مجازات با زندگی تلخ، موشک و پهپادهای ایرانی هدیهای به شیرین بازی صهیونها

در حالیکه رژیم صهیونیستی با نمایشهای تلآویوی و ژستهای شیرین در رسانههای غربی تلاش دارد چهرهای پیروز از خود ترسیم کند، واقعیت در میدان چیز دیگریست؛ موشکها و پهپادهای ایرانی، این روزها ترجمهای عینی از "مجازات با زندگی تلخ" را برای صهیونیستها رقم زدهاند.
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در سالهای اخیر، جمهوری اسلامی ایران با اتکا به توان بومی دفاعی، توانسته مجموعهای پیشرفته و متنوع از موشکهای بالستیک را توسعه دهد که نقشی کلیدی در بازدارندگی راهبردی و پاسخگویی به تهدیدات منطقهای و فرامنطقهای ایفا میکنند. یکی از نمودهای بارز این توانمندی، حملات موشکی دقیق و پرحجم ایران به پایگاهها و اهداف نظامی دشمنان خود، بهویژه در واکنش به تجاوزات رژیم صهیونیستی یا اقدامات تحریکآمیز آمریکا در منطقه بوده است. در این حملات، از انواع موشکهای کوتاهبرد، میانبرد، نقطهزن و حتی موشکهای با قابلیت عبور از سامانههای ضد موشکی استفاده شده که قدرت تخریبی، دقت اصابت و سرعت واکنش بالای جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشتند.
اکنون در ادامه، قصد داریم به صورت تفصیلی به بررسی انواع موشکهای بالستیک و پهپادهای ساخت ایران که برای مجازات سخت به کار گرفته شد، بپردازیم؛ موشکها و پهپادهایی که هر یک با ویژگیها و قابلیتهای منحصربهفرد خود، بخشی از ستون فقرات راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل میدهند.

عماد؛ دقیقترین ابزار بازدارندگی ایران
این موشک، که نخستینبار در سال ۱۳۹۴ رونمایی شد، صرفاً یک سلاح جدید نبود، بلکه اعلام رسمی ورود ایران به باشگاه محدود دارندگان موشکهای بالستیک هدایتپذیر با دقت بالا بود. عماد از یک نماد در مانورهای نظامی به یک سلاح واقعی در میدان نبرد تبدیل شد؛ بهویژه با حضورش در عملیاتهای بزرگی مانند «وعده صادق». این گزارش به بررسی فنی و راهبردی این موشک میپردازد و پیامهای آشکار و پنهانی را که در سطح منطقه و فراتر از آن مخابره میکند، تحلیل مینماید.
تولد یک نقطهزن: عبور از عصر شهاب
موشک «عماد»، نسخهای تکاملیافته از خانواده شهاب-۳ است، اما با یک جهش فناورانه. در حالی که موشکهای اولیه ایران عمدتاً برای بازدارندگی تودهای و هدفگیری شهرها طراحی شده بودند، عماد با برخورداری از سرجنگی جداشونده و هدایتپذیر (MaRV)، مفهوم بازدارندگی را متحول کرد.
ویژگیهای این فناوری:
- دقت نقطهزن: با دایره خطای احتمالی کمتر از ۱۰ متر، عماد قادر است اهداف حیاتی مانند مراکز فرماندهی، آشیانههای هواپیما یا تأسیسات پدافندی را با بالاترین دقت مورد اصابت قرار دهد.
- مانورپذیری در فاز نهایی: استفاده از چهار بالک کنترلی کوچک در مرحله پایانی پرواز، امکان تصحیح مسیر و گریز از سامانههای پیشرفته دفاع موشکی مانند «گنبد آهنین» و «فلاخن داوود» را فراهم میسازد.
کالبدشکافی فنی: چرا «عماد» یک تغییردهنده بازی است؟

عماد در میدان واقعی: آزمون موفق در عملیات «وعده صادق»
برای سالها، عماد بیشتر بهعنوان یک نماد فناورانه در رزمایشها و رژههای نظامی شناخته میشد. اما در جریان عملیات «وعده صادق»، این موشک از مرحله نمایش به فاز اقدام عملیاتی وارد شد. گزارشهای رسمی و منابع تحلیلی بینالمللی تأیید کردند که عماد در کنار موشکهایی چون «قدر» و «خیبرشکن» علیه اهداف حساس در عمق خاک رژیم صهیونیستی مورد استفاده قرار گرفته است.
پیامهای کلیدی این عملیات:
- اعتبار تهدیدات ایران: ایران ثابت کرد که نهتنها توان توسعه فناوری موشکی دارد، بلکه اراده استفاده از آن را نیز داراست.
- عبور از سپر دفاعی: بخشی از موشکها موفق به عبور از سامانههای چندلایه پدافندی شدند؛ مسئلهای که ارتشهای غربی را به بازنگری در قابلیت دفاعیشان واداشته است.
- افزایش هزینه اقدام علیه ایران: از این پس، هرگونه تجاوز نظامی به خاک ایران با احتمال واکنش دقیق و پرهزینه روبهروست.
واکنش جهانی
رونمایی و سپس بهرهگیری از موشک عماد واکنشهای شدیدی را در سطح جهانی بهدنبال داشت. برخی از بازیگران غربی، بهویژه ایالات متحده، آن را ناقض «روح» قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت دانستند. با این حال، جمهوری اسلامی ایران همواره تأکید داشته که برنامه موشکیاش کاملاً دفاعی، متعارف و در راستای حفظ امنیت ملی است.

موشک «قادر»: شمشیر پنهان ایران بر فراز آبها
در راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی ایران، تسلط بر آبهای حیاتی منطقه، بهویژه تنگه هرمز، خلیج فارس و دریای عمان، نقشی حیاتی دارد. در این چارچوب، موشکهای کروز ضدکشتی بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای بازدارندگی شناخته میشوند. در میان آنها، موشک «قادر» با تلفیق فناوری بومی، برد عملیاتی بالا و پنهانکاری مؤثر، به یکی از ستونهای قدرت دریایی ایران تبدیل شده است. این موشک که تکاملیافته مدل «نور» است، اکنون در رزمایشها و دکترین دفاع ساحلی ایران، نقشی محوری دارد و نمادی از جهش تکنولوژیک در حوزه نبرد دریایی محسوب میشود.
تکامل یک نسل: از «نور» تا «قادر»
رونمایی از «قادر» در سال ۱۳۹۰، نقطهعطفی در توسعه موشکهای دریایی ایران بود. برخلاف تصور اولیه مبنی بر مهندسی معکوس صرف، این سامانه نتیجه فرآیندی هدفمند برای ارتقای برد، دقت و بقاپذیری نسل قبلی بود. آنچه «قادر» را متمایز میکند، توانایی عملکرد مستقل در محیطهای پیچیده نبرد دریایی، پایداری در برابر جنگ الکترونیک، و دقت بالا در اصابت به اهداف متحرک و پرارزش است.
کالبدشکافی شکارچی خاموش:

فناوری در خدمت غافلگیری
در میدان نبرد مدرن، آنچه یک موشک کروز را مرگبار میسازد، نه صرفاً قدرت انفجاری، بلکه هوشمندی و پنهانکاری آن است. در این زمینه، «قادر» با بهرهگیری از فناوریهای زیر، تهدیدی واقعی برای ناوگان دشمن محسوب میشود:
- پرواز در سطح دریا: قادر در ارتفاعی بسیار پایین و نزدیک به سطح آب پرواز میکند، جایی که تشخیص آن توسط رادارهای دشمن بهدلیل اثرات موجی و بازتابهای سطحی بسیار دشوار است.
- هدایت چندمرحلهای با سیستم «شلیک کن و فراموش کن»: سامانه ناوبری اینرسی، اتوپایلوت دیجیتال و در مرحله نهایی، رادار فعال داخلی، به موشک این امکان را میدهند که بدون نیاز به هدایت بیرونی، هدف را پیدا کرده، قفل کرده و منهدم کند؛ بدون آنکه سکوی پرتاب خود را در معرض خطر قرار دهد.
- برد مؤثر و کلاهک ویرانگر: با بردی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر و کلاهک ۲۰۰ کیلوگرمی، «قادر» میتواند از ساحل ایران، ناوها و ناوشکنهای مستقر در عمق خلیج فارس یا دریای عمان را با دقت هدف قرار دهد و تهدیدی مستمر برای شناورهای متخاصم باشد.
انعطاف عملیاتی: تهدیدی از هر سو
یکی از ویژگیهای راهبردی موشک «قادر»، قابلیت پرتاب از بسترهای گوناگون و در شرایط عملیاتی متنوع است:
- پرتاب از سکوهای ساحلی (ثابت و متحرک): ایجاد کمین موشکی در طول خطوط ساحلی برای هدفگیری ناگهانی شناورهای دشمن.
- پرتاب از شناورهای رزمی: نصب بر ناوچههای بزرگ یا قایقهای تندرو بهعنوان بازوی تهاجمی در نبردهای دریایی.
- نسخه هواپرتاب: امکان پرتاب از جنگندهها و پهپادها، که عمق نفوذ و غافلگیری را دوچندان میکند.
توسعه نسخههای پیشرفتهتری چون «قادر ۳۸۰» با برد بیش از ۳۰۰ کیلومتر و زمزمههایی درباره سیلوهای زیرزمینی ساحلی برای استقرار این موشک، گویای رویکرد مستمر ایران در تقویت عنصر پایداری و غافلگیری در قدرت موشکی خود است.
«قادر»؛ ستون استراتژی منطقهممنوعه ایران
موشک کروز «قادر» با تلفیق دقت، پنهانکاری، بُرد استراتژیک و بقاپذیری بالا، طراحی شده تا حضور نیروهای متخاصم در شعاع نزدیک به مرزهای دریایی ایران را پرهزینه و پرخطر کند. بهعبارتی، قادر یک شمشیر پنهان است که بر فراز آبهای منطقه کشیده شده و سایهی آن بر محاسبات نظامی دشمن سنگینی میکند.

«خیبرشکن»: قاتل سپرها، قاعدهشکن توازن منطقهای
موشک بالستیک «خیبرشکن» ـ رونماییشده در سال ۲۰۲۲ توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ـ مصداقی روشن از این تغییر معادله است. این موشک، نه تنها یک جهش فناورانه در حوزه موشکهای سوخت جامد به شمار میرود، بلکه با طراحی سرجنگی مانورپذیر، به کابوس سامانههای پدافندی پیشرفتهای چون پاتریوت و گنبد آهنین تبدیل شده است.
جهش بزرگ: انقلاب در سوخت و سرعت
خیبرشکن از نسل سوم موشکهای سوخت جامد است که از نظر چابکی، آمادگی عملیاتی و بقاپذیری، نسبت به نسلهای قبلی یک پیشرفت بنیادین محسوب میشود.
- آمادگی شلیک آنی: برخلاف موشکهای سوخت مایع که آمادهسازی آنها به زمان و تجهیزات زیادی نیاز دارد، خیبرشکن میتواند تنها در عرض چند دقیقه به مرحله پرتاب برسد. این مزیت تاکتیکی، توان غافلگیری و حمله سریع را بهطور چشمگیری افزایش میدهد.
- تحرک و پنهانکاری: ابعاد مناسب و حذف تجهیزات سوختگیری، موجب شده تا خیبرشکن به راحتی در سیلوهای زیرزمینی، تونلهای موشکی و پرتابگرهای متحرک (TEL) قابل استقرار باشد؛ موضوعی که بقاپذیری آن را در برابر حملات پیشدستانه دشمن به شکل قابلتوجهی افزایش میدهد.
تسخیر آسمان دشمن: سرجنگی مانورپذیر
ویژگی برجسته خیبرشکن، سرجنگی مانورپذیر آن است. پس از جدا شدن کلاهک از بدنه، برخلاف موشکهای بالستیک متعارف، مسیر پروازی آن دیگر قابل پیشبینی نیست. این سرجنگی با استفاده از بالکهای کنترلشونده، در فاز نهایی حمله تغییر مسیر میدهد و با اجرای مانورهای پیچیده، شانس رهگیری توسط سامانههای دفاع هوایی را تقریباً به صفر میرساند.
در شرایطی که سامانههایی نظیر «فلاخن داوود» یا «آرو» برای رهگیری مسیرهای بالستیک مستقیم طراحی شدهاند، یک سرجنگی مانوردهنده مانند خیبرشکن میتواند از زوایای غیرمنتظره به هدف اصابت کند.

دقت جراحی در ضربه استراتژیک
خیبرشکن با برد عملیاتی بیش از ۱٬۴۵۰ کیلومتر، توان پوشش تمام نقاط حیاتی در منطقه را دارد؛ از سواحل شرق مدیترانه تا اعماق شبهجزیره عربستان. اما آنچه آن را فراتر از یک موشک برد بلند میسازد، دقت بسیار بالای آن است:
- خطای کمتر از ۲۰ متر: این دقت بینظیر، خیبرشکن را قادر میسازد به جای تخریب وسیع، حملات هدفمند و مؤثر بر مراکز فرماندهی، زیرساختهای حیاتی، و مواضع نظامی حساس انجام دهد.
- کلاهک ۵۰۰ کیلوگرمی: ترکیب دقت و قدرت انفجار بالا، این موشک را برای مأموریتهای «ضربه اول» یا پاسخ سریع به اقدامات خصمانه، به ابزاری بیرقیب تبدیل کرده است.
- بدنه کامپوزیتی سبک: استفاده از مواد کامپوزیتی پیشرفته، وزن کلی سامانه را کاهش داده و امکان مانور، سرعت و تحرک را بهبود بخشیده است.
حضور در میدان نبرد: از رزمایش تا عملیات واقعی
خیبرشکن تنها یک پروژه آزمایشگاهی یا نماد نمایشگاه دفاعی نیست. گزارشهای متعدد، از استفاده عملیاتی آن در حملات دقیق به مواضع تروریستی داعش گرفته تا نقش آن در درگیریهای غیرعلنی با رژیم صهیونیستی، گواه بر عملکرد اثباتشده این سلاح در میدان واقعی است. این کارنامه، نهتنها اعتبار فنی خیبرشکن را تقویت کرده، بلکه آن را به عنصر واقعی بازدارندگی راهبردی جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده است.
قاعدهشکن قدرت موشکی ایران
موشک خیبرشکن صرفاً یک ابزار نظامی نیست؛ بلکه نماد تحول در دکترین دفاعی ایران است. طراحی آن مبتنی بر چهار اصل کلیدی است:
- سرعت در آمادهسازی و شلیک
- بقاپذیری در برابر حملات پیشدستانه
- نفوذ از میان پیچیدهترین سپرهای دفاعی
- اجرای ضربات دقیق با آثار راهبردی
این سامانه، ایران را قادر ساخته تا بدون اتکا به سلاحهای ممنوعه یا جنگ نامتقارن، با تکیه بر دانش بومی و طراحی هوشمندانه، بازدارندگی قابلاتکا و پایداری را در برابر دشمنان خود اعمال کند.

باور ۳۷۳ – سپر راهبردی ایران و کابوس جنگندههای رادارگریز
«باور ۳۷۳» نماد راهبرد در جمهوری اسلامی ایران است؛ سامانهای که نهتنها جایگزینی برای S-300 روسی بهشمار میرود، بلکه با طراحی بومی و قابلیتهای فراتر، ایران را به باشگاه دارندگان پدافند هوایی لایهبالا وارد کرده است. نام «باور» اشاره به اتکای به توان داخلی دارد و عدد «۳۷۳» برابر ابجدی «یا رسولالله» است؛ ترکیبی از فناوری و ایمان که پاسخی راهبردی به سالها تحریم و تهدید نظامی است.
تولد یک سامانه از دل نیاز: از S-300 تا خودکفایی
ماجرای باور ۳۷۳ از نقطهای حساس آغاز شد: عدم تحویل S-300 از سوی روسیه بهدلیل فشارهای غرب. این مسئله ایران را وادار کرد با تکیه بر ظرفیتهای داخلی، سامانهای طراحی کند که نهتنها همسطح، بلکه از جهاتی برتر از نمونه روسی باشد. نتیجه این تلاش، رونمایی از «باور» در سال ۲۰۱۶ و ورود رسمی آن به خدمت در سال ۲۰۱۹ بود. این سامانه برای مقابله با طیف متنوعی از تهدیدات، از جنگنده و پهپاد گرفته تا موشکهای کروز و بالستیک طراحی شده است.
کالبدشکافی یک غول پدافندی: اجزای هوشمند یک ابرسامانه
باور ۳۷۳ از ترکیب مؤلفههایی بهره میبرد که در کنار هم، یک سپر دفاعی پیچیده و مرگبار را شکل میدهند:
- رادارهای کشف و رهگیری: رادار اصلی «معراج-۴» با برد بیش از ۴۵۰ کیلومتر قادر است تا ۳۰۰ هدف را همزمان شناسایی کند. رادارهای باند X نیز در ادامه وظیفه قفل روی ۶۰ هدف را برای رهگیری و انهدام بر عهده دارند.
- موشکهای صیاد-۴ و صیاد-۴B: این موشکهای عمودپرتاب با برد ۳۰۰ کیلومتر و سقف پرواز بیش از ۲۷ کیلومتر، توان نابودی اهداف در فواصل دور را پیش از ورود به حریم کشور فراهم میسازند.
- تحرک عملیاتی: اجزای سامانه روی کشندههای متحرک «ذوالجناح» نصب شدهاند که امکان جابهجایی سریع، استقرار در نقاط مختلف و اجرای تاکتیکهای بزنودررو را فراهم میکند.

نسخه ارتقاءیافته (باور ۳۷۳-۲): استقلال عملیاتی و بقاپذیری بیشتر
در نسخه ارتقاءیافته این سامانه که سال ۲۰۲۲ معرفی شد، هر سکوی پرتابگر (TEL) به رادار مستقل مجهز شده است. این به معنای توان عملیاتی مستقل هر واحد است؛ ویژگیای که بقاپذیری سامانه را در برابر جنگهای الکترونیک و حملات گسترده چند مرحلهای بهطرز چشمگیری افزایش میدهد.
چالشگر نسل پنجم: آیا F-35 در امان است؟
یکی از ادعاهای کلیدی درباره باور ۳۷۳، توانایی آن در شناسایی و درگیری با هواگردهای پنهانکار نظیر F-35 و F-22 است. این قابلیت از طریق ترکیب رادارهای چندباند، پردازش سیگنال پیشرفته و شبکهسازی میان سامانهها حاصل میشود. باور ۳۷۳ با ایجاد یک تصویر یکپارچه از میدان نبرد، میتواند حتی اهداف با سطح مقطع راداری بسیار پایین را از دل سکوت الکترونیکی بیرون کشیده و نابود کند.

آرش: دوربردترین پهپاد انتحاری جهان و بازوی استراتژیک ایران در آسمان
پهپاد ایرانی «آرش» با بردی بیسابقه تا ۲۰۰۰ کیلومتر، از یک مهمات سرگردان ساده فراتر رفته و به ابزاری راهبردی در زرادخانه ایران تبدیل شده است. نام این پهپاد، برگرفته از اسطوره ایرانی «آرش کمانگیر»، حامل پیام روشنی به دشمنان دوردست است: هیچ نقطهای از تیررس ایران خارج نیست.
از کیان تا آرش: تکامل یک پلتفرم به سلاح راهبردی
«آرش» نخستینبار در دیماه ۱۳۹۹ در قالب رزمایش ارتش به نمایش درآمد. این پهپاد، نسخه تکاملیافتهای از «کیان-۲» است که ابتدا بهعنوان هدف پرنده طراحی شده بود. با بهینهسازیهای فنی و تغییر مأموریت، این پرنده آموزشی به یک مهاجم دوربرد بدل شد؛ گواهی بر توان ایران در بهرهگیری هوشمندانه از زیرساختهای موجود برای تولید سلاحهایی مدرن و چندمنظوره.

رمز برد بیسابقه: مهندسی برای پروازهای طولانی
رسیدن به برد ۲۰۰۰ کیلومتر، حاصل مجموعهای از انتخابهای مهندسی دقیق است:
- موتور اقتصادی: بهرهگیری از موتور پیستونی MADO MD-550 با مصرف سوخت پایین، امکان پرواز طولانیمدت با هزینه عملیاتی اندک را فراهم کرده است.
- طراحی آیرودینامیک: بدنه دوکی و بالهای دلتا، مقاومت هوا را کاهش داده و به پایداری پروازی در مسیرهای طولانی کمک میکنند. سرعت کروز در حدود ۱۸۵ کیلومتر بر ساعت، تعادلی مناسب میان مصرف سوخت و برد عملیاتی ایجاد میکند.
- انعطاف پرتاب: آرش از انواع لانچرهای زمینی، جعبهای یا مجهز به بوستر پرتاب (JATO) قابل شلیک است. این ویژگی، عنصر غافلگیری را به یکی از نقاط قوت تاکتیکی پهپاد تبدیل کرده است.
- دقت مرگبار: هدایت هوشمند تا لحظه اصابت
برخلاف ظاهر ساده، آرش در نسخههای پیشرفتهتر (از جمله آرش-۲) به سامانههای هدفگیری دقیق مجهز شده است:
- سنسورهای دیداری و حرارتی: استفاده از سیکرهای الکترواپتیکال (EO) و مادون قرمز (IR)، امکان ارسال تصویر زنده از میدان نبرد و هدایت دقیق بهسمت هدف را در اختیار اپراتور قرار میدهد.
- قابلیت ضدپدافند (SEAD): گزارشهایی از تجهیز آرش به گیرندههای تشخیص امواج راداری منتشر شده که میتواند به این پهپاد امکان حمله خودکار به رادارهای فعال دشمن را بدهد؛ ویژگیای که آن را به سلاحی مؤثر برای سرکوب پدافند هوایی بدل میسازد.
دکترین عملیاتی: بازدارندگی دوربُرد در قالب یک پهپاد
برد بسیار بالای آرش، آن را به ابزاری مؤثر برای بازدارندگی غیرهستهای بدل کرده است. ایران با استفاده از این پهپاد میتواند بدون نیاز به موشکهای گرانقیمت، اهداف راهبردی در عمق جغرافیای دشمن را تهدید کند. اشاره مستقیم به حیفا و تلآویو در رزمایشها و استفاده عملیاتی از آرش در منطقه، این پیام را بهوضوح به دشمنان منتقل کرده است: قدرت تهاجمی ایران در آسمان، محدود به مرزهای رسمی نیست.

شاهد-۱۳۶: «موتور وسپای مرگ» و سلاحی که توازن قوا را بر هم زد
پهپاد انتحاری ایرانی «شاهد-۱۳۶» از همین دست است؛ سلاحی که با هزینهای اندک، توانست سامانههای پدافندی میلیوندلاری را به چالش بکشد. صدای متمایز این پرنده، که به «موتور وسپای مرگ» شهرت یافته، به نماد جنگ فرسایشی در اوکراین تبدیل شد و جایگاه آن را از یک مهمات سرگردان به یک ابزار استراتژیک ارتقاء داد.
فلسفه طراحی: «ساده، اما مرگبار»
شاهد-۱۳۶ بر اساس اصل «کفایت عملیاتی به جای کمال فنی» طراحی شده است. برخلاف موشکهای کروز یا پهپادهای گرانقیمت غربی، این پهپاد با هزینهای در حدود ۲۰ هزار دلار به اهداف راهبردی حمله میبرد. نتیجه؟
۱. تولید انبوه در مقیاس بالا: قابلیت ساخت هزاران فروند با منابع محدود.
۲. تحمیل جنگ اقتصادی: دشمن برای مقابله با هر شاهد، ناچار است از موشکهایی چند برابر گرانتر استفاده کند؛ یک چرخه مخرب اقتصادی برای طرف مقابل.
کالبدشکافی فنی: مهندسی با هدف فرسایش دشمن

هر بخش از شاهد-۱۳۶ برای اثربخشی در نبرد طراحی شده است:
- موتور پیستونی MD-550: کپی ایرانی از یک موتور سبک آلمانی، با مصرف سوخت پایین و برد عملیاتی بالا (تا ۲۵۰۰ کیلومتر).
- ناوبری ترکیبی INS-GPS: هدایت خودکار به مختصات ایستا؛ ساده اما مقاوم در برابر جنگ الکترونیک.
- کلاهک انفجاری با تخریب موضعی: سرجنگی ۴۰ تا ۵۰ کیلوگرمی برای حمله به زیرساختهای نرم: ایستگاههای برق، سامانههای راداری، مخازن سوخت و مراکز فرماندهی.
تاکتیک ازدحام: شکستن پدافند به سبک کمهزینه
قدرت واقعی شاهد-۱۳۶ در تکتیراندازی دقیق نیست، بلکه در تاکتیک انبوه نهفته است. این پهپادها به صورت گروهی پرواز کرده و پدافند دشمن را با تعداد بالا، جهات مختلف و ارتفاع پایین اشباع میکنند. حتی اگر نیمی از آنها سرنگون شوند، نیمی دیگر با موفقیت به هدف میرسند و این، اصل کلیدی دکترین ازدحام ایران است.
کارنامه عملیاتی: از خارکف تا تلآویو
شاهد-۱۳۶ دیگر یک سلاح آزمایشی نیست؛ یک بازیگر عملیاتی جهانی است:
- در اوکراین: بهکارگیری توسط روسیه (تحت نام گران-۲) برای هدف قرار دادن زیرساختهای انرژی، شبکههای شهری و تاسیسات حیاتی. نتیجه: خسارات گسترده، فشار روانی، و هزینهزایی برای کییف و متحدان غربیاش.
- در خاورمیانه: حضور موفق در جنگ یمن، حملات دریایی و عملیات اخیر ایران علیه اسرائیل که با مشارکت صدها فروند شاهد، بزرگترین حمله پهپادی تاریخ را رقم زد.
«AK-47 آسمان»
شاهد-۱۳۶ همان چیزی است که تحلیلگران نظامی آن را «دموکراتیزهسازی جنگ پیشرفته» مینامند:
- سلاحی ارزان، ساده، قابل تولید انبوه
- توان تخریب زیرساختی در سطح راهبردی
- تحمیل جنگ اقتصادی به دشمن
- عامل اشباع و فروپاشی سامانههای پدافندی گرانقیمت
اکنون با ظهور نسخههای پیشرفتهتر مانند شاهد-۲۳۸ (با موتور جت)، به نظر میرسد ایران در حال عبور از مرحله انبوهسازی، به فاز «سرعت و انعطافپذیری بیشتر» است. با اینحال، میراث شاهد-۱۳۶ بهعنوان یک سلاح نمادین در تغییر هندسه جنگ مدرن، همچنان ماندگار خواهد بود.
ارسال نظرات