حجت الاسلام حسینی نودادی:
علامه طباطبایی فقیه، عارف و جامعهشناس آگاه به مسائل روز بود
حجت الاسلام حسینی نودادی با بیان اینکه علامه طباطبایی، مفسری جامع بود، گفت: تخصص بالای علامه و زحمتی که برای تفسیر کشید سبب شد المیزان منبعی بیبدیل در تفسیر قرآن تبدیل شود و همه کتب تفسیری بعد از آن وامدار این اثر ارزشمند شوند.
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام سیدعبدالرسول حسینی نودادی استاد و محقق تفسیر حوزه علمیه قم در نشست «بررسی دیدگاههای تفسیری علامه طباطبایی» که عصر شنبه در خبرگزاری رسا برگزار شد، با تأکید بر اینکه بزرگداشت عالِم، بزرگداشت علم است، گفت: بزرگداشت علامه طباطبایی در حقیقت پاسداشت تفسیر قرآن، فقه و عرفان است؛ زیرا این مفسر بزرگ در تمامی این عرصهها سرآمد بود و یاد او یاد قرآن است.
وی با انتقاد از کمرنگ شدن تفسیر قرآن در جامعه، شخصیت علامه را جامع توصیف کرد و افزود: علامه نه فقط فیلسوف، بلکه فقیه و آشنا با مسائل اجتماعی زمان خود بود و در المیزان مباحث فلسفی، فقهی و اجتماعی را بر اساس اقتضای آیات مطرح میکرد.
وی با بیان اینکه المیزان با وجود جامعیت، خالی از نقد نیست، به برخی نمونههای قابل بررسی در حوزههای تاریخی و اجتماعی اشاره کرد و سپس افزود: جامعیت این تفسیر ریشه در جامعیت مفسر و خود قرآن دارد.
حجت الاسلام حسینی نودادی تصریح کرد: روش «تفسیر قرآن به قرآن» که علامه از سنت اهلبیت(ع) اخذ کرده، موجب شد المیزان همچون مجمعالبیان به منبعی اصلی برای تفاسیر پس از خود تبدیل شود.
وی افزود: جامعیت قرآن بر سه ضلع استوار است: قرآن؛ پیامبر و اهلبیت(ع) و عالمان صاحب ظرفیت. این نگاه میتواند مسیر فهم قرآن را برای نسلهای آینده روشنتر سازد.
متن سخنان این محقق تفسیر به شرح ذیل است:
بزرگداشت یک عالم، در حقیقت بزرگداشت «علم» است؛ زیرا عظمت عالِم به خاطر نور علمی است که خدا بر قلب او قرار میدهد. از این رو بزرگداشت مرحوم علامه طباطبایی—که این ایام مصادف با سالگرد رحلت ایشان است—در حقیقت پاسداشت تفسیر قرآن، فقه، عرفان و تمام علومی است که آن بزرگوار در آنها سرآمد بود. از برگزارکنندگان این مراسم نیز تشکر میکنم، زیرا یاد او یاد قرآن و تفسیر قرآن است؛ آن هم در روزگاری که متأسفانه تفسیر قرآن در جامعه ما کمرنگ شده است.
علامه طباطبایی شخصیتی جامع بود. او تنها فیلسوف نبود؛ بلکه فقیه، عارف و آگاه به مسائل اجتماعی زمان خود نیز بود. به عنوان نمونه در تفسیر آیه ۲۰۰ آلعمران، حدود پنجاه صفحه درباره انسان و اجتماع بحث میکند که از منظر جامعهشناختی ارزشمند است. گاهی تصور میشود چون نویسنده المیزان فیلسوف است، پس تفسیر او فقط رنگ فلسفی دارد؛ در حالی که این نگاه نادرست است. علامه هرجا آیهای جنبه فلسفی داشته بحث عقلی مطرح میکند، هرجا آیه فقهی باشد بحث فقهی دارد، و هرجا مسئله اجتماعی باشد تحلیل اجتماعی ارائه میدهد. بنابراین المیزان تفسیری تکبُعدی نیست و محدود به یک رشته نمیشود.
البته این بدان معنا نیست که تفسیر المیزان خالی از نقد باشد. بنده در برخی موضوعات—چه تاریخی، چه اجتماعی و چه مبنایی—نقدهایی را بررسی کردهام. برای مثال در مسئله کوروش و ذوالقرنین پژوهش مستقلی انجام دادم. یا در آیه «وَجَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً وَرَحمَة»، علامه تفسیری ارائه میکند که از حیث اجتماعی و ادبی قابل نقد است؛ از جمله اینکه آرامش خانواده را به محوریت زن و تخلیه فشارهای روحی مرد تفسیر کردهاند، در حالی که با توجه به سایر آیات، پایه آرامش در خانواده باید «مرد» باشد؛ آن هم نه صرفاً در بُعد جنسی، بلکه در ابعاد عاطفی، اقتصادی و امنیتی. همچنین در بحث «تبیان کل شیء» نیز دو برداشت متفاوت از علامه وجود دارد که قابل بررسی و نقد است.
با این حال، جامعیت المیزان برآمده از جامعیت مفسر و همچنین جامعیت خود قرآن است. تفسیر قرآن به قرآن—که علامه آن را از سنت اهلبیت علیهمالسلام برگرفته—روش اصلی اوست و برخلاف «قرآنبسندگی»، جدایی قرآن از سنت را قبول ندارد؛ بلکه مسیر فهم قرآن را خود معصوم تعیین میکند. همین رویکرد باعث شده المیزان، همچون برخی تفاسیر بزرگ گذشته مثل «مجمعالبیان»، به منبعی برای تفاسیر پس از خود تبدیل شود. امروز بهجرئت میتوان گفت کمتر تفسیری است که بهنوعی وامدار المیزان نباشد.
در پایان تأکید میکنم جامعیت قرآن در سه ضلع شکل میگیرد: خود قرآن، پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام، و عالمانی که ظرفیت فهم و مطالبه دارند. این سه ضلع است که «تبیان کل شی» بودن قرآن را معنا میکند و چنین نگاهی است که میتواند افق تفسیر قرآن را برای نسلهای آینده روشنتر سازد.
ارسال نظرات