نقش رسانهها در شرایط خاص اجتماعی

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حسن صدرایی عارف مدیرمسئول خبرگزاری بینالمللی ابنا در پاسخ به این پرسش که در شرایط شکلگیری جنگ ادراکی و عملیات روانی دشمن برای ایجاد رعب، وحشت و ناامیدی در کشور، رسانههای داخلی چه وظیفهای بر عهده دارند، اظهار داشت: یکی از بایستههای اساسی در شرایط خاص مانند آنچه این روزها در منطقه و کشور عزیزمان ایران شاهد هستیم، آرامش روانی مردم و روحیه سلحشوری در افکار عمومی و نیز اعتماد به مسئولان و دستاندرکاران امر است تا در چنین شرایطی بتوانند بهترین تصمیم را با پشتوانه مردمی پیش ببرند همچنان که در تحولات اخیر هم مشاهده کردیم، طیفهای متنوع سیاسی و طبقات مختلف اجتماعی در دفاع از ایران و کشور عزیزشان واکنش نشان داده و همدلی خوبی در کشور مشاهده میشود اما از آنسو دشمنان تلاش میکنند تا افکار عمومی را با رعب و وحشت همراه کرده و حتی با وقاحت، دعوت به مخالفخوانی نیز میکنند که در چنین موقعیتی، رسانهها همزمان با نقشآفرینی به عنوان منبع اصلی اطلاعرسانی میتوانند عملیات روانی دشمن در حوزه افکار عمومی را به شکست بکشانند.
شاید بتوان وظایف کلیدی رسانهها در چنین شرایطی را موارد ذیل برشمرد:
1. اطلاعرسانی شفاف، حکیمانه و مسئولانه
همانطور که میدانیم در علم ارتباطات و روزنامهنگاری، درستی از مفاهیم اساسی در خبرنویسی و انتقال پیام است. که اگر رسانه چنین رفتار نکند اعتماد مخاطب به عنوان اصلیترین سرمايه خود را از دست خواهد داد. مردم نیز نیاز به واقعیت دارند و این هوشمندی اصحاب رسانه خواهد بود که از طرفی واقعیتها منتقل شود و مخاطب برای دریافت واقعیت مجبور به مراجعه به رسانههای مختلف نشود و از طرفی در نحوه انتخاب تیتر، سوتیتر ، تصاویر خبر و سایر عناصر پیامرسانی، پمپاژ وحشت نشود و تعادل در این امر رعایت شود.
نکته مهم این است که خردهرسانهها و شبکههای اجتماعی در چنین شرایط حساسی از انتشار اخبار تاییدنشده پرهیز کنند زیرا گاهی همین اخبار نادرست، بار روانی سنگین و نادرستی را به جامعه تحمیل میکند . همچنین نیازمند تیمهای واکنش سریع رسانهای هستیم که شایعات و اخبار جعلی سریعاً تکذیب و اصلاح شوند. موضوعی که این روزها جای خالی آن احساس میشودیک سخنگوی نظامی یا چند سخنگوی نظامی هستیم که به زبانهای مختلف اطلاعرسانی برای مردم ایران و جهان داشته باشند و در این صورت، خود به خود جلوی بسیاری از شایعات گرفته خواهد شد.
2. تقویت روحیه سلحشوری در جامعه
همانطور که در ابتدا اشاره شد، تقویت روحیه سلحشوری عمومی در چنین شرایطی خیلی مهم است به خصوص که مردم ایران در دورههای مختلف تاریخی این روحیه را به خوبی از خود نشان دادهاند و یاداوری و بازنشر مقاومت، فداکاری و ایستادگی مردم، نیروهای امدادی و داوطلبان در سده اخیر ایران درسآموز و تعیینکننده است. همگان دیدیم که در همین روزهای اخیر و پس از حمله به مراکز مسکونی و به شهادت رسیدن کودکان و دختران و مردن بیگناه کشورمان، نیروهای مردمی چگونه پای کار آمدند و در شهرهای گوناگون تجمعات حمایت و همبستگی برگزار شد که رسانهها با نمایش تصاویر از همبستگی، کمکرسانی، و تلاشهای جمعی میتوانند نقش به سزایی ایفا کنند.
بدیهی است بهرهمندی از ادبیات امیدبخش و همدلانه در لحن خبرها میتواند موثر باشد. البته نکته مهم اینجاست که امیدبخشی نباید ما را از رسالت اطلاعرسانی شفاف باز بدارد و این دو مقوله همزمان و در کنار هم باید پیش بروند.
3. آموزش و آگاهسازی برای مواجهه هوشمندانه با شرایط خاص
سالهاست که مردم ایران شرایط جنگی مانند امروز را تجربه نکردهاند. الان بسیاری از مردم اقدامات پدافند را هم به مثابه حمله دشمن تلقی میکنند و یا خیلی از خانوادهها نحوه توجیه و حفط آرامش کودکان خود در این شرایط را نمیدانند و چه بسا به دلیل کماطلاعی مطالبی در خانواده بیان کنند یا رفتارهایی داشته باشند که بر وحشت کودکان افزوده شود از همین رو رسانهها میتوانند با بهرهمندی از کارشناسان و روانشناسان و متخصصان، آموزشهای مختلف در خصوص مواجهه با بحران و شرایط اینچنینی را به مردم آموزش دهند تا به شایستگی از خود و خانواده مراقبت کنند و ترددهای خود را به تناسب شرایط جدید تنطیم نمایند.
همچنین اطلاعرسانی درباره مکانهای امن، مراکز امدادی، و خطوط اضطراری به ویژه در شهرهایی که سطح درگیری بیشتری دارند و ارائه راهکارهایی برای کنترل استرس، اضطراب و ترس میتواند به خوبی از سوی رسانهها دنبال شود.
4. ضابطهمندی تولید و انتشار محتوا
روح و روان جامعه موضوع کوچکی نیست که هر فرد و صاحب کانال یا تریبونی بخواهد با آن بازی کند و اکثر کشورها از ضوابط جدی در زمینه تولید و نشر محتوای عمومی برخوردارند و حتما به منافع ملی خود در این ضابطهمندی ضریب میدهند اما متاسفانه در برخی کشورها از جمله ایران از ضابطهمندی شایسته در این زمینه برخوردار نیستیم و گاهی یک صفحه یا کانال و صرفا به خاطر افزایش فالور و عضو به انتشار اخبار فیک و نادرست و یا پخش تصاویر خشونتآمیز و دلخراش بدون ضرورت اقدام میکند که شایسته است اولا نهادهای مرتبط در این زمینه فعالتر شوند زیرا رهاشدگی فضای مجازی به ویژه در چنین شرایطی امنیت روانی جامعه را تهدید میکند و ثانیا خود رسانهها و اصحاب رسانه میتوانند در این زمینه مطالبهگری کرده و همزمان الگوی صحیح پیامرسانی در شرایط خاص را به نمایش بگذارند.
در شرایطی که از کودکان تا بزرگسالان همه به نوعی به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند، لازم است نسبت به احساسات خانوادهها و کودکان از حساسیت بیشتری برخوردار باشیم.
از سوی دیگر همگان میبینیم که دستگاه تبلیغاتی و پروپاگاندای دشمن که متاسفانه بسیاری از سکوهای پیامرسانِ مورد استفاده مردم نیز در اختیار ایشان است، مدام در حال شایعهپراکنی و همچنین مدیریت افکار عمومی بر خلاف مصالح و منافع ملی هستند که شایسته است در این زمینه تدبیر کلان دنبال شود.
5. کمک به تقویت انسجام ملی
همانطور که همگان شاهد بودیم تنها چند ساعت بعد از حمله اخیر، رهبر معظم انقلاب پیام تلویزیونی خطاب به مردم ایران داشتند که خود این پیام و لحن و محتوا و خطابی که داشتند، یک اقدام فوقالعادهی رسانهای و الهام بخش بود؛ یکی از نکات اساسی که در این پیام به آن اشاره شد، پیام مشابه جناحهای مختلف و آحاد مردم بود که مهمترین عنوان برای این بخش از بیانات ایشان موضوع انسجام ملی است؛ در چنین شرایطی انسجام ملی ار اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و رسانهها میتوانند در تقویت این موضوع گام بردارند.
اجتناب از دامن زدن به اختلافات قومی، مذهبی یا سیاسی و همچنین تأکید بر وحدت، همدلی و «با هم بودن» پیامهایی است که میتواند برآیند فعالیت رسانهای ما باشد و این مهم را میتوان علاوه بر لحاظ کردن به عنوان خط خبری، در قالب مصاحبه با تیپهای مختلف اجتماعی ، فرهنگی، مذهبی و سیاسی و حتی ورزشی دنبال کنیم.
دعوت از کارشناسان و چهرههای اجتماعی برای صحبت درباره اهمیت حفظ آرامش و انسجام نیز میتواند به این مهم کمک کند.
ما نباید فراموش کنیم که رسانهها علاوه بر مخاطب عمومی، بک لایه نخبگانی از مخاطبان را با خود به همراه دارند و تولید چنین محتواهایی در رسانه میتواند به حلقههای واسط نیز که مرجعیت اجتماعی دارند در تامین محتوای مورد نیاز کمک کند.
خلاصه آنکه رسانه در چنین شرایط حساس و مهمی باید هم پناهگاه روانی مردم باشد، هم چشم و گوش هوشیار جامعه که اگر این وظیفه بهدرستی انجام شود، رسانه میتواند از گلولهها و پهپادها و موشکها هم قویتر باشند.