۰۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۶
کد خبر: ۷۹۵۲۹۶
گفت‌وگوی اختصاصی با حجت الاسلام محمد کاشانی

خیزش جهانی ادیان علیه استبداد جهانی

خیزش جهانی ادیان علیه استبداد جهانی
مدیر موسسه بین المللی گفت‌وگوی اسلام و مسیحیت گفت: نسل جوان غیرمسلمان در کشورهایی مانند هلند، آلمان، روسیه، آمریکا و کانادا، به‌صورت انبوه به خیابان‌ها آمدند و علیه وحشی‌گری اعمال‌شده در فلسطین اعتراض کردند. این خیزش وجدان عمومی، حتی با وجود سرکوب شدید سیاستمداران، خاموش نماند.

اشاره: در روزهای پرتلاطم کنونی که جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند صلح پایدار است، نقش ادیان و گفت‌وگو میان پیروان آن‌ها بیش از پیش حیاتی شده است. ادیان، با تکیه بر آموزه‌های بنیادین رحمت و عدالت، می‌توانند پل‌های محکمی میان انسان‌ها بسازند و گفتگوی صادقانه میان پیروان ادیان، بزرگترین سلاح علیه افراط و تعصب است.

در همین راستا خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، گفت‌وگویی اختصاصی با حجت الاسلام محمد کاشانی مدیر موسسه بین المللی گفت‌وگوی اسلام و مسیحیت، داشته است که در ادامه خواهد آمد: 

رسا: در دوران معاصر، به‌ویژه پس از افزایش فرهنگ مذهبی در برخی مناطق، نیاز به دیپلماسی ادیان به‌طور مضاعف احساس می‌شود. چرا امروز این گفت‌وگو حیاتی‌تر از گذشته است؟

مردم دشمن چیزی هستند که نمی‌دانند. این اصل، ریشه اصلی بحران‌های امروزی است. متأسفانه امروز شاهد افراط‌گرایانی هستیم که فعالانه به دنبال جنگ، خشونت و نفرت دینی هستند. آن‌ها به‌طور ویژه بر پیروان ادیان دیگر متمرکز شده‌اند تا احساس ترس و انزجار را در دل‌ها بپرورانند و از این نفرت برای منافع سیاسی و گسترش نزاع بهره‌برداری کنند. وظیفه ما، به عنوان پیروان ادیان، اندیشمندان، دانشمندان و روحانیون، این است که با نادیده گرفتن این صدای مخرب، با یکدیگر بنشینیم و گفتگو کنیم. این نشست‌ها باید فراتر از تعارفات دیپلماتیک باشد؛ هدف اصلی باید یافتن راه‌حل برای چالش‌های مشترک بشری و ایجاد شناخت واقعی از همدیگر باشد. این شناخت، خود بستر لازم برای صلح، آرامش و همزیستی پایدار را فراهم می‌آورد.

این حرکت گفت‌وگویی، تنها محدود به تبادل اطلاعات یا احترام ظاهری نیست، بلکه باید یک هم‌افزایی اخلاقی را هدف قرار دهد. زمانی که رهبران دینی، با اتکا به آموزه‌های بنیادین خود، بر مشترکات اخلاقی مانند عدالت، شفقت، حفظ کرامت انسانی و مسئولیت‌پذیری در قبال طبیعت (که امروزه با بحران محیط زیست گره خورده است) تأکید می‌کنند، در واقع یک کد اخلاقی واحد برای بشریت ارائه می‌دهند. این کد، به ابزاری تبدیل می‌شود که می‌تواند در برابر تصمیمات سیاسی غیرانسانی یا فناوری‌های سرکش بایستد. به عبارت دیگر، دیپلماسی ادیان در عمل، به دیپلماسی اخلاق حاکم بر سیاست و تکنولوژی تبدیل می‌شود، امری که هیچ نهاد سکولار به تنهایی قادر به اجرای آن نیست.

علاوه بر تعاملات سطح بالا، یکی از جنبه‌های حیاتی که غالباً نادیده گرفته می‌شود، لزوم فعال‌سازی بدنه اجتماعی پیروان ادیان است. صرف نشستن اندیشمندان در اتاق‌های دربسته کافی نیست؛ نتایج این گفتگوها باید به زبان ساده و قابل درک به دست توده‌های مردم برسد. این کار مستلزم استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی، رسانه‌ای و آموزشی است تا به طور سیستماتیک، کلیشه‌های زشت و اطلاعات غلطی که افراط‌گرایان می‌سازند، خنثی شود. زمانی که مردم عادی درک کنند که همسایه مسیحی یا یهودی آن‌ها، دشمن نیست بلکه شریک در همین سختی‌ها و آرزوهای مشترک است، ساختارهای نفرت‌زده‌ای که افراطیون بر پا کرده‌اند، به‌طور طبیعی فرو خواهد ریخت.

رسا: شما تأکید کردید که هدف اصلی، فراتر رفتن از مناسک و تمرکز بر اصول مشترک است. در این دیپلماسی، جایگاه اخلاق دینی را در حل بحران‌های جهانی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در پاسخ به این پرسش، باید نگاهی به جایگاه ادیان در جامعه جهانی انداخت. درصد بسیار بزرگی از جمعیت جهان را پیروان ادیان تشکیل می‌دهند؛ چه کسانی که فعالانه شعائر دینی را بجا می‌آورند، چه علاقه‌مندان و چه کسانی که صرفاً به کلیت امر معنوی احترام می‌گذارند. وقتی بزرگان ادیان گرد هم می‌آیند و درباره چالش‌های کلان انسانی به گفتگو می‌پردازند، این گفت‌وگو به پیروان آن‌ها نیز سرایت می‌کند.

چالش‌هایی مانند محیط زیست، گرمایش زمین، خطر سلاح‌های هسته‌ای و کشتار جمعی، اخلاق جنگ و صلح، و بحران‌های ساختاری مانند نهاد خانواده، مسائلی نیستند که متعلق به یک دین خاص باشند؛ بلکه چالش‌های اخلاقی بشریت هستند. تأکید ویژه بر اخلاق پزشکی و اخلاق حاکم بر فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی، باید از سوی رهبران دینی هدایت شود. وقتی رهبران بر این اصول اخلاقی مشترک تأکید می‌کنند، بدنه پیروان آن‌ها نیز در جامعه جهانی آگاه‌تر و اخلاقی‌تر می‌شوند، که این خود، زمینه‌ساز ایجاد مکانی بهتر برای زیستن برای همگان خواهد بود.

رسا: با توجه به سوابق تاریخی ایران به عنوان چهارراه تمدن‌ها، جایگاه کشور ما در این دیپلماسی بین‌المللی چگونه است؟ و نقش اسلام در این گفت‌وگوها چیست؟

ایران از دیرباز، چه در دوران جاده ابریشم و چه در دوران معاصر، همواره یک چهارراه حیاتی بوده است. ما در کشور خود میزبان ادیان مختلف هستیم و پذیرای تنوع باورها هستیم. در حوزه گفتگوی ادیان، ایران را می‌توان یکی از پیشگام‌ترین کشورها در خاورمیانه و حتی در آسیا دانست. نکته قابل تأمل اینجاست که مؤسسات فرهنگی خصوصی و غیروابسته در ایران، فضای بازتر و پویاتری برای ورود به عرصه گفت‌وگوی فرهنگی و دینی نسبت به بسیاری از نهادهای رسمی در دیگر مناطق ایجاد کرده‌اند و توانسته‌اند تأثیرگذار باشند.

اما در مورد نقش اسلام، باید گفت قرآن مجید بیش از هر کتاب مقدس دیگری بر مفهوم گفت‌وگو تأکید ورزیده است. آیات متعددی همچون دعوت به «کلمه سواء» یا «سخن واحد» بین مسلمانان و اهل کتاب، بر ضرورت تفاهم تأکید دارند. در روایات نیز تأکید بر حفظ برادری و انسانیت وجود دارد؛ توصیه‌هایی که به رفتار با «برادر یهودی» و یا در نامه تاریخی امام علی (ع) به مالک اشتر که می‌فرماید: (آنان یا برادر دینی تو هستند یا در خلقت همتای تو). این برابری انسانی که امیرالمؤمنین چهارده قرن پیش منادی آن بود، بنیان گفت‌وگوی اسلامی است. سیره اهل بیت (ع) مملو از گفتگوهای عمیق و سازنده با پیروان ادیان مختلف است که این سیره، ما را موظف می‌کند همین مسیر را ادامه دهیم تا هم خود را بهتر معرفی کنیم و هم شناخت بهتری از دیگران کسب نماییم.

رسا: به نقطه‌ای رسیدیم که نمی‌توان حوادث اخیر در غزه را نادیده گرفت. چگونه این واقعه، نقش دیپلماسی ادیان را در تحولات جهانی برجسته کرده است؟

یکی از جالب‌ترین پیامدهای این تراژدی، شکافی بود که در جهان غرب ایجاد کرد. ما شاهد بودیم که نسل جوان غیرمسلمان در کشورهایی مانند هلند، آلمان، روسیه، آمریکا و کانادا، به‌صورت انبوه به خیابان‌ها آمدند و علیه وحشی‌گری اعمال‌شده در فلسطین اعتراض کردند. این خیزش وجدان عمومی، حتی با وجود سرکوب شدید سیاستمداران، خاموش نماند.

این بدنه روشنفکر و دارای وجدان بیدار، مخاطب اصلی ما در دیپلماسی ادیان برای آینده هستند. افراط‌گرایان دشمن اصلی نیستند، بلکه کسانی که وجدانشان بیدار شده و حقیقت را فریاد می‌زنند، شرکای ما در گفتگو هستند. این افراد به دنبال حقیقت هستند و در این ایستادگی و صبر بی‌نظیر مردم غزه، حقیقتی را دیدند که با روایت‌های رسمی همخوانی نداشت. در نتیجه، بسیاری از این افراد آگاهانه به دنبال منابع معنوی عمیق‌تر گشتند و این جستجو، زمینه‌ساز گرایش به اسلام در میان اقشار مختلف غربی شده است. این بیداری نشان داد که اخلاق و حقیقت، هر چقدر هم سرکوب شوند، در نهایت راهی برای بیان و تأثیرگذاری پیدا خواهند کرد و این همان بستری است که دیپلماسی ادیان باید به بهترین شکل از آن بهره ببرد.

ارسال نظرات