۳۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۲
کد خبر: ۷۸۴۴۲۶

جامعه جهانی و آزمونی سرنوشت‌ساز

جامعه جهانی و آزمونی سرنوشت‌ساز
مشهد- تنش‌های اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی که با صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA)آغاز و با حملات نظامی تحریک‌آمیز و بی‌سابقه رژیم صهیونیستی به خاک ایران تشدید شد.
 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان، محسن اسدی موحد، دکترای حقوق بین‌الملل دانشگاه علوم اسلامی رضوی در یادداشتی به موضوع حمله اسرائیل به ایران و جنایات رژیم صهیونیستی پرداخت که در ادامه تقدیم نگاه مخاطبان می شود.

متن این یادداشت از قرار زیر است:

تنش‌های اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی که با صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA)آغاز و با حملات نظامی تحریک‌آمیز و بی‌سابقه رژیم صهیونیستی به خاک ایران تشدید شد، نه تنها ثبات منطقه‌ای را به خطر انداخته، بلکه ضربه‌ای مهلک بر پیکره‌ نظم حقوقی بین‌المللی مبتنی بر قوانین (Rule-based Intenational Order) وارد کرده و ناکارآمدی سازمان ملل متحد را در ابعادی کم‌سابقه به نمایش گذاشته است.
حملات نظامی اسرائیل جنایتکار، نقض آشکار و فاحش اصول اساسی حقوق بین‌الملل عرفی و منشور ملل متحد است. ماده 2 (4) منشور ملل متحد به صراحت هر گونه تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت سرزمینی یا استقلال سیاسی یک کشور را ممنوع می‌کند. تنها استثناهای این اصل، دفاع مشروع (ماده 51 منشور) و یا اقدام با مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد است که هیچ یک در مورد رژیم صهیونیستی صدق نمی‌کند. ادعای اسرائیل جنایتکار مبنی بر «دفاع پیشدستانه» نیز از نظر حقوق بین‌الملل به ویژه بر اساس رویه دیوان بین‌المللی دادگستری ( ICJ) در پرونده‌هایی نظیر نیکاراگوئه علیه ایالات متحده (1986) مردود است؛ زیرا دفاع پیشدستانه تنها در شرایط کاملاً اضطراری و وجود تهدیدی نزدیک و جدی بوده که هیچ راه حل دیگری باقی نگذارد و عدم امکان مراجعه به شورای امنیت قابل توجیه است. لذا این اقدام اسرائیل به وضوح مصداق یک «عمل تجاوز» است که طبق قطعنامه 3314 سازمان ملل متحد (1974) و اساسنامه رم دیوان کیفری بین‌المللی ( ICC)، یک جرم بین‌المللی محسوب می‌شود.علاوه بر این، ابعاد این تجاوز فراتر از صرف استفاده از زور است و شامل نقض‌های فاحش دیگر حقوق بین‌الملل بشردوستانه و کیفری می‌شود: نخست، اقدام حمله به مناطق مسکونی یا زیرساخت‌های اساسی غیرنظامی ایران، بر اساس کنوانسیون‌های ژنو 1949 و پروتکل‌های الحاقی آن (به ویژه پروتکل اول)، یک جنایت جنگی محسوب می‌شود. دوم، حمله به تأسیسات هسته‌ای حتی اگر دارای جنبه‌های نظامی باشد، به دلیل ظرفیت ایجاد فاجعه زیست‌ محیطی و انسانی گسترده می‌تواند مشمول جنایت‌های جنگی و حتی جنایت علیه بشریت قرار گیرد. ماده 56 پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون‌های ژنو به طور خاص از تأسیسات حاوی نیروهای خطرناک مانند نیروگاه‌های هسته‌ای در برابر حملات محافظت می‌کند. سوم، ترورهای هدفمند شخصیت‌های رسمی نظامی و دانشمندان هسته‌ای ایران در خاک یک کشور مستقل، نقض فاحش حاکمیت ملی و حق حیات بوده و می‌تواند به عنوان جنایت علیه بشریت یا جنایت جنگی تلقی شود. این اقدام‌ها، بی‌ثباتی منطقه را تشدید کرده و راه حل‌های دیپلماتیک را مسدود می‌کند.
در برابر این تجاوزهای آشکار و مستمر، جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که مورد حمله مسلحانه قرار گرفته، حق ذاتی دفاع مشروع (Inherent Right of Self-Defense) را طبق ماده 51 منشور ملل متحد داراست. این اقدام‌های رژیم کودک‌کش را نمی‌توان بدون در نظر گرفتن سابقه طولانی و مستند این رژیم در نقض‌های فاحش حقوق بین‌الملل به ویژه در نوار غزه بررسی کرد. اسرائیل دارای پرونده‌ای باز و سنگین از جنایت‌های جنگی و جنایت علیه بشریت است؛ از جمله کشتار غیرنظامیان، محاصره غیرقانونی غزه، استفاده نامتناسب از زور و مجازات دسته‌جمعی. تحقیقات جاری در دیوان کیفری بین‌المللی و پرونده‌های در جریان در دیوان بین‌المللی دادگستری (مانند اتهام‌های نسل‌کشی مطرح شده توسط آفریقای جنوبی) شاهدی بر سنگینی این پرونده است.
این رخدادها و سابقه اسرائیل جنایتکار، پیامدهای وخیمی برای آینده نظام حقوقی بین‌المللی و نقش سازمان ملل متحد دارند. آن‌ها به تضعیف کامل اصل عدم توسل به زور می‌انجامند، بی‌ثباتی را افزایش می‌دهند و اعتبار سازمان ملل را به دلیل ناتوانی شورای امنیت در واکنش قاطع زیر سؤال می‌برند. برای مقابله با این روند نهادهای بین‌المللی لازم است اقدام‌های قاطعی را انجام دهند: شورای امنیت سازمان ملل متحد باید تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به خاک ایران را به صراحت محکوم کند، قطعنامه‌ای الزام‌آور برای توقف فوری حملات صادر کند و در صورت عدم رعایت، امکان اعمال تدابیر اجباری تحت فصل هفتم منشور ملل متحد از جمله تحریم‌های هدفمند و دیگر اقدام‌های قهری را علیه اسرائیل بررسی کند. همچنین باید حق مشروع ایران در دفاع از خود را به رسمیت بشناسد و از آن حمایت کند. دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) و دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) نیز باید تحقیقات خود را تسریع بخشند و به دنبال پیگرد قضایی مسئولان و رسیدگی به اتهام‌ها باشند. این شامل تحقیق درباره تمامی ابعاد حملات اخیر به ایران و نیز ادامه پرونده‌های مرتبط با جنایات اسرائیل در فلسطین است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد و شورای حقوق بشر نیز باید از طریق قطعنامه‌ها و فشارهای سیاسی بر رژیم صهیونیستی برای پایبندی به قوانین بین‌المللی تأکید ورزند و در صورت ضرورت، کمیته‌های حقیقت‌یاب مستقل و قوی برای جمع‌آوری شواهد و مستندسازی تمامی نقض‌ها تشکیل دهند.
نتیجه‌گیری
حملات اخیر اسرائیل به ایران، در کنار سابقه طولانی نقض‌های حقوق بین‌الملل و ارتکاب جنایت‌های جنگی توسط این رژیم، یک زنگ خطر جدی برای جامعه بین‌المللی است. این اقدام‌ها نه تنها ثبات منطقه‌ای را به شدت به خطر می‌اندازند، بلکه به طور فزاینده‌ای اعتبار و مشروعیت نظام حقوقی بین‌المللی و نهادهای حافظ صلح جهانی را تضعیف می‌کنند. حق ذاتی دفاع مشروع ایران طبق ماده 51 منشور ملل متحد در برابر این تجاوزها کاملاً قانونی و مشروع است. تنها از طریق پایبندی قاطع به قوانین و اصول بین‌المللی، تضمین پاسخ‌گویی بدون تبعیض و اصلاح نهادهای بین‌المللی برای رفع نواقص و سیاست‌های فلج‌کننده فعلی می‌توان به آینده‌ای باثبات‌تر و عادلانه برای نظام حقوقی بین‌المللی و صلح جهانی امیدوار بود. آیا جهان این فرصت تاریخی را غنیمت خواهد شمرد یا اجازه خواهد داد بی‌عدالتی و هرج و مرج بر قوانین حاکم شود./933/

ارسال نظرات