۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۱:۱۹
کد خبر: ۷۹۴۱۷۲
یادداشت اختصاصی؛

پشت پرده دیپلماسی هنری کره‌ای‌ها با سفیر خواننده در ایران + فیلم

پشت پرده دیپلماسی هنری کره‌ای‌ها با سفیر خواننده در ایران + فیلم
اجرای قطعه «جان مریم» توسط کیم جون پیو، سفیر کره جنوبی در ایران، یک گام جسورانه و موفق در حوزه دیپلماسی عمومی تلقی شده اما در باطن خود حامل لایه‌هایی از اهداف پنهان سیاسی و اقتصادی است که در این یادداشت با نگاهی منصفانه، مورد کنکاش قرار می‌گیرد.

به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، دیپلماسی فرهنگی همواره ابزاری قدرتمند در روابط بین‌الملل بوده و هست. ابزاری که می‌تواند شکاف‌های سیاسی عمیق را به وسیله ابزار هنر پر کند. با این حال، وقتی این ابزار توسط کشوری مثل کره جنوبی که روابط تنگاتنگی با آمریکا دارد، به کار گرفته می‌شود، لزوم رمزگشایی از نیت‌های واقعی پشت پرده بیش از پیش احساس می‌شود. اجرای یک آهنگ ایرانی توسط سفیر یک کشور خارجی، فارغ از زیبایی‌های هنری‌اش، یک کنش سیاسی و استراتژیک است که نمی‌توان آن را صرفاً یک حرکت خودجوش فرهنگی دانست. این نقد با اندیشه و قلم محمدحسین پیشاهنگ و ابوالفضل عطایی به دنبال آن است تا با تحلیل لایه‌های مختلف این رویداد، اهداف پنهان و استراتژیک آن را آشکار سازد.

 

دیپلماسی نازنینی با سفیر خواننده

خوانشی تحلیلی از اهداف پشت پرده دیپلماسی رسانه‌ای کره جنوبی در ایران

تله‌ای شیرین با نغمه‌های آشنا

محمدحسین پیشاهنگ، پژوهشگر و تحلیلگر راهبردی رسانه

ابوالفضل عطایی، خبرنگار و نویسنده

 

عبور از کلیشه‌ها، با پرسشی عمیق

اینکه سفیر کره جنوبی، با گروه ارکستر و ضبط حرفه‌ای مانند موزیک ویدئوهای حرفه‌ای، در نقش یک خواننده ظاهر شده، پایه میکروفون دست بگیرد و گل مریم جان بخواند، خوب است یا بد؟

اجرای قطعه «جان مریم» توسط کیم جون پیو، سفیر کره جنوبی در ایران، در همکاری با یک گروه ارکستر ایرانی، گرچه در نگاه اول به عنوان یک گام جسورانه و موفق در حوزه دیپلماسی عمومی تلقی شد، اما در باطن خود حامل لایه‌هایی از اهداف پنهان سیاسی و اقتصادی است که نقد جدی را طلب می‌کند. این اقدام، تلاشی سازمان‌یافته برای عبور از دیوارهای سوءظن سیاسی و تسهیل نفوذ فرهنگی و تجاری است.

البته می‌دانیم موسیقی ملل حاملان فرهنگ و زبان ملتها هستند. ولی موسیقی کره‌ای در ایران بسان سربازان ارتش نرم کره در حال فتح سنگر به سنگر و خانه به خانه ایرانیان بود و تازه مسئولان در حال آگاه شدن و بیداری از خواب غفلت بودند که ناگهان این کلیپ آمد.

چرا یک سفیر باید در کشور مقصد موسیقی نوستالژیک مردم آن کشور را بازخوانی کند؟
دیپلماسی نرم یا دیپلماسی فرهنگی هنری، هم ابزاری برای تعامل بیشتر و بهتر است، هم روندی برای سلطه. حال اگر سفیر یک کشور، موسیقی کشور ما را بازخوانی کند، نشانگر غلبه فرهنگی ماست یا آنها؟


ممکن است در وهله نخست پاسخ دهیم که در مورد فرهنگ ایرانی می‌توان حدس زد که نشانگر غلبه فرهنگی ماست. مشابه آنچه برای مغول‌ها در ایران اتفاق افتاد.
مغولها با سلاح خود، خاک و حکومت ایران را تصاحب کردند اما، ملت ایران، با فرهنگ و ادب و هنر خویش، شاهان مغول را شیفته خود کرد و شیعه امیرالمؤمنین علی علیه السلام. 

دیپلماسی هنری کره‌ای‌ها در ایران / تله‌ای شیرین با نغمه‌های آشنا

شاید همین اتفاق برای کره‌ای ها نیز افتاده باشد: آمده بودند فرهنگ و هنر خویش را به ما حقنه کنند، حال خودشان غرق در زیبایی‌های فرهنگی ایران شده‌اند.

اما نباید از این حقیقت تاریخی نیز دست کشید که دوصده پیش، سفیر انگلستان در هند نیز ادعای گاوپرستی کرد و از این طریق، ۵۰۰ دین جدید وارد نظام فرهنگی دینی هندوستان کرد و از آن پلی برای سلطه بر آن کشور پهناور ساخت.

بیشتر از نگرانی مطلق، یا ذوق زدگی و شعف و غرور ملی، باید مراقب باشیم و تحلیل کنیم که گل مریم خواندن سفیر کره جنوبی در تهران، نشانه کدامیک از دو آن دو تحول یا آن دو تجربه تاریخی را در خود دارد. 

یا شاید تجربه ای جدید در شرایطی تازه است که باید با دقت در تحولات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک، خوانش متفاوتی از دیپلماسی نرم فرهنگی و هنری به دست دهد. 

تعداد بازدید : 0

ابزارسازی از فرهنگ و هنر

استفاده از یک اثر ملی و محبوب مانند «جان مریم» توسط یک مقام رسمی خارجی، گرچه ظاهری احترام‌آمیز دارد، اما در واقع استفاده از "سرمایه فرهنگی" میزبان برای پیشبرد اهداف خود است. این رویکرد نشان می‌دهد که هنر به ابزاری برای نرم کردن فضا تبدیل می‌شود تا نقدها و نگرانی‌های موجود نسبت به روابط اقتصادی یا سیاسی دو کشور (به ویژه در سایه روابط پیچیده سئول با واشنگتن) کمرنگ شود.

«جان مریم» یک قطعه موسیقایی با بار عاطفی عمیق در میان ایرانیان است. انتخاب این قطعه یک محاسبه دقیق بوده است. اجرای این موسیقی محبوب توسط یک دیپلمات خارجی، نوعی ادای احترام ظاهری به فرهنگ میزبان است که بلافاصله منجر به کسب امتیاز "حسن نیت" می‌شود. اما این حسن نیت، یک "سرمایه‌گذاری" است؛ سرمایه‌گذاری‌ای که انتظار بازدهی در حوزه‌های دیگر را در پی دارد.

این نمایش، تلاشی برای ایجاد "سرمایه عاطفی" است که در مواقع حساس سیاسی یا اقتصادی، اهرم فشار محسوب شود. زمانی که مذاکرات تجاری به بن‌بست می‌رسد یا تنش‌های ژئوپلیتیک افزایش می‌یابد، این "سرمایه عاطفی" به کار گرفته می‌شود تا طرف ایرانی را نسبت به خواسته‌های طرف کره‌ای نرم‌تر کند. این تاکتیک، یک الگوی کلاسیک در دیپلماسی است که در آن احساسات عمومی بر منافع ملی اولویت داده می‌شود.

دیپلماسی هنری کره‌ای‌ها در ایران / تله‌ای شیرین با نغمه‌های آشنا

بهره‌برداری از نوستالژی و هویت فرهنگی

در دنیای سیاست، هنر به ندرت یک اقدام مستقل است. وقتی سفیر یک کشور در انظار عمومی به اجرای هنری می‌پردازد، این کار بیش از یک سرگرمی ساده است. این اقدام به عنوان یک "فیلتر" عمل می‌کند تا توجه عمومی را از مسائل پیچیده و گاه چالش‌برانگیز روابط دو کشور منحرف سازد. به جای بحث درباره سیاست‌های منطقه‌ای کره جنوبی یا وابستگی‌های اقتصادی آن به آمریکا، تمرکز بر زیبایی اجرای سفیر قرار می‌گیرد و مسائل جدی‌تر به حاشیه رانده می‌شوند.

کره جنوبی یک بازیگر کلیدی در بلوک غرب و متحد نزدیک ایالات متحده است. در فضای کنونی منطقه که ایران در مرکز توجه تنش‌های ژئوپلیتیک قرار دارد، هر حرکت دیپلماتیک سئول با دقت از منظر اهداف کلان غرب مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. اجرای سفیر، در عین حال که سعی دارد بی‌طرفی فرهنگی را نشان دهد، می‌تواند به‌طور ناخواسته یا آگاهانه، پیامی مبنی بر "همگرایی با فضای فرهنگی غرب‌گرا" برای مخاطبان داخلی ارسال کند.

همسویی غیرمستقیم با غرب و ریسک‌های ژئوپلیتیک

کره جنوبی در موقعیتی دشوار قرار دارد؛ کشوری که هم باید ملاحظات آمریکا و غرب را در نظر بگیرد و هم نیازهای اقتصادی خود را در بازار ایران تأمین کند. در اینجاست که هنر و به خصوص موسیقی میتواند به ابزاری برای تعادل بخشیدن به این دوگانه مورد استفاه قرار بگیرد.

کیفیت تولید ویدئویی که شبیه موزیک ویدئوهای حرفه‌ای است، مرز میان دیپلماسی مسئولانه و تبدیل سفارت به یک "Production House" را مخدوش می‌کند. دیپلماسی فرهنگی اصیل باید بر پایه تبادل متقابل و گفتگوهای سازنده باشد، نه تولید محتوای سلبریتی‌محور که هدف اصلی‌اش جذب لایک و دیده شدن است.

دیپلماسی هنری کره‌ای‌ها در ایران / تله‌ای شیرین با نغمه‌های آشنا

از دیپلماسی تا سرگرمی

دیپلماسی فرهنگی واقعی بر تبادل دانش، هنر و ارزش‌های مشترک استوار است. این تبادل معمولاً شامل برنامه‌هایی است که به هنرمندان میزبان فرصت درخشش می‌دهد و تبادل دیدگاه‌ها را تسهیل می‌کند. اما در مورد اجرای سفیر کیم جون پیو، تمرکز اصلی بر توانایی‌های اجرای خود سفیر است. این رویکرد، سفیر را از یک مقام دیپلماتیک به یک "هنرمند مهمان" تنزل می‌دهد که صرفاً برای جلب توجه عمومی و کسب محبوبیت لحظه‌ای این کار را انجام داده است.

این تمرکز بر نمایش توانایی‌های شخصی سفیر در حوزه خوانندگی و اجرای موسیقایی، از عمق و جدیت پیام‌های دیپلماتیک فاصله گرفته و آن را به سطح سرگرمی تنزل می‌دهد. در این حالت، هدف اصلی نه ترویج فرهنگ دو کشور، بلکه ترویج تصویر شخصی سفیر و، در نتیجه، کشور اوست. این استراتژی شبیه به بازاریابی شبکه‌ای عمل می‌کند، جایی که محبوبیت فردی به ابزاری برای تبلیغ کل سازمان تبدیل می‌شود.

تسهیل منافع اقتصادی کره

بزرگترین انگیزه‌های سئول در ایران، انرژی، صنعت و تجارت است. این نمایش‌های هنری، می‌تواند تلاشی برای حفظ و تقویت جایگاه تجاری کره در بازار ایران باشد، به‌ویژه در شرایطی که رقبای شرقی و اروپایی به شدت برای سهم بازار رقابت می‌کنند. سفیر با تبدیل شدن به یک چهره محبوب، عملاً به تبلیغ‌کننده برتر برای محصولات و شرکت‌های کره‌ای تبدیل می‌شود، بدون اینکه هزینه‌ای مستقیم برای تبلیغات بپردازد. این نفوذ نرم، به تسهیل دسترسی به قراردادهای بزرگ کمک می‌کند.

تسهیل دسترسی به مقامات و تصمیم‌گیرندگان

محبوبیت ناشی از این نمایش‌ها، دسترسی سفیر به سطوح بالاتری از مقامات و افراد تأثیرگذار در جامعه ایران را تسهیل می‌کند. وقتی یک دیپلمات به عنوان یک هنرمند مورد علاقه شناخته می‌شود، دیوارهای رسمی ارتباطی کاهش می‌یابد. این امر امکان گفت‌وگوهایی را فراهم می‌آورد که ممکن است در چارچوب دیپلماسی رسمی و سخت، با مقاومت بیشتری مواجه شوند. این نفوذ نرم، راه را برای پیشبرد دستور کار اقتصادی سئول هموارتر می‌سازد.

 

دیپلماسی هنری کره‌ای‌ها در ایران / تله‌ای شیرین با نغمه‌های آشنا

تله‌ای شیرین با نغمه‌های آشنا

اجرای «جان مریم» تله‌ای شیرین است؛ تله‌ای که با نغمه‌های آشنا و احترام ظاهری، افکار عمومی را به خود جلب کرده تا توجه از مذاکرات سخت تجاری و ملاحظات سیاسی پیچیده منحرف شود. اگرچه این حرکت، هنر را در خدمت دیپلماسی قرار داده است، اما منتقدین معتقدند که باید با دیدی واقع‌بینانه به اهداف بلندمدت این "نمایش موسیقایی" نگریست؛ نمایشی که ممکن است بهای آن، پذیرش ناآگاهانه نفوذ بیشتر یک قدرت منطقه‌ای تحت چتر ناتو باشد.

این حرکت، هرچند جذاب، اما هوشمندانه و با اهداف چندوجهی اجرا شده است. این اقدام را می‌توان"جادهٔ ابریشم" نوین در نظر گرفت که کره با ظاهری دوستانه، در صدد هدایت جریان سرمایه و نفوذ به سمت منافع ملی کره جنوبی و متحدین غربی آن است. افکار عمومی باید به جای غرق شدن در جذابیت هنری، به لایه‌های پنهان ژئوپلیتیک، اقتصادی و روانی این کنش دیپلماتیک توجه کنند تا تصویر کاملی از منافع پشت پرده این اجرای هنری به دست آورند.

محمدحسین پیشاهنگ، ابوالفضل عطایی
ارسال نظرات