۳۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۶
کد خبر: ۷۸۹۰۵۸

بررسی ابهام‌ها و تردیدهای بیانیه جبهه اصلاحات در گفت‌وگو با رسا

بررسی ابهام‌ها و تردیدهای بیانیه جبهه اصلاحات در گفت‌وگو با رسا
گفت‌وگوهای خبرنگار خبرگزاری رسا با شماری از شخصیت‌های حوزوی و سیاسی نشان می‌دهد که بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران رنگ و بوی سیاسی دارد و نه تنها تکمیل کننده پازل دشمن است بلکه با ابهام‌ها و تردیدهای جدی مواجه است.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا صدور بیانیه اخیر «جبهه اصلاحات ایران» که در پی جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران منتشر شد بازتاب گسترده‌ای در فضای سیاسی کشور داشته است. این بیانیه با ادعای «ارائه نقشه راه فوری و عملیاتی برای اصلاح ساختاری» مجموعه‌ای از پیشنهادها و مطالبات را در حوزه سیاست داخلی و خارجی مطرح می‌کند که در ظاهر با شعارهایی جذاب همچون «آشتی ملی»، «بازسازی اعتماد عمومی» و «تعامل سازنده با جهان» آذین‌بندی شده است. اما نگاهی دقیق‌تر به متن و روح حاکم بر بیانیه نشان می‌دهد که بسیاری از این گزاره‌ها نه تنها فاقد پشتوانه کارشناسی است بلکه در برخی موارد با واقعیات عینی و الزامات امنیتی و اجتماعی کشور تعارض جدی دارد.

۱. امنیت ملی و تناقض در رویکرد اصلاحات

بیانیه اصلاح‌طلبان با تأکید بر این که جنگ اخیر «چهره امنیت ملی ایران را دگرگون ساخته» نتیجه می‌گیرد که تنها راه پیشگیری از تکرار چنین بحران‌هایی «آشتی ملی و ترک تخاصم» در سطح داخلی و بین‌المللی است. این گزاره در نگاه نخست شاید مطلوب به نظر برسد اما در واقع نوعی ساده‌انگاری در تحلیل پدیده جنگ و تجاوز اسرائیل است. امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته نه با سازش بلکه با مقاومت و تقویت بازدارندگی دفاعی تأمین شده است. تجربه تاریخی ملت‌های منطقه نیز نشان می‌دهد که هرجا عقب‌نشینی و آشتی‌طلبی بدون قدرت رخ داده، دشمنان جسورتر شده‌اند. چگونه می‌توان در اوج تهدیدهای اسرائیل و آمریکا نسخه «تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی» و «مذاکره مستقیم با آمریکا» را به‌عنوان راه نجات کشور مطرح کرد؟

۲. عفو عمومی؛ شعار یا واقعیت؟

در بند نخست نقشه راه، جبهه اصلاحات خواستار «اعلام عفو عمومی و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی» شده است. این مطالبه بیش از آنکه راه‌حل حقوقی و منطبق با واقعیت‌های قضایی کشور باشد بیشتر یک شعار سیاسی برای تحریک افکار عمومی است. در واقع اصل وجود دستگاه قضایی مستقل در هر کشور برای همین است که میان جرم و آزادی مرز روشنی ترسیم کند. تبدیل این مسئله به یک شعار سیاسی نه تنها به حل مسئله کمکی نمی‌کند بلکه بی‌اعتمادی نسبت به نهادهای قانونی را افزایش می‌دهد.

۳. بازگشت نظامیان به پادگان؛ نادیده گرفتن نقش نیروهای مسلح

اصلاح‌طلبان در بند چهارم صراحتاً بر «بازگشت نیروهای نظامی به پادگان‌ها و خروج آنان از سیاست و اقتصاد» تأکید کرده‌اند. این در حالی است که نقش نیروهای مسلح در چهار دهه گذشته فراتر از حراست صرف از مرزها بوده و به دلیل شرایط خاص کشور در بازسازی مناطق محروم، مدیریت بحران‌ها، سازندگی و حتی مقابله با تحریم‌ها حضور فعال داشته‌اند. چنین نگاهی که نیروهای نظامی را صرفاً یک نهاد نظامی کلاسیک تعریف می‌کند با واقعیت‌های تاریخی و نیازهای امروز ایران هم‌خوانی ندارد.

۴. سیاست خارجی؛ تکرار نسخه شکست‌خورده برجام

از منظر سیاست خارجی جبهه اصلاحات بار دیگر همان نسخه شکست‌خورده برجام را تکرار می‌کند: «تعلیق غنی‌سازی در قبال رفع کامل تحریم‌ها». تجربه برجام به‌خوبی نشان داد که اعتماد به غرب و امتیازدهی یک‌طرفه نه‌تنها موجب لغو واقعی تحریم‌ها نشد بلکه دشمن را به زیاده‌خواهی بیشتر سوق داد. اکنون در شرایطی که آمریکا و اروپا آشکارا از «مکانیزم ماشه» سخن می‌گویند طرح دوباره چنین نسخه‌ای چیزی جز باز کردن دست بیگانگان برای فشار بیشتر بر ایران نیست.

۵. اقتصاد و شعار عدالت‌خواهی

بیانیه اصلاح‌طلبان از «خارج کردن اقتصاد کشور از تیول الیگارش‌های حکومتی» سخن می‌گوید و وعده می‌دهد که با باز کردن فضا برای سرمایه‌گذاران خارجی، اقتصاد ایران شکوفا خواهد شد. این نگاه نیز بیش از حد ساده‌انگارانه است. اقتصاد ایران مشکلات ساختاری دارد که راه‌حل آن پیش از هر چیز اتکا به ظرفیت‌های داخلی و مدیریت علمی است نه گره زدن همه امور به سرمایه خارجی. تجربه خصوصی‌سازی‌های دهه‌های اخیر نشان داد که صرفاً تغییر مالکیت بدون نظارت کارآمد تنها به شکل‌گیری طبقات جدیدی از رانت‌خواران منجر خواهد شد.

۶. نگاه گزینشی به آزادی و حقوق زنان

بیانیه اصلاح‌طلبان در چند بند به آزادی رسانه‌ها و اصلاح قوانین مربوط به حقوق زنان پرداخته است. طرح کلی این مطالبات به‌خودی‌خود منفی نیست اما مشکل آنجاست که این گزاره‌ها به صورت کلی و شعاری مطرح شده‌اند و راه‌حل عملی برای آن‌ها ارائه نشده است. آزادی رسانه‌ها بدون مسئولیت‌پذیری و رعایت خطوط قرمز ملی عملاً به میدان جنگ روانی دشمن تبدیل خواهد شد. همچنین موضوع زنان نیازمند اصلاحات فرهنگی و اجتماعی عمیق است و نمی‌توان آن را صرفاً در سطح قوانین تقلیل داد.

۷. تناقض در مفهوم آشتی ملی

اصلاح‌طلبان آشتی ملی را «خواسته اکثریت مردم ایران» معرفی می‌کنند و آن را مشروط به «حذف نظارت استصوابی» و «بازگشت کامل به حاکمیت مردم» می‌دانند. در اینجا تناقض آشکار است: از یک‌سو ادعای ملی بودن مطرح می‌شود و از سوی دیگر شرط‌هایی تعیین می‌شود که در واقع به معنای نفی قواعد موجود قانون اساسی و نهادهای نظارتی آن است. آشتی ملی واقعی به معنای گفت‌وگوی سازنده و همگرایی در چارچوب قانون اساسی است نه حذف ارکان نظام سیاسی.

۸. مواجهه سطحی با بحران هویت و مشروعیت

بیانیه اصلاح‌طلبان به درستی به «شکاف ملت ـ حاکمیت» اشاره می‌کند اما راه‌حل پیشنهادی آن‌ها بیشتر به پاک کردن صورت مسئله می‌ماند. بحران مشروعیت در هر نظام سیاسی از طریق کارآمدی، عدالت و پاسخگویی حل می‌شود نه با وارد کردن فشارهای خارجی یا عقب‌نشینی در برابر دشمن. نسخه‌ای که اصلاح‌طلبان ارائه داده‌اند در بهترین حالت می‌تواند برای مدت کوتاهی آرامش روانی ایجاد کند اما در میان‌مدت به تعمیق وابستگی و آسیب‌پذیری کشور می‌انجامد.

واکنش‌های متفاوت به بیانیه جبهه اصلاحات ایران

خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا در پی انتشار بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران با جمعی از شخصیت‌های حوزوی و سیاسی کشور تماس گرفت تا نظر آنان را درباره محتوای این بیانیه جویا شود. حاصل این تماس‌ها مجموعه‌ای از دیدگاه‌های متنوع بود که هر یک از زاویه‌ای خاص به موضوع نگریسته‌اند.

آیت‌الله محمدرضا ناصری امام جمعه یزد با تأکید بر ضرورت صیانت از وحدت ملی، اظهار داشت: «اگر حرکتی برخلاف مسیر جمعی مردم و مسیری که حق و مورد تأیید ملت است صورت گیرد نتیجه آن چیزی جز ضربه به وحدت نخواهد بود.» به اعتقاد وی هرگونه طرح سیاسی که شائبه ایجاد شکاف اجتماعی داشته باشد باید با احتیاط و دقت نگریسته شود.

در این میان محمدعلی نادعلی‌زاده مدیرعامل خبرگزاری ایسنا، از اظهارنظر صریح خودداری کرد و تنها به این جمله بسنده کرد که: « نظری ندارم.» همچنین تماس‌های خبرنگار ما با مصطفی کواکبیان و علی مطهری بی‌پاسخ ماند.

در نهایت آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست نیز تأکید کرد که اگرچه بازتاب‌ها و واکنش‌های تندی نسبت به این بیانیه در فضای رسانه‌ای مشاهده شده است، اما تا زمانی که متن کامل آن با دقت مطالعه نشود نمی‌توان قضاوتی جامع و عادلانه ارائه داد.

وی تأکید کرد: هر اقدامی چه در قالب بیانیه و چه در مقام نقد اگر موجب آسیب به وحدت و انسجام ملی شود محکوم است.

این واکنش‌ها نشان می‌دهد که بیانیه اصلاح‌طلبان نه تنها اجماعی ایجاد نکرده بلکه حتی در سطح نخبگان سیاسی و حوزوی نیز با تردیدها و پرسش‌های جدی مواجه شده است همچنین افراد فراوانی از جریان اصلاحات این بیانیه را مورد نکوهش قرار داده و نقدهای به آن داشته اند.

جمع‌بندی

بیانیه جبهه اصلاحات ایران بیش از آنکه برنامه‌ای واقع‌بینانه برای عبور از بحران‌های کشور باشد بیشتر یک «مانیفست سیاسی» است که بر پایه کلی‌گویی و شعار بنا شده است. مهم‌ترین اشکال آن نادیده گرفتن واقعیت‌های امنیتی و سیاسی کشور و تکرار نسخه‌های ناکارآمد گذشته است. ایران امروز بیش از هر زمان نیازمند تقویت انسجام ملی، اتکا به ظرفیت‌های داخلی و هوشیاری در برابر تهدیدات خارجی است. نسخه‌هایی که امنیت ملی را در گرو امتیازدهی یک‌طرفه به غرب می‌دانند عملاً کشور را در معرض خطرهای بزرگ‌تر قرار خواهند داد.

ارسال نظرات