی و شخصی، مانند شناسنامه‌های پدران و اجداد برخی مقامات کنونی کشورهای عربی، به طور مکرر و بی‌ابهام ثبت شده است. 

تلاش برای تحریف این نام که ریشه در اختلافات سیاسی گذشته، مانند تنش‌های جمال عبدالناصر با محمدرضا پهلوی دارد، هیچ‌گونه مشروعیت تاریخی یا حقوقی ندارد. این تحرکات که از حمق سیاسی برخی رهبران منطقه‌ای و تحمیق آن‌ها توسط غرب سرچشمه می‌گیرد، صرفاً ابزاری برای استثمار اقتصادی و سیاسی این دولت‌هاست.

ایران پس از انقلاب اسلامی، با تکیه بر خودآگاهی تاریخی و جغرافیایی که با رهبری امام خمینی(ره) در جامعه دمیده شد، به یک قدرت توحیدی، مبتنی بر عقلانیت علوی و شجاعت عاشورایی، تبدیل شده است. این تحول، ایران را از عصر استثمار تاریخی به دوران استقلال و اقتدار سوق داده است. تجربه تاریخی نشان داد که همسایگان عربی، در همراهی با دشمنانی مانند صدام حسین، با صرف هزینه‌های هنگفت و تأمین سلاح و سرباز، نتوانستند اقتدار ایران را خدشه‌دار کنند.

این حمق تاریخی که نتیجه تحمیق توسط غرب بود، نشان داد که ایران، با تکیه بر وحدت ملی و ایمان انقلابی، در برابر هرگونه تعرض به تمامیت ارضی و هویت تاریخی خود ایستادگی می‌کند؛ بنابراین، تحریف نام خلیج فارس نه‌تنها تأثیری بر جایگاه حقوقی و تاریخی ایران ندارد، بلکه صرفاً به‌عنوان یک توهم ذهنی در نزد برخی رهبران منطقه‌ای باقی می‌ماند و با واقعیت‌های تاریخی و جغرافیایی سازگار نیست.

حمق برخی همسایگان در همراهی با توهمات غربی که ریشه در تحمیق آن‌ها دارد، نمی‌تواند این حقیقت تاریخی و جغرافیایی را تغییر دهد. خلیج فارس، مانند دیگر نقاط ایران، نمادی از وحدت و اقتدار ملی است که با خون شهدا و تلاش اندیشمندان حفظ شده و خواهد شد.

 

«خلیج‌ فارس»؛ نامی که حتی در شناسنامه اجداد مقامات عرب ثبت شده

 

خلیج فارس به‌عنوان نماد وحدت ملی و همبستگی 

آیا نام خلیج فارس می‌تواند به عاملی برای همبستگی ملی بیشتر تبدیل شود؟

بی‌تردید، نام خلیج فارس یکی از برجسته‌ترین نمادهای وحدت ملی و همبستگی جمعی ایرانیان است. متأسفانه، در دوره پهلوی، به‌ویژه در زمان محمدرضا، تسلیم در برابر انگلستان به جدایی بخش‌هایی از خلیج فارس، مانند بحرین و جزایر تنب، منجر شد. این خیانت تاریخی همچنان در حافظه ملت ایران به‌عنوان یک زخم فراموش‌نشدنی باقی است و تاریخ فراموش نمی‌کند که چگونه تمامیت ارضی ایران در قضیه بحرین، با تصمیمات نادرست و کوتاه‌آمدن در برابر فشارهای خارجی، دچار آسیب شد. نباید نقش قدرت‌های استعمارگر، به‌ویژه انگلستان، در این اتفاق را نادیده گرفت.

انقلاب اسلامی با ایجاد خودآگاهی تاریخی و جغرافیایی، این نام را به نمادی از مقاومت و وحدت تبدیل کرد. خلیج فارس، مانند خرمشهر، آذربایجان، یا هر نقطه دیگر از ایران، بخشی از هویت مشترک ملی است که ایرانیان با حساسیت و فداکاری نسبت به آن احساس تعلق دارند.

این نام، به‌ویژه در شرایط اختلافات داخلی، می‌تواند به‌عنوان یک عامل همبستگی عمل کند، زیرا یادآور تاریخ مشترک، مقاومت در برابر استعمار، و عزت ملی است. ایستادگی فکری و فرهنگی در حفظ نام خلیج فارس که با تلاش‌های علما و جغرافی‌دانان ایرانی تقویت شده، نشان‌دهنده عمق پیوند این نام با روح ملی‌گرایی و وحدت ایرانیان است.

واکنش‌های مردمی و رسمی به تحریف نام خلیج فارس

واکنش شدید مردم و مسئولان ایرانی در فضای مجازی و عرصه عمومی به تلاش‌های تحریف نام خلیج فارس را از منظر فرهنگی، روانی و وحدت ملی چگونه تحلیل می‌کنید؟

واکنش‌های قاطع و یکپارچه مردم و مسئولان ایرانی به تلاش‌های تحریف نام خلیج فارس، نشانه‌ای از عمق دلبستگی این ملت به تاریخ، جغرافیا و هویت ملی خود است. از منظر فرهنگی و روانی، این واکنش‌ها بیانگر خودآگاهی تاریخی، غرور ملی و حساسیت عمیقی است که پس از انقلاب اسلامی در جامعه ایرانی نهادینه شده است.

خلیج فارس، به‌عنوان بخشی از سرزمین ایران، نه‌تنها یک مکان جغرافیایی، بلکه نمادی از مقاومت در برابر استعمار، تحمیق و حمق دشمنان است. این واکنش‌ها که از فضای مجازی تا اظهارات رسمی گسترده است، نشان‌دهنده وحدت ملی در دفاع از هویت مشترک است.

از منظر وحدت ملی، این حساسیت مشترک که در میان اقشار مختلف از مردم عادی تا نخبگان دیده می‌شود، پیوند ناگسستنی ایرانیان با سرزمین و تاریخ خود را آشکار می‌سازد. به تعبیر فلسفی، تغییر نام خلیج فارس حتی در عالم ذهن و خیال نیز «ممتنع‌الوجود» است.

در این قبر جنازه‌ای نیست، این مادر اونقدر عقیم است که فرزندی نمی‌تواند بزاید. چنین پدیده‌ای حتی در دنیای ذهن و خیال هم از ناحیه ما مفروض نیست، نه‌تنها در عرصه جغرافیا که حتی در عالم تصور نیز چنین تحریفی پذیرفتنی نیست و هیچ ایرانی‌ای چنین امکانی را مفروض نمی‌داند. این واکنش‌ها نه‌تنها به تلاش‌های تحریف‌آمیز، بلکه به هرگونه تعرض به تمامیت ارضی و هویتی ایران، پاسخی قاطع می‌دهند.

 

«خلیج‌ فارس»؛ نامی که حتی در شناسنامه اجداد مقامات عرب ثبت شده

 

ایران واحد و حساسیت به تمامیت ارضی 

جایگاه خلیج فارس در مقایسه با سایر نقاط ایران از منظر وحدت ملی چیست؟

خلیج فارس، مانند هر نقطه دیگر از ایران، از زاهدان تا کردستان، از چابهار تا گلستان، بخشی از جغرافیای واحد و مقدس این سرزمین است. هیچ نقطه‌ای از ایران بر نقطه دیگر برتری ندارد و همه این سرزمین‌ها نماد وحدت ملی و هویت مشترک ایرانیان هستند. حساسیت ایرانیان نسبت به خلیج فارس، به دلیل حمق و تحرکات تحریف‌آمیز برخی همسایگان کم‌توجه، ممکن است در رسانه‌ها برجسته‌تر به نظر آید، اما این حساسیت به همان اندازه برای خرمشهر، چالدران، یا هر نقطه دیگر از ایران وجود دارد. خون شهدای این سرزمین، از امام قلی‌خانی در عصر صفوی تا سردار سلیمانی در دوران معاصر، برای حفظ تمامیت ارضی ایران ریخته شده است.

انقلاب اسلامی با تقویت خودآگاهی تاریخی و جغرافیایی، این وحدت را به سطحی بی‌سابقه رساند. هیچ قدرتی، چه در داخل و چه در خارج، جرئت تعرض به حتی یک وجب از خاک ایران را ندارد. به‌عنوان مثال، در دوره گذشته، زمانی که پهپادی متعلق به آمریکا پیش از ورود یکی دو کیلومتر در هوا وارد حریم هوایی ایران شد، پیش از رسیدن به مقصد، در آسمان به زغال تبدیل شد. این اقتدار که با خون شهدا، تلاش اندیشمندان و هدایت رهبران حکیم شکل گرفته، برای همسایگان و دشمنان کاملاً آشکار است.

خلیج فارس، مانند زاهدان، چابهار یا کردستان، بخشی از ایران واحد است که ایرانیان با فداکاری و علاقه‌مندی برای حفظ آن ایستادگی می‌کنند. این سرزمین، از نقطه‌نقطه‌اش، نماد وحدت ملی است و هر تلاشی برای تحریف یا تعرض به آن، با پاسخ قاطع ملت ایران مواجه خواهد شد.

ارسال نظرات