رستم و سهراب هندی در جشن هنر شیراز خشم عمومی را برانگیخت/ توهین به اماکن مقدسه در برگزاری جشن

جشنهای هنر شیراز، که در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی (معادل با دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی) در اواخر تابستان(نیمه دوم شهریور) برگزار میشدند، مجموعهای از رویدادهای بهظاهر فرهنگی و هنری بودند که با هدف نمایش و ترویج هنرهای سنتی و مدرن ایران و جهان طراحی شده بودند. این جشنها که با حمایت حکومت پهلوی برگزار میشد، شامل اجراهای موسیقی، تئاتر، رقص، و نمایشگاههای هنری بود. هدف اعلامشده این رویدادها، ایجاد پل فرهنگی بین ایران و جهان، معرفی هنر ایرانی به مخاطبان بینالمللی، و همچنین ترغیب هنرمندان داخلی به نوآوری بود. یکی از برجستهترین اجراهای این جشنها، نمایش (رستم و سهراب) بود که بر اساس شاهنامه فردوسی و با حضور هنرمندانی از هند و دیگر کشورها اجرا شد و از تلویزیون ملی ایران نیز پخش گردید. این رویدادها معمولاً در مکانهای تاریخی و فرهنگی مانند تخت جمشید، سرای مشیر، و کوه هفتتن برگزار میشدند و تلاشی برای نمایش شکوه گذشته ایران و ارتباط آن با فرهنگ معاصر تلقی میشدند.
با این حال، سند ارائهشده از تاریخ ۵۱/۶/۲۵ (مطابق با سپتامبر ۱۹۷۲) نشاندهنده واکنش شدید و انتقادات گسترده مردم نسبت به این جشنها، بهویژه نمایش«رستم و سهراب» است. این سند حاکی از آن است که برگزاری این رویدادها بهعنوان توهینی به میراث ملی و مذهبی ایران تلقی شده است. مردم اجرای این نمایش را که با حضور هنرمندان هندی و پخش تلویزیونی همراه بود، تلاشی برای تحقیر شاهنامه فردوسی، بزرگترین اثر حماسی و نماد هویت ملی ایران، دانستند. آنها معتقد بودند که ارائه این اثر بهصورت عروسکی و با عنوان «پهلوان کچلک»، نه تنها ارزشهای فرهنگی و تاریخی ایران را زیر سؤال برده، بلکه غرور ملی را سرکوب کرده است. این انتقادات با ادعای نفوذ فرهنگ بیگانه و عادت دادن جامعه به سنتهای غربی و اروپایی تشدید شده و برگزاری جشن را بهعنوان هجومی سازمانیافته علیه هویت ایرانی تفسیر کرده است.
از منظر مذهبی، اجرای موسیقی در مکانهای موقوفه مانند سرای مشیر و کوه هفتتن، که بهعنوان اماکن متبرکه شناخته میشوند، به شدت مورد اعتراض قرار گرفته است. این اقدام برخلاف رسوم و اصول دینی دانسته شده و بهعنوان لجاجت با متدینین تلقی شده است. افزون بر این، حضور موسیقی زنان و صداهای عجیب و غریب که بهصورت رایگان در دسترس مردم قرار گرفته بود، با باورهای مذهبی و فرهنگی برخی از طبقات جامعه در تضاد بوده و به تمسخر ارزشهای دینی منجر شده است. برخی حتی ادعا کردهاند که هندیها و آلمانیها با این اجراها قصد داشتهاند مردم را استهزا کنند و میراث فرهنگی ایران را به بازی بگیرند.
در مجموع، سند با تأکید بر خشم عمومی، برگزاری جشن هنر شیراز را بهعنوان اقدامی علیه میراث ملی و مذهبی ایران به تصویر میکشد. این رویدادها که با هدف ترویج فرهنگ طراحی شده بودند، به دلیل نحوه اجرا، انتخاب مکانها، و حضور فرهنگهای بیگانه، بهجای تقویت هویت ملی، به عاملی برای تضعیف غرور و ارزشهای دینی و فرهنگی مردم تبدیل شدند. این تحلیل نشان میدهد که فاصله میان اهداف اعلامشده و برداشت عمومی از این جشنها، زمینهساز نارضایتی گستردهای بوده است که در این سند بهخوبی منعکس شده است.
در ادامه متن سند از نظر میگذرد:
تاریخ سند: ۲۵/ ۶ / ۵۱
نمایش رستم و سهراب در جشن هنر شیراز، با حضور هنرمندان هندی و پخش آن از تلویزیون، خشم و نفرت عمومی را در میان تمام طبقات مردم برانگیخته است. در محافل و مجالس مختلف، اکثر افراد اظهار داشتهاند که هدف از برگزاری این جشن، محو تعصبات ملی، سرکوب غرور و هویت ایرانی، و عادت دادن مردم به سنتهای غربی و اروپایی بوده است. آنها معتقدند اجرای موسیقی در مکانهای موقوفه مانند سرای مشیر و بالای کوه هفتتن، که از اماکن متبرکه و موقوفه محسوب میشوند، برخلاف رسوم و اصول مذهبی است و موجب لجاجت با متدینین شده است.
غالباً عنوان شده که هندیها قصد تحقیر شاهنامه، بزرگترین سنت و حماسه ایران، را داشتهاند و آن را بهصورت نمایش عروسکی و به شکل پهلوان کچلک ارائه دادهاند. از سوی دیگر، مردم اجرای موسیقی و صداهای عجیب و غریب را که بهصورت رایگان تماشا کردهاند، بهعنوان تلاش آلمانیها برای تمسخر و استهزاء خود تفسیر کردهاند.