۲۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۱
کد خبر: ۷۹۱۰۱۸

روح‌الله قادری؛ حافظ قرآن، عاشق شهدا و شاعر دل‌سوخته

روح‌الله قادری؛ حافظ قرآن، عاشق شهدا و شاعر دل‌سوخته
از ذوق شعری و شور معنوی تا سفری بی‌بازگشت به پابوس امام رضا علیه‌السلام؛ داستان زندگی طلبه بسیجی که در مسیر نور و ایثار، دل‌ها را مجذوب خود کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، روح‌الله قادری، شاعری خوش ذوق بود و در کنار سایر فعالیت‌های متعدد خود، ابیاتی با عناوینی چون: «عید غدیر خم»، «پنج تن آل عبا»، «مهدی آل محمد (عج)»، «میلاد امام خمینی(ره)»، «سه دسته گل»، «حدیث خون»، «طریق عشق» و...، سرود و در دفتری آن را جمع‌آوری کرد.

یکی از اشعار وی که با اقتباس از شعر امام راحل (مشنو از نی چون حکایت می‌کند/بشنو از دل چون روایت می‌کند) سروده شده است، بدین ترتیب است:

نشنو از نی نشنو از دل ای زرنگ

رو شنو آیات حق را بی درنگ

بشنو از قرآن کتاب زندگی

آنکه بخشد مرد را مردانگی

بشنو از قرآن کتاب جاودان

آنکه نازل شد به ختم مرسلان

بشنو از قرآن کتاب حق بوَد

نشنو از غیرش، خواه هر کس بوَد

بشنو از قرآن تمامی‌اش ضیاست

هر که سرپیچی کند از حق، فناست

بشنو از قرآن که ارشادت کند

گر غمینی بشنوی شادت کند

بشنو از آیات رب العالمین

که تو را می‌سازدت چون متقین

بشنو از قرآن که ختم المرسلین

معجزه‌ش در انبیا باشد همین

چون که نازل کرد این قرآن به او

حضرت حق آن تعالی شَانُهُ

روح‌الله قادری؛ حافظ قرآن، عاشق شهدا و شاعر دل‌سوخته

قرار عاشقی با شهدا

در ابتدای هر سال شمسی، عید نوروز برای او، حال و هوایی دیگر داشت؛ چرا که وقت قرار عاشقی روح‌الله با شهدا رسیده بود و این عشق، او را از طریق راهیان نور، به سمت غرب و جنوب کشور می‌کشاند؛ عشق به شهدا و برقراری ارتباط معنوی با آنان، حضور در گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر علیه‌السلام قم، پایداری در مسیر ارزش‌های انقلاب اسلامی، ابراز علاقه عجیب به شخص امام راحل و رهبر عزیز انقلاب و حضور در راهپیمایی‌ها از ویژگی‌های برجسته روح‌الله بود؛ او چنان دل‌بسته شهدا شده بود که در روزهای پایانی حیات خود، پیراهن دو عمویش، شهیدان محمود و محسن قادری را که به دست آورده بود، به مادرش سپرد و از او تقاضا کرد تا به‌گونه‌ای ویژه، آن‌ها را نگهداری کند تا حرمت آن، محفوظ باشد.

پابوسی امام رضا علیه‌السلام

آقا روح‌الله در قامت یک طلبه‌ی جوانِ تازه‌متأهل، دو ماه از مراسم عقدش بیشتر نگذشته بود که پس از انجام مشاوره با امام جمعه وقت قم، مرحوم آیت الله ابراهیم امینی، در قالب اردوی زیارتی حافظان و مربیان قرآن که توسط «مهد قرآن کریم استان قم» برگزار شد، با همسر خویش در اولین سفر، به پابوس حضرت رضا علیه‌السلام مشرّف می‌شود؛ سفری که متأسفانه هیچ‌گاه بازگشتی در آن نبود.

روح‌الله قادری؛ حافظ قرآن، عاشق شهدا و شاعر دل‌سوخته

سفری بی بازگشت

پس از زیارت پرفیض امام رئوف، به تشخیص مسئولان وقت مهد قرآن کریم و البته بدون اطلاع قبلی به خانواده‌ها، مسیر بازگشت به سمت قم، از شمال کشور تعیین شد و متأسفانه آقا روح‌الله به همراه شش نفرِ دیگر از حافظان و قاریان قرآن در ۲۱ شهریور سال ۱۳۷۸، در حادثه‌ای تلخ، لحظات پایانی عمر قرآنی و پُربرکت خود را، اسیر دریای مواج زاغمرز بهشهر می‌شوند و این‌گونه جامعه قرآنی کشور را در غم فرو می‌برند.

مرحوم حجت‌الاسلام غلامعلی شاکری‌نیا (مربی و حافظ کل قرآن کریم)، مرحوم محمدمهدی آیت‌اللهی (دانشجوی شیمی و حافظ ۱۵ جزء مصحف شریف) به‌ اتفاق نوگلان قرآنی، دانش آموزان مرحومین محمدحسن و محمدحسین میرزابابایی، مهدی مرادی و علی چراغی، افرادی بودند که به همراه طلبه بسیجی مرحوم روح‌الله قادری (مربی و حافظ ۱۵ جزء قرآن کریم)، در این حادثه‌ی غمبار، روحشان از سرای فانی به دیار باقی پرکشید و در جوار رحمت حق، به انتظار نشست تا انشاالله مورد شفاعت‌ قرآن و عترت قرار گیرند.

تشییع و تدفین

پیکر پاک این چهره‌های قرآنی شهر قم، پس از انتقال از شمال کشور و اقامه نماز در حرم مطهّر بانوی آب و آئینه، در گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر علیه‌السلام، به خاک سپرده شد.

پس از آن، مسئولان کشوری و استانی در پیا‌م‌های تسلیتی، با خانواده‌های داغدار این عزیزان، ابراز همدردی کردند و مجلس یادبود آنان، در مسجد اعظم قم، در جوار مضجع شریف بانوی کرامت، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام برگزار شد.

یادشان گرامی باد.

روح‌الله قادری؛ حافظ قرآن، عاشق شهدا و شاعر دل‌سوخته

اشعار زیر، سروده‌ی یکی از دوستان مرحوم روح‌الله قادری در توصیفات اخلاقی اوست:

روح ایثار و صفا اندر میان بچه‌ها

عاشق ذکر خدا در خانه و در حجره‌ها

زاهد نیمه شب و پُر کار در وقت طلوع

دل غمین و لب شکوفا، در وداع لاله‌ها

پاسخش از هر سوال دوستان، ذکر خدا

شادمانی و خلوصش، زنده در آئینه‌ها

رهرو راه شهیدان، عارفانه در سلوک

غرق دریای رضایت، عاشق آلاله‌ها

رَسته از قید خود و خاکی چو یاران غریب

بانگ تکبیرش روان، در خاطر جامانده‌ها

رفته او از بین ما یادش کند آواره‌ام

جای او خالی بود اندر نماز، آدینه‌ها

حافظ قرآن کجا رفتی «فأَیْنَ تَذْهَبُونَ؟»

تو بخوان تا او کند تفسیر در سبزینه‌ها

ارسال نظرات